👈 جــلسـات هـفـتـــــه آیـــــنـده هیئـت 🏴 مراســم شَهــادَت اِمــام جَــعــفَــرِ صــادِق (ع) 🗒 سـه شـنــبــه و چــهــارشنــبــه 📍واقع در خـیـابان مـسـجـد سـیـد و کوچـه جانبـاز شـهـیـد سیـد حسـین حسیـنـی 🏠 منــزل « آقـای سـیـد فـضـل الله عـلـوی » و « آقـای حـمـیـد رضـا بـاقـری » برگـزار میگــردد. ❁❁أللَّھُمَّ؏َـجِّلْ‌لِوَلیِّڪَ‌ألْفَرَج‌بحِّق‌الزینب؏❁❁ 👌#چـهـارشـنبـه_هـای_رقـیــه_ایـی....💔 ••●❥@makteb❥●••

🔮 بِـشـیـم‌مِـثـل‌شُـھَـدا✌️🏻 {💛}‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پدر هیچگاه پشت سر کسی حرفی نمی‌زد؛ این‌گونه نبود که چون از فردی رضایت ندارد غیبتش را بکند، بلکه تا حدّ ممکن به صورت محترمانه عیب افراد را به خودشان گوشزد می‌کرد و در صورتی که آن فرد به رفع آن عیب نمی‌پرداخت، سعی می‌کرد کمتر با آن فرد رابطه داشته باشد؛ اما هیچگاه غیبتش را نمی‌کرد. {💛}‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ خانواده‌ داری پدر زبانزد همه بود، در بحث همسر داری بسیار دقت می‌کرد؛ به طوری که چنانچه روزی مادر نمی‌توانست به اُمورات خانه رسیدگی کند، پدر نظافت خانه و پخت و پز را انجام می‌داد و نمی‌گذاشت خانه از روال عادی خود خارج شود. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌+ایـنـجـوری شـهـیـد شـدن.. طٌوٌرٌیٌ زٌنٌدٌگٌیٌ ڪنٌ ڪهٌ خدٌاٌ عٌاٌشٌقٌتٌ بٌشٌهٌ اٌوٌنٌـوٌقٌـتٌ خـوٌبٌ تٌـوٌرٌوٌ خـرٌیٌـدٌاٌرٌیٌ مٌـیٌـڪنٌـهٌ 🌷شَھید‌‌ محمد‌ رضا حسینی‌ مقدم ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💠 هیۡئَتۡ‌مُتُوَسِلینۡ‌ بِحَضۡرَت‌ِرُقَیِّهِ سَـلٰامُ‌الله‌عَلَیۡـهٰا ❁❁أللَّھُمَّ؏َـجِّلْ‌لِوَلیِّڪَ‌ألْفَرَج‌بحِّق‌الزینب؏❁❁ 👌#چـهـارشـنبـه_هـای_رقـیــه_ایـی..💔 ••●❥@makteb❥●••

🌷 شبهای جمعه با شهداء 💌 #ڪــلام‌شهـــید🦋🍃 ❣خداوندا! اين تو هستي كه قلبم را مالامال از عشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولايتت قرار دادي. ❣خدايا! تو خود مي‌داني كه همواره آماده بوده‌ام آنچه را كه تو خود به من دادي، در راه عشقي كه به راهت دارم، نثار كنم.اگر اين نبود، آن هم خواست تو بود. ❣خداوندا! ولي امرت حضرت آيت‌الله خامنه‌اي را تا ظهور حضرت مهدي (عج) زنده، پاينده و موفق بدار. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شهــدا را یاد کنید با ذکـر صلوات 🌷#شهـــید_علی_صياد_شيرازی 🌷#شبتون_شهدایی 💠 هیۡئَتۡ‌مُتُوَسِلینۡ‌ بِحَضۡرَت‌ِرُقَیِّهِ سَـلٰامُ‌الله‌عَلَیۡـهٰا ❁❁أللَّھُمَّ؏َـجِّلْ‌لِوَلیِّڪَ‌ألْفَرَج‌بحِّق‌الزینب؏❁❁ 👌#چـهـارشـنبـه_هـای_رقـیــه_ایـی..💔 ••●❥@makteb❥●••

🛎 #امیرالمؤمنین علی علیه السلام : 🎊 وَ يَشْعَبَ صَدْعاً فِي سُتْرَةٍ عَنِ النَّاسِ لَا يُبْصِرُ الْقَائِفُ أَثَرَهُ وَ لَوْ تَابَعَ نَظَرَهُ ثُمَّ لَيُشْحَذَنَّ فِيهَا قَوْمٌ شَحْذَ الْقَيْنِ النَّصْلَ تُجْلَي بِالتَّنْزِيلِ أَبْصَارُهُمْ وَ يُرْمَي بِالتَّفْسِيرِ فِي مَسَامِعِهِمْ وَ يُغْبَقُونَ كَأْسَ الْحِكْمَةِ بَعْدَ الصَّبُوحِ 🎁 حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف سالهای طولانی در پنهانی از مردم به سر می برد آنچنان كه اثرشناسان، اثر قدمش را نمی شناسند، گرچه در یافتن اثر و نشانه ها تلاش فراوان كنند. ✨ سپس گروهی برای درهم كوبیدن فتنه ها آماده می گردند، و چونان شمشی رها صیقل می خورند، دیده هاشان با قرآن روشنایی گیرد، و در گوش هاشان تفسیر طنین افكند، و در صحبگاهان و شامگاهان جامهای حكمت سر می كشند. 📚 #نهج_البلاغه ، #خطبه ۱۵۰ 💠 هیۡئَتۡ‌مُتُوَسِلینۡ‌ بِحَضۡرَت‌ِرُقَیِّهِ سَـلٰامُ‌الله‌عَلَیۡـهٰا ❁❁أللَّھُمَّ؏َـجِّلْ‌لِوَلیِّڪَ‌ألْفَرَج‌بحِّق‌الزینب؏❁❁ 👌#چـهـارشـنبـه_هـای_رقـیــه_ایـی..💔 ••●❥@makteb❥●••

🔴 گرفتاری یک فرمانده نظامی در عالم برزخ... 🌻پدر بزرگی داشتم که در دوران طاغوت از نظامیان بود و بعدها بازنشست شد. او به واجبات دینی عمل میکرد اما فقط در حد همین واجبات مانند نماز و روزه. سالهای آخر حال معنوی او بهتر شده بود تا اینکه از دنیا رفت. در ماجرای تجربه نزدیک به مرگی که برای من پیش آمد پدربزرگم را دیدم او در شرایط خاصی قرار داشت. مثل اینکه در یک پارکینگ کوچک با یک ماشینی که همینطور دود میکند تنها مانده باشد و تمام درها بسته باشد... من میدانستم پدربزرگم آسم دارد و از اسپری استفاده میکند، برای همین داد زدم و گفتم پدر جان بیایید این طرف الان حال شما بد میشود. پدربزرگم در حالی که دستش را بالا برده بود گفت: نمیتوانم، باید اینجا بمانم، نمی‌گذارند جایی بروم، من سیلی زدم، سیلی زدم و... به دادم برسید. چند بار این کلمه را تکرار کرد بعدها پیگیری کردم. پدربزرگم نظامی بود. در دوران قبل از انقلاب حین آموزش به سربازان و یا نیروهای نظامی هر کسی که کارش را درست انجام نمی‌داد تنبیه میکرد و در جلوی جمع او را سیلی میزد و آبرویش را میبرد... 📗کتاب نسیمی از ملکوت 💠 هیۡئَتۡ‌مُتُوَسِلینۡ‌ بِحَضۡرَت‌ِرُقَیِّهِ سَـلٰامُ‌الله‌عَلَیۡـهٰا ❁❁أللَّھُمَّ؏َـجِّلْ‌لِوَلیِّڪَ‌ألْفَرَج‌بحِّق‌الزینب؏❁❁ 👌#چـهـارشـنبـه_هـای_رقـیــه_ایـی..💔 ••●❥@makteb❥●••