eitaa logo
❤️ݥجـݩـۅݩ أݪـحیـدږ عݪیـة الـښݪاݦـ🍷
464 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
30 فایل
فتح خیبر فقط علے میخواسټ از فلانۍ ڪہ بر نمۍ آید هر که گوید خــداست، حق دارد آدم از ڪعبہ در نمۍ آید... ❤مِیڶ اگر داشَتْ با درِ خـیبَر قَلعہ را هَم زِ جاۍ خُود مِۍ ڪَند👊 ❤️ݥجـݩـۅݩ أݪـحیـدږ عݪیـة الـښݪاݦـ🍷
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ݥجـݩـۅݩ أݪـحیـدږ عݪیـة الـښݪاݦـ🍷
سلام‌و عرض ادب.. با تسلیت ایام عزاداری سالارشهیدان آقا عبدالله الحسین.. خیلیا در پیوی درمورد مواسات و قمه زنی این چیزا سوال کردن با اینکه پاسخ بارهااااا داده شده و اسنادی هم ارائه شده اما تمام اسنادرو در کانال قرار میدم انشاءالله شبهه ای نمونه.... .. التماس دعا دارم از همه بزرگواران ...نفستون حسینی.. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇
4_6026031767046062469.pdf
7.3M
«مرثیه خون🩸» کامل‌ترین کتاب درمورد قمه‌زنی⚔️ تاریخچه و فتواها و دلایل قمه ‌زنی⚔️ پاسخ به تمام شبهات مخالفین قمه‌زنی⚔️ دروغ‌ها‌و‌تهمت‌ها‌و‌تحریفات مخالفین قمه‌زنی
پیوند اشک و خون ناگسستنی است(1) (1).pdf
4.23M
📚نسخه pdf کتاب پیوند و ناگُسَستنی است ✅ از تالیفات شهید آیت الله شیخ قاسم اسلامی (رضوان الله تعالی علیه) ⭕️در موضوع شعائر حسینی و تطبیر ( ) و...
⁨🖤وقتی اباعبدالله صلوات اللّه علیه با آن حالت در گودال قتلگاه افتادند،شروع به استغاثه نمودند پس جبرئیل میثاق نامه ای آورد و گفت: یا اباعبدالله، خدا سلام رساند وفرمود:قبول كن كه ما قبول کردیم،مجاهدت وشهادت اولادت را. اباعبدالله صلوات اللّه علیه فرمودند: تا خون از گلوی من نریزد من دست نمی کشم،تا خون از سر من نگذرد اکتفا نمی کنم این خون من هدیه است نزد معبود من وباب شفاعت است برای شیعیان من. ووقتی شاهرگ بریده شد اباعبدالله صلوات اللّه علیه فرمودند: ای جبرئیل میثاق نامه را بیاور تا با خون حلقومم مهر كنم وچون شاهرگ بریده شد امام فرمود:لبیك یا داعي الله.🩸 📚سرالبکاء فاضل تبریزی ۳۶۹ ماتمکده بیدل بادشتی خطی ۳۷۵ ؛لطمه ریختن
⁨🖤از امام زین العابدین صلوات اللّه علیه پرسیدند،یابن رسول الله مواسات یعنی چه؟ حضرت فرمودند: پیراهن چاک زدن،لطمه زدن بر صورت و بدن،اذهاق نفس، از خود بیخود شدن، خراشیدن صورت و بدن، بر سروسینه كوبیدن و کندن موی سر،بكاء صيحه، ضجه و بی قراری، احياء مجالس روضه و خرج دادن و هر آنچه در امر ما تقدم دارد وما را یاری می کند.🩸 📚کتاب مقتل سرالبکاء فاضل تبریزی ص۵۳۸ /قمه ⁩ ⁨
⁨🖤پس آن حضرت (امام رضا سلام الله علیه) در روز اول محرم برای اباعبدالله سلام الله علیه مجلس عزایی در نیشابور بپا کردند و پس از شنیدن مصائب آن جناب سر مبارک خود را به ستون چوبی مسجد زدند و روی شریفشان از خون جبینشان خضاب شد.🩸 🏴کتاب مقتل سرالبکاء فاضل تبریزی ص ۵۳٠ /خون ریختن
⁨🖤و در احوالات حضرت رضا صلوات اللّه علیه نقل کردند که حضرتش در مصیبت امام حسین صلوات اللّه علیه عمامه از سر برداشته،عبا از دوش کشیده و پیراهن را چاک زده و ضجه می زدند، حسین حسین حسین  و بر سینه و صورت مبارک می زدند تا جایی که سرخ می شد و حضرت از هوش می رفت.🩸 🏴کتاب مقتل سرالبکاء فاضل تبریزی ص ۵۳۵
⚫ « تطبیر » یار با وفای امیرالمومنین علیه سلام صعصعة بن صوحان در عزای سید الشهدا علیه سلام ⚫صعصعة بن صوحان که در بحرین بود همراه با سپاهی ( از شیعیان امیرالمومنین) برای یاری دادن سیدالشهدا در جنگ با یزید وارد کربلا شدند اما زمانی که رسیدند با بدن های از 👈« هم پاشیده شده ی »👉امام حسین علیه السلام و یاران با وفایشان رو به رو شدند به همین مناسبت حضرت صعصعة بن صوحان رحمة الله علیه به تمام سپاهش دستور داد که برای ابراز 👈« عزاداری و مواسات و هم دردی »👉 با زخم های امام حسین علیه السلام سر های خودشان را بتراشند و 👈« با شمشیر به سرهایشان بزنند » 👉 و خودشان را غرق در خون بکنند تا همرنگ سیدالشهدا شوند. 📚منتخب الطریحی ج2ص478 📚لم تكن ردة محب الدين الطبري ص272 🖤 امیرالمومنین علیه سلام در اواخر عمر شریف خود خطاب به صعصعة بن صوحان رحمة الله علیه فرمودند : خدا تو را 👈« رحمت کند »👉 که هزینه و خرجت کم بود و وفاداری و فایده ی تو بسیار. 📚 الغارات ج 2 ص 892 📚 بحارالانوار ج 42 ص 244 ♦️مطابق روایت فوق ثابت هست که👈 « شعیره مقدسه تطبیر » 👉همان طور که مخالفان نافهم میگویند مربوط به زمان 👈« صفویه »👉نمیباشد . و این فعل در ان زمان ابداع نشده بود بلکه اصحاب ائمه هدی علیهم السلام مانند صعصعة و عابس رضوان الله علیهیما انجام میشود و جناب صعصعة بن صوحان یار با وفای امیرالمومنین علیه سلام به این شکل ( تطبیر = قمه زدن) برای امام حسین علیه سلام عزاداری کردند . موضوع :
🩸 ریخته شدن خون حضرت موسی سلام الله علیه برای هم « دردی » و« موافقت » با امام حسین علیه سلام به امر خداوند سبحان ⚫وروي أن موسى كان ذات يوم سائرا ومعه يوشع بن نون ، فلما جاء إلى أرض كربلا انخرق نعله ، وانقطع شراكه ، و دخل الخسك في رجليه ، وسال ممه فقال : إلهي أي شئ حدث مني؟ فأوحى إليه أن هنا يقتل الحسين  وهنا  يسفك دمه ، فسال دمك موافقة لدمه فقال : رب ومن يكون الحسين؟ فقيل له : هو سبط محمد المصطفى ، وابن علي المرتضى ، فقال : ومن يكون قاتله؟ فقييل : هو لعين السمك في البحار ، والوحوش في القفار ، والطيرفي الهواء ، فرفع موسى يديه ولعن يزيد ودعا عليه وأمن يوشع بن نون على دعائه ومضى لشأنه. ✅ در مورد حضرت کلیم الله موسی بن عمران روایت شده است :روزی موسی علی نبینا واله وعلیه السلام همراه یوشع بن نون سیر می کرد هنگامی که به زمین کربلا رسیدند بند نعلین ان حضرت گسیخت و خار داخل آن شد و پای مبارک آن جناب زخم و از ان 👈« خون جاری گشت » 👉 عرض کرد : خدای من! از من چیزی سر زده که موجب و مستوجب این عقوبت شدم ؟ خداوند متعال به سوی او وحی فرستاد که : همانا در اینجا حسین کشته می شود خون او ریخته می شود خون تو به خاطر 👈« موافقت با خون او ریخته شد »👉 عرض کرد: حسین کیست ؟ وحی رسید که : فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله و پسر علی مرتضی علیه السلام می باشد موسی عرض کرد : کشندۀ او کیست؟ گفته شد که: او لعنت شده ماهیان دریاها و وحشیان صحراهاُ مرغان در هواست پس حضرت موسی دست های خود را بلند کرد و بر یزید 👈« نفرین »👉 کرد و حضرت یوشع آمین گفت و از انجا گذشتند . 📚بحارالأنوار ج ۴۴ ص ۲۴۴ 📚عوالم العلوم ج ۱۷ ص ۱۰۳ 📚المنتخب للطریحی ص ۴۹ ✅ نکته : خداوند سبحان که میخواهد خون انبیا در جهت 👈« موافقت و مواسات » 👉 با وجود نازنین امام حسین علیه سلام جاری بشود ایا ممکن هست مخالف جاری شدن خون شیعیان ( برای مثال تطبیر) در جهت مواسات با سید الشهدا علیه سلام باشد ؟ قطعا خیر! موضوع :
🍂قال قرّة بن قيس التميمي: لا أنسى زينب ابنة فاطمة حين مرّت بأخيها الحسين [عليه السّلام‏] صريعا، و هي تقول: يا محمداه! يا محمداه! صلّى عليك ملائكة السماء، هذا الحسين بالعراء، مرمّل بالدماء، مقطّع الاعضاء، يا محمداه! و بناتك سبايا، و ذريّتك مقتلة تسغى عليها الصّبا. فأبكت و اللّه كل‏ عدوّ و صديق و صحن النسوة و لطمن وجوههن. 📚وقعة الطف (جامعه مدرسین)، ص259 🍃قرّة بن قيس تميمی گفت: زینب دختر فاطمه (سلام الله علیهما) را فراموش نمی کنم هنگامی که از كنار قتلگاه برادرش حسین علیه السلام می گذشت و از پا افتاده بود و می گفت: "يا محمداه! يا محمداه! ملائكه آسمان بر تو درود می فرستند، اين حسين است که در این زمین بی سایبان، به خون آغشته، و با اعضایی قطعه قطعه بر زمین افتاده. يا محمداه! دخترانت اسير گرديده، فرزندانت كشته شده اند و باد صبا گرد و غبارش را بر آنان می گسترد." والله هر دوست و دشمنی را [با این سخنان] گریاند، و زنان ناله و فغان برآورده و بر صورت هاى خويش لطمه زدند.
🍃ورايت في مجموعة ابي قال رايت في کتاب عتيق من بعض الاصحاب عند مجاورتي في مشهد مولينا اميرالمومنين سلام اللّه علیه ان رقية بنت الحسين سلام اللّه علیهم بعد ان رات راس ابيها سلام اللّه علیه في الطبق بکت بکاء شديدا ولطمت صدرها وخمشت وجهها حتي وقع الخوف في اصحاب الامير من توجه الناس اليها لما ظهر منها من التعزية في جوف الليل فامروا باسکاتها فهجموا اهل العسکر عليها وامروها بالسکوت فلم تجبهم بذلک فاخذوا بضربها بالسياط حتي ماتت وامروا زينب بنت اميرالمومنين سلام اللّه علیهم بدفنها في جوف الليل خوفا وفي حين اخذت زينب سلام اللّه علیها في الدفن ظهر آثار السياط في جنبها فبکت زينب سلام اللّه علیها حينئذ واخذت بتقيبيل جنبها لما ذکرت من مصائب امها فاطمة سلام اللّه علیها. 📚مجموعه علي بن احمد بن عبدالعلي الاصفهاني تاريخ کتابت 780 هجري قمري جلد اول صفحه 180 🍂در کتابخانه پدرم دیدم که گفت در کتابی عتیق در مشهد دیده بودم که وقتی حضرت رقیه سلام اللّه علیها سر پدرش سلام اللّه علیه را دید گریه شدیدی کرد و به سینه اش لطمه زد و صورتش را خراش داد تا اینکه اطرافیان یزید ترسیدند،مردم متوجه عزاداری او شوند،امر به سکوت کردند و به حضرت حمله ور شدند ولی حضرت رقیه سلام اللّه علیها جواب آنها را نداد،با تازیانه آنقدر زدند که حضرت رقیه سلام اللّه علیها شهیده شد و از روی ترس به حضرت زینب سلام اللّه علیه امر کردند همان نیمه شب او را دفن کند،وقتی حضرت زینب سلام اللّه علیه مشغول خاکسپاری شدند آثار ضربه های تازیانه را در پهلوی حضرت رقیه سلام اللّه علیها دید یاد مادرش زهرا سلام اللّه علیه افتاد و اثر ضربه ها را بوسید و بسی گریه کرد.
🍃لما حضر الحسین سلام اللّه علیه مصرع ولده علی الاکبر سلام اللّه علیه وجده و به رمق و رأی جراحات بدنه لاتعد انحنی الیه یشمه و یقبله و یقول بنی علی قتل الله قوما قتلوک و لکن شاهد منه شیئا عجیبا یلفت النظر رآه الحسین سلام اللّه علیه بین التبسم و البکاء فسأله عن ذلک قائلا بنی أراک بین حالتین بین حزن و فرح فما هو الباعث یا نور عینی أخبرنی یا ولدی قال یا ابتاه أما تبسمی فانی نظرت الی هذه الجهه أری جدی رسول الله صلی اللّه علیه وآله بیده الکأس الذی وعدتنی به و اما بکائی فانی نظرت الی هذه الجهه أری جدتی الزهراء علیها السلام جالسه الی جنبی تنظر الی جراحاتی ثم تنظر فی وجهک فتلطم رأسها بیدها و هی تبکی. 📚موسوعه حضرت زهرا سلام الله علیها 6/304، مجمع مصائب اهل بیت نهاوندی 199 🍂چون امام حسین سلام اللّه علیه به محل شهادت فرزندش علی اکبر سلام اللّه علیه رسید دید رمق کمی دارد و جراحات بدنش شمرده نمی شود خم شد و او را بو کرد و بوسید و گفت پسرم خدا بکشد قومی را که تو را کشت ولی سید الشهدا سلام اللّه علیه چیز عجیبی مشاهده کرد خوب دقت نمود دید علی اکبر گاه می گرید و گاه می خندد از علت آن سؤال نمود و گفت ای پسرم تو را بین دو حال می بینم بین حزن و شادی ای نور چشمم خبرم بده علت آن چیست؟ گفت ای پدرم اما خنده ام به خاطر این است که به یک طرف نگاه می کنم می بینم جدّم رسول خدا صلی اللّه علیه وآله است و به دستش ظرف آبی است که شما وعده داده بودی و اما گریه ام به خاطر این است وقتی به طرف دیگر می نگرم می بینم جدّه ام زهرا سلام الله علیها در کنارم نشسته و به جراحاتم نگاه می کند و سپس به صورت شما نگاه می کند و با دستش به سرش لطمه می زند و گریه می کند.