eitaa logo
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
276 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
772 ویدیو
51 فایل
--کانال رسمی متولد بهار ۱۳۷۲🌿 پیوسته به سیدالشهدا بهار ۱۳۹۵🕊️ :/ آرمان ما تشکیل جامعه انقلابی و مهدوی است! •سایت‌جهت‌آشنایی↓ http://shahiddaneshgar.ir •صفحه اینستاگرامی↓ @maktab.abbasdanshgar.ir •جهـت ارتبـاطات بیشـتر↓ @mohammadmahdi1996 @Y_akhoondi
مشاهده در ایتا
دانلود
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
۸۳ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش دوم محبت شهید به برادران 🔹امیرحسین عباسی، د
۸۴ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش دوم محبت شهید به برادران 🔹حسین اسماعیلی، آذربایجان غربی : به‌سبب ضایعۀ نخاعی که برایم پیش آمده، شب و روزم را روی تخت بیماری می‌گذرانم. با دلی شکسته و قلبی امیدوار به لطف خداوند متعال. وقتم را با ذکر صلوات یا قرائت قرآن سپری می‌‌کنم. گاهی با گوشی سخنرانی اساتید برجستۀ کشوری را گوش می‌‌دهم. یک روز به‌طور اتفاقی صحبتی را از آقای رائفی‌‌پور دربارۀ شهید مدافع حرم، عباس دانشگر، شنیدم و با برجستگی‌های اخلاقی و روحی شهید آشنا شدم. خیلی خوشحال شدم که در این روزهای تنهایی با یک شهید رفیق شدم. او را به‌عنوان دوست انتخاب کردم. با پی‌‌جویی در فضای مجازی شمارۀ پدر شهید را گرفتم. با پدرش صحبت کردم. برخی از روحیات معنوی شهید را از زبان پدرش شنیدم. در همان ایام، شهید را در عالم رؤیا دیدم. لحظاتی با شهید همنشین شدم و در فضای معنوی با او هم‌‌صحبت شدم. کسی همراه شهید بود. او را نمی‌‌شناختم. یک شیشه عسل به من داد و گفت این را به آقای رائفی‌‌پور بدهید. صبح که از خواب بیدار شدم، هر چه فکر کردم که شهید عباس به من چه گفت، یادم نیامد. در رابطۀ شیشه عسلی که قرار بود به آقای رائفی‌پور بدهم. حدس می‌‌زنم به‌خاطر صحبت‌‌های ایشان بود که با شهید دانشگر آشنا شدم... ...
عمل خالص ، عملیست که نخواهی برای آن عمل از طرف هیچ کسی غیر از خدای متعال ستایش شوی . ▫️‌- امام‌صادق‌علیه‌السلام- 🌸
6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بچه که بودم فکر میکردم دلگیری غروب جمعه بخاطر ننوشتن تکلیف فرداست... اما الان میفهمم تکالیفی که امام عصر داده بود را یادم رفته است!... 💙🕊️ ↓↓ [ 🆔@maktababbasdanshgar ]
مراقب نگاهت‌ باش! "العَین‌بَریدُالقَلب" چشم‌،‌ پیغام‌رسان‌ِ دل‌ اسـت!💚 -شهید‌اَحمَدمُحمّدمُشلِب- 🕊
「حتی اگه همه آدما برن خدا باهات می‌مونه💛🌱」 ـ
🟡 " شهدا " تنها به زبان نگفتند «اِنّی حَربٌ لَِمَن حٰاربَکُم...» 🟢 عاشورا را با تمام وجود درك کردند و مصداق «اَلَذیّنَ بَذَلوُ مُهَجَّهُم دُونَ الحُسین عليه السلام» شدند... 🟠 شهادت معطل من و تو نمی ماند،اگر سرباز خدا نشوی، دیگری می شود. 🟣 بی ادعا باش و شهدایی زندگی کن تمام هویت و مرام شهدا خلاصه شده در همین بی ادعایی... 🔴 از خودت و دلبستگے های دنیایی ات که بگذری تازه میشوی لایق... " لایق شهادت🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«♥️ـ🕊» بِـسـمِ‌رَبِّ‌الحـسـیـن|❁ عشـق‌یعنی‌‌نـٰام‌زیبـٰای‌حســین عشق‌یعنی‌‌‌نوکری‌پٰای‌حسین:) ♥️¦↫ 🕊¦↫@maktababbasdanshgar
اَللّهُمَّ اِنّا نَشْکوُ اِلَیْکَ خدایا ما به تو شکایت کنیم فَقْدَ نَبِیِّنا از نبودن پیامبرمان وَغَیْبَهَ وَلِیِّنا و از غیبت مولایمان وَکَثْرَهَ عَدُوِّنا وَقِلَّهَ عَدَدِنا و از بسیارى دشمنان و کمى افرادمان وَشِدّهَ الْفِتَن بِنا و از سختى آشوبها وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَیْنا و از کمک دادن اوضاع زمانه به زیانِ ما فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ پس درود فرست بر محمد و آلش وَاَعِنّا عَلى ذلِکَ بِفَتْحٍ مِنْکَ و کمک ده ما را بر این اوضاع به گشایش 🖤🇵🇸
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
۸۴ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش دوم محبت شهید به برادران 🔹حسین اسماعیلی، آذ
۸۵ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش دوم محبت شهید به برادران   ...گاهی روی تخت با عکس عباس حرف می‌‌زنم. گاهی شهید برای دلگرمی من به خوابم می‌‌آید. یک شب خواب دیدم در امامزاده علی‌اشرف(ع) هستم. عکس کوچکی سر مزارش است و من دارم به عکس او نگاه می‌‌کنم. دور مزارش نوری است که به‌صورت دایره‌‌وار می‌‌چرخد. از خوشحالی بیدار شدم. یک شب دیگر با عباس خیلی درددل کردم. گفتم: رفیق، دستم را بگیر! غم‌وغصه‌‌های خودم را گفتم. از مریضی‌ام که چند سال است بر تخت بستری هستم و نمی‌‌توانم پاهایم را تکان دهم. کتاب آخرین نماز در حلب توی دستم بود و مطالعه می‌‌کردم و اشک می‌‌ریختم و به حال عباس غبطه می‌‌خوردم. همان شب در عالم رؤیا دیدم دو نفر خبرنگار به منزل ما آمدند. گفتند می‌‌خواهیم از رفیق شهیدت عباس دانشگر مصاحبه کنیم. من مطالبی را که در کتاب آخرین نماز در حلب و تأثیر نگاه شهید خوانده بودم، به آنان می‌‌گفتم و آنان می‌‌نوشتند. سؤالشان این‌‌طوری بود که می‌‌گفتند از رفیق شهیدت بگو. صبح که از خواب بیدار شدم قوت قلبی گرفتم که عباس من را فراموش نمی‌‌کند. اگر توفیق رفاقت شهید را داشته باشم، همین رابطۀ دوستی و محبت در این دنیا برایم کافی است. همین دوستی با شهید باعث شد سردار حمید اباذری، جانشین محترم سابق فرماندهی دانشگاه امام‌حسین(علیه‌السلام)، برای سخنرانی یاد‌وارۀ شهدای شهرستان ارومیه و شهید عباس دانشگر در تاریخ 23/4/1401به شهرستان ارومیه آمدند و در نخستین برنامۀ دیداری به منزل ما آمدند و از من احوال‌پرسی و دلجویی کردند. از حضور ایشان تقدیر و تشکر کردم. ...