هدایت شده از تبلیغ های خصوصی رنج کشیده ها ❤️
❌❌خبر فوری این روزها❌❌
🤩✅ناباروری درمان شد✅🤩
دیگه نگران نباشید درمان قطعی و تضمینی #ناباروری کشف شد🥰
🌪️طوفان درمان ناباروری پیدا شد
🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
💣حسرت پدر مادر شدن تموم شد🥺
⚡غصه اینکه بچه نداریو نخور دیگه 🙏
💣 روش کاملا تضمینی زیر نظر سازمان غذا و دارو✌🏻
👶با نتیجه دهی 💯 تضمینی و قطعی💥
لینک کانال:
https://eitaa.com/joinchat/2033975658C11b91e7253
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
خاطره اعضا
✅ سلام یاسی جووونم خوبی من و خواهرم وقتی مجرد بودیم بابام به خواهر بزرگم اسمش سونیاست میگفت اصغراقا 😂😂به منم اسمم سانازه میگفت ناناز الانم بعضی وقتا میگه خواهرم چون به همه مسایل دخالت میکرد بهش میگفت اصغراقا ٫وقتی میخواست نهایت ابراز علاقه رو کنه میگفت،مادر مادرشوهرم هم خیلی جالبه اسم منو یادنمیگیره براش خیلی سخته هیچ وقت اسممو نگفته زبونش نمیچرخه 😂😂خیلی مهربونه و شیرین 😍😍راستی مادربزرگ خودم هم روهمه نتیجه هاش اسم گذاشته مثلا به پسره خواهرم چون محرم به دنیا اومده بود یه مدت میگفت محرم😂😂پسره منم عید غدیر به دنیا اومد میگفت بهش بگید غدیر 😂😂راستی اسم یکی از دایی هامم گذاشته بود صفر حتما ماه صفر به دنیا اومده بوده 😂😂مادر بزرگ پدریم هم وقتی بچه بودم بهم میگفت قاپ قارا به ترکی یعنی سیاه سوخته مامانم میگفت همیشه حرص میخوردی و گریه میکردی میگفتی خودتی خدارحمتش کنه خیلی خانم بود 🙏🙏پدرشوهرم اسمم و با خانم صدا میکنه پسر کوچیکم عید قربان به دنیا اومد پارسال همه اش زنگ میزد به پسر بزرگم میگفت اسمشو بزارید قربانعلی پسرمم هم جدی گرفته بود اخه پنج سالشه ,راستی عموی شوهرم بهم میگه عروس گلم تاحالا پدرشوهرم رودررو بهم نگفته 😂😂😂فقط روزه به دنیا اومدن بچه ام اون هم تو اس ام اس بهم گفت عروس گلم 🌹🌹ممنونم خوندین
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
💞خداوند ميفرمايد: ای فرزند آدم تو را در شکم مادرت قرار دادم و صورتت را پوشاندم تا از رحم متنفر نگردی!
برایت متکا در سمت راست و چپ قرار دادم که در راست کبد و در سمت چپ طحال ميباشد تا بيارامی!
بر تو در شکم مادر نشست و برخواست را آموزش دادم! بدان که کسی جز من توانای چنین کاری نبود...
وقتی مدت حمل به پایان رسيد و مراحل آفرينشت تکمیل گرديد، بر فرشته مامور بر ارحام امر کردم که تو را از رحم خارج کند و با نرمش بالهایش، به دنيا وارد کند!
دندانی که چیزی را ريز کند نداشتی!! دستی که بگيرد نداشتی!! قدم و گامی برای رفتن نداشتی!! از دو رگ نازک در سينه مادرت طعامی بصورت شيرخالص برایت فراهم کردم. که در زمستان گرم و در تابستان سرد باشد....
مهر و محبتت بر قلب پدر و مادرت قرار دادم تا تو را سير نميکردند، خود سير نميشدند و تا تو را نمی آسودند خود استراحت نمیکردند!
اما وقتی پشتت قوت گرفت و بازوانت پرتوان شد،از من حيا ننمودی!!!
اما باز هم اگر بخوانی مرا اجابتت میکنم و اگر از من بخواهی برآورده می کنم!!!
و هر گاه به سويم بازآیی ميپذيرمت!!!.....
شگفتا از تو ای فرزند آدم هنگام تولد، در گوشت اذان گفتند بدون نماز و هنگام مرگت نماز بر تو اقامه شد بدون اذان !!!
شگفتا بر تو ای فرزند آدم هنگام تولد، ندانستی چه کسی تو را از شکم مادر خارج گردانيد و هنگام مرگ ندانستی چه کسی تو را بر قبر وارد نمود!
شگفتا بر تو ای فرزند آدم هنگام تولد غسل و نظافت شدی و هنگام مرگ نيز غسلت دادند و نظافتت کردند!
شگفتا از تو ای فرزند آدم هنگام تولد بر شادي و مسرت اطرافيانت آگاه نبودی و هنگام مرگ بر سوگ و شیون و گریه واندوهشان كاری كرده نميتوانی!
عجبا از تو ای فرزند آدم در شکم مادر، در مکان تنگ و تاریک بودی و بعد از مرگ دوباره در مکان تنگ و تاریک قرار ميگيری !
عجبا ای فرزند آدم وقت تولد با پارچه پیچانده شدی تا به پوشانندت و وقت مرگ باز با پارچه می پيچانندت تا پوشانده شوی!!!!
شگفتا بر تو ای فرزندآدم وقتی متولد ميگردی و بزرگ میشوی ازمدارکت و مهارتهايت مردم جویا ميشوند
و وقتی بمیری ملائکه از کردار و اعمال صالحت خواهند پرسيد!!!
پس برای آخرتت چه مهيا و آماده کرده ای ؟؟
✾࿐༅✧❤️✧ ༅࿐✾
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 کمی تفکر... 🍃🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
💞چند سالیه اینستاگرام پر شده از اینفلوئنسرهای به اصطلاح #سوییت_هوم کسایی که زندگی روزمره خودشونو توی صفحه اینستاگرامشون به نمایش میذارن اما این زندگی روزمره اصلا شبیه زندگی معمولی من و شما نیست و بیشتر وقتا شبیه آرزوهای ماست. یه رابطهی رویایی و پر از #عشق ، یه #همسر که همیشه همراه و پایهست، یه بچه کوچولوی خوشگل و آروم و شیرین و بامزه، یه خونهی ترتمیز و مرتب با وسایل لاکچری و شیک، مهمونیها و جشنهای پرزرق و برق، تولدهای سوپرایزی و کلی لباس و وسیلهی خوش و آبرنگ که هرروز میخرن و جلوی دوربین پزشو میدن!
زندگی تو این صفحهها خیلی #ایده_آل و رویایی در جریانه و اکثرشون تو بیو نوشتن #انرژی_مثبت و هرروز قربون صدقهی فالورای گلشون میرن و خب تو نگاه اول واسه ما دلنشینه که همچین پیجایی رو فالو کنیم و چیزای قشنگ ببینیم و حرفای قشنگ بخونیم و حس خوبی بهمون دست میده.
اما یه مدت که بگذره ذهنمون ناخودآگاه شروع میکنه به مقایسه کردن. چون اونقدر این پیجا رو دیدیم که تو ذهنمون #استانداردسازی اتفاق افتاده. دیگه فکر میکنیم زندگی باید فقط اون شکلی باشه، آدم باید اونقدر هنرمند و باسلیقه و آراسته و زیبا باشه و ما اگه اون شکلی نیستیم و اونجوری زندگی نمیکنیم یه جای کارمون میلنگه.
توی اینستاگرام اونقدر تولدای لاکچری سوپرایزی میبینیم که وقتی تولدمون میشه و کسی همچین تولدی واسهمون نمیگیره فکر میکنیم هیچکس دوستمون نداره.
اگه واقعا حرفا و تعریفای اینفلوئنسرای سوییت هوم رو باور کنیم و توشون غرق بشیم، بعد یه مدت افسرده میشیم و احساس بدبختی میکنیم.
اما اگر منطقی فکر کنیم و حواسمون جمع باشه میبینیم که اکثر لباسا و وسایلی که اونا هرروز میخرن درواقع نمیخرن و تبلیغاتیه! یا تولدای سوپرایزیشون صرفا یه فیلم بازی کردن واسه پست اینستاگرامه و بازم تبلیغاته و سوپرایزی درکار نیست. چون تو روز تولد وقتی سالن تولد و گلفروش و کیک پز و بادکنک آرا و غیره تگ میشن و صفحهشون تبلیغ میشه یعنی صاحب صفحه از قبل باهاشون قرارداد تبلیغاتی بسته و اصلا سوپرایزی درکار نبوده.
منطقی که فکر کنیم میفهمیم اکثرشون یا دارن هرروز دروغ میگن یا فقط بخش کوچیکی از حقیقت زندگیشونو میگن و هیچ زندگی و رابطهای اونقدر ایدهآل نیست و هیچ آدمی اونقدر همه چی تموم نیست.
بعد از یه مدتم ممکنه حالمون به هم بخوره از این همه شویی که اجرا میکنن و دروغی که میگن و آنفالوشون کنیم و نذاریم دیگه میلیارد میلیارد پول از طریق فالو و لایک ما بره تو جیبشون و هرروز لاکچریتر زندگی کنن و بیشتر به ما پز بدن و از زندگی معمولی ما فاصله بگیرن و افسردهمون کنن.
#مانگ_میرزایی
✾࿐༅✧❤️✧ ༅࿐
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍂🍃 حلزون درونت پیدا کن 🍃🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
حلزون درونت را پیدا کن!
جنوب ایتالیا زیستگاه نوعی عروس دریایی بنام "مدوز" و انواع حلزون های دریایی است.
هر از گاهی این عروس دریایی حلزونهای کوچک دریا را قورت می دهد و آنها را به مجرای هاضمه اش انتقال می دهد.
اما پوسته سخت حلزون از او محافظت می کند و مانع هضم آن می شود.
حلزون به دیواره ی مجرای هاضمه ی عروس دریایی می چسبد و آرام آرام شروع به خوردن عروس دریایی از درون به بیرون می کند.
زمانی که حلزون به رشد کامل خود می رسد، دیگر خبری از عروس دریایی نیست، چون حلزون به تدریج آن را از درون خورده است.
بعضی از ما همانند عروس دریایی هستیم
که حلزون درونمان، ما را آرام آرام از درون می خورد.
حلزون درون ما می تواند:
عصبانيت، دلواپسی، فکر و خیال بیهوده، افسردگی، خشم، نگرانی، طمع، حرص و زیاده خواهی و... باشد.
این حلزونها آرام آرام در وجود ما رشد می کنند و با دندانهای خود، وجود ما را می جوند آرامتر از آنچه که فکر می کنیم.
حال زمان آن است که به خود بیاییم
و متوجه شویم چه اتفاقی در درونمان رخ داده است.
کمی بیشتر برای شناخت درون خود وقت بگذاريم.
اساس رهایی درون نگری است. خشم و احساس منفی در درازمدت ما را ازار می دهد.
👤#دکتر_جانیس_وب
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
4_6026230585377165319.mp3
5.59M
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🎶#ستـاره
🎤#حامیم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 لاکو... 🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃
🍃🍃🍃🍃🍂🍃
منتظر آقای قانع بودم و به اطراف نگاه می کردم ..فضای میدون تجریش باز رنگ عید گرفته بود سبزه و گلدون های مخصوص سفره ی هفت سین و ماهی قرمز .....
سبزی خوردن های تازه و آب زده و کاهو هایی که زیر نور خورشید برق می زدن ...و سمنو ،، یاد بچگی هام و بابام افتادم ..اون که خیلی بهش نزدیک بودم ولی اون زمان نمی تونستم برم ببینمش ...
اونقدر غم و دردم سنگین بود که حتی دیگه دلم نمی خواست گریه کنم ...صدای چند تا بوق پشت سر هم نظرمو جلب کرد و آقای قانع رو دیدم و رفتم سوار شدم ..
سلام کردم ..در حالیکه جعبه ی گوشی رو می ذاشت جلوی من گفت : یک گوش هم براتون خریدم ؛؛ بر دارین انشاالله خوشتون بیاد ..روشنه ...
راهش انداختم که راحت باشین با اجازه یکبارم به خودم زنگ زدم که شماره تون بیفته و شماره ی منم داشته باشین ...
خوب چه خبر از دیشب تا حالا چیکار کردین ؟همه چیزایی که باید می گفتم تعریف کردم واینکه دکتر زنان و دکتر خودم چی دادن ...
با هیجان گفت :خوب کردین ...
من همه ی این ها رو تحقیق کردم ..حواسم هست ..می دونین اگر من دنبال کارتون نمی افتادم کسی نمی اومد سراغتون ؟
گفتم یعنی مامان نمی خواست منو پیدا کنه ؟
گفت : مامانتون چرا ..ولی حالا بزارین من باید مفصل براتون تعریف کنم ....شما کجا می خوای بری ..
گفتم : خونه ؛؛ چاره ی دیگه ای ندارم فعلا ...
گفت : یک چیزی بخرم بریم یک جا بشینیم و یک چیزی بخوریم و من براتون بگم تا حالا چیکار کردم و چی می دونم ....
گفتم : نه , لطفا همین جا تعریف کنین مامانم رو که میشناسین زیاد وقت ندارم الان همه ی شهر رو بهم میریزه ...
شایدم فکر می کنه دوباره فرار کردم ...
گفت : چشم میگم ...راستش وقتی یک روز شیرین خانم اومد پیش منو و می خواست یک کاری کنم تا بتونه از حساب تو پول بر داره ..
ازحال شما پرسیدم : که چرا خبری ازتون نیست و خودتون نمیاین ؟ شروع کرد به اشک ریختن و با حالت سوزناکی گفت : متاسفانه با یک پسر فرار کردی و رفتی کیش زندگی می کنی ...
از تعجب شاخ در آوردم اونطوری که مادرتون گفت با شناختی که من از ما داشتم اصلا جور در نمی اومد ... من الان یازده ساله که وکیل پدرتون و شما هستم خیلی با خودم کلنجار رفتم تا این موضوع رو هضم کنم بالاخره به این نتیجه رسیدم که حتما از دست مادر تون و فرزین رفتین یک جایی و زود بر می گردین ..
🍃🍃🍃🍃🍂🍃