خیلی لنگ کربلام، خدایِ ماه رمضون :)

من همیشه منتظرِ شبِ سوم‌ها بودم و هستم ؛ داره می‌شه سحرِ سوم رمضان ..

-

ولیِ‌من‌ هنوز‌قشنگم. مگه‌نه ؟ :)

دو جا در تاریخ بی قراری عجیب امیرالمومنین دیده شد یکی در اوج غم بود که وقتی خبر شهادت حضرت زهرا را ب حضرت دادند نقل شده امیرالمومنین چند بار به زمین خورد تا به خانه برسد : ) یکی هم وقتی خبر ولادت حضرت عباس را به مولا دادند .. دیدند حضرت با بی قراری به سمت خانه می‌روند با یک خوشحالی فزاینده و بی نظیری به سمت خانه می‌روند فرمودند : خدا هدیه بزرگی به من داده است🩷 : )

ابالفضل العباس درجنگ صفین چنان جنگید که لشکر امیرالمومنین گفتند : بگذار عباس کار را تمام کند ... اما امیرالمومنین فرمودند : خیر ، او ذخیره پسرم حسین است ♥️ : )