eitaa logo
روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم سلیمانی(مجمع)
1.4هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
8 فایل
کانال ترویج مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی اهداف👇 ۱)اعزام راویان تخصصی مکتب ۲)برگزاری دوره وکارگاه آموزش تخصصی روایتگری وتربیت استاد،مربی وراوی مکتب ۳)اعزام کاروان راهیان مکتب به استان کرمان ۴)برگزاری کنگره ویادواره حاج قاسم ⚘سیاری ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷ @Mojtabas1358
مشاهده در ایتا
دانلود
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل : پنجم 🔸صفحه: ۲۵۷_۲۵۹ 🔻قسمت: ۱۵۶ همرزم شهید: شیخ عباس حسینی همه ی بچه ها خیلی مجذوبش شده بودند. تقریباً همه کاره ی محور شده بود. روزهای اول پیشنهاد کردند که حاج حسین، یک سرباز ساده توی محور باشد؛ ولی کارش، شجاعت و پیگیری اش طوری بود که همه می‌آمدند ازش مشورت می گرفتند؛ تا جایی که رسماً فرمانده ی محور قمحانه شد. روزهای اول، ارتباط صمیمی و نزدیکی با حاج حسین نداشتم؛ ایشان در محور بود، و من هم که در کل منطقه می چرخیدم. در حد یه سلام و احوال پرسی همدیگر را می دیدیم. حاج حسین، لطف خاصی به روحانیت داشت. هر کاری می خواست بکند، حتما از یکی از روحانیون مشاور می‌گرفت. برای هرکاری، اول استخاره می گرفت. با جوان ها رابطه ی خیلی خوبی داشت. یکی از این جوان ها، ابوامین، راننده ی تانک بود؛ جوانی کرمانی، بی باک و نترس که با کار زرهی کامل آشنا بود. هر وقت طرحی پیشنهاد می کرد، حاج حسین، خیلی استقبال می‌کرد و اهمیت می‌داد. بهش می گفت ابوامین، اگه طرحی داری، خودت اجرا کن! در جلساتی که با جوان ها داشت، سعی می کرد شنونده ی خوبی باشد تا گوینده. بیشتر می شنید و تشویق می‌کرد. جسارت آنان را باور می کرد. اگر پیشنهادشان کم و کاستی داشت، با روی خوش اصلاح می‌کرد. به قوه ی جوانی، جسارت، شجاعت و جرات خیلی اهمیت می داد. بهشان میدان و مسئولیت می داد و حمایت شان می کرد. در این مدت، با فرماندهان و مسئولان ایرانی و سوری جلساتی داشت. بچه های ایرانی، قسمتی از عملیات را دست گرفته بودند. ولی فرمانده ی کل عملیات، شخصی به نام عقیدسهیل بود که در بین سوری ها بسیار معروف بود. عقید سهیل، در منطقه‌ای که ما بودیم، بر اساس اختلافات و درگیری هایی که به علت بدقولی هایی از سمت ما و فشارهایی از سمت آنان پیش آمده بود، با فرماندهان ایرانی اصلا رابطه ی خوبی نداشت. تا اینکه عملیاتی نزدیک تل صمصام اجرا شد. در این عملیات، فرماندهی عملیات، در دست ما بود؛ ولی نیروها سوری بودند. به قدری درگیری‌های شدید می‌شود که تمام نیروهای سوری عقب‌نشینی می‌کنند؛ جز حاج حسین و ابوامین و شش نفر از بچه‌های سوری که سه تایشان شهید و سه نفر هم مجروح شدند. دشمن، آن سه مجروح را اسیر می کند و می برد داخل روستایی که بودند. آنجا سرشان را جدا می کنند. با توجه به این وضعیت دستور رسید که این ها بر گردند. حاج حسین گفته بود نه! من قول داده بودم که اینجا رو ترک نکنم. همین جا می مونم. تا آخرین نفس هم مانده بودند. دشمن خیلی تلاش می‌کند آن تل را بگیرد؛ اما با مقاومت حاج حسین و بچه هایی که مانده بودند، عقب‌نشینی می‌کند، و عملیات با موفقیت به پایان می رسد. ادامه دارد...... 👇 -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------ ‌ ✨ 📚✨ ✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨📚✨📚✨
طـرح‌لبخـند‌توپایان‌پریشـاني‌هاست..)🌱 ۱۴روز تا چهارمین سالگرد حاج قاسم عزیز🖤 -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل پنجم: روایات سوریه 🔸صفحه: ۲۵۹-۲۶۰-۲۶۱-۲۶۲ 🔻ادامه قسمت: ۱۵۶ حاج حسین، بعد از عملیات ،از شهادت بچّه های سوری خیلی متأثر و ناراحت بود. با این که قصوری از آنان سر نزده و تا آخرین نفس آنجا مانده بودند، باز خود را سرزنش می کرد که چرا در عملیّاتی که او حضور داشته، این اتفاق افتاده است! عقیدسهیل، وقتی این صحنه را می بیند که یک فرمانده ی ایرانی ،در خط مقدّم می ماند واکثر سربازان به علت آتش سنگین دشمن عقب نشینی می کنند، خیلی تعجّب می کند.! عقیدسهیل، حاج حسین راخواست. خیلی مجذوب و شیفته ی حاج حسین شده بود. از آن به بعد ،همه جا می‌گفت «حاج حسین باید پیش من باشه. نظر ایشون برای من مهمه. ». رابطه شان طوری شده بود که در جلسات اتاق عملیّات ، همیشه پیش هم بودندوعقید سهیل، حرف حاج حسین را اصلا زمین نمی زد؛ هرچه می گفت، قبول می کرد. از آنجا ،آشنایی حاج حسین و عقید سهیل شروع شد. قسمت: ۱۵۷ همرزم شهید: حمزه حمیدی نیا شهر حمله، چند جبهه به نام های مورک، تل ذهب، اثریا و صبوره داشت. درمنطقه ی مورک، عملیات هایی اجرا شد. حسین هم با بقیه ی بچّه ها در این عملیات ها شرکت کرد. شجاعت، بی باکی و نترس بودنش ،به قدری بود که بعضی اوقات ، اصلاًمنتظر دستور فرماندهی نمی شد؛هر کاری را که به نظرش درست می آمد ،می کرد. زیر آتش دشمن، همین که صدای زوزه ی خمپاره ای می آمد ،همه ی بچّه ها روی زمین دراز می کشیدند ؛ اما حسین انگار این صداها را نمی شنید. هیچ وقت ندیدیم که جلوی دشمن قامت خم کند. ترس را درخودش کشته بود. از مرگ استقبال می کرد. حالا دیگر تمام استان های کشور سوریه ‌تمام زمین های دمشق ،حسین را می شناختند؛ از فرماندهان فاطمیون گرفته تا دفاع وطنی های سوریه ؛ از حزب اللّه لبنان تا فرماندهان لشکر های ارتش سوریه. هیچ وقت به دشمن پشت نمی کرد. در تمامی عملیات ها سعی می کرد جلوتر از همه باشد. همین باعث شد که فرماندهی،فوری عذر حسین را بخواهد. بهش گفته بود«شما نباید اینجا بمونید. فوری باید برگردید دمشق. ». حسین مجبور شده بود برگردد دمشق. انگار خداهم می خداست حسین در منطقه ی نبرد بماند. قرار بود عملیاتی مشترک بین سپاه ایران و ارتش سوریه در منطقه ی حماه اجرا شود. حسین هم فراخوانده شد. یکی از فرماندهان حماه، «عقیدسهیل»بود؛ در نترس بودن و شجاعت زبانزد بود. حسین را فرستادند کمک سرهنگ سهیل. عقید سهیل ،خیلی با فرماندهان ایرانی جور نبود. سعی می کردتا می تواند،حرف خودش باشد. از زمانی که حسین رفته بود آنجا ،عقید سهیل، خیلی مجذوب حسین شده بود. باهم خیلی صمیمی شده بودند. نظر حسین ،برایش خیلی مهم بود. همه متعجب بودند که عقید سهیلی که شجاعتش همه جا و بین بچّه های ارتش سوریه، فاطمیون، ایرانی هاو …مشهور بود و کمتر پیش می آمد وابسته ی کسی بشود. چه چیزی در حسین دیده که مقابل او سر تعظیم فرود آورده است! 👇 -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------ ✨ 📚✨ ✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨📚✨📚✨
لختے چشم‌هایٺ را به من قڕض میدهے؟🌱 میخواهم ببینم دنیا را چگونھ دیدۍ؟! که از چشمت افتاد...!🙃 حاج قاسم🌱 💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌 خدمات ملی و بین المللی / ایام شهادت حاج قاسم عزیز👇 ✅اعزام کاروان راهیان مکتب حاج قاسم عزیز به استان کرمان؛ 👈 زیارت مزار مطهر حاج قاسم و شهدای گلزار بین المللی کرمان؛ 👈 بازدید ازمراکز فرهنگی ، تاریخی، تفریحی،سیاحتی و دستاوردهای حاج قاسم دراستان کرمان؛ 👈 زیارت مراکز زیارتی ؛ 👈 اجرای سین راهیان مکتب وبرنامه های متنوع فرهنگی؛ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ با حضور تیم هادی از مبدا، راویان تخصصی و همرزمان حاج قاسم سلیمانی،خانواده شهید ،مداح، هماهنگی غذا، اسکان و... ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘🌹⚘🌹 👈 توجه توجه 👇 در ایام شهادت حاج قاسم در کرمان ، غذا و اسکان و روایت گری و مداحی و برنامه های فرهنگی و تیم هادی و اجرای برنامه ها، همه و همه، برای زائرین بزرگوار حاج قاسم رایگان بوده و هیچ هزینه ای ندارد... ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ 👈لطفادرخواست خودرا به شماره ۰۹۹۲۹۱۱۶۶۹۵ یا ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷ یاآیدی @shahidegomnamemaktabehajqasem اعلام فرمایید. ⚘⚘ فدا#مکتب حاج قاسم ⚘⚘ 👈کانال اطلاع رسانی 👇 http://eitaa.com/sayarimojtabas
9.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این دوره با همه‌ی دوره‌ها متفاوت است اینبار اگر مسلط شدن از اسلام چیزی باقی‌ نمی‌ماند •فرازی از وصیت‌نامه حاج‌قاسم -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎐 | | 🏷 عزیز زیبای من [می‌خواست همهٔ خانواده را یک‌جا  ببیند. وقتی دورهمی داشتند؛ اگر یکی از بچه‌ها نمی‌توانست بیاید، تاریخش را عوض می‌کردند تا همه باشند. حاجی هربار که کل خانواده را کنار هم می‌دید، کلی انرژی می‌گرفت؛ مخصوصا نوه‌ها را. خیلی به خانواده وابسته بود. عادت داشت خودش در را به رویشان باز کند. دوست داشت به بهترین شکل ممکن از بچه‌ها و نوه‌هایش پذیرایی کند.] -فدا❤ # شهید القدس 🌹 # مکتب حاج قاسم عزیز 🌺 💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------