ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و گذشتگان الفاتحة مع الصلوات...
🥀🥀🥀🥀🥀
پنج شنبه است و ياد درگذشتگان😔
🍃🌼اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌼🍃
🌼پنجشنبه ها به یاد اونهایی هستیم
که بین ما نیستند😔
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
برای پیوستن به کانال شهدای مسجد الفتح در نرم افزار ایتا؛؛ لینک زیر را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/malfath
پیج-اینستاگرام شهدای مسجد الفتح
m_alfath128
لینک کانال گروه موزیک شهدای الفتح
https://eitaa.com/muzikalfath
(آرشیو ویدیو)شهدای مسجد الفتح
https://www.aparat.com/Shohaday_Alfath#
لینک واتساپ شهدای مسجد الفتح https://chat.whatsapp.com/FLdPpeVyXFxHb1gbXfKQy9
هیئت عزاداران شهدای مسجد الفتح
اصفهان(بخش۴)
سالروز حماسه تشییع شهدای غواص با تشییع 370 شهید 25 آبان سال 1361
_________🌷🌷🌷🌷
یادبود شهیدان حمید و محسن مسائلی (شهدای غواص)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بعداز شلاق خوردن به اتهام شرب خمر ۴۷ روز بعد شهید شد.
اینا رو با کدوم ادراک عقلی میشه حساب کرد؟؟؟
جدی فکرکنید حساب کتاب خدا پسچجوریه؟؟
جوان کافری عاشق دختر عمویش شد،عمویش یکی از رؤسای قبایل عرب بود.
جوان کافر رفت پیش عمو و گفت: عموجان من عاشق دخترت شدهام آمدم برای خواستگاری....
عموگفت:حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است...!
جوان کافر گفت:عموجان هرچه باشد من میپذیرم.
عموگفت:در شهر (مدینه)
دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری آنوقت دختر از آن تو...!!
جوان کافر گفت:عمو جان این دشمن تو اسمش چیست...؟!
عمو گفت :اسم زیاد دارد؛ ولی بیشتر او را به نام علیبن ابیطالب می شناسند...
جوان کافر فوراً اسب را زین کرد با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و سنان راهی شهر (مدینه) شد...
به بالای تپّهی شهر که رسید دید در نخلستان جوان عربی در حال باغبانی و بیل زدن است. به نزدیک جوان عرب رفت.
گفت:ای مرد عرب تو علی را میشناسی ...؟!
جوان عرب گفت: تو را با علی چهکار است...؟!
جوان کافر گفت :آمدهام سرش را برای عمویم که رئیس و بزرگ قبیلهمان است ببرم چون مهر دخترش کرده است...!
جوان عرب گفت: تو حریف علی نمیشوی ...!!
جوان کافر گفت :مگر علی را میشناسی ...؟!
جوان عرب گفت :بله من هر روز با او هستم و هر روز او را میبینم..!
جوان کافر گفت : مگر علی چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او رااز تن جدا کنم...؟!
جوان عرب گفت:قدی دارد به اندازهی قد من هیکلی همهیکل من...!
جوان کافر گفت:خب اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست...!!
مرد عرب گفت:اول باید بتوانی من را شکست بدهی تا علی را به تو نشان بدهم...!!
خب حالا چی برای شکست علی داری...؟!
جوان کافر گفت:شمشیر و تیر و کمان و سنان...!!
جوان عرب گفت:پس آماده باش..
جوان کافر خندهای بلند کرد و گفت: تو با این بیل میخواهی مرا شکست دهی ...؟! پس آماده باش..شمشیر را از نیام کشید.
جوان کافر گفت: اسمت چیست...؟!
مرد جوان عرب جواب داد عبدالله...!!
(بندهی خدا) و
پرسید نام تو چیست...؟!
گفت:فتاح ،و با شمشیر به عبدالله حمله کرد...
عبدالله در یک چشم بههم زدن کتف و بازوی جوان کافر را گرفت و به آسمان بلند کرد و به زمین زد وبا خنجر خود جوان کافر خواست تا او را بکشد که دید اشک از چشمهای جوان کافر جاری شد...
جوان عرب گفت: چرا گریه میکنی...؟!
جوان کافر گفت: من عاشق دختر عمویم بودم آمده بودم تا سر علی را ببرم برای عمویم تا دخترش را به من بدهد حالا دارم به دست تو کشته میشوم...
مرد عرب جوان کافر را بلند کرد و گفت: بیا با این شمشیر سر مرا ببُر و برای عمویت ببَر...!!
جوان کافر گفت :مگر تو کی هستی ...؟!
جوان عرب گفت منم (( اسدالله الغالب علیبن ابیطالب )) که اگر بتوانم دل بندهای از بندگان خدا را شاد کنم؛ حاضرم سر من مِهر دخترعمویت شود..!!!
جوان کافر بلند بلند زد زیر گریه و به پای مولای دو عالم افتاد و گفت :من میخواهم از امروز غلام تو شوم یاعلی
پس👈فتاح شد 👈قنبر غلام علیبن ابیطالب...
▫️یاعلی! تو که برای رسیدن جوانی کافر به آرزویش سر هدیه کردی ...
▫️یا علی! ما دوستداران تو مدتیاست گرفتار انواع بلاها و بیماریها و ...شدهایم ترا به حق همان غلامت قنبر دستهای ما را هم بگیر...
هر چقدر از روایت لذت بردی، ارسال کن.
بر جمال پر نور مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام )صلوات...🍃
خبرداشتید که نشر فضائل مولا امیرالمؤمنین علی ع کولاک میکنه! محشره!!
پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم میفرماید اگه فضائل علی علیه السلام رو بگویی ، گناهان زبانت پاک میشود ، اگر بشنوی گناهان گوش هایت، و اگر بخوانی از روی نوشته، گناهان چشمانت، پاک میشود.
حالا این فضیلت مولا علی ع را بخوانید و هم ارسال کنید تا در ثواب نشرش شریک باشید.
افتخار کنید که شیعه علی ع هستید.
#شکر_خدا_که_شیعه_امیرالمومنین_هستم
______________🌺🌺__
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
https://eitaa.com/malfath
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عظمت حضرت زهرا(سلام الله علیها) در روز قیامت!......
#فاطمیه
____🌺🌺_______________
https://eitaa.com/malfath
هدایت شده از مجموعه فرهنگی قمر منیر بنی هاشم(ع)
🔰#اعلام_مراسم_هفتگی
🔺مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا ( سلام الله علیها) به نیت تعجیل در فرج امام زمان (عج) ، ثواب جلسه نثار مرحومین غلامی ،توکلی 🏴
🎙 به کلام:
حجت الاسلام شیخ حسن غضنفری
🔸از همه محبین اهل بیت علیهم السلام دعوت میشود جهت استفاده از فیض منبر از ابتدای جلسه مشرف شوید.
🎤 بانوای:
ذاکرین اهل بیت علیه السلام
🎤قرائت زیارت عاشورا :
مداحان اهل بیت (ع)
🗓 چهارشنبه ۳۰ آبان ماه
⏰ از ساعت ۲۰:۱۵
📌خیابان رکن الدوله میانی ، کوچه ۳۱، منزل کربلایی مجتبی غلامی
📍ویژه برادران
🔻به صرف اطعام حسینی
🚩 مجموعه فرهنگی قمرمنیربنی هاشم(ع)
🔷مبلغ جلسه اهل بیت علیهمالسلام باشید.
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🔷 رسانه ایتا:
🆔 @Mj_ghamarmonirbanihashem
🔷 رسانه روبیکا:
🆔https://rubika.ir/Mj_ghamarmonirbanihashem
☘༻﷽༺☘
▪️مرحوم علامه سیدمحمدحسنمیرجهانی (رضواناللهعلیه) میفرمود: در خواب حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را دیدم، خدمت ایشان عرض کردم:
احوال شما چطور است؟
بانوی دو جهان در جواب شعری [ در بیان حال خود و فرزندش امام زمان سلاماللهعلیه ] فرمودند:
دلی شکستهتر از من، در آن زمانه نبود
در این زمان دل فرزند من شکسته تر است......
الهم عجل لولیک الفرج🤲🤲🤲
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
برای پیوستن به کانال شهدای مسجد الفتح در نرم افزار ایتا؛؛ لینک زیر را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/malfath
پیج-اینستاگرام شهدای مسجد الفتح
m_alfath128
لینک کانال گروه موزیک شهدای الفتح
https://eitaa.com/muzikalfath
(آرشیو ویدیو)شهدای مسجد الفتح
https://www.aparat.com/Shohaday_Alfath#
لینک واتساپ شهدای مسجد الفتح https://chat.whatsapp.com/FLdPpeVyXFxHb1gbXfKQy9
_____🌺🌺__
جلسه هفتگی زیارت عاشورا.... امشب مورخ ۱۴۰۳/۰۹/۰۴ رأس ساعت ۱۹/۳۰ برگزار می گردد.
کوی شهید رئیسی. منزل آقای داوری
https://eitaa.com/malfath
27.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سگ فرزندی .....
_______________
ارسالی:آقای حسین شریفی
https://eitaa.com/malfath
سلام✋
🍀 داستان آموزنده :
در روزگاران قدیم درب قصر یکی از پادشاهان لکه سیاهی افتاده بود خادمین درباریان هر کاری می کردند و هر جا که ممکن بود رفتند ولی نتوانستد لکه را از بین ببرند .
مرد فقیری از این موضوع مطلع شد گفت من میدانم چرا درب قصر پادشاه سیاه شده است .
مرد فقیر را پیش پادشاه بردند
پادشاه از آن مرد فقیر علت لکه سیاه درب را پرسید.
مرد فقیر در جواب پادشاه گفت :
داخل درب گرانبهای قصر شما کِرمی هست که از داخل داره درب قصر را میخورد
پادشاه به اوخندید وگفت :
ای مردک مگر میشود در داخل درب کرم زندگی کند
مرد فقیر گفت :
ای پادشاه من یقین دارم کرمی در آن وجود دارد .
پادشاه گفت : باشه دستور میدهم درب را خراب کنند
اگر نبود گردنت را میزنم
مرد بیچاره پذیرفت
وقتی در را شکافتند دیدند کِرمی زیر قسمت سیاهی لکه رنگ وجود دارد .
پادشاه از پاسخ او خوشش آمد و دستور داد مرد فقیر را به گوشه ای از آشپزخانه برده و مقداری از پس مانده غذاها نیز به او دادند .
روز بعد پادشاه که سوار بر مرکب یکی از اسبانش شد بود رو به مرد فقیر کرد و گفت این بهترین اسب من است نظر تو چیست
مرد فقیر گفت : شاید این اسب در تند دویدن بهترین باشد که هست ، ولی یک ایرادی نیز دارد پادشاه سوال کرد ای مرد بگو ببینم چه ایرادی ؟
مرد فقیر گفت :
این اسب در اوج دویدن هم که باشد وقتی رودخانه ای ببیند ، به درون آب میپرد
پادشاه باورش نشد برای امتحان صحت ادعای مرد فقیر سوار بر اسب از کنار رودخانه ای گذشت اسب با دیدن رودخانه سریع خودش را درون آب انداخت .
پادشاه از دانایی مرد فقیر متعجب شد و یک شب دیگر نیز او را در محل قبلی با پس مانده غذا جا داد و روز بعد خواست تا او را بیاورند
وقتی فقیر را نزد پادشاه آوردند پادشاه از او سوال کرد مردک بگو دیگر چه میدانی ؟
مرد که به شدت میترسید با ترس گفت :
میدانم که تو شاهزاده نیستی.
پادشاه به خشم آمد و او را به زندان افکند
_ولی چون دو مورد قبل را درست جواب داده بود پادشاه را در پی کشف واقعیت وا داشت
پادشاه نزد مادرش رفت و گفت :
ای مادر راستش را بگو من کیستم این درست است که شاهزاده نیستم ؟
مادرش بعد کمی طَفره رفتن گفت :
حقیقت دارد پسرم
من و شاه از داشتن بچه بی بهره بودیم
و از به تخت نشستن برادرزاده های شاه هراس داشتیم
وقتی یکی از خادمان دربار تو را به دنیا آورد تو را از او گرفتیم و گفتیم ما بچه دار شدیم
بدین طریق راز شاهزاده نبودن پادشاه مشخص شد
پادشاه بار دیگر مرد فقیر را خواست و از سر دانایی او پرسید
مرد فقیر گفت :
علت سیاهی در را از آنجایی فهمیدم که هر چیزی تا از درون خودش خراب نشود از بین نمیرود.
علاقه اسب به آب را چون پاهایش پشمی بود و کُرک داشتند فهمیدم که در زمان کُره بودن در زمان چریدن در چراگاه حتما روزی از شیر گاومیشی خورده و حتما به آب تنی علاقه مند شده
پادشاه پرسید :
اصالت مرا چگونه فهمیدی ؟
فقیر گفت:
من پاسخ دو سئوال مهم زندگی ات را به تو دادم
ولی تو به جای پاداش دو شب مرا به گوشه ای از آشپز خانه فرستادی و غذای پسمانده درباریان دادی
چون این کار تو را دور از کرامت یک شاهزاده دیدم
فهمیدم تو شاهزاده نیستی
یادمان باشد خصایص ما انسان ها ذاتی است
هیچگاه آدم کوچک ، بزرگ
نمی شود و برعکس هیچوقت بزرگ و بزرگ زاده کوچک
نمیشود.
نه هر گرسنه ای فقیر است و نه هر بزرگی ، بزرگوار
نتیجه اینکه مهم اصالت و ریشه آدمهاست که در چه مکتب و مسلکی و چگونه محیطی تربیت یافته و سر چه سفره ای بزرگ شده اند.
https://eitaa.com/malfath
عارفی را گفتند :
فلانی قادر است پرواز کند ،
گفت :اینکه مهم نیست ،
مگس هم میپرد
گفتند :فلانی را چه میگویی ؟
روی آب راه میرود !
گفت :اهمیتی ندارد ،تکه ای چوب نیز همین کار را میکند .
گفتند :پس از نظر تو شاهکار چیست ؟
گفت :اینکه در میان مردم زندگی کنی ولی هیچگاه به کسی زخم زبان نزنی ،دروغ نگویی ،کلک نزنی و سو استفاده نکنی و کسی را از خود نرنجانی
این شاهکار است ...👌🏻
https://eitaa.com/malfath