eitaa logo
🇮🇷 مکتب سلیمانی 🇯🇴
53 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2هزار ویدیو
47 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸بشکفت به شوق و 🌿شعف و زمزمه امشب 🌸گل از گل لبخـند 🌿بنی فاطمـه امشب 🌸مرغان بهشتـی 🌿شـده آواره مهـدی 🌸گـردند به 🌿دور و بــرِ گهـواره مهـدی 💐مبارک باد بر منتظران میلاد مهدی صاحب الزمان(عج)💐 ╔═🕊🍃═════╗ 🆔 @Negah_madar ╚═════🍃🌾═╝
هم‌زمان با شب نیمه شعبان، قرائت دعای فرج ساعت ٢٠:۵۰ سر دادن گلبانگ يا مهدى ادرکنی از بام منازل، ساعت ٢١ بیا مهدی شب هجران سحر کن💖 ╔═🕊🍃═════╗ 🆔 @Negah_madar ╚═════🍃🌾═╝
🌹 ساعت 9 قرارمون نیمه شعبان یادتون نرفته ╔═🕊🍃═════╗ 🆔 @Negah_madar ╚═════🍃🌾═╝
🎈🌱یٰا غَنیّ... 🌷🍃 یٰا مَنْ هُوَ بِکُلِّ مَکانْ؛ اے خدایے که همه جا هستے... بخشے از دعاے مشلول🤲 ...💞🍃
animation.gif
1.3M
مژده ای اهل ولا نیمه ی شعبان آمد بوی عطر ختن و نرگس و ریحان آمد نرجس آورد به دنیا پسری فرخ روی که ز یمن قدمش دیده به حیران آمد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | احساس نیاز بیشتر به منجی در دنیای امروز 🔺️ گزیده سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب به مناسبت ولادت حضرت امام زمان(عج)
🔻بخونید و لذت ببرید: یکی از شاعرها و مداحان اهل بیت(استاد سازگار) برای شب شعر ، دعوت شده بودند بیت رهبری، که این خاطره رو تعریف میکردند: 🔸همه ی شُعرا ، شعرهای عریض وطویلشون رو خوندند و مورد تشویق جمع قرار گرفتند تا نوبت به یکی از شعرا رسید،ایشون رو کرد به حضار و گفت من برای امشب، یک بیت آوردم! حضار زدند زیر خنده ...😁 جمعیت که ساکت شد ، گفت:  تازه یک مصرعش هم از حافظ عاریه گرفتم ...😂 این بار علاوه بر مردم ،خود مقام معظم رهبری هم زد زیر خنده ... اما وقتی همه آروم شدند خواند: 🔅ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد... همه منتظر مصرع بعدی بودند🤔 که خواند: . . . .     . 🌺تمـامِ هسـتـےِ زهــرا(س) نصـیـبـــــ نـرجــس شــد!!!😍 🌸تا چند دقیقه صدای و از همه جا به گوش می رسید ... ❣السّلامُ علیڪَ یا اباصالحَ المَـهــدے ❣اللّهمّ عجّل فی فَرَجِ مَولانا صاحبـــِ الزّمان ╔═🕊🍃═════╗ 🆔 @Negah_madar ╚═════🍃🌾═╝
هدایت شده از  ایستگاه_نماز
امشب زنگِ درِ خانه ی خدا را بزن اگر جواب نداد باز هم بزن صدایش کنــ مطمئن باش خدا پشت در با عشق صدایت را گوش می کند... و گفت : کیست که مایوس شود از رحمت خدا مگر گمراهان...(زمر/۵۳) شب تان بخیر التماس دعای فرج
.... ✍چقدر نزدیک است! لرزش عاشقانه دستانی را که به سمت هم می آیند؛ تا در نقطه ای بنام گره بخورند؛ می بینی؟ زمین،به نهایت خستگی میرسد و ما به نهایت همدلی بگمانم تا راهی نمانده 🤲 ╔═🕊🍃═════╗ 🆔 @Negah_madar ╚═════🍃🌾═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | قرائت فقراتی از زیارت شریف آل یاسین ـــــــــــــــــــ🕊🌷ــــــــــــــــــــــــ ╔═🕊🍃═════╗ 🆔 @Negah_madar ╚═════🍃🌾═╝
🖼 | فرازی از مناجات شعبانیه 🔹خدایا... آن‌که به تو راه جوید راهش روشن است... و آن‌که به تو پناه جوید، در پناه توست... 🔹️ یا رب اسیرم و دل من در پناه توست بی تابم و قرار دلم یک نگاه توست ╔═🕊🍃═════╗ 🆔 @Negah_madar ╚═════🍃🌾═╝
✨﷽✨ 🔴وقتی گیلاس با بند باریکش به درخت متصل است همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند.. ▫️باد باعث طراوتش میشود ▫️آب باعث رشدش میشود ▫️و آفتاب پختگی و کمال میبخشد اما به محض پاره شدن آن بند و جدا شدن از درخت، ▫️آب باعث گندیدگی ▫️باد باعث پلاسیدگی ▫️و آفتاب باعث پوسیدگی و ازبین رفتن طراوتش میشود.. بنده بودن یعنی همین، یعنی بند به خدا بودن، که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل در نابودی ما مؤثر خواهد بود. 🌸پول ، قدرت، شهرت، بند به خداییم برای رشد ما، مفید و بسیار هم خوب است اما به محض جدا شدن بند بندگی، همه آن عوامل باعث تباهی و فساد ما می شود. ✅ استاد قرائتی ╔═🕊🍃═════╗ 🆔 @Negah_madar ╚═════🍃🌾═╝
دلنگرانی‌ام بابٺ تأخیر تو نیسٺ! میدانم می آیی... یوسف زهرا دلم شورمیزند برای خودم…! براے ثانیہ اے ڪہ قرارمیشود بیایی ومن هنوز با تو قرن ها،فاصلہ دارم.. 🌿✨ ╔═🕊🍃═════╗ 🆔 @Negah_madar ╚═════🍃🌾═╝
✍»علامه طباطبایی (ره) : 💌»من از سکوت آثار گرانبهایی را مشاهده کرده ام. چهل شبانه روز سکوت اختیار کنید و جز در امور لازم سخن نگویید و به فکر و ذکر مشغول باشید تا برایتان صفا و نورانیت حاصل شود. ╔═🕊🍃═════╗ 🆔 @Negah_madar ╚═════🍃🌾═╝
✨﷽✨ 🌹صدای اذان دل مومن را می لرزاند ✍حاج آقا قرائتی: در ۲ آیه به هم پیوسته قرآن خداوند ابتدا می فرماید: هنگامی که اذان می گوییم شما را مسخره می کند و نیز در آن هنگام دین شما را مسخره می کند که این امر بیانگر این است که اذان سیمای دین است. صدای ناقوس شبیه صدای ساعت های بزرگ است که هیچ پیامی ندارد اما اذان از الله شروع می شود و به الله نیز ختم می شود که بین ۲ الله یک دوره تفکرات اسلامی آموزش داده می شود. اذان یعنی معرفی عقاید که در روایت آمده است، زمانی که اذان می گویند، شیطان فرار می کند. در روایات آمده است که در آخرالزمان انسان های مشهور خجالت می کشند که اذان بگویند اما بسیاری از چهره های شناخته شده عصر ما اهل اذان گفتن بودند. در حال حاضر گروه های تواشیح باید ۲ دگرگونی را در دستور کار خود قرار دهند یکی آنکه این هنر را به زبان فارسی تبدیل کنند و دیگر آنکه اذان بگویند که ثواب بسیاری دارد. صدای اذان امیرالمومنین علی(ع) را تمام مردم کوفه می شنیدند که در آن زمان کوفه چهارصدهزار نفر جمعیت داشت. ╔═🕊🍃═════╗ 🆔 @Negah_madar ╚═════🍃🌾═╝
الهی قلب هاتون مالامال اسیر و شیفته ی امام‌مهدی(عج) الهی آنچنان به درد هجرانش مبتلا شوید که قصه ی بی تابی تون زبانزد شهرتون بشه ⭐️شبتون مهدوی🌟 ╔═🕊🍃═════╗ 🆔 @Negah_madar ╚═════🍃🌾═╝
🌸🌸🍃🌸🌸 🌸خدای خوبم در شروع یک روز دیگر سپاس که چشمانم به روی دنیای زیبایت باز شد ... سپاس برای نعمت شکرگزاری و سپاس برای سلامتی ام ... 💖خدایم 🌸برای همسایه ای که نان ندارد برای دوستی که قلب مرا شکست برای آن که روح مرا آزرد برای خانواده ام و برای همدردانم و برای همه بیماران برای درگذشتگان و برای خویشتن خویش و 🌸از پروردگار عالم 💕 🌸اللهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرجْ🌸 ╔═🕊🍃═════╗ 🆔 @Negah_madar ╚═════🍃🌾═╝
حتماً بخونید✅ 🌹بسیار زیبا و آموزنده 🔻پیرمردی در دامنه ی کوه های دمشق هیزم جمع می کرد ودر بازار می فروخت تا ضروریات خویش را رفع کند یک روز حضرت سلیمان (ع) پیر مرد را درحالت جمع آوری هیزم دید دلش برایش بسیار سوخت تصمیم گرفت زندگی پیرمرد را تغییر دهد یک نگین قیمتی به پیرمرد داد که بفروشد تا زندگی اش بهبود یابد پیرمرد ازحضرت سلیمان (ع) تشکر کرد وبسوی خانه روان شد و نگین قیمتی را به همسرش نشان داد همسرش بسیار خوشحال شد ونگین را در نمکدانی گذاشت یک ساعت بعد بکلی فراموشش شد که نگین را کجا گذاشته بود زن همسایه نمک نیاز داشت به خانه ی آنها رفت و زن نمکدان را به او داد زن همسایه همینکه چشمش به نگین افتاد نگین را پیش خود مخفی کرد. پیر مرد بسیار مایوس شد و از دست همسرش بسیار ناراحت و عصبانی وخانم پیرمرد هم گریه میکرد که چرا نگین را گم کردم چند روز بعد پیرمرد به طرف کوه رفت درآنجا با حضرت سلیمان (ع) روبرو شد جریان گم شدن نگین را به حضرت سلیمان (ع) گفت . حضرت سلیمان (ع) یک نگین دیگری به او داد و گفت احتیاط کن که این را گم نکنی پیرمرد ازحضرت سلیمان (ع) تشکری کرد و خوشحال بسوی خانه روان شد در مسیر را ه نگین را ازجیب خود بیرون کشید و بالای سنگ گذاشت و خودش چند قدم دور نشست تانگین را خوب ببیند ولذت ببرد دراین وقت ناگهان پرنده ای نگین را در نوکش گرفت وپرید پیرمرد هرچه که دوید وهیاهو کرد فایده نداشت پیرمرد چند روز از خانه بیرون نرفت همسرش گفت برای خوراک چیزی نداریم تا کی در خانه مینشینی پیرمرد دوباره به طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد که صدای حضرت سلیمان (ع) را شنید دید که حضرت سلیمان (ع) ایستاده است وبه حیرت بسوی او می نگرد پیر مرد باز قصه نگین را تعریف کرد که پرنده آن را ربود. حضرت سلیمان (ع) گفت میدانم که تو به من دروغ نمی گویی این نگین از هر دو نگین قبلی گرانبهاتر است بگیر و مراقب باش که این را گم نکنی و حتما بفروش که در حال زندگیت تغییری آید پیر مرد وعده کرد که به قیمت خوب میفروشد پشتاره خود را گرفت بسوی خانه حرکت کرد خانه پیر مرد کنار دریا بود هنگامی به لب دریا رسید خواست که کمی نفس بگیرد ونگین را از جیب خود کشید که در آب بشوید نگین از دستش خطا رفت به دریا افتاد هرچه که کوشش کرد و شنا کرد. چیزی بدستش نیآمد . با ناراحتی و عجز تمام به خانه برگشت از ترس سلیمان (ع) به کوه نمی رفت همسرش به او اطمینان داد صاحب نگین هر کسی که است ترا بسیار دوست دارد اگر دوباره اورا دیدی تمام قصه برایش بگو من مطمئن هستم به تو چیزی نمیگوید پیرمرد با ترس به طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد به طرف خانه روان شد که تخت حضرت سلیمان (ع) را دید پشتاره را به زمین گذاشت دویدو گریخت . حضرت سلیمان (ع) میخواست مانعش شود که فرستاده خدا جبرئیل امین آمد که ای سلیمان خداوند میگوید که تو کی هستی که حال بنده مرا تغییر دهی ومرا فراموش کرده ای ! سلیمان (ع) باسرعت به سجده رفت واز اشتباه خود مغفرت خواست خداوند بواسطه جبرییل به حضرت سلیمان گفت که تو حال بنده مرا نتوانستی تغییر دهی حال ببین که من چطور تغییر میدهم پیرمرد که به سرعت بسوی قریه روان بود با ماهی گیری روبرو شد ماهی گیر به او گفت ای پیر مرد من امروز بسیار ماهی گرفتم بیا چند ماهی به تو بدهم پیرمرد ماهی ها را گرفت وبرایش دعای خیر کرد وبه خانه رفت همسر ش شکم ماهی ها را پاره کرد که در شکم یکی از ماهی ها نگین را یافت وبه شوهرش مژده داد شوهرش با خوشحالی به او گفت توماهی را نمک بزن من به کوه میروم تا هیزم بیاورم هنگامیکه زن پیرمرد نام نمک را شنید نگین اول به یادش آمد که در نمکدانی گذاشته بود سریع به خانه همسایه رفت وقتی که زن همسایه زن پیرمرد را دید ملتمسانه عذر خواهی کرد گفت نگینت را بگیرمن خطا کردم خواهش میکنم به شوهرم چیزی نگویی چون شخص پاک نفس است اگر خبردار شود من را از خانه بیرون خواهد کرد. پیرمرد در جنگل بالای درختی رفت که شاخه خشک را قطع کند چشمش به نگین قیمتی درآشیانه پرنده خورد . نگین را گرفت به خانه آمد زنش ماهی ها را پخت و شکم سیر ماهی ها را خوردند.فردا پیرمرد به بازار رفت هر سه نگین را به قیمت گزاف فروخت .حضرت سلیمان (ع) تمام جریان را به چشم دید و یقین یافت که بنده حالت بنده را نمیتواند تغییر دهد تاکه خداوند نخواهد به خداوند یقین و باور داشته باشید. 🌼مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا (3) ☘و هر کس بر خدا توکل کند پس او برایش کافی است؛ در حقیقت خدا کارش را (به انجام) می رساند.(طلاق آیه3) 🌹حق غنّی است، برو پیش غنی 🌹نزد مخلوق، گدایی بس کن ╔═🕊🍃═════╗ 🆔 @Negah_madar ╚═════🍃🌾═╝
مداحی آنلاین - جوان رذل و باغیرت - حجت الاسلام ماندگاری.mp3
1.33M
♨️جوان رذل و باغیرت 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید. ╔═🕊🍃═════╗ 🆔 @Negah_madar ╚═════🍃🌾═╝
💖❤🌼💖❤🌼💖 🌺🍃"پروردگارا! گنجهاى رحمتت رابراى ما بگشاو ما را مشمول رحمتى قرار ده كه بعد از آن دردنيا و آخرت عذابمان ننمائى. 🌺🍃و از فضل گسترده ات،مارا از روزى حلال وپاكيزه اى،بهره مندگردان،و ما را نيازمند و محتاج كسى جز خودت قرار نده، 🌺🍃وشكرگذارى ما را نسبت بخودت، و نيز فقر و نيازمان را به تو،وبی نيازى و كرامت نفسمان ازغير خودت را، افزون فرما. 🌺🍃خداوندا! در دنيا بر ما گشايش عطا فرما، بارالها! از اينكه ما را درحالیكه ديدارت را طالبيم ، ازديدارت منع نمائى،به تو پناه می بريم. 🌺🍃پروردگارا! برمحمد و خاندانش درود فرست،وآنچه راكه دوست دارى بما عطافرماو آنرا نيرويى قرار ده در آنچه که مادوست می د اريم، اى بهترين رحمت كنندگان". ╔═🕊🍃═════╗ 🆔 @Negah_madar ╚═════🍃🌾═╝ 💖❤🌼💖🌼💖❤🌼💖