eitaa logo
مدارس امین
22.9هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
5.6هزار ویدیو
7.3هزار فایل
✅ کانال آموزشی و محتوایی مدارس امین ✅ کانال اطلاع رسانی مدارس امین https://eitaa.com/amouzeshamin
مشاهده در ایتا
دانلود
از زبان خانم حضرت فاطمه سلام‌الله وقتی که دردهایت آرامشم بهم زد رفتی و بی تو داغت  تقدیر را رقم زد رفتی خوشی پس از تو نامِ مرا قلم زد در شامِ شک و شبهه تابانده‌ای یقین را نوری و نور کردی تاریکیِ زمین را اَبری و آب دادی این خشک سرزمین را از اول قیامت تا آخرین دقایق ماندی و ساختی با  نامردمی منافق ماندی که تا بسازی این چند مرد عاشق کارِ علیست کارَت  کارِ تو کارِ حیدر هشتادوچار غزوه شد کارزارِ حیدر دینِ تو زد جوانه با ذوالفقارِ حیدر با التهاب ماندی با اضطراب رفتی با درد پاشدی و با درد خواب رفتی دیدم میانِ بستر بابا چه آب رفتی ماییم و هیچکس نیست لبخندِ شهر پیداست دیدم که در نگاهت با درد صبر پیداست اما به پیکر تو آثار زهر پیداست گفتم دعا بفرما حکمِ قضا بگردان گفتم بمان و غم را از مرتضی بگردان "هجران بلای ما شد یارب بلا بگردان" تب داشتی و می‌برد این تب توانِ تن را دیدم به روی سینه داری دو جانِ من را خوابانده‌ای حسین و چسبانده‌ای حسن را دیدم که نانجیبی حرف خلافتت گفت آنروز قاتلِ تو هذیان به صحبتت گفت هرچه لیاقتش بود وقت وصیتت گفت گفتی به انتظارت  هستند این جماعت دارند خنجرِ کین در آستین جماعت تا پشتِ در بیایند تا آخرین جماعت با پنجه‌های لرزان دستت نوازشم کرد تا با علی بمانم چشمت سفارشم کرد تا پایِ او بسوزم با اشک خواهشم کرد گفتی به پشت او باش من پیش روش رفتم دشمن به پشت در بود من روبروش رفتم آنقدر زخم خوردم تا که زِ هوش رفتم  آتش به خانه می‌زد آتش زبانه می‌زد آن یک به بازویم زد  این یک به شانه می‌زد او با قلاف شمشیر این تازیانه می‌زد (حسن لطفی ۹۹/۰۷/۲۴) به کانال ملحق شوید: @mamin110
علیه‌السلام 🔹سردار تنها🔹 ای که چون چشمت، ستاره چشم گریانی نداشت باغ چون تو، غنچۀ سر در گریبانی نداشت آسمانِ چشم تو از ابرِ غم لبریز بود غیر اشک و خون دل، این ابر بارانی نداشت سینۀ تو، میزبان داغ و درد و رنج بود «این مصیبت‌خانه کم دیدم که مهمانی نداشت» تو همان سردار تنهایی که در قحطِ وفا غم به غیر از سینۀ تو بیت‌الحزانی نداشت نی، ز تو آموخت پنهان کردن غم را به دل گر نمی‌آموخت از تو، نی نیستانی نداشت صبر تو شد چلچراغ نهضت سرخ حسین هیچ‌کس مانند تو عمر درخشانی نداشت بعد چندین سال رنج و خوردن خونِ جگر زهر پایان داد بر آن غم که پایانی نداشت تیرهای کینه وقتی بر تن پاکت نشست چون حسینت هیچ‌کس حال پریشانی نداشت روی بال قدسیان تا گلشن فردوس رفت عاقبت سامان گرفت آن دل که پایانی نداشت لاله‌ها همچون «وفایی» گریه کردند از غمت غنچه‌ای در باغِ هستی لعل خندانی نداشت به کانال ملحق شوید: @mamin110
🔸️شعر ۲۸ماه صَفَر شهادت امام حسن علیه‌السلام 🌹🏴🕌🏴🌹 🌸امامِ مجتبیٰ حسن 🌱به بیست و هشتِ صَفَر 🌸شد آسمانی حضرت و 🌱عازم بشد بر سفر 🌸 میهمانِ مصطفیٰ شد 🌱 به نزدِ مرتضیٰ شد 🌸پر نورتر بهشت از 🌱انوارِ مجتبیٰ شد 🌸ما شیعیان برمجتبیٰ 🌱بر مادرش بنازیم 🌸مهدی بیا تا در بقیع 🌱صحن‌ و حرم بسازیم 🌸🌼🍃🌼🌸 شاعر : سلمان آتشی 🌹🏴🕌🏴🌹 به کانال ملحق شوید: @mamin110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از بانک تولیدات مجازی
6️⃣3️⃣5️⃣ قصه شب 💠 «غذای یهودی» 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 موضوع قصه: آشنایی کودک با ماجرای بیماری و شهادت حضرت رسول 🔶 سامیه، چادرش رو مرتب کرد؛ نزدیک‌تر اومد و گفت: آره! منم بعد از هر نمازم برای شفای پیامبر دعا می‌کنم؛ ولی این رو می‌دونم که اگه حضرت محمد از دنیا برن، حضرت علی هستن، خود پیامبر گفتن امام علی، امیرالمؤمنین و جانشینشون هستن؛ اما حنانه بیا جلوتر تا ماجرای مریضی سخت رسول خدا رو بهت بگم؛ این ماجرا رو مامانم از عایشه، زن حضرت محمد شنیده. ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://btid.org/fa/news/251806 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید. 📎 📎 📎 🔰 به کانال بانک تولیدات ملحق شوید: @banketolidat