سلام به همه وقتتون بخیر؛ به مناسبت این ایامی که حال و هوای تربیت و معلمی داره، تصمیم گرفتیم از تجربه عزیزانی که فعالین این عرصه هستند بیشتر یاد بگیریم. بعضی از مدل ها میتونه برای ما خلاقیت زا باشه و ایده های جالبی رو به ذهن مون بیاره! 📌حتماً اگر شما هم چنین مدل های خلاقانه‌ای از مدل های تربیتی و.. دارید حتما برامون بفرستید.👇 @Na_Pasokhgoo

🏠 معماری مدرسه و تاثیر آن بر تربیت دانش‌آموزان: معماری مدرسه فقط آجر و سیمان نیست، بلکه می‌تواند به طور مستقیم بر روحیه دانش آموزان، خلاقیت و نحوه یادگیری آن‌ها تاثیر بگذارد. یکی از نمونه‌های جالب، مدرسه «سیدبار جدگال» است که در حوالی چابهار واقع شده؛ این مدرسه با معماری دایره‌ای شکل خود، فضایی متفاوت و خلاقانه را برای دانش‌آموزان فراهم کرده است. 🔺در این مدرسه، کلاس‌ها به جای اینکه در ردیف‌های منظم قرار گرفته باشند، در کنار هم و در فضایی دایره مانند به دور یک فضای باز مرکزی چیده شده‌اند. این چیدمان که تداعی کنندۀ «جمع شدن شاگردان به دور استاد» است، نماد یادگیری بدون سلسله مراتب است و به دانش‌آموزان القا می‌کند که همگی باهم برابر هستند و می‌توانند از تجربیات و ایده‌های یکدیگر بیاموزند. جالب است که طراح این مدرسه، از دانش آموزان این منطقه خواسته بود تا مدرسه مطلوب شان را روی کاغذ نقاشی کنند!🧑🏻‍🎨 طرح نهایی معماری منحصر به فرد این مدرسه از همین نقاشی ها الهام گرفته شده. علاوه بر این، استفاده از نور طبیعی، رنگ‌های شاد و فضاهای باز در این مدرسه، محیطی صمیمی و پر نشاط را برای دانش‌آموزان ایجاد کرده است که به افزایش انگیزه و تمرکز آنها کمک می‌کند. #معماری_مدرسه #تربیت_دانش_آموز #مدرسه_سید_بار_جدگال #یادگیری_بدون_سلسله_مراتب #خلاقیت #انگیزه #تمرکز شما چه فکر می‌کنید؟ آیا معماری مدرسه می‌تواند بر یادگیری دانش‌آموزان تاثیر بگذارد؟ 📝فاطمه پیرمردی https://eitaa.com/joinchat/995557609Cbefd88e171

‌ چنین تصاویری و مجسمه های مشابهش را کمابیش دیده اید. این تصاویر سوغاتی های دنیای مسیحیت رومی اند که در کلیساها و نقش و نگارهای سرزمین های غرب به وفور دیده می شوند. 🔸مادر مقدسی به نام مریم که نوزاد پاک و معصومش به نام عیسی را در آغوش گرفته؛ در غالب این تصاویر مریم یا به تنهایی در قاب تصویر روایت شده یا در حال به آغوش کشیدن عیسی؛ اما تصاویری که ایشان را حالات دیگر به تصویر بکشند، کمتر دیده شده! تو گویی حضرت مریم فقط واسطه به دنیا آوردن عیسی بوده و بس!🤔 حتی در کتاب انجیل مسیحیان،هیچ ردی از اثرگذاری یا کنشگری های دینی و اجتماعی در جامعه،از مریم مقدس دیده نمی شود‼️ انگار مریم چند سالی بعد از به دنیا آوردن عیسی غیب می شود😒 و دوباره سر و کله اش در پای صلیب فرزندش پیدا می شود که در حال گریه و زاری است. 🔰آیا این زن بزرگ که قرآن کریم او را به عنوان الگوی تمام مومنین تاریخ معرفی می کند هیچ اثر تمدنی و مؤمنانه ای برای جامعه خودش نداشته؟ این در حالی است که تمام انبیاء بزرگ همیشه یک زن تمدن ساز و اثر گذار را در کنار خودشان داشته اند: -نوح، همسرش عموره بنت زمران کنارش بود؛ -ابراهیم، ساره و هاجری داشت؛ -موسی شخصیتی مانند آسیه کنارش بود که وظیفه شبکه سازی مومنین در کاخ فرعون و نجات جان پیامبر را برعهده داشت؛ -و رسول الله بانویی مانند خدیجه راهگشای مسیر تبلیغی اش بود. 📌به نظرتان آیا مریم انجیل و مریم قرآن که الگوی تمام مومنین تاریخ است،دو شخصیت متفاوت نیستند⁉️ 📌چگونه می توان رد مریم اصیل را در تاریخ پیدا کرد⁉️ #روزمره_های_روایت_انسانی #ادیان https://eitaa.com/joinchat/995557609Cbefd88e171

‌ اونهایی که فصل سوم و چهارم روایت انسان رو گوش داده باشند، صحبت‌های این فعال یهودی ضد صهیونیسم براشون خیلی معنا داره...👇 📍صهیونیسم همان گوساله طلایی و بت دروغین قوم موسی است که او را به خشم آورد... «من به موسی و خشم وی، هنگامی که از کوه (طور) پایین آمد و بنی اسرائیل را در حال پرستش گوساله طلایی دید، فکر می‌کنم.» https://eitaa.com/joinchat/995557609Cbefd88e171

فرق است بین اینکه برای امامت فاتحه بخوانی و خیال کنی که او وفات کرده؛ با اینکه او را حیّ و حاضر بدانی و وقتی که او را خطاب می کنی و بهش سلام می دهی، یقین داشته باشی که صدایت را می‌شنود و جوابت را تمام و کمال می دهد! 🔺وَ أَعْلَمُ أَنَّ رَسُولَكَ وَ خُلَفَاءَكَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ، أَحْيَاءٌ عِنْدَكَ يُرْزَقُونَ، يَرَوْنَ مَقَامِي، وَ يَسْمَعُونَ كَلامِي، وَ يَرُدُّونَ سَلامِي، وَ أَنَّكَ حَجَبْتَ عَنْ سَمْعِي كَلامَهُمْ و می‌دانم که رسولت و جانشینانت (درود بر آنان باد) همواره زنده‌اند و نزد تو روزی داده می‌شوند، محل ایستادنم را می‌بینند و سخنم را می‌شنوند و به سلامم پاسخ می‌دهند، ولی تو گوشم را از شنیدن کلامشان در پرده قرار داده‌ای... انصافا بعضی ها خیلی نکته سنج و ظریف بین هستند؛ اصلا جنس توسلات و استغاثه هایشان با بقیه کاملا فرق دارد! معلوم است که واقعا امام زمانه شان را حیّ و حاضر می دانند🥲 ⏰قرار استغاثه: هرشب بین ساعت ۲۱ تا ۲۲ در ادامه داستان جالبی رو که از کتاب شریف العبقری الحسان دیدم براتون می‌نویسم:

شیخ علی اکبر نهاوندی در کتاب العبقري الحسان از قول محدث نوری، داستان توسلی را از میرزا ابراهیم شیرازی حائری نقل می‌کند.👇 چنان که استادنا المحدّث النوری—زاد اللّه فی انوار تربته—در کتاب دار السلام فرموده: عالم فاضل، مجمع فضایل، مقدّم بر اقران و اماثل، آقای آقا میرزا ابراهیم شیرازی حایری—اصلح اللّه امامه و انجح مرامه—مرا حدیث کرد و فرمود: اوقاتی که در بلد شیراز بودم، مرا حاجت‌های چندی روی داد که بسیار مهم بودند و به واسطه انجام آن‌ها فکرم در حیرت و سینه‌ام تنگ شده بود. یکی از آنها توفیق زیارت کربلای معلّا و حضرت سیّد الشهدا بود و در انجام آنها چاره‌ای جز توسّل به ساحت بحار کرم امام حاضر که سلام خداوندی بر او باد که مستولی بر سرایر است ندیدم! پس حاجات خود را در عریضه حاجاتی (نامه) که مرویه از سادات ولات و ائمّه هدات است، درج نموده، نزدیک غروب از بلد شیراز بیرون آمدم، درحالی که مختفی و تنها بودم و نزدیک حوضچه آبی آمدم که آب زیادی در آن بود. از نوّاب اربعه معروفه، جناب حسین بن روح را صدا زده و آن چه را در روایات از ندا و سلام کردن وارد شده، عرض کردم و رقعه را به او تسلیم نمودم و او را در رساندن رقعه به امام واسطه قرار دادم. سپس عریضه را در آب استخر انداخته، هنگام غروب از دروازه دیگر وارد بلد شدم و غیر از خدای تعالی احدی بر این کار وقوف پیدا نکرد و احدی را بر این فعل اطّلاع ندادم. 🔸صبح که شد به محضر استادی که نزد او درس می خواندم رفتم، درحالی که تمام همدرس ها هم حاضر بودند. ناگاه دیدم سیّد جلیلی که به لباس خدّام حضرت ابی عبد اللّه الحسین علیه السّلام بود، در مجلس وارد شده، نزدیک شیخ استاد نشست. من و اهل مجلس تا آن وقت او را ندیده و نشناخته بودیم و بعد از آن مجلس هم، او را در شیراز ندیدیم. آن سیّد به جانب من متوجّه شده، مرا به اسم یاد نموده، فرمود: یا میرزا ابراهیم! بدان رقعه تو خدمت حضرت صاحب الزمان واصل شده و به آن بزرگوار تسلیم شد. من از این قول ایشان مبهوت شدم ولی دیگران بر معنی کلام سیّد واقف نشدند؛ پس کشف این معنی را سؤال نمودند. او فرمود: من شب گذشته در خواب دیدم جماعت بسیاری در اطراف جناب سلمان فارسی جمع شده‌اند و رقعه‌های بسیاری نزد آن جناب هست و جنابش مشغول نظر نمودن به آن هاست. چون او مرا دید، به من فرمود: نزد آمیرزا ابراهیم برو... به او بگو این رقعه او که در دست من است—و دست خود را بلند نمود—به حضرت حجّه—عجّل اللّه فرجه الشریف—واصل شد. 🥲دیدم آن رقعه را مهر کرد و من در عالم رؤیا چنین دانستم که آن سرور رقعه هر کس را قبول می‌نماید، آن را مهر می‌کند و حاجت کسی را که قبول نمی‌نماید، اصل رقعه‌اش را ردّ می‌کند. ✅سپس حاضرین از صادق بودن خواب آن سیّد از من پرسیدند. قضیّه را برایشان بیان کرده، قسم یاد نمودم که احدی بر این کار مطّلع نبود. حاضرین مرا به قضای حوایجم بشارت دادند و چنان شد. طولی نکشید که به زیارت کربلا موفّق شدم؛ چنان که الآن این جا هستم و سایر حوایجم هم بحمد اللّه برآورده شد، انتهی.