hajbagheri110.mp3
1.57M
🎙🍃
🍃
🔰تقدیر و تشکر حجتالاسلام باقری
مسئول محترم نمایندگی ولی فقیه
در سپاه امام رضا(ع)
از تمامی مجریان و شرکتکنندگان
مرحلهی کشوری رزمایش بصیرتی
ثامن باحضور در اتاق عملیات
رزمایش استان
و بیان اهمیت حضور در این فضا🌀
📎دانلود فایل صوتی ☝️
🍃
🎙🍃
🌠🍃
🍃
•[ #رزمایش_بصیرتے_ثامن 🎤 ]•
📢 #اولین رزمایش بصیرتی طرح ثامن 📢
📝 باموضوع: فرصت ها و چالش های
انقلاب اسلامی با رویکرد امیدآفرینی و
ارائه راهکارها
📌 مرحله #ڪشوری
📆 تاریخ برگزاری 1399/05/28،27
📣 ••• #پایان_رزمایش✋ ••• 📣
قرارگاه هدایت و روشنگری سپاه امام رضا(ع)
🍃
🌠🍃
هدایت شده از ایستگاه_نماز
هر کدام از ما میتوانیم؛
با نصب سیاهیها و کتیبههای ویژهی عزاداری اباعبدالله الحسین علیهالسلام، در داخل منزل، نمایِ ساختمان و یا ورودیهای مجتمعها، فروشگاههای کوچک و بزرگ، مراکز اداری، کوچهها و .... در رونق عزای سیدالشهداء مثل هر سال، نقش: ایفا کنیم.
و نیز هر خانواده میتواند؛ رأس ساعت مقرری یک روضهی خانگی برقرار نموده، و از نورانیت هیئات هرساله، بیبهره نماند...
دنیا بداند ما دست از حسینمان نخواهیم کشیـــد ..
🍃🌼🍃متن دعای هفتم صحیفه سجادیه که رهبر انقلاب خواندن آن را به مردم توصیه کردند:
🌼🍃🌼و كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا عَرَضَتْ لَهُ مُهِمَّةٌ أَوْ نَزَلَتْ بِهِ، مُلِمَّةٌ وَ عِنْدَ الْكَرْبِ :
يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ، وَ يَا مَنْ يَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ. فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ، لَا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا كَشَفْتَ وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ.
🌼🍃🌼 فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِي يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ، وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ، وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا شَكَوْتُ، وَ أَذِقْنِي حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِيمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِيئاً، وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً.
🌼🍃🌼وَ لَا تَشْغَلْنِي بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ، فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ.
🌸🍃🌸ترجمه دعای هفتم:
🌸🌸🍃 ای آنكه گرهِ كارهاي فرو بسته به سر انگشت تو گشوده ميشود، و اي آن كه سختيِ دشواريها با تو آسان ميگردد، و اي آن كه راه گريز به سوي رهايي و آسودگي را از تو بايد خواست.
🌸🍃🌸سختيها به قدرت تو به نرمي گرايند و به لطف تو اسباب كارها فراهم آيند. فرمانِ الاهي به نيروي تو به انجام رسد، و چيزها، به ارادهي تو موجود شوند،
🌸🍃🌸 و خواستِ تو را، بي آن كه بگويي، فرمان برند، و از آنچه خواستِ تو نيست، بي آن كه بگويي، رو بگردانند.
🌸🌸تويي آن كه در كارهاي مهم بخوانندش، و در ناگواريها بدو پناه برند. هيچ بلايي از ما برنگردد مگر تو آن بلا را بگرداني، و هيچ اندوهي بر طرف نشود مگر تو آن را از دل براني.
🌼💝🌼اي پروردگار من، اينك بلايي بر سرم فرود آمده كه سنگينياش مرا به زانو درآورده است، و به دردي گرفتار آمدهام كه با آن مدارا نتوانم كرد.
🌸🍃🌸اين همه را تو به نيروي خويش بر من وارد آوردهاي و به سوي من روان كردهاي.
🌸🍃🌸آنچه تو بر من وارد آوردهاي، هيچ كس باز نَبَرد، و آنچه تو به سوي من روان كردهاي، هيچ كس برنگرداند. دري را كه تو بسته باشي. كَس نگشايد، و دري را كه تو گشوده باشي، كَس نتواند بست. آن كار را كه تو دشوار كني، هيچ كس آسان نكند، و آن كس را كه تو خوار گرداني، كسي مدد نرساند.
🌸🍃🌸پس بر محمد و خاندانش درود فرست. اي پروردگار من، به احسانِ خويش دَرِ آسايش به روي من بگشا، و به نيروي خود، سختيِ اندوهم را درهم شكن، و در آنچه زبان شكايت بدان گشودهام، به نيكي بنگر، و مرا در آنچه از تو خواستهام، شيرينيِ استجابت بچشان، و از پيشِ خود، رحمت و گشايشي دلخواه به من ده، و راه بيرون شدن از اين گرفتاري را پيش پايم نِه.
و مرا به سبب گرفتاري، از انجام دادنِ واجبات و پيروي آيين خود بازمدار.
🌸🍃🌸 اي پروردگارِ من، از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بيطاقتم، و جانم از آن اندوه كه نصيب من گرديده، آكنده است؛ و اين در حالي است كه تنها تو ميتواني آن اندوه را از ميان برداري و آنچه را بدان گرفتار آمدهام دور كني. پس با من چنين كن، اگر چه شايستهي آن نباشم، اي صاحب عرش بزرگ.
🍃🌼🌸🌼🌸🌼🍃
#پویش_تلاوت_دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
🌼 مثل امیرالمؤمنین
حضرت آیتالله خامنهای: «بی بی زینب کبری سلامالله علیها در بازار کوفه، در حال اسارت، آن خطبهی شگفت آور را ایراد کرد؛ لفظ مثل پولاد محکم، معنا مثل آب روان تا اعماق جانها مینشیند.
در آنچنان وضعیتی زینب کبری سلامالله علیها مثل خود امیرالمؤمنین علیهالسلام حرف زد؛ تکان داد دلها را، جانها را و تاریخ را.» ۹۲/۰۸/۲۹
YEKNET.IR - roze 1 - hafteghi 99.03.24 - haj hasan khalaj.mp3
8.76M
🔘 روضه حضرت رقیه(س)
🍃باز از دعای مادر نام آشنای ما
🎤حاج #حسن_خلج
🚩 هیئت مجازی #تنهامسیرآرامش
شب سوم محرم 99
🏴
سلام مهربان ترین مادر دنیا
ببخشید این روزها در مورد شما کم مینویسم
هنوز هم در بین ما غریب هستید
با اینکه ادعای فاطمی بودن می زنیم
و ازشما هیچ یاد نگرفته این
وگرنه یوسف تان برمیگشت
خدای مهربانم
بیشتر ازشرمنده #مادر_سادات
نباشیم و از خواب غفلت بیدار شویم
🌹
🍃🌹
#معرفی_شهیده♡
#جهادگر♡
#شهیده_نسرین_افضل♡
بانوی شهید نسرین افضل در مهاباد در اثر اصابت گلوله منافقان به شهادت رسید.😢🕊🕊🕊
شهیده نسرین افضل متولد 1338 در شیراز، خواهری جهادگر و سپاهی بود که قبل و بعد از شهادت برادرش، چنان پیرو مخلصی برای خط سرخ شهادت بود که در خانواده و بین نزدیکان نمونه و الگویی شده بود.😍☝️☝️☝️
شهیده در شامگاه 10/4/61 در اوج خلوص و خدمت به اسلام به ضرب گلوله منافقان در مهاباد به شهادت رسید.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊
مسجد اباذر🌹🌹🌹
او در اتاق تنها نشسته بود و خواهرش به آشپزخانه رفت و مشغول شد. طوری به در و دیوار اتاق نگاه می کرد که انگار برای خداحافظی از آنها آمده است. چشمش روی دیوار اتاقها خیره ماند. از پیشانی عکس استاد مطهری که در قاب روی دیوار، نگاهش می کرد. قطره های خون می چکید.🍃
خوابی که چند شب قبل دیده بود، یادش آمد. از یک راه مه گرفته که کوههایش از آسمان هم گذشتهبود، رد می شد. ابرها جلوی چشم بودند. خورشید کمی دورتر در حرکت بود. آسمان پائین آمده بود. از راهی رد می شد و کتابی در دستش بود، حالا می بیند که عکس روی دیوار هم کتاب دارد. در خواب، گرگ زوزه می کشید، صدا نزدیکتر شد. گرگ حمله کرد. او فرار کرد، پایش به سنگی خورد، اما رویزمین نیفتاد. روی کوهی بلند که از آسمان هم گذشته بود، افتاد، سرش درد گرفت. از سرش خون آمد. 😯😱🤕
مادر گفته بود: خون خواب را باطل می کند. خیر است انشاءالله.
به عکس روی دیوار خیره شد. یادش نمی آمد. سرش درد گرفته بود، به سنگی خورده بود، یا پنجه گرگی آزرده اش کرده بود؟
* خواهر با سینی چای وارد می شود. او همچنان به عکس خیره شده و با اشاره گفت:«من هم همین جای سرم تیر می خورد، انشاءالله.» خواهر به چشمهای او نگاه می کند، حتی نمی گوید:«این حرفها چیه؟ خدا نکند، انشاءالله باشی و مثل صاحب عکس خدمت کنی. انشاءالله بمونی و بچه هایی مثل او تربیت کنی...» خواهر فقط می گوید:«نسرین جان دیگه چند وقت گذشته. ظاهراً از خر شیطون پائین اومدی و دست به کار شدی ها.» نفهمید خواهر چه می گوید. او دست به کار بود.
💎کانال #نگاه_مادر↙️
╔═🕊🍃═════╗
🆔 @Negah_madar
╚═════🍃🌾═╝
#معرفی_شهیده♡
#جهادگر♡
#شهیده_نسرین_افضل♡
یک عالم کار در مهاباد داشت که روی زمین مانده بود و خودش در شیراز، چرا معطل مانده بود؟!🤔 با چه سختی میان آن خانه ها بین کوره راهها، و در اطراف شهر گشته بود و توانسته بود 7 نفر را برای شرکت در کلاسهای نهضت سوادآموزی جمع کند. 6 یا 7 نفر، اسمهایشان را به خاطر آورد، «کشور منیره شو، زیبا خانسفیدی، بیگم فتوره بان، رعنا نازجابرفکور، صفربانو مغفرت، گلنار ساره سر.» خواهر گفت: می خواهی اسمش را چی بگذاری؟🤔🤔
نسرین دوباره شمرد، 6 نفر بودند یا 7 نفر، «کشور منیره شو، زیبا خانسفیدی، بیگم فتوره بان، رعنا نازجابرفکور، صفربانو مغفرت، گلنار ساره سر، ماه منظر خیری» آهان، «ماه منظر خیری» را یادم رفته بود. خواهر گفت: نسرین جان کجایی تو؟ دو سال نیست که رفتی مهاباد، از وقتی هم که آمدی اینجا شیراز، خانه خواهرت، آمدی خداحافظی که دلش را خون کنی و بری،😞 الآن دو سال از انقلاب می گذره، هنوز یک دل سیر ندیدمت، تا بود که دهات اطراف شیراز، پی جهاد و نهضت و بسیج و آموزش اسلحه و کمکهای اولیه و ... بودی. حالا هم که رفتی اونجا حسابی دستمان ازت کوتاه شده، باز اگر همین جا بودی هفته ای، ده روزی شاید می شد نیم ساعت دیدت.
نسرین گفت: حالا چی؟ الآن که در خدمتت هستم😌😌😌
شهیده نسرین افضل متولد 1338 در شیراز، خواهری جهادگر و سپاهی بود که قبل و بعد از شهادت برادرش، چنان پیرو مخلصی برای خط سرخ شهادت بود که در خانواده و بین نزدیکان نمونه و الگویی شده بود.😯😯
شهیده در شامگاه 10/4/61 در اوج خلوص و خدمت به اسلام به ضرب گلوله منافقان در مهاباد به شهادت رسید
#شادی روح شهدا صلو ات ♡♡
#معرفی_شهیده
#جهادگر
#شهیده_نسرین_افضل
خواهر نرمتر شد و گفت: عزیز دلم، اسم بچه را انتخاب کن☺️😍، با آقا عبدالله هم صحبت کن، اسم داشته باشه خیلی بهتره! حواست را جمع زندگی ات بکن. تو همه چیز را فدای مهاباد می کنی ها!☝️☝️
نسرین گفت: حالا چی شده مگه؟ خواهر گفت: نسرین جان، حالتت فرق کرده، سر و چشمت یک جوری شده، عین زنهای حامله شدی، مواظب خودت هستی؟ نسرین گفت: چی شدم،یعنی...؟
خواهر دستی به موهایش کشید و گفت: نسرین جان یک هاله مادری، معصومیت، یک چیز خوب توی صورتت پیدا شده اینها نشانه های لطف خداست. نشانه مادر شدن و لایق لطف خداشدن است.😍 نشونه های مادر شدن و لایق لطف شدنه. خدا این لیاقت را به همه کس نمی ده. اگر هنوز مطمئن نیستی، همین جا برو دکتر، دیگه هم نرو مهاباد. بمون و استراحت کن بخدا مادر خیلی خوشحال می شه. دیگه برای ضریح «سید علاءالدین حسین» جای خالی نگذاشته. همه را دخیل بسته. برای همه امامها، تک تک، روضه و سفره یا شمع نذر کرده، خب حالا بگو چند وقته؟
نسرین با تعجب گفت: چی چند وقته؟😳🤔
خواهر گفت: که، کی قراره من خاله بشم؟ چند وقته دیگه؟😍🤔
نسرین گفت: من برای خداحافظی اومدم، این حرفها چیه؟
خواهر گفت: نه آمدن معلومه نه رفتنت!
* نسرین دیر کرده بود از صبح زود رفته بود جهاد و حالا دیروقت بود. پدر در اتاق راه می رفت، مادر دلشوره داشت. همه نگران بودند، پدر با تندی گفت: نه آمدنش معلومه و نه رفتنش، این که نشد وضع. 24 ساعت سر خدمت باشه، سرکار باشه. بالاخره استراحت می خواد یا نه؟🤔🤔
مادر گفت نمی دونم والله تلفن زد، گفت: احمد، قدری خوراک و پول براش ببره، من هم نفهمیدم آدرس را به احمد گفت، یقین نزدیکای شیراز بوده توی راه یه خونواده جنگزده را می بینه که بچشون مریضه، می خواست اونو به بیمارستان برسونه.
پدر گفت: خب به بیمارستان تلفن زدی؟🤔 مادر گفت: مریض که نیست بگم صداش کنند مریض برده اونجا که اسم همراه بیمار را یادداشت نمی کنند، بیمارستان فقیهی به اون بزرگی کی به کی است کی به کیه! 🤷♀🤷♀
#شادی_روح_شهدا_صلوات