4_6048450147711454025.mp3
4.79M
و بالم شکسته وبال تو هستم
🎤حاج حسن خلج
#مناجات
@maktab_asheghan
حاج آقا فاطمی نیا:
جمله اي بين بعضي از مردم معروف است كه بايد ترك شود چرا كه بي ادبي به ساحت خداوند است.
و آن جمله اين است كه كسي كه قادر به گرفتن روزه نيست و به دستور خدا روزه نميگيرد ، به ديگران ميگويد سعادت روزه گرفتن نداشته!
اين چه جمله اي است ؟! تو به دستور خدا روزه نگرفته اي ! اين جمله يعني خداوند با فرمانش مرا بي سعادت كرده است ! اين بي ادبي به درگاه خداست.
همانطور كه روزه دار به امر خدا عمل ميكند ، كسي هم كه به سبب مريضي روزه نميگيرد ، به فرمان خداوند عمل ميكند.
✍کانال استاد
ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞
📿 @maktab_asheghan
♡مڪـتبعاشـꨄـقان♡
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 🔰یا رفیق من لا رفیق له...🔰 🔳 #پسرک_فلافل_فر
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠
🔰یا رفیق من لا رفیق له...🔰
🔳 #پسرک_فلافل_فروش 🔳
🌷 #فصل_پانزدهم ، #دستگیری_از_مردم🌷
🌺راوی : حجت الاسلام سمیعی و...
🔵يادم هست در خاطرات ابراهيم هادي خواندم كه هميشه به دنبال گره گشايي از مشكلات مردم بود.
🌸اين شهيد والامقام به دوستانش گفته بود: از خدا خواسته ام هميشه جيبم پر پول باشد تا گره از مشكلات مردم بگشايم.
🔵من دقيقاً چنين شخصيتي را در هادي ذوالفقاري ديدم. او ابراهيم هادي را الگوي خودش قرار داده بود. دقيقاً پا جاي پاي ابراهيم مي گذاشت.
✳️هادی صبح ها تا عصر در بازار آهن كار مي كرد و عصرها نيز اگر وقت داشت با موتور كار مي كرد.
🌸اما چيزي براي خودش خرج نمي كرد.
🌸وقتي مي فهميد كه مثلاً هيئت نوجوانان مسجد، احتياج به كمك مالي دارد دريغ نمي كرد.
🌸يا اگر مي فهميد كه شخصي احتياج به پول دارد، حتي اگر شده قرض مي كرد و كار او را راه مي انداخت. هادي چنين انسان بزرگي بود.
✳️من يكبار احتياج به پول پيدا كردم. به كسي هم نگفتم،
🌸اما هادي احساس كرد كه من احتياج به پول دارم، سريع مبلغي را آماده كرد و به من داد.
🌸زماني كه مي خواستم عروسي كنم نيز هفتصد هزار تومان به من داد.
🌸ظاهراً این مبلغ تمام پس اندازش بود. من هم به مرور آن مبلغ را برگرداندم.
🔘اما يكبار برادري را در حق من تمام كرد. زماني كه براي تحصيل در قم مستقر شده بودم
🌸يك روز به هادي زنگ زدم و گفتم: فاصله حجره تا محل تحصیل من زياد است و احتياج به موتور دارم، اما نه پول دارم و نه موتورشناس هستم.
🌸هنوز چند ساعتي از صحبت ما نگذشته بود كه هادي زنگ زد.گوشي را برداشتم.
✳️هادي گفت: كجايي؟
گفتم: توي حجره در قم.
🌸گفت: برات موتور خريدم و با وانت آوردم قم، كجا بيارم؟
تعجب کردم. کمتر از چند ساعت مشکل من را حل کرد.
🌸نمي دانيد آن موتور چقدر كار من را راه انداخت.
🔵بعدها فهميدم كه هادي براي بسياري از اطرافيان همينگونه است. او راه درست را انتخاب كرده بود. هادي اين توفيق را داشت كه اينگونه اعمالش مورد قبول واقع شود.
🌸كارهاي او مرا ياد حديث امام كاظم(ع) در بحار الانوار، ج 75، ص 379 انداخت كه فرمودند:
🔴همانا مُهر قبول اعمال شما، برآوردن نیازهای برادرانتان و نیكی كردن به آنان در حد توانتان است و الا (اگر چنین نکنید)، هیچ عملی از شما پذیرفته نمی شود
✳️هادی در مورد كارهايي كه انجام مي داد خیلی تودار بود.از كارهايش حرفي نمي زد.
🌸بيشتر اين مطالب را بعد از شهادت هادي فهميديم.
✳️وقتی هادي شهيد شد و برای هادی مراسم گرفتيم اتفاق عجيبي افتاد.من در كنار برادر آقا هادي در مسجد بودم.
🔵یک خانمی آمد و همينطور به تصوير شهيد نگاه مي كرد و اشك مي ريخت.كسي هم او را نمي شناخت. بعد جلو آمد و گفت: با خانواده شهيد كار دارم.
✳️برادر شهيد جلو رفت.من فكر كردم از بستگان هادي است،
🌸اما برادر شهيد هم او را نمي شناخت.
🔵اين خانم رو به برادر هادي كرد و گفت:چند سال قبل، ما اوضاع مالي خوبي نداشتيم. خيلي گرفتار بوديم. برادر شما خيلي به ما کمک کرد.
🔴براي ما عجيب بود. همه جور از هادي شنيده بوديم اما نمي دانستيم مخفيانه اين خانواده را تحت پوشش داشته.
🔘ادامه دارد
ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞
📿 @maktab_asheghan
مینویسم ✍تا یادم نرود:
تمام اقتدار #میهنم را از پرواز🕊 شما دارم.
این روزها بیشتر از همیشه
شرمنده نگاه #منتظرتان هستیم.
آن نگاهی که گویا فریاد میزند
#خونمان را به سازش با دشمن نفروشید
ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞
📿 @maktab_asheghan