eitaa logo
<مجنون الحیدر>
239 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
43 فایل
میشودنیمه‌شبےگوشه‌ی‌بین‌الحرمین من‌فقط‌اشک‌بریزم‌توتماشابکنی(:؟️ یِه‌حرم‌داره‌ارباب‌ُیِه‌جهان‌ِگرفتارش.💚 https://daigo.ir/secret/3366134401 ناشناس🌹 https://virasty.com/Zenab1337 نشانیِ ویراستی❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
از‌این‌عکس‌قشنگا🤍✨
نماز در بند زمان شاخ انداختنش توی بند نوجوان بزهکار،صبوری به خرج داد.چند روز بعد صدای نماز جماعت و تلاوت قران از بند، بلند بود.مأموران حسین را گرفتند زیر مشت و لگد میگفتند تو اینجا چیکار میکنی؟ پ.ن:سیدحسین در مقابل جلادان شاه به یک اسوه تبدیل شد.😎✌️🏻 @majnoon_alheydar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبکه تلویزیونی منوتو، گفته بود آخوندا برف امسال رو نخواهند دید... 🌨❄️🌨 شبکه منوتو برف رو ندید..... اما این ناقلاها برف‌بازی میکنن... 😜💪🤣 چقدراین شبکه منوتو بدبخته ! اصلا قم سابقه برف نداشت اصلا آخوندااهل برف بازی نبودن !😂😂😂😂😂😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣 @majnoon_alheydar
آه بابا علی.mp3
662K
صد بار قربانت شوم بازم بدهکارم آه بابا علی دنبال رزق آخر سالم بی تو برایم زندگی خیری ندارد که بی تو همین که زنده میمانم گنهکارم 🎙 @majnoon_alheydar
دوباره عرض‌‌ ِادب، عرض‌ ِاحترام از دور دوباره قسمت ما می‌شود "سلام از دور" دلم هواییِ دیدارِ توست از نزدیک... اگرچه لطف‌ِ تو بوده‌ست مستدام از دور @majnoon_alheydar
با شمــا آبــــرویے قــدر دو دنیـــا دارد پاے این عشق اگر جان بدهم جا دارد 🥰 @majnoon_alheydar
🌷شهید حاج قاسم سلیمانی : هیچ نمازی ندیدم، که احمد بخواند و در قنوت یا در پایان نماز گریه نکند وپیوسته این ذکر: «یا رب الشهدا، یا رب الحسین، یا رب المهدی » ورد زبان احمد بود و بعد گریه می کرد امروز متوسل میشیم به شهید حاج احمد کاظمی🕊🌹 با ذکر ۳۱۳صلوات📿
enc_16971156470662221888952.mp3
2.65M
جاااانم ابوالفضل ♥️ وییییی من مــردم برا این ...!✨🥲 @majnoon_alheydar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گر دُخترکی پیش پدر ناز کند گره کربُبلای همه را باز کند رُقیـه‌جان﴿³¹⁵﴾❤️‍🔥 @majnoon_alheydar
:-"حسین جانم ‌آقای من بگذار خلاصه برایت بگویم من از دوری کربلایت دلتنگ نه! دق مرگ شدم..!💔
یادمه دوستم که مداح هست تو اعتکاف یه روضه ای خوند که برام دردناک بود
گفت:فرض کنید یه دختر چادری ، کشف حجاب کنه و بعد با وضع نامناسبی بره بیرون . بعد مهدی فاطمه(س) بگه: اینم یار من نشد. اینم سرباز من نشد😭😭😭 آقاجان حلالمون کن😭😭💔
اقاجان اگه ما باعث شدیم این همه سال تو غربت باشی حلالمون کن😭😭
به قول معروف:امید غریبان تنها کجایی؟ چراغ سر قبر زهرا کجایی؟😭😭🖤
فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند، صدای امام را شنیدند که می‌گفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم
شوخی پیامبر و امیرالمومنین (ع) در این راستا در بیان شوخی‌های رسول خدا صلی الله علیه وآله با خانواده خود نوشته اند: روزی پیامبر صلی الله علیه وآله در مقابل علی علیه السلام نشسته بود و ظرف خرمایی جلوی آنان بود. پیامبر صلی الله علیه وآله هر بار خرمایی برمی داشت و می‌خورد و هسته آن را پیش روی علی علیه السلام می‌نهاد. وقتی مقداری خرما خوردند و همه هسته‌ها جلوی امام علی علیه السلام جمع شد؛ پیامبر صلی الله علیه وآله به شوخی به علی علیه السلام فرمود: «ای علی! تو چه قدر پرخور هستی؟!» و اشاره به هسته‌های انباشته شده جلوی او کرد. امام علی علیه السلام نیز شوخی ایشان را با شوخی پاسخ داد و فرمود: «پرخور کسی است که خرما‌ها را با هسته بخورد» و اشاره به پیامبرصلی الله علیه وآله کرد که هیچ هسته خرمایی جلوی ایشان نبود.😂😂😂
اشک شوق: روزی پیرزنی از صحابه رسول خدا صلی الله علیه وآله - که زنی مؤمن و پاکدامن بود - برای عرض ارادت تصمیم گرفت نزد پیامبر (ص) رود. پیرزن لنگ لنگان نزد پیامبر (ص) آمد تا در مورد بهشت از ایشان بپرسد. سلام کرد و در مورد بهشت از پیامبر صلی الله علیه وآله سؤال کرد. رسول خدا صلی الله علیه وآله به او فرمود: «پیرزنان به بهشت نمی‌روند.» پیرزن از این پاسخ یکّه خورد و بسیار غمگین شد و برخاست و رفت. بلال حبشی نزد پیامبر صلی الله علیه وآله می‌رفت و دید پیرزن با چشمان اشکبار از نزد پیامبر صلی الله علیه وآله باز می‌گردد. از او پرسید: «ای مادر! چرا گریه می‌کنی؟» پاسخ داد: «زیرا پیامبر صلی الله علیه وآله به من فرموده پیرزن‌ها به بهشت نمی‌روند.» بلال نیز از این سخن بسیار تعجب کرد. با پیرزن خداحافظی نمود و نزد رسول اکرم صلی الله علیه وآله آمد و درستیِ خبر را دوباره از پیامبر صلی الله علیه وآله سؤال کرد. پیامبر صلی الله علیه وآله به او فرمود: «سیاه‌ها نیز به بهشت نمی‌روند.» بلال نیز غمگین شد و در گوشه‌ای نشست. اندکی گذشت و عباس، عموی پیامبر صلی الله علیه وآله که پیرمردی سالخورده بود بلال را گریان دید. نزد بلال رفت و پرسید: «چرا گریه می‌کنی؟» بلال اشک از چشمانش پاک کرد و گفت: «پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود سیاهان به بهشت نمی‌روند.» عباس پیش پیامبر صلی الله علیه وآله آمد و جریان را باز گفت. پیامبر صلی الله علیه وآله به عباس رو کرد و فرمود: «بدان که پیران نیز به بهشت نخواهند رفت.» او نیز بسیار غمگین شد. اندکی گذشت. برای اینکه خبر شادمانی، بیشتر در دل آنان تأثیر گذارد، هر سه آنان را نزد خود فرا خواند و با تبسّمی فرمود: «پروردگار، اهل بهشت را ابتدا به صورت جوانی آراسته در حالی که تاجی به سر دارد درمی آورد و سپس وارد بهشت می‌سازد؛ نه به صورت انسان پیر یا سیاه چرده.» هر سه از این مزاح شاد شدند.
روزى حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها نزد پدرش، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله آمد. وقتى رسول خدا چشمش بر چهره فاطمه افتاد، او را گریان و غمگین دید، به همین جهت علّت را جویا شد؟ حضرت زهرا سلام اللّه علیها در پاسخ پدر گفت: پدر جان! دیروز بین من و همسرم ، علىّ بن ابى طالب علیه السلام جریانى اتّفاق افتاد كه با یكدیگر ضمن صحبت ، شوخى و مزاح مى‌كردیم و من جمله‌اى را به شوخى به او گفتم ، كه موجب ناراحتى‌اش شد. و چون احساس كردم كه همسرم ناراحت است ، از سخن خویش غمگین و پشیمان گشتم و از او خواهش كردم تا از من راضى و خوشحال گردد. و او نیز عذر مرا پذیرفت و شادمان شد و بر من خندید و احساس كردم كه از من راضى شده است؛ ولى اكنون نگرانم كه مبادا خدا از من خشمگین و ناراضى باشد. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله با شنیدن ماجرا گفت: دخترم ! رضایت و خشنودى شوهر همانند رضایت و خشنودى خداوند متعال خواهد بود و غضب و ناراحتى شوهر سبب نارضایتى و ناراحتى خدا مى گردد. و سپس افزود: هر زنى كه خداوند را همچون حضرت مریم عبادت و ستایش كند؛ اما شوهرش از او ناراضى باشد، عبادات و اعمال او مقبول درگاه خدا قرار نمى گیرد. دخترم ! بدان كه بهترین اعمال ، فرمانبُردارى و تبعیّت از شوهر است، البتّه در مواردى كه خلاف اسلام و قرآن نباشد. دخترم ! هر زنى كه زحمات و مشقّات خانه دارى را تحمّل كند و خانه دارى نماید و براى رفاه و آسایش اعضای خانواده‌اش تلاش ‍ نماید، همانا او اهل بهشت خواهد بود.
اصلا می‌شنوی این صدامو؟ اصلا می‌بینی گریه هامو؟ بیا دونه به دونه بشمارم غمامو...(: