eitaa logo
#من_منتظرم!
1هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
2.7هزار ویدیو
458 فایل
السَّلامُ‌ عَلَیکَ یٰا‌ أبٰاصالِح‌َ الْمَهْدی برای مهدی «عج» خودت را بساز و مهیا کن، ظهور بسیار نزدیک است.⛅🌻 ادامه فعالیت کانال در مُنیل ان شاءالله برای دریافت لینک منیل به شخصی پیام بدید🌱 @Momtahane110
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5796627749766432822.mp3
7.99M
❀ 🎧 با امـام زمانت یه قـرار عـاشقانه بذار و هــر روز، بعـد نماز صبح بخون...♥️ ❀[ @man_montazeram ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
#من_منتظرم!
https://alkafeel.net/zyara/?lang=pr
ثبت نام زیارت نیابتی
🏴 🏴 وارث خون خدا و پسر خون خدا به خدا خون خدا منتظر توست بیا صبح هم منتظر صبح ظهور تو بوَد روز ما و شب ما منتظر توست بیا بر سر گنبد زرین حسین بن علی پرچم کرب و بلا منتظر تو است بیا 🥀 @man_montazeram
(عليه ‌السلام)فرمود: ▪️محرّم ماهی است كه مردم زمان جاهليّت جنگ را در آن حرام می‌دانستند ، ولی  در آن ماه خون ما را حلال شمردند ، حرمت ما را پايمال ،و فرزندان و زنان ما را اسير كردند ! 📚بحار الأنوار ، ج۴۴ ، ص۲۸۳ @man_montazeram
˹🏴🏴🏴🏴🥀˼ - - ‌مَـن‌شُدم‌عـٰاشقِ‌تویـٰاتوشُدۍعـٰاشقِ‌مَـن؛ لُطفِ‌اربـٰاب‌بِہ‌نوڪرچِہ‌زیـٰاداست‌،زیـٰاد...! - @man_montazeram
🏴🥀💫 _ یه آرزو داشت که همیشه به زبون مےآورد.🌿 . مےگفت"میخام روز عاشورای امام حسین ع عاشورایے بشم"♥ . روز عاشورا،داشت جعبه های مهمات رو جا به جا مےکرد،که صدای انفجار بلند شد!🥺 وقتی گرد و غبار خوابید، دیدم سرش از بدنش جدا شده؛ سر جدا،پیکر جدا...🥀 . @man_montazeram
♥️ |•حوالی ساعت ۱۰•|  حمله از یمین و یسار... دو غلام ابن زیاد اولین کسانی بودند که برای نبرد تن به تن از سپاه کوفه اعلام آمادگی کردند که هر دوی آنها به دست عبدالله بن عمیر کشته شدند. گفته شده که بعد از این نبرد تن به تن سپاه دشمن از یمین و یسار و به شکل سراسری به لشکر اباعبدالله حمله برد. از جناح راست حبیب بن مظاهر مقابلشان ایستادگی و هجوم آنها را دفع کرد. از طرفی شمر که از جناح چپ به سپاه امام حمله برده بود با دفاع افرادی همچون زهیر رو به رو شد و دستش جراحت برداشت به اندازه ای که آنها در نهایت مجبور به عقب نشینی شدند.اما بعد از این عقب نشینی عمربن سعد دوباره دستور تیرباران سپاه را داد که منجر به شهادت چند تن دیگر از اصحاب امام شد. ╔═.🍂.════🖤══╗ @man_montazeram ╚═🖤═════.🍂.═╝
♥️ |•حوالی ساعت ۱۱•|  تا زنده‌ایم کسی از بنی‌هاشم به میدان نخواهد رفت... بعد از تیرباران سپاه دشمن امام حسین علیه السلام از یارانش خواست تا تن به تن به میدان نبرد بروند. آن روز اصحاب وفادار امام حسین علیه السلام به یکدیگر قول داده بودند تا وقتی هرکدامشان جان در بدن دارند اجازه ندهند که هیچ یک از مردان بنی هاشم وارد کارزار شوند. می‌گویند مسلم بن عوسجه جزو اولین کسانی بود که در جنگ به شهادت رسید. وقتی حبیب بن مظاهر بر بالینش حاضر شد گفت اگر شهادتم نزدیک نبود، دوست داشتم آنچه برایت مهم است به من وصیت کنی می‌گویند مسلم در آن لحظه با دست اشاره‌ای‌ به سیدالشهدا کرد و فرمود:«وصیت من این مرد است» ╔═.🍂.════🖤══╗ @man_montazeram ╚═🖤═════.🍂.═╝
♥️ |•حوالی ساعت ۱۳•| جوانان بنی‌هاشم بیاید علی را بر در خیمه رسانید... وقتی همه یاران امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند. نوبت به بنی هاشم رسید. اولین کسانی که وارد میدان رزم شدند حضرت علی اکبر و عبدالله بن مسلم علیهم السلام بودند. امام حسین (علیه السلام) پس از شهادت پسرش بر بالین او حاضر شد و گروهی که او را کشته بودند نفرین کرد: « پس از تو ای پسرم! اف بر این دنیا باد.» سپس از جوانان بنی هاشم خواست که پیکر علی اکبر را به کنار خیمه‌ها ببرند. ╔═.🍂.════🖤══╗ @man_montazeram ╚═🖤═════.🍂.═╝
📿 🍃حتـے اگر به اعتقادے ندارید براے امور دنیویتان زیارت عاشـــــورا بخــوانید..! !!! ╔═.🍂.════🖤══╗ @man_montazeram ╚═🖤═════.🍂.═╝
🌱 +همین حوالی اند ؛ شمر هایی ؛ که ستم می کنند ... حسین هایی ؛ که قربانی می شوند ... و مختارهایی ؛ که دیر می رسند...! ╔═.🍂.════🖤══╗ @man_montazeram ╚═🖤═════.🍂.═╝
#من_منتظرم!
#ساعت‌به‌ساعت‌عاشورا‌چگونه‌گذشت ♥️ |•حوالی ساعت ۱۳•| جوانان بنی‌هاشم بیاید علی
♥️ |•حوالی ساعت ۱۴•|  ای اهل حرم میر و علمدار نیامد... همه رفتند عاقبت سیدالشهدا و حضرت عباس علیه السلام تنها  شدند.عطش و تشنگی بر کاروان امام و اهل حرم غلبه کرده بود. در روایت های تاریخی این طور نقل شده که قمر بنی هاشم اذن میدان گرفت ولی اباعبدالله از او خواست تا از شط برای اهل کاروان آب بیاورد. قمر بنی هاشم علیه السلام وقتی به سمت  فرات رفت  توانست از بین نگهبانان شریعه خود را به آب برساند ولی در راه برگشت  در نخلستان دشمن به او حمله ور شد. سپاه یزید که جرات نزدیک شدن به حضرت عباس علیه السلام را نداشتند در میان نخلستان او را  تیرباران و دو دستش را قطع کردند و بعد از آن با ضربت عمود آهنی به سر علمدار کربلا او را به شهادت رساندند.نوشته اند وقتی سیدالشهدا بالای سر بردار رسید فرمود: اکنون کمرم شکست و چاره‌ام اندک شد.
🏴گزارش ساعت به ساعت روز بر اساس مقاتل (عاشورای ۲۱ مهرماه ۵۹ شمسی) 🕒 حدود ساعت ۱۵ 🏴شهادت حضرت علی اصغر(ع) 🏴شهادت حضرت عبدالله(ع) 🌹امام(ع) به طرف خیمه‌ها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنه‌اش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره اش علی اصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد. 🌹امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان می‌شد. بعضی تیر می‌انداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب می‌کردند. شمر و ده نفر به مقابله امام(ع) آمدند. بعد از شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد. 🌹در مقاتل نوشته اند زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود اما کسی جرات نمی‌کرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن (ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
♥️ |•حوالی ساعت‌ ۱۵ الی ۱۶ •| او می‌برید و من می‌بریدم  او از حسین سر من از حسین دل می‌گویند  سیدالشهدا از شدت زخم‌های فراوان  از اسب به زمین افتاد و در این لحظه حضرت زینب سلام الله علیها  به بیرون خیمه‌ها آمد و با ناله ای جانسوز گفت: «کاش آسمان بر زمین فرو می‌افتاد.» پس از آن رو به عمر بن سعد کرد و فرمود:« ای عمر بن سعد! اباعبداللَّه علیه‌السلام را شهید می‌کنند و تو نظاره می‌کنی!؟ وای بر شما! آیا در میان شما مسلمان نیست؟»سکوت مرگباری همه را فرا گرفته بود و کسی پاسخی نداد. وقتی حالت ضعف بر امام حسین علیه‌السلام غالب شد، هر کس با هر وسیله‌ای که در اختیار داشت به  سید الشهدا ضربه می‌زد، ولی هر کس به قصد کشتن نزدیک آن بزرگوار می‌شد، لرزه بر اندامش می‌افتاد و به عقب بر می‌گشت. حمید بن مسلم می‌گوید: پیش از آن که حسین کشته شود شنیدم که می‌گفت «به خدا پس از من کسی را نخواهید کشت که خدا از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم بگیرد.» در همین لحظات بود که شمر فریاد زد:« وای بر شما منتظر چه هستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، او را بکشید!»می گویند در این حال سنان بن انس حمله‌ای کرد و نیزه‌اش را در قلب امام حسین(علیه السلام) فرو برد .وقتی  شمر بن ذی الجوشن  روی سینه مبارک امام علیه‌السلام نشست و محاسن آن حضرت را به دست گرفت وقتی می‌خواست امام را به قتل برساند، آن حضرت لبخندی زد و فرمود: آیا مرا می‌کشی در حالی که می‌دانی من کیستم؟شمر گفت: آری، تو را خوب می‌شناسم، مادرت فاطمه زهرا و پدرت علی مرتضی و جدت محمد مصطفی است، تو را می‌کشم و باکی ندارم! پس با دوازده ضربه سر مبارک امام علیه‌السلام را از بدن جدا ساخت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 حال‎وهوای کربلای معلی در ظهر عاشورای حسینی💔💔 @man_montazeram
+میشه برای آرامش قلب یه عزیز یدونه حمد بخونید؟....
+وَایݩَڪ‌آغاز‌مُصِیـبٺ‌هاے‌اسیـرۍ💔
♡﷽♡ ♥️ ✍بہ قلمِ 🍃 کتایون_پیام میدم در ارتباطیم حرف میزنیم اون از دلتنگیش میگه بعضی وقتا هم از دخترش منم که مجبورم از کارم بگم چیز دیگه ای برای گفتن ندارم البته از شماها هم گفتم بهش! پرسیدم: از شوهرش چیزی نمیگه؟ _خیلی نه چون اگه بگه حتما تهش به دعوا ختم میشه! _ اسطوره اخلاقیا باید مجسمه ات رو بسازن تو‌ هر دادگاه خانواده یکیش رو بذارن! ببینم میتونی یه طلاق به نام خود ثبت کنی؟ _نترس اونقدر دوسش داره که نگو! شاید منو بخاطر اون ول کنه ولی اونو بخاطر من ول نمیکنه! _حسودی ممنوع مامانتم سر دوراهی نذار و گرنه با من طرفی _تو چرا طرف همه هستی جز من؟ _من طرف حقم انتظار داشتی ۲۵ سال تارک دنیا بشه؟ _نه ولی تو درکی از سختی این شرایط نداری _شاید ولی عقل که دارم جواب سوالمو بده _جوابی ندارم یه حس قلبیه ازش خوشم نمیاد _پشت احساسات اگر عقل قرار نگرفت خطرناک میشه بعدم تو میتونی دوستش نداشته باشی ولی حداقل به مادرت بروز نده چرا آزارش میدی و سر دو راهی می گذاری؟ این کارت... صدای اذان بلند شد قید مواخذه کتایون رو زدم و از جا بلند شدم: ژانت جان تا من برگردم با لبخند سرتکون داد: خیالت راحت یه کنسرو گرم میکنم! _خدا خیرت بده! ... بعد از شام خیلی زود دوباره به بحث برگشتیم اینبار اول کتایون شروع کرد: _جزء هفتم سوره انعام آیه ۱ میگه خداوند ظلمت ها و نور را پدید آورد همه میدونن که تاریکی نبود نوره و موجودیت نداره ضمنا چرا تاریکی رو جمع می بنده ولی نور رو نه؟ _ درسته ظلمت معمولا همون نبود نوره ولی چیزهایی مثل سیاه چاله های فضایی هم وجود دارن که صرفاً خلا نیستن موجودیت دارن بلعنده نورن ضمناً این آیه بیشتر ایهامه، اشاره به اشخاص داره ظلمات افرادی هستند که با قرار گرفتن مقابل چشمه نور تولید سایه می‌کنن و پدیدآورنده تاریکی در دنیا هستند و نور هم که نور خداست که به هستی تابیده و فقط یکیه مکث من که طولانی شد کتایون ادامه داد: _ آیه ۵۰ صراحتا میگه پیامبر علم غیب نداره پس چرا شما براش قائل هستید؟ _ربطی نداره خدا به پیغمبر میفرماید برای تبلیغ دین که میری از همون اول بگو من برای خودم نیومدم من می خوام وصلتون کنم به کس دیگه من نمیگم خزائن غیب دست منه یعنی من نمیگم من خودم منبع علم و آگاهی هستم خب معلومه که سرچشمه و مخزن علم پیامبر نیست خداست! پیامبر اولین دریافت کننده علم خداست پیامبر و امامان مثل دریاهایی هستن که پر از آب هستن ولی نمیشه گفت هرچی آب توی جهان هستی وجود داره توی این دریاهاست با وجود بزرگی دائم در حال کسب فیض و ترفیع درجه هستند مثل دریایی که هر لحظه جریان جدیدی بهش وارد میشه اما وقتی میگیم علم کامل منظور اون مقدار علمیه که برای انسان کافی و کامله و برای هدایت ما کافیه علم غیب یعنی این ما مثل برکه های اطراف دریاییم با یه مد پر میشیم آب دریا برای ما کافیه تعبیر دوم این آیه هم اینه که پیغمبر از همون ابتدا به امت میگه من نمیتونم یعنی اجازه ندارم خیلی از غیب براتون خبر بیارم تا اسم پیامبری اومد فکرتون دنبال این امور نره قراره کارهای مهمتری انجام بدیم یعنی اصل و اساس دین رو بر معجزه و پدیده های غیبی نگذارید بنای کار ما زندگی توی همین دنیاست با همین قواعد و چارچوب ها آیه ۵۲ می فرماید تو که پیغمبری و یه جایگاه خاصی داری همه دوست دارن ببیننت و کنار تو قرار بگیرن نباید فرقی بین مومنان برای معاشرت با تو باشه به دلیل تفاوت سطح اجتماعی و مالی مومنان همه برادرند و به لحاظ ارزش انسانی در یک طبقه واقعاً نادرن این دستورات! اونم درچه زمانی و چه مکانی! یه سری چیزا توی قرآن گفته شده که شاید در نگاه انسانی اونقدر مهم و جالب نباشه ولی برای خدا خیلی اهمیت داشته مثلا آیه ۹۹ میفرماید به طرز رسیدن میوه دقت کنید در اون نشانه هست برای افراد با ایمان حالا مگه رسیدن میوه چطوریه که آیت خداست! گیاه شناس ها بهتر این آیه رو درک می کنن که چقدر این فرایند عجیب و جالبه مثل همه فرآیندهای خلقت به شدت هوشمند و متحیر کننده آیه ۱۰۸ صراحتا میگه به هیچ قومی و مقدساتش نباید توهین بشه اوج ترقی رو توی این اثر میشه دید! برای بشر جز خیر و تعالی نمیخواد... جزء هشتم آیه ۱۳۷ به قربانی کردن انسان خصوصاً کودک اشاره میکنه آیه ۱۳۹ مذمت احکام مردسالارانه مشرکین که هر چیز خوبی برای مردها بود و هر چیز بدی برای همه و خدا میگه به زودی کیفر این افتراها مثل اعتقاد به نحوست زن و احکام دروغ شون رو میدم خدا داعیه دار احقاق هر حقیه در همه زمینه ها ۱۵۹ خیلی مهمه خداوند به پیامبر میفرمایند کسانی که در دینشون اشتقاق به وجود می‌آرن نسبتی با تو ندارن و تو هم هیچ نسبتی باهاشون نداری! اگه منظور یهود و مسیحیت باشه که معلومه نسبتی نداره پیامبر باهاشون قاعدتا منظورش مسلمانهان پس وحدت در امت عامل خیلی مهمیه... سوره اعراف آیه ۳۳ خیلی زیباست؛
میفرماید خدا فقط کار زشت و گناه و ستم به ناحق و شرک رو حرام کرده دنبال آزار و اذیت مردم با وضع محدودیت نیست دنبال آدم سازیه دنبال پرورش و تربیته از این زیباتر نمی شد دین رو تعریف کرد... آیه ۵۹ اعراف درباره قوم نوح یکم بگم؛ قومی که نوح در بین اونها اعلام پیامبری میکنه به شدت حس گرا هستن میگن ما چرا خدایی که تو میگی رو نمیبینیم اساسا ایرادی که بلافاصله همه اقوام به پیامبرا وارد میکنن همینه میگن تو انتظار داری ما خداهای خودمون رو که می بینیمشون رها کنیم و به خدایی که نمیبینیم ایمان بیاریم؟ این موید همون بحث اوله که گفتم اگر پیامبرا با فرض تو دنبال پول و قدرت بودن حتما با این واکنش میفهمیدن خیلی آینده درخشانی در انتظار طرحشون نیست و تغییر رویه میدادن حالا حضرت نوح سالیان طولانی بین اینها به تبلیغ و موعظه و استدلال میپردازه اما جز تعداد اندکی ایمان نمی آرن میدونی چرا؟ چون سیستم تمدنی جامعه مثل ماشین آدم سازی عمل میکنه و مردم رو تربیت میکنه و سیستم تمدنی اون جامعه مثل همین جامعه ی فعلی ما مردم رو مادی گرا، بی تفاوت و رفاه طلب بار می آورد اونقدری که حتی همسر و فرزند نوح هم از این قاعده مستثنی نیستن چون در این تمدن و با این چارچوب زندگی و رشد کردن در پایان این ماموریت طولانی که خیلی صبر و تحمل به همراه داشت، حضرت نوح وقتی از خدا برای قومش طلب عذاب میکنه یک جمله داره به نقل قرآن، میگه، اینا دیگه حتی بچه ای توشون به دنیا نمیاد مگر کافر و فاجر! مگه کودک ها گناه میکنن؟ در نگاه اسلام بچه ها وقتی متولد میشن پاک و بی گناه هستن و تا زمانی که به سن تکلیف نرسن گناهی کسب نمیکنن ژانت فوری گفت: سن تکلیف چیه؟ _سنی که بچه ها از اون سن به بعد ملزم به انجام واجبات و ترک محرمات میشن و قبلش تکلیفی ندارن. این سن دقیق محاسبه شده و دقیقا تکلیف رو زمانی به عهده انسان میگذاره که عقلش برای درک مفهوم قانون آماده شده باشه نه از بدوتولد! حالا وقتی بچه ها بیگناه هستن چرا نوح این حرف رو میزنه؟ منظورش واضحه میخواد بگه سیستم تربیتی این جامعه کافر و فاسق تربیت میکنه نمونه ش پسر خودم! و دیگه امکان هدایت ندارن میخواد بگه در کفر تا جایی پیش رفتن و نفی خدا تا حدی با گوشت و خون شون ممزوجه که فقط باید یه آبی بیاد اینا رو از روی زمین خدا بشوره ببره! وگرنه دیگه هیچ گاه روی زمین تفکر توحیدی شکل نخواهد گرفت یعنی آدمها تا جایی پیش میرن که زمین به پاکسازی نیاز پیدا میکنه! در ظلم و جنایت و کفر سازمان یافته! گفتم که چه کارایی میکردن یکیش قربانی کردن انسان به عنوان یه سنت حسنه و عبادت! حالا نکته جالب ماجرا میدونی چیه؟ جایی که حضرت نوح در اون اعلام نبوت میکنه اونقدر کم آبه که در دعوت خودش به مردم میگه اگر ایمان بیارید از خدا میخوام براتون بارون نازل کنه! یعنی اینا به حدی حسرت بارون داشتن که براشون معجزه بوده و حالا وعده ی عذاب اینه که اینجا قراره اونقدری بارون بیاد که سیل راه بیفته کل شهر بره زیر آب!! و خدا به نوح دستور میده مقابل چشم مردم شروع کن کشتی بساز! تو بیابون! اونم نه یه قایق معمولی بزرگترین کشتی ای که تا اون زمان بشر به خودش دیده بود خب برای قوم خیلی خنده دار بود دیگه دلیل هم پیدا کرده بودن به هم میگفتن دیدید میگفتیم این طرف دیوونه است! کتایون_خب چرا باید چیزی رو بگه که انقدر عجیب باشه؟ _برای اینکه باور نکنن! قریب به هزار ساله نوح با استدلال و دلیل و منطق باهاشون حرف زده و توی گوششون نرفته و ایمان نیاوردن حالا که خودشون رو در شرایط نزول عذاب قرار دادن دیگه خدا با رافتش با این قوم برخورد نمیکنه با مکرش برخورد میکنه طبیعتا در نزدیکی نزول عذاب غربال بسیار سختتر خواهد شد اونقدر غربال صورت میگیره که فقط شایسته ها از نعمت سوار شدن بر این کشتی و نجات از عذاب بهره مند بشن این همون آزمونیه که این قوم باید پاس کنن... کسی که با عقلش ایمان نیاورده قطعا با چشمش هم ایمان نخواهد آورد و کسی که با عقلش منطق چیزی رو پذیرفته باشه میفهمه نزول باران در سرزمین کم آب بعید هست ولی غیر ممکن نه برای خدا که کاری نشد نداره... خلاصه نوح مشغول ساخت کشتی میشه مسخره میکنن، کاری نداره کار خودشو میکنه... اینکه میگم پیامبری کار سختیه و در توان هر کسی نیست و حتما باید طرف آدم خاصی باشه یعنی همین گاهی خدا دستور به انجام کارهای عجیبی میده که شاید به نظر بقیه دیوونگی بیاد و مسخره ت کنن چون خدا برای اینکه قدرتش رو در مقابل قدرت پوشالی شیاطین و قدرت طلبهای زمینی نشون بده همیشه "اصرار داره از اونجایی که انتظار نمیره و سختتره یا نقطه ی اتکای طرف مقابله معجزه یا عذاب رو نازل کنه" تو هم جای خدا باشی با اون عظمت موجود دست ساز خودت مقابلت ادعای خدایی کنه قطعا با قدرت جوابش رو میدی باید برتریش رو ثابت کنه که معلوم شه خدای واقعی کیه چون خیلیا ادعای خدایی دارن رو زمین!
حالا وقتی ساخت کشتی کامل شد خداوند دستور میده از هر حیوانی روی زمین یک جفت با خودت به کشتی ببر؟ مگه شدنیه با این تنوع گونه ها؟ اصلا اهلی و وحشی رو مگه میشه یه جا نگه داشت دو تا وحشی رو هم با هم نمیشه یه جا نگه داشت! نه از هر جفت مهمی مثل بز و گوسفند و گاو و میش و اینا یه جفت با خودت ببر این بیشتر از اینکه حکمی برای نجات جانوران از انقراض باشه حکمی برای رفع نیاز غذایی قوم نوح و البته کنایه ای به اون جانوران دوپائیه که قراره غرق شن یعنی قوم نوح! که یعنی در وقت نزول عذاب حیوانات لیاقت ورود به حصن امن الهی و نجات از عذاب رو دارن ولی بعضی انسان ها نه جای این حیوون تو این کشتی هست ولی جای تو نه! لبخند کجی گوشه لبش نشست: _با این ادعا یعنی هر چه گونه جانوری الان روی کره زمین داریم بعد از طوفان نوح به وجود اومده آره؟! _برای چی؟! احتمالا طوفان نوح منطقه ای بوده نه جهانی شواهد جئوگرافی هم وقوع سیل ها و طوفان ها رو در هزاره های اول حیات روی کره زمین تایید میکنن آیه ۸۱ و ۸۲... خب این موضع قرآنه در رابطه با این پدیده نامعقول همجنس گرایی _کی گفته نامعقوله اینم یه میله کسی رو که مجبور نمیکنن هر کسی متناسب علاقه و میل خودش رفتار میکنه _اتفاقا نامعقوله اگر به ساختار آناتومی هم دقت کنی متوجه بی ربطی و خنده داریش میشی عمدتا هم ناشی از همون وادادگی سلیقه های جنسیه تنوع طلبی و تست رفتارهای جدید گفتم چون اصالت نداره وقتی روش تمرکز میکنی مجبوری با تعدد و افراط خودت رو سرگرم کنی اگر اختلالات هورمونی هم موجب این تمایلات بشه میشه با کنترل محیطی تغدیه ای روانشناختی میشه تعادل رو به سمت نرمال کردن نیازها برد چون منطق فیزیولوژیکت حتی آناتومیت این رو نمیپذیره پس اختلاله و قطعا صدمه روحی و جسمی به دنبال داره و مهمتر از اون مناسبات اجتماعی رو دچار اشکالات وحشتناک میکنه خدا که در اثر دشمنی با بشر چیزی رو حلال و حرام نمیکنه خودش خالق ماست و واقف به نیازهای ما درصد بسیار اندکی از کسانی که دچار عدم تعادل شدیدن هم تغییر جنسیت براشون تجویز یشه نه ارتباط با همجنس! اما مابقی بیشتر تاثیرات محیطی رفتاریه و قابل رفع اصلا طراحی انسان طور دیگه ایه زن و مرد به لحاظ روانی به هم نیاز دارن زن دلبسته قدرت مرد میشه و میخواد ازش توجه بگیره مرد دلبسته زیبایی های زن میشه و میخواد توانمندی هاش تایید بشه خب این دو تا برای هم چه حرفی برای گفتن دارن مهمتر ازاون چیزی به اسم فرزند تو این نوع رابطه وجود نداره! این نوع طراحی که برای زاد و ولد وجود داره دقیقا مسیر درست رو نشون میده هیچ زیبایی و تعادلی در این رابطه نیست مهمتر از اون بزرگترین ضربه رو به پیکره خانواده میزنه خانواده ای که گفتم برای اسلام مهمترین چیزه در امور تربیتی و همیشه اولویت داره حالا تصور کن این اتفاق رایج بشه خب صاحب بچه که نمیتونن بشن یا دست کم فقط یکی از طرفین والده سلول دوم رو قرض میگیرن! حالا گیریم شد این بچه یا دو تا مامان داره یا دو تا بابا! این مدل طراحی خدا در جاگذاری نقش پدر و مادر کلی برنامه و نکته پشتشه پدر با دید کلی و مادر با دید جزئی هر کدوم یه نقشی رو در تربیت بچه بازی میکنن و با دید دقیق و کلان همدیگه رو پوشش میدن خب تکلیف این بچه این وسط چیه با دو تا بابا! یا دو تا مامان! چی میخوادبشه؟ گفتم اولویت اول هدف اول مهمترین کار ما توی این دنیا رشد تربیت پالایش و پرورشه و اجرایی ترین نهاد هم خانواده ست حالا بشر با یه چیزی که نه توجیه فییولوژیک و روانی داره نه اجتماعی چکار داره میکنه با این برنامه و این هدف؟ چیزی که خدا بخاطرش یه شهر رو پشت و رو کرده! یعنی انقدر قبیح میدونه؛ امروز در جوامع متمدن قانونیه! ما خیلی داغوینم به خدا! سکوتی نسبتا طولانی حکمفرما شد که خودم اقدام به شکستنش کردم: _بگذریم... جزء نهم آیه... کتایون حرفم رو قطع کرد: _صبر کن... آیه ۹۶ میگه ایمان و تقوا کلید برکات الهیه پس چرا جاهای دیگه دنیا که ایمان هم ندارن از همه نعمتها بهره‌مند هستن بیشتر از مملکت های اسلامی مثلاً کجا اونقدری که توی کانادا بارون میاد توی ایران و عراق بارون میاد بارون از مصادیق برکته دیگه درسته خود قرآن میگه _ آفرین خودت جواب خودتو دادی از مصادیق برکته برکت موردی که بررسی نمیشه برآیندی بررسی میشه قبلا هم گفتم خدا نظم و سنت و علم طراحی خودش رو هیچگاه به هم نمی زنه با منطق خالقیت سازگار نیست سیستم طراحی کنی بعد به یه جور دیگه کاراتو پیش ببری مسائل جوی که قرار نیست به طور کامل تحت شعاع برکت رسوندن به جایی قرار بگیره خب معلومه حسب موقعیت جغرافیایی کانادا پرآبه و ایران و عراق کم آب مگه تمام برکت در آب خلاصه میشه یا از برکات و نزولات هیچی نباید به غیر مومنین برسه فکر کردی خدا بقیه بنده هاش رو ازگرسنگی میکشه خدا به حساب رحمانیت به همه
بندگانش روزی میده چه کافر چه مومن رحمت های خاص رو متناسب با موقعیت متوجه مومنین می کنه حالا این نعمت‌ها مجموعه است موردی نیست بعدا براتون مثالش رو هم میزنم ۱۴۶ هم پیش بینی آینده یهوده چیزی که الان داریم می بینیم آیه ۱۸۵ "بعد از این به کدام سخن ایمان خواهید آورد؟!" سوال عجیبیه... خیلی تکان دهنده ست اصلا این لحن و مدل صحبت قرآن تو هیچ کتابی وجود نداره _ آیه ۲۰۰ پیامبر ها که معصوم هستن هم وسوسه میشن؟ _ معلومه البته عصمت درجه بندی داره درجه هم بستگی به میزان توفیق خود فرد داره که تا چه حد تونسته رشد کنه _ این قضیه عصمت برای من جا نمی‌افته یعنی چی مگه میشه یه نفر نتونه گناه کنه خب اینکه میشه همون فرشته دیگه ارزشی هم نداره وقتی اختیاری نیست _ اختیار هست عصمت آگاهانه کنترل میشه ببین معصوم کسیه که خدا اون رو برای جایگاهی انتخاب کرده که باید بری از گناه باشه و اون هم متناسب با اون جایگاه خودش رشد میکنه و گناه نمی کنه کاملاً آگاهانه و سختیش به همینه بخاطر همینه که میگم برای انتخاب افراد در این سمت ها کاملا شایسته سالاری شده کسی انتخاب شده که قطعا بتونه خودش رو حفظ کنه اما مختار نه مجبور به ظرفیت ها نگاه شده تو بخوای جسم داغ بلند کنی با انگشت کوچیکه بلند نمیکنی چون از پسش برنمیاد با سبابه و شصت میری جلو که معلومه محکمن و تخطی نمیکنن سوره انفال آیه ۱۷ مربوط به جنگ بدره زمانی که جنگ بدر شروع میشه ابتدا پیغمبر یک مشت خاک بر می‌دارن و به سمت جبهه دشمن می پاشن به نماد ضربه و بعد یک طوفان شن هم به پا میشه که در پیروزی مسلمانها موثر بوده این آیه اون اتفاق اشاره میکنه ادبیات قشنگی هم داره این جمله کتایون_اصلا جنگ بدر چرا در میگیره مسلمانها چرا به کاروان تجاری اونها حمله میکنن؟ _به جبران اموالی که در مکه ناگزیر جاگذاشتن و مجبور به فرار شدن به دلیل نفی بلد مشرکین ۲۴ آیه قشنگیه ان الله یحول بین المرء و قلبه خدا بین انسان و قلبش حایله به عبارت دیگه قلب انسان بین دو انگشت خداست میتونه در هر زمان منقلبش کنه و به چیزی توجهش بده 29 هم خیلی عجیبه خدا می فرماید اگر بچه‌های خوبی باشید یه وسیله یه سنجه بهتون میدم که راحت حق و باطل رو از هم تشخیص بدید خب اون سنجه چی میتونه باشه؟ بهش فکر کنید که چه چیزی اونقدر قدرت داره که در تمام ادوار و همیشه بتونه حق و باطل رو تفکیک کنه ژانت_منظورش قرآنه؟ _ قرآن رو که داده یه چیزی هست که میگه اگر خوب باشید بهتون میدم! بهش فکر کنید... جزء دهم آیه 57 می فرماید طوری بهشون حمله کن از لحاظ ادوات و نیروها و روحیه که بترسن و فرار کنن یعنی کشتاری صورت نگیره و حتی المقدور ریخته نشه! آیه ۶۳ هم میفرماید بین مسلمان‌ها الفت و مهری هست واقعا هم هست اصلا همین که تونسته چند تا قیبله که تا قبلش در شرایطی نسبت به هم بودند که اگر یکی‌شون می‌گفت ماست سفیده اون یکی میگفت سیاهه رو کنار هم حول یک محور و یک امت جمع کنه مهمترین و بزرگترین معجزه اجتماعی پیامبره در یک کلام تشکیل امت واحده در جامعه‌ای با ساختار عشیره ای واقعاً می تونه یک معجزه قلمداد بشه همین الانش هم همینطوره مسلمانان نسبت به هم محبت قلبی مثال زدنی دارن که البته این خواست خداست که این محبت رو بین قلوب مسلمین جاری کرده میفرماید هرچی ثروت توی دنیاست اگر کسی خرج کنه نمی تونه محبت بین انسانها جاری کنه فقط منِ خدا این کار ازم بر میاد چون یحول بین المرء و قلبه قلب آدم توی دستمه فقط من نه هیچ بشری ای پیغمبر این دلیل حقانیت توئه که تونستی این امت رو با وجود اختلافاتی که دارن حول محور دین جمع کنی و این محبت امروز بین اونها جاریه که برای هم فداکاری می‌کنن در حدی که وقتی مهاجرین به مدینه میان انصار خونه هاشون رو با اون ها قسمت می کنن! پدیده نادریه در طول تاریخ آیه ۷۲ تاکید بر وفای بر پیمان حتی با دشمن چون اعتبار و وجهه اجتماعی یک مسلمان برای خدا مهمه یک مسلمان باید قابل اعتماد باشه برای همه البته تا زمانی که اونها هم به عهد خودشون وفادار باشن سوره توبه آیه 6 میفرماید اگر کسی پناهنده شد به مسلمونها حتی بدون اینکه ایمان بیاره جونش رو ضمانت کنید ولی هر کس از دشمنی که با شما کرده و آوارگی که به شما تحمیل کرده پشیمون نیست امروز باید طعم عدم امنیت جانی و ترس رو بچشه همونطور که پوست و گوشت شما رو سال‌ها با این ترس و دلهره ممزوج کرد کتایون_طبق آیه ۳۰ باید مسلمان ها از غیر مسلمان ها جزیه بگیرن مگه غیر مسلمان بودن جرمه چرا حقوق اجتماعی برابر ندارن؟ _ اتفاقا حقوق اجتماعی کاملا برابره همونطور که حکومت اسلامی موظف به حفظ جان و مال و ناموس مسلمان ها هست در قبال غیر مسلمان ها هم تا همین حد مسئوله فقط چون مسلمانها زکات می دن و غیر مسلمانها این حکم رو ندارن به جای زکات ازشون جزیه گرفته میشه مثل مالیات میمونه جریمه نیست! آیه ۳۲ خیلی مثال قشنگیه میفرماید؛
می‌خواهند نور خدا را با دهان خاموش کنند فکر میکنن خاموش میشه ولی نور خاموش شدنی نیست کسی نمی تونه اصلا نور رو از بین ببره و حقیقت هم همین رو بعد از ۱۴۰۰ سال اثبات کرده! با وجودی که اسلام در شرایطی ظهور کرد که منطقا باید از بین می رفت چون پشتیبانی نداشت در ابتدا اما والله متم نوره خدا نورش را تمام و کامل میکند یعنی اون چیزی که باید رو دقیقا اونجوری که باید رقم میزنه! اگر چه کافران را خوش نیاید... تا امروز کسی نتونسته با یه کتاب چنین انقلابی به پا کنه من بعد هم نمیتونه! آیه ۶۱ پیامبر خدا بر حسب خلق نیکویی که داشت با امت خیلی مدارا می کرد و سعی می کرد جز در جایی که حکم خدا باشه حرفشون رو گوش کنه و باهاشون تعامل کنه که احساس استبداد بهشون دست نده و وقتی حکم خدا میاد بدون شائبه گوش کنن و روح شورا دردشون نهادینه بشه اما یک عده از این سوء استفاده میکردن و وقتی از پیامبر درخواستی می‌کردن و پیامبر قبول میکرد در خلوت پیامبر رو مسخره می‌کردن و می‌گفتن اذنه اذن یعنی گوش یعنی هرچی بگیم گوش میکنه و خداوند در این آیه این کلید واژه پنهانشون رو آشکار میکنه که ثابت کنه اولا از چیزهایی که شما تو خلوت می گید من خبر دارم و دوما این طور نیست که اون از شما میترسه یا زود باوره و به حرفتون گوش میکنه پیامبر امر به قضاوت باطنی نداره و با شما راه میاد و مدارا می کنه که البته جنبه ش رو هم ندارید! خب تموم شد به نظرم... کتایون با شگفتی گفت: چه زود! خب حالا که اینطوره من امشب برم و فردا با وسایلم بیام که سه شنبه رو هم بیخود از کارم نیفتم! سری به موافقت تکان دادم: _باشه فقط یه لیست برات مینویسم بی زحمت بخر مواد شوینده ست! البته پولشو حساب میکنم فکر نکنی اینا رو بخری کارم باهات تمومه! * فردای همون روز از تعطیلات به نحو احسن استفاده کردیم و در آستانه ی سال نو یه خونه تکونی خیلی اساسی کردیم اون روز یکی از جذاب ترین روزهای عمر پنج ساله در غربت من بود روزی که از صبحش تا غروبش کار کردیم خندیدیم و به غرغرهای کتایون گوش کردیم! به هر حال گذشت و کتایون به منزل نقلی ما اثاث کشید چهارشنبه همون هفته هم سال شمسی تحویل میشد با هم سفره هفت سین چیدیم و با هم سالمون رو تحویل کردیم سالی که به نظر می اومد بابد برای هر سه ما سال مهمی باشه! ✍ادامه دارد. . . @man_montazeram