سوالی که در ذهن دانش آموزان باتوجه به فضای مجازی مطرح می شود اینکه الان هم ظلم وستم هست پس این چه فرقی با زمان شاه دارد؟مگر جمهوری اسلامی نیست؟و...که بهتر میدانید برای پاسخ این سوالات نباید انتظار داشت بایک پاسخ واز یک زاویه مخاطب قانع شود پس مرحله ای ودر قالب چند نکته پاسخ این قبیل سوالات را باید داد واز تنوع محتوایی درپاسخ استفاده کرد نمونه پاسخ: 1-جنگ بین حق وباطل در طول تاریخ بوده وهست و مهم این است که برای انقلاب ایران مردم به پاخواستند و در اصل اول آمریکا واسرائیل را از کشور بیرون کردند والبته که رهبران دینی را مردم پذیرفته وتحت امر آنها این حرکت را انجام دادند 2-با آمدن انقلاب اسلامی یک شبه که همه ساختار عوض نمیشه مثلا شما تابلو مغازه سوپر مارکتی را قصابی عوض کنید از فرداش گوشت به فروش میرسه قطعا نه باید جنسها را عوض کنی وزمان میبره و... 3-رهبری فرمودند ما درحال اسلامی شدن هستیم. قطعا اسلامی شدن به ظاهر نیست افکار/احساسات/رفتار وبه طور کلی فرهنگ ارتباط دارد 4-اگر خواستیم موقعیت ایران را بعداز انقلاب ارزیابی کنیم با توجه به دوملاک ارزیابی منطقی است1-باتوجه به موانعی که داشتیم بنی صدر وجریانش/رجوی ومجاهدین خلق وحزب توده و..تا جنگ تحمیلی و2-باتوجه به دشمنانش که تا این اواخر دست از شهادت سردار سلیمانی وفخری زاده نکشیدند 5-طراحان نظام 5مرحله را برای رسیدن به جمهوری اسلامی طراحی کردند 1-انقلاب اسلامی که شد وشهید برایش دادیم2-نظام اسلامی(قانون اساسی) که شد وشهید برایش دادیم شهید بهشتی وباهنر ورجایی و...3-دولت اسلامی که فراز وفرودی داشته ومردم در انتخاب آن نقش داشته اند ودر مواردی احساسی عمل کردند ونتیجه راهم دیدند4-جامعه اسلامی که اگر دولت ومسئولین اسلامی عمل کردند می شود انتظار داشت جامعه اسلامی شود البته این تکالیف و وظایف فردی را کنار نمی زند چون دولت ومسئولین از خود مردم هستند5-تمدن اسلامی که دنیارا با احکام جامع وکامل اسلام تحت پوشش قرار می دهد که این آرمان با ظهور اتفاق می افتد ومادر هر مرحله در تلاش باشیم در مسیر ظهوریم وظایف خودمان را داریم انجام می دهیم با این توضیحات حال درسته که نقاط ضعف ریز ودرشت رابا شعار این چه جمهوری اسلامی هست به مانند دشمنان ومخالفان سربدهیم پس جمهوری اسلامی را برایمان بدمعنا نکنند که همه چیز اسلامی است زمان حضرت امیر هم تخلفات وظلم ها رواج داشته که احکام اسلامی مطرح ومطالبه اجرا می شده مگر استاندار حضرت امیر المومنین رشوه نگرفته بود و... واما نقش ولایت فقیه اینکه با شاه خیلی فرق می کند یه مثال بزنم قرآن میگه دوفرار ودویدن اتفاق افتاد یکی زلیخا دوید ویکی یوسف این دو فرار تفاوت دارند یکی دوید که به گناه برسه ویکی دوید که از گناه فرار کند ففروا الی الله شد پس ولی فقیه (عادل جامع الشرایط آگاه به زمانه ای که اهل فن ازفقها ایشان را معرفی کرده اند نه اینکه نصب کنند چون ولی فقیه منصوبی نیست)با شاه ظالم خون ریز وفراری به امریکا واسرائیل فرق دارد. اگر دستاوردها وچند تا پل را دلیل برخوبی زمان شاه برایمان مطرح کردند دستاوردهای بعداز انقلاب در پل وسد وموشک وهسته ای وهزاران هزار پیشرفت علمی را نگاه کنیم البته ظلم وضعف هست ومهم این است که اولا خودمان این گونه ظلم ها را نکنیم دوما درتلاش برای رفع آن باشیم نه اینکه با حرف بی بی سی و چند تا کلیپ تولید شده بخواهند همه دستاوردهایمان را زیر سوال ببرند ایران را باتوجه به کشورهای منطقه وعدم استقلالی که دارند بسنجیم.بماند برش ونفوذ علمی وفرهنگ اسلام شیعی در جهان که فرصتی می خواهد... ادامه دارد

چقدر حضرت یارم شبیه خورشید است که بر سکوت زمستان سرد تابیده است به روی گونه ی شهرم چه بوسه بارانیست دوباره عطر دلارام عشق باریده است... #سالروز‌قیام‌نوزده‌دی #زهره_قاسمی

🔴اگر می‌خواهید به خودتان ظلم نکنید باید شهید زنده باشید 🔹شهید کاظمی: اگر می‌خواهید به عمر و خدمت و جایگاهتان ظلم نکرده باشید راهی جز اینکه یک شهید زنده در این عصر باشیم نداریم 🔹۱۹ دی‌ماه سالروز شهادت حاج #احمد_کاظمی رفیق شفیق #حاج‌_قاسم #سردار_دلها گرامی باد

نمایه سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار تصویری با جمعی از قشرهای مختلف مردم قم دی 1400.pdf

خاطره‌ای زیبا از زبان مرحوم حجت‌الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی رضوان الله علیه ، آزاده سرافراز در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان می‌گفتیم، اما به گونه‌ای که دشمن نفهمد. روزي جوان هفده ساله ضعیف و نحیفي، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «چیه؟ اذان می‌گویی؟ بیا جلو»! یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: «چیه؟ من اذان گفتم نه او». آن بعثی گفت: «او اذان گفت». برادرمان اصرار کرد که «نه، اشتباه می‌کنی. من اذان گفتم». مأمور بعثی گفت: «خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو». برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد. وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: «بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی. الان دیگر پای من گیر است». به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره 1 و 2) زیر زمین بود. آنقدر گرم بود که گویا آتش می‌بارید. آن مأمور بعثی، گاهی وقت‌ها آب می‌پاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرمتر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) می‌دادند که بیشتر آن خمیر بود. ایشان می‌گفت: «می‌دیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه می‌شوم. نان را فقط مزه مزه می‌كردم که شیره‌اش را بمکم . آن مأمور هم هر از چند ساعتی می‌آمد و برای این‌که بیشتر اذیت کند ، آب می‌آورد ، ولی می‌ریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار می‌کرد» . می‌گفت: «روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک می‌شوم . گفتم : یا فاطمه زهرا ! امروز افتخار می‌كنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنه‌کام به شهادت برسم» . سرم را گذاشتم زمین و گفتم : یا زهرا ! افتخار می‌کنم . این شهادت همراه با تشنه‌کامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرامت،‌ این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن . دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم . تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمی‌خورد و دهانم خشک شده است . در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب می‌آورد و می‌ریخت روی زمین. از پشت پنجره مرا صدا می‌زد که بیا آب آورده‌ام . اعتنایی نکردم . دیدم لحن صدایش فرق می‌کند و دارد گریه می‌کند و می‌گوید : بیا آب آورده‌ام . مرا قسم می‌داد به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آب را از دستش بگیرم . عراقی‌ها هیچ‌ وقت به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) قسم نمی‌خوردند . تا نام مبارک حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) را برد ، طاقت نیاوردم . سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و می‌گوید : «بیا آب را ببر ! این دفعه با دفعات قبل فرق می‌کند». همین‌طور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم . لیوان دوم و سوم را هم آورد . یک مقدار حال آمدم . بلند شدم . او گفت : به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن ! گفتم : تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمی‌کنم . گفت : دیشب، نیمه‌شب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت : چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله (ص) شرمنده کردی ؟ الان حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در عالم خواب زیارت کردم . ایشان فرمودند : به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آورده‌ای را به دست بیاور اگر نه همه شما را نفرین خواهم کرد . «کتاب حماسه‌های ناگفته» (به روايت علی اكبر ابوترابی)، عبد المجيد رحمانيان، انتشارات پيام آزادگان، چاپ اول : ۱۳۸۸،صفحات ۱۲۵-۱۲۷

💠رهبر معظم انقلاب: غیرت دینی همراه با عقلانیت است و شخصیت‌هایی که بیشترین غیرت دینی را دارند در اوج عقلانیت هستند نمونه اش شخصیت امام خمینی و علامه مصباح

🌱سلام و خسته نباشید. کانال ''نسل توحید''برگزار کننده دوره های تخصصی تربیتی و مشاوره ای می باشد. آنچه یک مربی مبلغ باید بداند در این دوره ها یافت می شود. لازم به ذکر است کارگاهها رایگان است. #معرفی کانال🌹

سلسله‌کارگاه‌های 💡 آشنایی با فرایند بلوغ فرزندان 👥 با تدریس خانم دکتر هنرکار (دکتری تغذیه) 🔰 مجموعه آموزش‌های شکوفایی نسل توحیدی با محوریت سلامت خانواده 🔸 فرایند بلوغ چگونه شروع می‌شود؟ 🔸 فرایند بلوغ چگونه بلوغ زودرس و دیر رس 🔸 چگونگی تشخیص و آشنایی با علایم و مراحل بلوغ در دختران و پسران 🔸 عوامل موثر بر رشد قدی در دوران بلوغ 🔸 عوامل موثر بر افزایش هورمون رشد 🗓 کارگاه اول: سه‌شنبه 21 دی 🕐 ساعت 15 👈 برای شرکت در کارگاه کافی است عضو کانال نسل توحیدی باشید. #سلامت_خانواده 🕋 NasleTohidi.ir | @NasleTohidi