ببیتید دوستان ما انسانها مثل زنجیر بهم وصل عستیم پس مجبوریم به هم کمک کنیم کسی که اینکاز رو نمیکنه جهل به زتدگی اتسانیت و .. دره و نمیدونه که داره علاوه براینکه خشم خدا رو بر می انگیزه موجبات بدبختی خودش رو هم فراهم میکنه بع عنوان مثال شخصی در همسایگیش جوانی فقیر زندگی میکنه و بیکاره و وضع مالی هوبی هم نداره
اما این شخص در سه شغل کاز میکنه و در اومد خوبی داره اما این قد صداقت نداره که قانع به یک شغل باسه در شرلیطی که افراد بیکاز در جامعه زیاده خب این جوان بی کار و بی پول با انواع نیاز های مادی و غریزی چکار باید بکنه و میکنه؟؟؟
خیلی ببخشید اون شخص سه شیفت کار میکنه شده مثل مورچه فقط مشغول جمع کردن مال هست این جوان همسایه رو به طمع میندازه برا دزدی
گاهی به غریزه فک میکنه میگه خب این یارو هیچ وقت در خونخ نیست تاموسش در خونه تنهاس میره سراغ ناموس اون زن چون از شوهره همیشه در حال کار مهز و عاطفه نمیبینه دل به این جوان میده و این جوان جای اون سخص انجام وظیفه میکنه
در نهایت بکحا رسید،،؟؟ بخانه اول اومد پول جمع کرد زتدگی خانواده رو درست کتع اما ندونست همه چی پول نیست
مولا علی میفرمایید زمان خود را چند قسمت کنید بخشی برای استراحت و تفریح بخشی برا کسب روزی حلال بخشی برای کسب علم و..
خب اگه این اقا فقط یکی از شغلهای خودش رو انفاق میکرد هم زندگی خودش زونجات میداد هم یک زندگی به یک شخص میبخشید
ما وقتی میگیم انفاق همه فکر میکنند همینع که میری بازار یکی دست دراز میکته ی هزاری میذاری دستش دیگه تمام کلی هم ذوق میکته به ده تفرم پز میده من به پنج تا فقیر امروز کمک کردم خدا قبول کنه
رو به اسمانم وا میسه چپ چپ بخدا نگاه میکنه دیدی یا نه؟،
بعد میکه عوضش پونصد برابر باید بدیا
نه جان تو حق اونو خوردی که الان ی هزارتومن با منت میدی بهش حق خودش بود ک دزدی به توع دیگه
در قوم یهود یک رسمی هست که این باید دست ما باشه اما متاسفانه دست اوناس و همین باعث پیشرفتشون شده
اونم اینه که اونا وقتی یک نفز جوان هست و بیکاز و فقیز در فامیل یا یک نفر لز اقوامشون ورشکست شده مثل ما شیعه ها نمیان بگن فلانی بیاین فلانجا بریم یکی ورشککست شده اموالش رو به مزایده وحراج گذاشتن نصف قیمت بخریم ی سود خوبی داره یا خوشحال بشن بکن فلانی ورشکست شد دیدی، ؟ رفیقشم میگخ اره خوب شده سرش اومد پایین از روز ی مدل لیاس وماشین سواز میشد...
اما اونا وقتی یکی همچین مشکلی براش پیش میاد اقوام جمع میشن پول رو هم میذارن میگن این سرمایه اولیخ دوباره شزوع کن دست همو میگیرن و این باعث میشه کشور رو جلو پیشرفت کنه اما اگه قانون جنگل رو ترویج بدی و شعر جوانای شهر بشه اینجا تهرانخ بخور تا خورده نشی فاتحه اون جامعه رو باید خوند
اما در مورد سوال دوستمون اتفاق خودش دارای مراتب هست
قدم اول بخشش از فضل و دادهای الهی هست
انفقو مما رزقناکم
مرتبه دوم بخشش از درامد وکسب حلال خود منفق عست انفقوا من طیبات ماکسبتم سوم بخشش از اونچه که دوستداریم
چهارم ایثار ک بالاترین هست یعنی از خودت بزنی و طرف مقابل رو اولا قرار بدی
بنابراین ما انسانها حقوقی بر ذمه هم داریم
و انفاق یکی از اون حقوق بود ک به عرض رسید
این متخصر توضیحی در مورد انفاق بود البته این انقدز مهم هست که ساعتها بحث هم بشه جای بحث دلره اما چون وقت ضیق عست بیشتر از این نمیشد