eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
7.3هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
در مدرسه عشق تو کلاس شهادت پـای درس شهـــید.... 🔶 #سبک_زندگی_شهدا.... ✍رختها رو گذاشتم تا وقتےاز بیرون اومدم بشورم...وقتے برگشتم دیدم علے از جبهه برگشتہ و گوشه حیات نشستہ و رختها هم روی طناب پهن شده... رفتم پیشش و بهش گفتم: الهے بمیرم مــــــــادر، تو با #یڪ_دست چطوری این همه لباس رو شستے⁉️ گفت : مـادر جـون اگه دو دست هم نداشتم باز #وجدانم قبول نمےڪرد من خونه باشم و تو زحمت بکشے ... #سردارشهیـد_علی_ماهانی یادش با صلوات
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌹بسم ربّ الشهداء والصدیقین🌹 ✨🌸شهیدمهدی زین الدین: ✨🌸هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند. شهدا هم او را نزد اباعبدالله یاد می کنند.🌸✨ شهدا را یاد کنید ولو با ذکر یک صلوات. شادی روح شهدا #صلوات 💖🌸💖🌸💖🌸💖🌸 🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
در مدرسه عشق تو کلاس شهادت پای درس شهدا شهید مدافع حرم محسن قوطاسلو راه شهید ، عمل شهید خاطره ای از شهید محسن قوطاسلو اولین شهید مدافع حرم ارتش سال ۱۳۸۸ داشتیم اماده میشدیم بریم  واسه یکی از رزمایشهای بسیج درمنطقه آموزشی توچال محسن پایین اتوبوس بود گفتم محسن گفت جان گفتم سرت چرا باد کرده به شوخی گفت چون ما بسیجی ها سرمون باد داره.  بعد از کلی شوخی و خنده توی اتوبوس  و بعد از کلی خستگی رسیدیم  توچال وکلاس های مختلف واسمون گذاشتن. شب قرار‌ شد ستونی پیاده روی کنیم و دامنه کوه رو بریم بالا تا کلاس ستاره شناسی برگزار بشه . یکی از بچه ها خیلی شر و شلوغ بود . وقتی ستونی حرکت کردیم چندین بار سر و صدا کرد . یکی از مسئولین شاکی شد و از صف کشیدش بیرون و کلی سینه خیز بردش و حسابی اذیت شد و ناراحت بود که بسیج زوری نیست و .... وقتی برگشت داخل صف بازم ایجاد سر و صدا کرد و اینبار اون مسئول محترم  با عصبانیت برگشت داد زد گفت بیا بیرون . این دفعه محسن سریع اومد بیرون و گفت من بودم محسن معذرت خواهی کرد.   مسئول ما نمی دونست محسن تکاوره ارتش و  سر محسن داد زد و اون شب محسن خیلی سینه خیز رفت و تنبیه بدنی شد  ولی بازم مجبورش کردن سینه خیز بره .  محسن این فداکاری انجام داد فقط به خاطر اینکه اون پسربچه بیشتر از این اذیت نشه و از  بسیج فاصله نگیره. محسن خیلی روی اینکه کسی از سیستم بسیج فاصله نگیره تاکید داشت و سر همین موضوع خیلی سختی و حرف شنید. کجایند مردان خوب خدا کجایند مردان بی ادعا کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا محسن جان روحت شاد و یادت گرامی باد به برکت صلوات این امنیت و آسایش را مدیون شما هستیم
در محضر شهدا سردار شهید حاج غلامعباس صالحی دفترچه خاطرات دفاع مقدس در کربلای 5 تکمیلی، عملیات را با موفقیت پشت سر گذاشته و در حال پدافند بودیم. در همین حین خبر رسید که عراق برای باز پس گیری پاتک زده است. شهید صالحی با تدبیر خود یک آر پی جی بدست گرفت، ایستاد و مقاومت کرد. در این جا حس می کرد که وجودش لازم است. بسیاری از حاضران به حاج صالحی گفتند که به عقب برگردید، شما نباید به عنوان یک فرمانده اسیر شوید. می گفت: اگر من برگردم و خط را از دست بدهیم، هیچ فایده ای ندارد. ایستاد و مثل دیگر رزمندگان جنگ، مردانه جنگید. یادش با صلوات 💞عشق فقط شهدا💞
در مدرسه عشق تو کلاس شهادت پای درس شهدا سردار شهید عباس بابایی موضوع: گمنامی مهمترین شاخصه شهدا ظهر یک روز شهید بابایی آمد قرارگاه تا به اتفاق هم برای نماز جماعت به مسجد قرارگاه برویم. 👈ایشان موی سر خود را چون سربازان تراشیده و لباسی خاکی بسیجی پوشیده بود. 👉 وقتی وارد مسجد شدیم به👈 ایشان اصرار کردم به صف اول نماز برویم ولی ایشان قبول نکرد و در همان میان ماندیم، چرا که ایشان سعی می کرد ناشناخته بماند.👉 در نماز حالات خاصی داشت مخصوصا در قنوت. در برگشت از نماز رفتیم برای نهار. اتفاقا نهار آن روز کنسرو بود و سفر ساده ای پهن کرده بودند. 👈 ایشان صبر کرد و آخر از همه شروع به غذا خوردن کرد. وی آنچنان رفتار می کرد که کسی پی نمی برد که با فرمانده عملیات نیروی هوایی ارتش، عباس بابایی روبه روست. بیشتر وانمود می کرد که یک بسیجی است. 👉 راوی: سرلشگر رحیم صفوی کجایند مسئولین بی ادعا کجایند شهیدان راه خدا کاش یه کم یاد بگیریم از شهدا عباس جان روحت شاد و یادت تا ابد در قلبهای ❤️ عاشقان جاودان باد شادی روح مطهرش صلوات 💞 عشق فقط شهدا💕
در محضر شهدا راه شهید ، عمل شهید سردار شهید ابراهیم هادی در شب های سرد زمستان، بدون بالش و زیرانداز می خوابید، وقتی اعتراض می کردیم می گفت: "باید این بدن را آماده کنم، باید عادت کند که روزگار طولانی در خاک بماند." روحت شاد و یادت تا ابد جاودان باد شادی روحش صلوات •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🌷🌷🌷✳️🌷🌷🌷 🌷🌷✳️🌷🌷 🌷✳️🌷 🌷 چند سالته؟! . از بیت امام تا لشگر ویژه شهدا؛ . در سن۲۱ سالگی فرمانده لشگر ویژه شهدا فرمانده ای که گروهک های ضد انقلاب برای زنده و مرده‌ی او جایزه تعیین کردند... و عاقبت در سن ۲۵ سالگی به رسید! . . شهادت دو برادر در یک روز؛ . در سن ۲۱ سالگی مسئول واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران در دزفول و سوسنگرد و چندی بعد به فرماندهی لشگر علی ابن ابیطالب رسید. و در سن ۲۵ سالگی در کنار برادرش مجید به رسید! . . فرمانده ای با دست قطع شده؛ . از گردان حبیب بن مظاهر تا فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهدا در عملیات والفجر ۲ با وجود شدت زخم خود را به سنگر دشمن رساند و با سیم ارتباطی آن‌ها با عقبه‌شان قطع کرد. و در نهایت در ۲۸ سالگی به رسید! . . چشم بینا و مغز متفکر دفاع مقدس؛ . فرمانده قرارگاه نصر در عملیات های فتح المبین، بیت المقدس، رمضان که در نهایت در سن ۲۷ سالگی به رسید! . . سردار خیبر ، ابراهیمِ قربانگاهِ جزیره‌ی مجنون فرمانده لشگر۲۷ محمد رسول الله؛ که در سن ۲۸ سالگی به رسید! . . فرمانده سپاه و حماسه ساز هویزه؛ . در سال ۵۸ نمایشگاه پیش بینی جنگ در اهواز بر پا نمود! در سال ۵۹ کلاسهای قرآن و نهج البلاغه و تاریخ اسلام در سپاه پاسداران برگزار کرد. و در ۱۶ دی ماه ۵۹ در سن ۲۲ سالگی به رسید! . . دیده بان ولایت و انقلاب؛ . در بزرگی او همین بس که می گوید: من این است که حرف‌هایم را زودتر از زمان خودم گفتم... که در سن ۲۷ سالگی به رسید! . . . از بی برکتی خجالت میکشم! آنگاه که انسان می تواند خود را بسوزاند و از این سوختن، نور مشعل نسل هایی گردد در تاریکی دنیا‌... . ما در مانده ایم! درگیر هزاران تعلقات پوچ و بی ارزش... و بازیچه ی و و ... . از عبور کنیم... . . راستی تو... ؟! 🌷 🌷✳️🌷 🌷✳️🌷✳️🌷 🌷✳️🌷✳️🌷✳️
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 در مکتب شهادت در محضر شهدا راه شهید ، عمل شهید عمل به قرآن وقتی که شهید محسن ساری به جبهه اعزام می‌شد هیچ وقت به من اجازه نمی‌دادکه حتی قرآن را بالای سرش بگیرم. می‌گفت: بروید قرآن را بخوانید و به آن عمل کنید. محسن ساری نه ساله بود که شروع کرد به نماز خواندن در حالیکه من اصلاً اطلاعی نداشتم. تا اینکه یک روز برادرش نعمت گفت:‌مامام محسن یک کاری می‌کند. من ناراحت شدم و گفتم:‌چه کاری؟ گفت: روزی دو ریال به من می‌دهد و می‌گوید به مامان نگو که نماز می‌خوانم. از بچگی کارهایی که خداپسندانه بود از من پنهان می‌کرد. عارف قرآن و اسوه اخلاق در عملیات ظفر مند بدر به شهدای هشت سال دفاع مقدس پیوست. روحش شاد و راهش پر رهرو باد به برکت صلوات 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
در محضر پیروان راستین مکتب اسلام سردار عشق سر لشکر خلبان شهید عباس بابایی دم عید بود اومد خونه رفت تو انباری یه روغن و یه برنج برای شب عید گرفته بودم برداشت و رفت وقتی اومد گفتم عباس کجا بردی روغن و برنج را؟ گفت مادر شب عید مردم نون ندارن بخورند اونوقت شما روغن و برنج نگه داشتی گفتم مادر این ذخیره شب عید بود گفت هر وقت تموم شد بگین براتون بگیرم همان روز روغن و برنج را برده بود داده بود درب خانه یه نیازمند راوی: مادر شهید بابایی کجایند مردان خوب خدا کجایند شهیدان بی ادعا کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا عباس جان روحت شاد که الان جایت بسیار خالیست در جامعه امروز شادی روح امام و شهدا بویژه سردار شهید عباس بابایی صلوات 💕عشق فقط شهدا💞 🕊🕊🕊🕊❤️🕊🕊🕊
در مدرسه عشق تو کلاس شهادت پای درس شهدا 🍁تو #فڪه راوی از رشادتهای شهدا و مظلومیتشان می گفت و مداح میخوند همه گـریه میڪردند ولی دیدیم #حجـت افتاده روی خاڪ و داره زار میزنه . همونجا بچه ها ازش #عڪس انداختند. 🍁شهیـدی ڪه در روز #تـاسـوعـای حسینی۹۴ در اثر اصابت موشڪ از بالا، #ســر و #دستـانش را تقدیم به عقیله بنی هاشم ڪرد. 🍁چه زیبا اقتدا ڪردی به ابوالفضل عباس ڪه در تاسوعا دو دستانت را...😭 #شهیدمدافع_حرم_حجت_اصغری #شهید_تاسوعا94 کجایند شهیدان راه خدا شادی روحش صلوات
🇮🇷 سبک زندگی شهدا همسرم مثل شهدا بود..متواضع و صبور و فروتن؛ و خیلی مهربان بود..روزی یک ساعت #قرآن میخواند..علاقه اش به شهدا توصیف ناپذیر است.. کتاب های شهدا رو میخواند و هر سال راهیان نور میرفت..با آنکه مشغله کاری‌اش زیاد بود و دائم مأموریت می‌رفت اما وقتی از بیرون وارد منزل می‌شد خیلی صبورانه رفتار می‌کرد؛خستگی کارش را پشت در می‌گذاشت؛به عنوان زن خانه مرا درک می‌کرد. اکبر برای #شهادت خیلی تلاش کرد..خالصانه برای سپاه کار کرد.می‌گفت حاضرم برای سپاه مجانی کار کنم... #شهید_اکبر_شهریاری🌷 راوے : #همسر_شهید کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا 💕عشق فقط شهدا💞 🕊🕊🕊❤️🕊🕊🕊
در مدرسه عشق در محضر شهدا راه شهید ، عمل شهید #شهید_کیا_مظفری: کیا تار و پودش عشق به قرآن، نماز و دعا بود تا جائیکه درعملیات و موقع پیشروی با صدای بلند قرآن می‌خواند. درعملیات فتح المبین باخواندن قرآن« با صوت رسا موجب تقویت روحیه عزیزان رزمنده شد. وقتی فاو در عملیات والفجر 8 آزاد شد کیا بر بالای مناره مسجد شهر فاو رفت و اذان گفت تا همرزمانش برای اقامه نماز شکر گرد هم آیند. روحش شاد و یادش گرامی باد به برکت صلوات 💕 عشق فقط شهدا💞