طوری که یه سری آدما توی حرفاشون امید دارن ؛ قابلیت اینو دارم که تا صبح حرفاشونو گوش بدم . [ بخونم ]
دمشون خیلی گرمه :))))))
در بزم وصال تو نگویم زِ کم و بیش
چون آیینه خو کرده به حیرانی خویشم
- حضرت آقا
خادمی که لغو شد
کربلامونم لغو شد
مشهدمونم :)))
خدایا قربونت برم آخه نمیگی
از دلتنگی یه چیزی مون میشه ؟!
غمگینتر از غروبِ جمعه
غروب نیمه شعبانه ..
فکرشو کن کلِ شهر چراغونی بشه
شیرینی و شربت و شادی ،
ولی کسی که تولدشه نیومده باشه :)