eitaa logo
مامادانا|مامایِ جان💞
1.5هزار دنبال‌کننده
763 عکس
32 ویدیو
1 فایل
سرگذشت یک ماما سیمین خوازه ارشد مشاوره در مامایی طب سنتی در مامایی علاقمند و فعال جمعیتی ویزیت آنلاين: @Visitsimin مطب: مشهد چمن۸۷ طبقه دوم داروخانه دکتر شکوهی عصر روز های زوج ۰۵۱۳۳۶۵۳۰۶۰ ارتباط با ادمین: @Mamadana110
مشاهده در ایتا
دانلود
اینم شرایط من هیچ وقت هیچکی از بودنم راضی نیست نه با شمام نه با خانوادم نه با دوستام نه درست مطب میرم نمدونم واقعا هیچ معلوم نیس کجام🤣🤣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برم دیگه دلبریمو یکمی کمترش کنم🤣🤣
ها راستی از اعمال ماه رجب میتونه برای یکی این باشه دلبری از بنده ها رو کم کنه به دلبری از خدا اضافه کنه (بنده ها هیچ وقت راضی نمیشن) رو اسب بازنده شرط نبندید😜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیچ ربطی به هیچ جا نداره ولی بنظرم قشنگه🤣 از تو یه پیج روسی برداشتم یکی میگفت شما که هیچ مطلب مامایی تو صفحتون نمیزارن ما بخاطر خودتون دنبال میکنیم🤣🤣🤣 گفتم حالا که دور همیم یکم از این کارایی مورد علاقه بعضی از بانوان هست تو پیج بزارم شاید از شرمندگی در اومدم 💞 دوستون دارم خدایی امروز یه خانوم باردار ناز رو دیدم که با ۴ تا بچه رفته بود اعتکاف 🥰 دوستش داشتم یه خانوم بود خادم مسجد ۱۴معصوم یه جایی بود گفت به نیتم مسجد رو جارو میکنم دوستش داشتم یه خانومی بود که رد یه زخم خیلی آزرده کرده بودش بخیه هاشو کشیدم داشت میومد پایین پاهاش از درد میلرزید ولی منو دعا میکرد دوستش داشتم یه خانوم بود تصمیم داشت دوباره به خدا بگه حاضرم خادمی بنده ات رو بکنم یه نو ❤بهم بده شاد بود دوستش داشتم یه خانمی بود اصرار داشت در رو ببنده در هم باهاش همکاری نمیکرد در رو بستم صندلیش کشید جلو چسبید به میزم بعد دوتا سرفه تو صورتم کرد گفت سرما خوردم ۱۴ هفته بارداریمه🤣 بش دستور و دارو دادم گفتم جان ما ماسکم خدا آفریده گاهی بزن اونم دوست داشتم بامزه بود یه دختر نوجوان اومد، اسمشم مامانش میگفت تمام تلاشمو کردم شرح حال دقیق بگیرم تهش رسیدیم مامانش کلی دارو چپکی بهش داده، من هر چی میگفتم با چشماش به مامانش میگفت تقصیر تو بود🤣 در اینکه به نوجوانان علاقه خاصی دارم که شکی نیس یه خانمی بود که دیدم رو برگه آزمایشش نوشته تخمداناش زودتر از حد انتظار خسته شدن و خودشونو دارن باز نشست میکنن یه دختری که تازه عقد کرده بود یه خانم که عقب انداخته بود یه خانم که حالش از حاملگی و خونشون و شوهرش و داروها و باباش همزمان بهم میخورد
من بش گفتم میتونی نسبت به منم همین حس رو داشته باشی من درک میکنم 🤣 یه اصغر هم بود اسپرموگرامش مختل بود اونو با خانومش همزمان ویزیت کردم دلشون یه پسر میخاست منم ۱۵ دقیقه توصیه کردم و گفتم حالا هر چی خدا داد دستشو رد نکنین یکی بود لاک داشت یک چندتا ناخنش داشت یک چندتا نداشت، به یکی گفتم الکل با این قرص تداخل داره، به یکی گفتم ماه رمضون اجازه نداری روزه بگیری چندتا هم این وسط بودن که یادم نیس فقط یادمه خیلی سریع لباس عوض کردم یادم اومد ماشین ندارم به فهیمه گفتم خسروی تو ماشین نداری؟ گفت نه میخرم ولی... اومدم خونه یکی رو دیدم که... یکی رو دیدم که ... یکی رو دیدم که ... الانم اومدم دیدن شما، از اینجا که برم میرم دیدن خودم💞 من خودمم خیلی دوست دارم با من خیلی راه میاد با من همه جا میاد... خدا رو شکر بخاطر شرایط جوی و تاخیر پرواز دکتر جلسه فردا صبح خیلی زود بیمارستان قائم کنسل شد والا باید میرفتم دکتر ذاکریانم میدیدم😅🤪
میگم موافقین ویزیت انلاین بزارم؟ البته من فکر کردم که بزارم حالا دوست داشتین موافقتتون و مخالفتتون رو اعلام کنین همین قدر معتقد به دموکراسی😂
حسم به مشاوره و ویزیت انلاین اینه خیلی رو هواست ولی بازم کار ادمو گاهی راه می ندازه اصلا اصراری ندارم منو انتخاب کنین برا مشاوره و ویزیت 🤣 و اینکه من فقط خودتونو ویزیت میکنم نگین یه دختر خاله دارم فلان یا ازمایش همسایمون رو ببینن داستان داره ویزیت یکی که خودش نیست... یه وقتی براتون یه خاطره ازش میگم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اون برگه رو پیچیده بودن دور یه چند تا وسیله وقتی اومد خونه دیدمشون، خیلی ورزش های خوبیه اگه روزانه تو آشپزخونه انجام بدین بخش زیادی از خستگی‌خستگیتون کم میشه من دیدمش یاد یه خاطره افتادم تعریف کنم؟