eitaa logo
ملکـــــــღــــه
14.4هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
4.3هزار ویدیو
7 فایل
انَّ مَعَ العُسرِیُسرا💚 اینجا دورهمی خانوماس🥰 تجربیات خاطرات و درددلاتون و سوالاتتون رو به آیدی زیر بفرستید @Yass_malake لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88 رزوتبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 نرگس جون میگه دلم هیچی نمی‌خواهد و هیچ چیز خوشحالم نمی‌کند! الآن فقط همان دوربین سبز و کوچولویی را می‌خواهم که بابا از مکه آورده بود و چشم چپم را می‌بستم و با ذوق به صورتم می‌چسباندم و نگاهش می‌کردم و در خیالات خام شش سالگی‌ام انگار دنیا را زده بودند به نامم و مثل چی خوشحال بودم. الآن دلم همان خوشحالی و نفهمی و بچگی را می‌خواهد. دلم می‌خواهد همانقدر فارغ از دنیا و بچه باشم و هیچ‌کس هیچ توقعی از من نداشته‌باشد و همینطور بی‌خیال دوربینم را بزنم زیر بغلم و بروم کنجی برای خودم کیف کنم و کسی هم هیچ چیز نپرسد. جوری که انگار نه سر پیازم نه تهش، فقط یک بچه‌ام که دارد بازی‌اش را می‌کند... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
باران..... گلی جانم بزن رولینک تا درکنار هم باشیم👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سلام یاس جوننننن دوست دارم💋💋توی ارایشگاه خانمی گفت :من ارایشگرم بعداز اصلاح وبرای جلوگیری از جوش زدن بعد از اصلاح همیشه ب پوست مشتریام نشاسته میزنم هم روشن میکنه هم لایه برداری هم خبری از جوش نمیشه کمی نشاسته گل رو با سه چار قطره اب قاطی کنین پنج دیقه رو پوسن بذارین خشک ک شد بشورین برای سفت شدن پوست هم عالیه دو بار در هفته انجام بدین ✅ نشاسته 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 هزار بار چای دم کردم و یک میلیون چای قند پهلو نوشیده ام. سی هزار بار حمام کرده ام و سی و پنج هزار بار لباسهایم را شسته ام. هزار دفعه کنار پنجره نشسته ام. چهل بار چمن ها را زده ام و چهار صد دفعه نگاهشان کرده ام. گاهی قشنگ و شاداب بوده اند و بیشتر وقتها خالی و غمگین. سیصد دفعه به تلفن جواب داده ام وسی هزار بار به تنهایی ام فکر کرده ام. نود بار همه خانه را جارو زده ام، هشتاد بار همه جا را گرد گیری کرده ام. ده دفعه پرده ها را شسته ام و ده هزار دفعه شیشه ها را تمیز کرده ام. چهل و نه بار سینما رفته ام. یک رمان نوشته ام و ده هزار داستان کوتاه. پنجاه بار به سخنرانی رفته ام و بیست بار به شب شعر و بیست هزار بار تنها بازگشته ام. چهار صد بار به فرودگاه رفته ام. سیصد دفعه به بدرقه و دوبار به پیشواز و پانصد بار تنها مانده ام. سیصد و چهار کتاب خوانده ام. چهل و دو کتاب قرض داده ام، سی تای آن را فراموش کرده ام. صد تا نامه نوشته ام و یک نامه دریافت کرده ام. پنجاه دفعه عاشق شده ام. یکبار ازدواج کرده ام و سی سال سالگرد آن را جشن گرفته ام. 👤 روح انگیز شریفیان 📗روزی که هزار بار عاشق شدم 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 سوالات حقوقی... 🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 سوالات حقوقی... 🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سؤالات حقوقی پیرامون حوادث رانندگی ✅✅✅ 🔍پرسش: رانندگي بدون_گواهينامه چه مجازاتي دارد؟ پاسخ: براي مرتبه اول به حبس تا دو ماه يا جزاي نقدي تا يک ميليون ريال و يا هر دو مجازات محکوم مي شود و اگر اين عمل را تکرار کند به دو ماه تا شش ماه حبس محکوم خواهد شد. 🔍پرسش: در صورتيکه رانندگي بدون گواهينامه منجر_به_قتل شود چه آثاري دارد؟ پاسخ: در اينصورت تغييري در ذات جرم قتل_غيرعمد ناشي از تخلفات رانندگي، ايجاد نمي شود و به هر حال قتل مذکور، قتل شبه عمد و مشمول قانون مجازات اسلامي (بخش تعزيرات) است. زيرا در رانندگي_بدون_پروانه منجر به قتل نيز، قصد نتيجه يا همان قصد قتل مفقود است. اما مرتکب علاوه بر پرداخت ديه کامل مرد يا زن به حبس ناشي از قتل غير عمد موضوع قانون مذکور محکوم و مکلف به پرداخت جزاي_نقدي نيز مي باشد. ⚖️ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 اگر با خانواده همسرتون تو یه آپارتمان زندگی میکنین ... سعی کنید تا حد امکان یواش بحث کنید. صدایتان را پایین بیاورید تا صدای جر و بحث به طبقه ای که مادرشوهرتان است نرسد. هرچه باشد مادر است و بعدا به هزار ترفند از پسرش میپرسد چه شده و متاسفانه دخالت میکند 👈🏻 روابطتان را منظم کنید. سعی کنید از همان ابتدا یک سری قانون وضع کنید که مثلا شما هم مثل بقیه جاری یا خواهر شوهر هایتان هفته ای دو بار به خانه مادر شوهر سر میزنید و به شوهرتان بگویید این قانون را محترمانه عنوان کند تا بعدا دلخوری پیش نیاید. 👈🏻 وقتی توی یک اپارتمان هستید اصلا از خانواده همسرتان به شوهر بد نگویید. تعریف هم نکنید. بگذارید خیالش راحت باشد خانه اش آرام است و هیچ بحث و تنشی وجود ندارد تا بتواند با دل خوش هر روز به خانه برگردد.دلزده و فراری نشود. درد دل هایتان را با کسان دیگری انجام دهید نه خانواده همسر 😉 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 اگر با خانواده همسرتون تو یه آپارتمان زندگی میکنین ... سعی کنید تا حد امکان یواش بحث کنید. صدایتان را پایین بیاورید تا صدای جر و بحث به طبقه ای که مادرشوهرتان است نرسد. هرچه باشد مادر است و بعدا به هزار ترفند از پسرش میپرسد چه شده و متاسفانه دخالت میکند 👈🏻 روابطتان را منظم کنید. سعی کنید از همان ابتدا یک سری قانون وضع کنید که مثلا شما هم مثل بقیه جاری یا خواهر شوهر هایتان هفته ای دو بار به خانه مادر شوهر سر میزنید و به شوهرتان بگویید این قانون را محترمانه عنوان کند تا بعدا دلخوری پیش نیاید. 👈🏻 وقتی توی یک اپارتمان هستید اصلا از خانواده همسرتان به شوهر بد نگویید. تعریف هم نکنید. بگذارید خیالش راحت باشد خانه اش آرام است و هیچ بحث و تنشی وجود ندارد تا بتواند با دل خوش هر روز به خانه برگردد.دلزده و فراری نشود. درد دل هایتان را با کسان دیگری انجام دهید نه خانواده همسر 😉 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سلام‌ یاس جونم درمورد رویای صادقانه بگم بهتون: مامانم یه عمو داره ک پسرش شهید شده سالها بود ک مامانم فقط عمو و زن عموش رو توی مراسما و مهمونیا میدید. یبار خبررسید که عموی مامانم مریضه مامانمم یهو تصمیم میگیره بره عیادت... وقتی میره تازه بدون خبر قبلی، زن عموش میگه دیشب خواب پسرم رو دیدم و توی خواب بهم گفته امروز یه مهمون عزیز داری و بهش پول بده بره کربلا🥹 و اینجوری میشه ک مامانم اون سال برای اولین بار با برات یک شهید راهی کربلا میشه😊❤️ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 لاکو... 🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 لاکو... 🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 با سمیرا بردمیش عکاسی و عکس فوری گرفتیم چند دست لباس براش خریدیم و برگشتیم .. اما اون آگهی هم فایده ای نداشت و هیچ خبری نشد... روز ها از پس هم می گذشتن و لاکو هر روز بهتر از روز قبل می شد .. طوری که درست شده بود عضوی از خانواده ی ما نه هیچ کس سراغش اومد و نه اون دلش می خواست از ما جدا بشه با سمیرا دوست شده بود و از همه بیشتر به نَ نه علاقه داشت و غذا های اونو با اشتها می خورد و می گفت : نمی دونم چرا سیر نمیشم .. و من نا خودآگاه تمام زندگیم شده بود لاکو ..به امید اون از خواب بیدار میشدم و با فکر کردن به اون می خوابیدم و یا سر کار میرفتم .. راستش دیگه دلم نمی خواست پدر و مادری داشته باشه و توی تصور خودم فکر می کردم خدا اونو برای من به آب انداخته ... تا اون زمان دل به کسی نبسته بودم که بدونم دوست داشتن و عاشقی چطوریه ولی اون حسی که نسبت به لاکو داشتم برای من مثل خواب و خیال بود ... تا ماه مهر اومد ,,  سمیرا  سال آخر دبیرستان بود و امید کلاس سوم و من سال آخر دانشگاه  .. اما لاکو توی خونه می موند و به مامان و نَ نه کمک می کرد ..و اعتراضی هم نداشت .. در حالیکه همه ی ما منتظر بودیم یک خبری از خانواده ی اون پیدا بشه اون بی تفاوت بود و حرفشم نمی زد .. خودش می گفت : نمی دونم قبلا چطوری زندگی کردم ولی اینو می دونم که اینطوری نبوده ؛ همه چیز برام تازگی داره اما   از این نوع زندگی خوشم میاد .... بابا مدام نگران بود و این در و اون در می زد تا شاید نشونه ای از خانواده ی لاکو پیدا کنه به همه ی دوست و آشنا هاش سفارش کرده بود تا اگر سر نخی از والدین اون بدست آوردن ما رو در جریان بزارن ... تا یک روز از دانشگاه که اومدم دیدم توی حیاط روی تخت چوبی کهنه ای که کنار جوی آب بود نشسته .. منو که دید با حالتی غمناکی سلام کرد و گفت: خسته نباشین .. گفتم : لاکو سرما می خوری داره بارون میاد الانه است که تند بشه  .. گفت : چقدر حیاط قشنگی دارین ..همه جا سبز و خرمه ...من بارون رو دوست دارم ..آدم هیچوقت اینجا دلش نمی گیره از بس همه چیز قشنگه  ... گفتم : ولی به نظر میاد دل تو الان گرفته ؛؛ حالت خوبه ؟ گفت : امیر رضا میشه یکبار منو ببری توی مرداب اونجایی که افتاده بودم ..می خوام یادم بیاد .. گفتم چی شده ؟ چیزی یادت اومده ؟ گفت : هم آره ؛هم نه ؛ یک موقع ها یک صورت هایی میاد جلوی نظرم .. یک مزه هایی منو یاد چیزی میندازه که نمی فهمم چیه و حالم با هر بو فرق می کنه گاهی غمگین میشم گاهی خوشحال .. یک وقت ها بهم میریزم ... مثلا بوی سبزی خوردن ..و بوی عطر این یاس ها حالم خوب می کنه بوی نَ نه و گرمی دستشو دوست دارم ... اما ....اما ..بوی ادوکلن تو عصبانیم می کنه ..و گاهی هم توی خواب یک چیزایی می ببینم که درست نمی دونم چیه و اونا کی هستن ... فکر کنم شروع خوبی باشه برای اینکه خاطرات گذشته ام رو به یاد بیارم .. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃
باران..... گلی جانم بزن رولینک تا درکنار هم باشیم👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88