#اقدامات_ماندگار_شیخ_بهایی(ره)
علاوه بر اقدامهای عمرانی که توسط شیخ بهایی در حرم مطهر رضوی ایجاد شده ، معماری بناهایی مانند منارجنبان، مسجد امام، ساعت پشت مسجد امام و حصار شهر نجف از اقدامهای به یادماندنی و تاریخی این دانشمند نابغه در شهرهای اصفهان و نجف است.
طرح ریزی کاریز نجف آباد اصفهان که به نام قنات زرین کمر، یکی از دیگر کارهای شیخ بهایی در دوران زندگانی خویش است، کاریز نجف آباد یکی از بزرگترین کاریزهای ایران است و از مظهر قنات تا انتهای آبخور آن ۹ فرسنگ است و به ۱۱ جوی بسیار بزرگ تقسیم میشود.
شیخ بهایی همچنین وصیت کرده بود تا کتابخانه شخصیاش به حرم امام رضا (ع) هدیه داده شود، میراثی گرانقدر که شامل بیش از چهارهزار نسخه خطی و چاپ سنگی و قرآنهای منسوب به دستخط ائمه معصوم علیه السلام که به خط کوفی و بر روی پوست آهو کتابت شدهاند.
#شیخ_بهایی
@maktabozeynab
🍃این جریان از عجیبترین اتفاقاتیست که در قبرستان تخت فولاد اصفهان اتفاق افتاده است که #شیخ_بهایی در #کشکول خود به آن اشاره کرده :
#شیخ_بهایی نقل میکند:
روزی در #تخت_فولاد اصفهان از مرد عارفی که اهل ریاضت بود پرسیدم آیا خاطره ای داری که برای من نقل کنی
او فکر و تامّلی کرد و بعد گفت :
🍃روزی همین جا نشسته بودم ، دیدم جمعیّتی جنازه ای را آوردند در آن گوشه قبرستان دفن کردند و رفتند.
💢 چندی نگذشته بود که احساس کردم بوی عطر خوشی به شامّهام میرسد. به اطراف نگاه کردم دیدم جوانی خوشصورت و خوش لباس و خوشبو وارد قبرستان شد و فهمیدم این بوی خوش از اوست، آن جوان رفت کنار همان قبر و ناگهان دیدم آن قبر شکافته شد و آن جوان داخل قبر رفت و قبر به هم آمد.
من غرق در تعجّب و حیرت شدم که خواب میبینم یا بیدارم.
🍃 در همین حال، احساس کردم بوی بد و نفرتانگیزی به شامّهام میرسد، دیدم سگی وحشتانگیز ، بدقیافه و بدبو وارد قبرستان شد. با عجله رفت کنار همان قبر، قبر شکافته شد و او داخل قبر رفت و باز قبر به هم آمد.
من تعجّب و حیرتم بیشتر شد که چه صحنهای دارم میبینم.
🍃لحظاتی گذشت، دیدم باز آن قبر شکافته شد و آن جوان زیبا در حالی که سر و صورتش خونین و لباسهایش پاره و کثیف شده بود از قبر بیرون آمد؛
خواست از قبرستان بیرون برود من دویدم جلو و او را قسم دادم که بگو تو که هستی و جریان چیست ؟
🍃 گفت : من اعمال نیک آن میّت هستم، مامور شدم پیش او بروم و تا روز قیامت با او باشم. آن سگ هم اعمال بد اوست که پس از من وارد قبر شد. ما با هم نمیتوانستیم بسازیم، با هم گلاویز شدیم و او چون از من قویتر بود بر من غلبه کرد و با این وضع از قبر بیرونم کرد.
🍃 حال آن سگ تا روز قیامت با او خواهد بود.
شیخ بهایی بعد از نقل این حکایت گفت: این حکایت، عقیده شیعه مبنی بر تجسم اعمال را تأیید مینماید
📚خزینه الجواهر، ص 541 / ماه رمضان فصل شکوفایی انسان در پرتو قرآن، آیت الله سیدمحمد ضیاءآبادی، جلد 2 صفحه 19 الی 22
✍فصالحی
#حکایت_خوبان
#عالم_برزخ
@maktabozeynab
🌱معجزه و ندا از مزار بابارکن الدین
سالها پس از رحلت بابا رکنالدین که مزارش در تخته فولاد اصفهان است، کرامتی از او رخ داد،
روزی مرحوم بهاءالدین محمدعاملی مشهور به #شیخ_بهایی با عدهای از بزرگان به زیارت اهل قبور میروند، به قبرستان تخت فولاد که میرسند هنوز نفس تازه نکرده بودند که شیخ بهایی به اطرافیان خود میگوید «من چیزی شنیدم آیا شما هم شنیدید؟» حاضران گفتند «ما چیزی نشنیدم و اصلاً کسی سخنی نگفت» شیخ بهایی جملهای را که شنیده بود به آنان نگفت و به خانه بازگشت و در خانه را به روی خود بست و شروع به گریه و تضرع و توجه به آخرت کرد و تقریباً 6 ماه بعد دار فانی را وداع کرد و جسدش را از اصفهان به مشهد برده و دفن کردند.
علامه ملأ محمدتقی مجلسی مینویسد، من از نزدیکان شیخ بهایی بودم و او به من میگفت «من به آماده شدن برای مرگ خبر داده و امر شدم» و آن جملهای که 262 سال پس از رحلت بابا رکنالدین از قبر وی خطاب به شیخ بهایی گفته شد این بود «شیخنا، در فکر خود باش!».
✍فصالحی
#حکایت_خوبان
@maktabozeynab
🌟🌟
اما این نصیحت #شیخ_بهایی رو به یاد داشته باشیم:
شکوه سکوت را ،
به ارزانیِ کلام مفروش
🍒🍒🍒