خود را کبوتر حرمت فرض میکنم
آقا سلامی خدمتتان عرض میکنم
https://eitaa.com/Maktabe_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای صفای قلب زارم
هرچه دارم از تو دارم...
https://eitaa.com/Maktabe_shohadaa
سیّد همیشه «یا زهرا (س)» میگفت، البته عنایاتی هم نصیب ما میشد، مثلاً دو سه بار اتفاق افتاد که بیپول شدیم، آنچنان توان مالی نداشتیم، یکبار می خواستم دانشگاه بروم اما کرایه نداشتم، 5 تا یک تومانی بیشتر توی جیبم نبود، توی جیب ایشان هم پول نبود، وقتی به اتاق دیگر رفتم دیدم اسکناسهای هزاری زیر طاقچهمان است، تعجب کردم، گفتم: آقا ما که یک 5 تومانی هم نداشتیم این هزاریها از کجا آمد، گفت: این لطف آقا امام زمان (عج) است، تا من زنده هستم به کسی نگو.
#شهید_سید_مجتبی_علمدار🌷
https://eitaa.com/Maktabe_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت مقام معظم رهبری از لحظهای که انسان شهید میشود❤️🩹:)
#شهادت
#حضرت_آقا🌱
https://eitaa.com/Maktabe_shohadaa
📌 سر بریده شهیدی که بر امام حسین(س) سلام می داد
🏴 السلام علیک یا ابا عبدالله.
🔹شهید شیخ حسن آقاخانی در سحرگاه روز هشتم خرداد سال ۱۳۴۷ هجری شمسی در یک خانواده مذهبی و محّب اهل بیت عصمت و طهارت به دنیا آمد.
🔸ایشان در زمان شهادت، برای آوردن جنازۀی شهدا به خط مقدم می رود که با خمپاره ای از سوی دشمن، همچون سالارش حسین بن علی (ع) با دادن سرش به فیض شهادت نائل شد .
🔻جواد علی گلی از رزمندگان و جانبازان دفاع مقدس که در خاطره ای از شهید حسن آقاخانی اینطور نقل کرده است: دیدم که سر بریده شهید حسن آقاجانی بر امام حسین(ع) سلام داد.
▫️شهید حسن آقاخانی برای آوردن پیکر شهدا به خط مقدم میرفت که مورد اصابت ترکش خمپاره ها قرار گرفت.
▪️روحیه عجیبی داشت. زیر آتیش سنگین دشمن ،شهدا رو به عقب منتقل می کرد.
▫️توی همین رفت و آمد ها بود که گلوله مستقیم سرش رو جدا کرد.
▪️اولین نفر بالای سرش رسیدم و از سر بریده شده اش صدا بلند شد:« السلام علیک یا ابا عبدالله» و بعد شهید شدند.
#شهید_حسن_اقاجانی
#یادشهداباصلوات 🌹
https://eitaa.com/Maktabe_shohadaa
محمدرضا قبل از رفتن به حرم به حمام رفت، لباسهایش را اتو کرد و ظاهرش را آراست.
قرار بود برای ادای نماز و دعا برود.
مادرش میگوید: محمدرضا خودش را مرتب کرد و آمد کنارم، گفت میخواهم برای ادای نذرم به حرم بروم.
به او گفتم: صبر کن فردا هر دو با هم برویم. محمدرضا گفت: نه مادرجان من همه کارهایم را انجام دادهام. باید امروز به حرم بروم.
قبل از رفتن جلوی چشمانم بود.
به من گفت: مامان خوب من را نگاه کن.
تعجب کردم، گفتم این بچه چه میگوید!
بعد هم خداحافظی کرد و رفت و ساعاتی بعد خبر شهادتش را برایم آوردند... 🥲
#شهید_محمدرضا_کشاورز 🕊🌱
#شهدای_حادثه_تروریستی_شیراز 🕊🌱
https://eitaa.com/Maktabe_shohadaa
این اواخر وقتی میآمد ایران،
در خیابانها احساس راحتی نمیکرد
و چفیهاش را روی صورتش میانداخت.
میگفت: «از وضعیت حجاب خانمها خیلی ناراحتم و در رفت و آمدها نمیتوانم سرم را بالا بگیرم».
معتقد بود اگر به نامحرم نگاه کند، از لحاظ معنوی خیلی عقب میافتد و راه شهادت بسته میشود.
شهیدهادیذوالفقاری
شهید فقط یه واژه نیست، شهید فرهنگِ
شهید یعنی پای دین خدا مردونه ایستادن
#شهیدانه_زندگی_کن
https://eitaa.com/Maktabe_shohadaa
شهیدی که پس از ۱۷ سال زنده شد!!
✖️این ماجرا مربوط میشود به یکی از اعضای کمیته تفحص شهدا که در زندگی شخصی خود دچار مشکل مالی میشود و در جریان جستجوی پیکر شهدا به شهیدی برمیخورد که #زنده میشود و قرض هایش را ادا میکند!!
نقل از برادر شهید👇
▪️می گفت: اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران..
علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم..
یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان... بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم..
یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم.. سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان، با عطر شهدا عطرآگین.. تا اینکه..
🔺تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد.. آشوبی در دلم پیدا شد.. حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم...
🔺با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم..
بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد...
🌷شهیدسیدمرتضیدادگر🌷
فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من..!
🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید، به بنیاد شهید تحویل دهم...
قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد ، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند...
با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم...
"این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم.... راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم..." گفتم و گریه کردم...
دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم : «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید... »
🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.. هر چه فکرکردم، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده...
لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم... به قصابی رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم:
بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... به میوه فروشی رفتم...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است...
گیج گیج بودم... مات مات... خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم ؟
وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته... با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد...
جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم... اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟
🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بود... بخدا خودش بود... کسی که امروز خودش را پسر عمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود... به خدا خودش بود... گیج گیج بودم... مات مات...
کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم... مثل دیوانه ها شده بودم... عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم... می پرسیدم: آیا این عکس، عکس همان فردی است که امروز..؟
نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم... مثل دیوانه هاشده بودم... به کارت شناسایی نگاه می کردم...
💎شهید سید مرتضی دادگر...
فرزند سید حسین...
اعزامی از ساری...
وسط بازار ازحال رفتم...
💠ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
شادی ارواح طیبه امام و شهدا صلوات
https://eitaa.com/Maktabe_shohadaa
إنا لله و إنا إلیه راجعون🖤😭😭
زمان، زمان عجیبی است،
امتحان سخت است،
طی زمانهی بی صاحب الزمان سخت است...
😭😭😭
خدایا بحق خونهای به ناحق ریخته شدهی مظلومان عالم،
فرج مولا و صاحب الامر ما رو برسان🤲
https://eitaa.com/Maktabe_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فدای اون گریههات! سید حسن نصرالله🌷
و چه زیبا گفتی! دنیا هیچ ارزشی نداره🥲
امیرالمومنین علی (ع) چه زیبا فرمودند:
بهترین نوع مرگ، شهادت در راه خداست💖
پس هرکس نتواند شهید شود، باید بمیرد!🍂
سفینه البحار، ج ٢، ص ٥٥٣📚
https://eitaa.com/Maktabe_shohadaa
🚨🚨شهید سیدحسننصرالله در آخرین سخنرانی:
🏴 ممکن است مدت زیادی در میان شما نمانم.
💔ممکن است تمام سطح اول رهبری از جمله من کشته شوند.
رویههایی اندیشیده شده است تا در صورت وقوع این حالت فوقالعاده آماده باشیم
https://eitaa.com/Maktabe_shohadaa
📢 پیام مهم رهبر انقلاب اسلامی درباره قضایای اخیر لبنان
🔹️حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی درباره قضایای اخیر لبنان پیام مهمی صادر کردند.
📝 متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
✏️ بسم الله الرحمن الرحيم
کشتار مردم بیدفاع در لبنان از سوئی بار دیگر خوی درندگی سگ هار صهیونیست را برای همه آشکار کرد، و از سوئی کوتهنظری و سیاست ابلهانهی سران رژیم غاصب را به اثبات رساند. باند ترور حاکم بر رژیم صهیونیست از جنگ جنایتکارانهی یک سالهی خود در غزه درس نگرفتند و نتوانستند بفهمند که کشتار دستجمعی زنان و کودکان و مردم غیر نظامی نمیتواند در ساخت مستحکم سازمان مقاومت اثر بگذارد و آن را از پا بیندازد. اکنون همان سیاست حماقتآمیز را در لبنان میآزمایند. جنایتکاران صهیونیست بدانند که بسیار کوچکتر از آنند که به ساخت مستحکم حزبالله لبنان صدمهی مهمی وارد کنند. همهی نیروی مقاومت منطقه در کنار حزبالله و پشتیبان آن است. سرنوشت این منطقه را نیروهای مقاومت و در رأس آنان حزبالله سرافراز رقم خواهد زد. مردم لبنان فراموش نکردهاند که در روزگاری نظامیان رژیم غاصب تا بیروت را زیر چکمه قرار میدادند، این حزبالله بود که پای آنان را قطع کرد و لبنان را عزیز و سربلند ساخت. امروز هم لبنان به حول و قوهی الهی دشمن متجاوز و خبیث و روسیاه را پشیمان خواهد کرد. بر همهی مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند.
والسلام على عباد الله الصالحين
سید علی خامنهای
۷ مهر ۱۴۰۳
💻 Farsi.Khamenei.ir
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ....
🔹شهادت سید حسن نصرالله رو خدمت امام زمان عجل الله و رهبر معظم انقلاب تبریک و تسلیت عرض میکنیم
🔹مقاومت هرگز سر خم نخواهد کرد ..
این خون ها درخت تنومند مقاومت را مستحکم تر و پربارتر خواهد کرد...
▪️عرض میکنم آقا جان برای فراهم شدن شرایط ظهورت پاک ترین خونها رو تقدیم کردیم ....
https://eitaa.com/Maktabe_shohadaa
میثم+مطیعی-+غرق+در+خون+می+آید.mp3
7.48M
.
غرق در خون می آید💔😭
خوشبحالت که آخر گذشتی از سَر🥀
"نصر من الله و فتح قریب"
#سید_حسن_نصرالله
.
حاج قاسم مهمان داری چه مهمانی
چه سیدی، چه عزیزی قطعاً هم اربا اربا هست
مثل خودت، مثل علی اکبر...😭😭🏴🏴
یا حسین.....😭😭😭🏴🏴🕯
🔻شهادت معاون سپاه در کنار شهید نصرالله در حمله اسرائیل به ضاحیه
🔹سردار سرتیپ پاسدار عباس نیلفروشان در حمله تروریستی رژیم غاصب صهیونیستی به بیروت در کنار شهید سید حسن نصرالله به شهادت رسید.
🔹سردار نیلفروشان پس از سردار زاهدی مسئولیت شاخه لبنان نیروی قدس سپاه را بر عهده داشت.
https://eitaa.com/Maktabe_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما شیعیان علی ابن ابیطالب
فلسطین را تنها نخواهیم گذاشت 🇵🇸✌🏻
#شهید_سید_حسن_نصرالله
https://eitaa.com/Maktabe_shohadaa