«بسم رب شهدا و الصدیقین»
آنان که در زمین گمنام هستند
در آسمان ها خوش نامترند...
این عکس های پروفایلی برای آماده سازی
فضای عطر شهیدان در شهرهایمان هست.
لطفاً در انتشار حداکثری سهیم باشید؛
تا انشاالله مردم مومن و انقلابی ،بدرقهی
باشکوهی را رقم بزنند!
❤️🩹✨
#پروفایل #شهدای_گمنام #نشر_حداکثری
#اللهمارزقناشهادةوجهادةفیسبیلک
#مکتبشهیدعباسدانشگر
✓مجموعهمکتبشهیدعباسدانشگر↓↓
🆔@maktababbasdanshgar
«💛ـ🕊»
بسمربالرضا‹ع›|❁
بگذارهمانشودکهخودمیخواهی
اینمنکهرسیدهبادلشبهحرمت:)
💛¦↫#السلامعلیکیاعلۍابنموسۍالرضآ
🕊¦↫#چهارشنبههایامامرضایی
‹ 🆔@maktababbasdanshgar ›
‹اِنَّاللهَکانَتَوَّاباًرَحيماً›🌿
+هماناخداوندهموارهتوبهپذیرومهرباناست:)
#خدا_جانم
آلارم گوشیت ُ بذار واسه نماز صبح ..📿
وقتي بیدار شدی وخواستی خاموشش کنی
و دوباره بخوابی ، این جمله رو یادت بیار:
یه روزی انقدر میخوابی 😴 ،
که دیگه کسی نیست صدات کنه ..
خودت به فریاد خودت برس❗️
#ٺݪـݩـگࢪآݩـہ #نماز_را_سبک_نشماریم
•﴿مڪٺبشھێـد؏ـبآسدآݩشـگࢪ﴾•
﴿۱۲ روز مانده تا شهادت حضرت زهرا س﴾ صلی الله علیکِ یا فاطمه الزهرا✋🏻🥀 ▪️حضرت زهرا‹س›: هر که بر پدر
10.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﴿۱۱ روز مانده تا شهادت حضرت زهرا س﴾
صلی الله علیکِ یا فاطمه الزهرا✋🏻🥀
▪️حضرت زهرا‹س›:
بهترین چیز برای حفظ شخصیت زن آن است که مردی را نبیند و نیز مورد مشاهده مردان قرار نگیرد!
#روزشمار_فاطمیه #حضرت_زهرا_س
#اهلالبیت #مکتبشهیدعباسدانشگر🖤
✓مکتبشهیدعباسدانشگر↓↓
╭━━━⊰•°•°•°•⊱━━━╮
🆔@maktababbasdanshgar ╰━━━⊰•°•°•°•⊱━━━╯
-شاعـر میگہ . .🌹
گـر ٺـو گـرفتارمـ ڪنے
مـن بـا گـرفتارے خوشمـ
داروے دردمـ گـر ٺـویے
در اوج بیمـارے خوشم(:
--> #صلےاللهعلیڪیااباعبدللھ
اَللّهُمَّصَلِّعَلیفاطِمَةوَاَبیهاوَبَعْلِهاوَبَنیها
وَسِرِّالْمُسْتَوْدَعِفیهابِعَدَدِمااَحَاطَبِهِعِلْمُکَ🌱
#ثوابیهویۍ
•﴿مڪٺبشھێـد؏ـبآسدآݩشـگࢪ﴾•
۱۲۳ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش دوم محبت شهید به برادران 🔹سیدابوتراب رکنی،
۱۲۴ ✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍ بخش دوم
محبت شهید به برادران
🔹علیرضا همتپور، استان سمنان:
فروردین سال ۱۴۰۰ بود. میل و اشتهایم به غذا بسیار کم شده بود. به چندین پزشک در شهر سمنان مراجعه کردم. بعد از آزمایشهای متعدد، گفتند مشکلی ندارم و سالمم؛ اما موضوع کماشتهاییام برطرف نشد و همچنان ادامه داشت. به چند بیمارستان در تهران رفتم؛ ولی فایدهای نداشت. روزبهروز لاغر و لاغرتر میشدم. توان راه رفتن و نای حرف زدن نداشتم. چشمهایم گود افتاده بود.
دلم گرفته و آشوب بود. اضطراب و نگرانی تمام وجودم را گرفته بود. نمیدانستم چهکار کنم. یک روز از جلوی امامزاده علیاشرف(ع) رد میشدم. برای زیارت اهل قبور به امامزاده رفتم. بهخاطر شرایط کرونا، درِ ورودی امامزاده بسته بود. از همان بیرون سلام دادم و رو کردم به شهید عباس دانشگر. گفتم من هممحلی شما هستم. دستم را بگیر.
نیم ساعتی با شهید عباس حرف زدم. مدام گریه میکردم. همسرم گفت اینجا جای مناسبی برای گریه نیست. اینقدر خودت را اذیت نکن. بیا به منزل برویم. گفتم باید امروز جوابم را از شهید بگیرم.
بعد از یک ساعتی به منزل رفتیم. بغض گلویم را گرفته بود. در منزل هم گریه امانم نداد. کمکم خوابم برد.
در خواب صدایی شنیدم؛ اما صاحب صدا را نمیدیدم. به من گفت: «بلند شو. خوب هستی.» از جذبۀ آن ندا بیدار شدم. احساس کردم خیلی گرسنهام. از آن زمان آرامآرام حالم خوب شد و کمکم اشتهایم برگشت. من یقین دارم که شهید دعای من را شنید و اجابت کرد.
...
#رفیق_شهیدم_مرا_متحول_کرد
#ادامه_دارد #داداشعـباس
#مکتبشهیدعباسدانشگر