ان شاءالله امشب به مناسبت شروع دهه فاطمیه اول یه جلسه کوتاه داریم...
منتظرتونم.
#دربست_ظهور
سلام و عرضادب .
ایام فاطمیه رو تسلیت میگم خدمتتون
ان شاءالله که بتونیم از این سفره با برکت رزقی بگیریم و بهقول حضرت آقا یه سالمونو بسازیم...
بتونیم اندک غربتی از امیرالمؤمنین رو درک کنیم
میخوام از زمان هجرت پیامبر شروع کنم...
از آشنایی پیامبر با قبیله ای از یثرب
که برای زیارت کعبه اومده بودن
تا هجرت پیامبر به یثربی که شد مدینهالنبی!
دو قبیله مهم در یثرب بود
اوس و خزرج
که سالیان سال با هم مشکل داشتن که با پیمان برادری و دیگر تمهیدات پیامبر قلبشون با هم نرم شد و به جنگ پایان دادن.
و معروف شدن به انصار
و مهاجرانی که اهل مکه بودن و با پیامبر به مدینه هجرت کردن.
دسته سوم هم گروه های جدیدی از شهر و کشور های دور و نزدیک بود
که تازه مسلمان بودند اکثرشون.
#من_منتظرم!
میخوام از زمان هجرت پیامبر شروع کنم... از آشنایی پیامبر با قبیله ای از یثرب که برای زیارت کعبه اومد
پیامبر تمام امت رو به دستور خدا به حج دعوت کرد و بعد هم داستان غدیر
که سه روز در گرمای سوزان بیابون نگه داشته شدن تا بیعت مهمی انجام بدن
و لعنت الله علی من قال بخ بخ یاعلی...
بعد از بازگشت به مدینه
پیامبر به تماااام افراد دستور دادن با سپاهی به فرماندهی اسامه راهی جنگ با روم بشن.
درواقع پیامبر میدونستن چه اتفاقاتی میفته و خلافت غصب میشه و میخواستن جلوش رو بگیرن.
اما نفوذی های منزل رسول الله،
همسران رسول الله
عایشه( دختر ابوبکر ) و حفصه ( دختر عمر ) بهپدرشون نامه نوشتن که پیامبر حالشون بَده برگردید .
میدونستن اگه نباشن حکومت میفتهدست امیرالمؤمنین
وقتی پیامبر فهمیدن این دو برگشتن با حال بدی که داشتن رفتن مسجد و دوباره دستور دادن که بر همه واجبه به سپاه اسامه بپیوندن
اما گویا گوش این گروه فتنه گر بدهکار نبود...
پیامبر در بستر دستور دادن قلم و پوست بیارید تا آخرین وصیت رو بگم بنويسيد.
عمر لعنت الله علیه گفت پیامبر هذیان میگه.
مگه نخونده بودی الا وحی یوحی؟
کلام پیامبر جز کلام خدا نیست؟
امان از شهوت
امان از شهوت
امان از شهوت
و در آخر هم
دارویی ریختن در دهان پیامبر
و ایشون به شهادت رسیدند ...
بعد شهادت پیامبر به قدری درگیر انتخاب خلیفه هر بین خودشون بودن،
که عایشه
همسر پیامبر
میگه بعد سه روز با شنیدن صدای بیل و کلنگ فهمیدم میخوان رسول الله رو بهخاک بسپارن!
اینکه میگیرم پیامبر غریب بودن
یعنی این
یعنی نزدیک ترین آدم زندگیت
همسرت
بعد مرگت
حتی به فکر کفن و دفنت هم نباشه...
امت ۷۰ روزه حرف های پیامبر در عید غدیر رو فراموش کردن!
درد یعنی این !
بیش از ۲۰ هزار نفر
انکار کردن!
حالا تو برو با این جماعت وطن فروش حرف از غیرت بزن
اونا که پیامبر دیده بودن برای شهوت پول
خودشونو زدن به نفهمی
اینا که آرمان هاشون ....💔
#من_منتظرم!
امت ۷۰ روزه حرف های پیامبر در عید غدیر رو فراموش کردن! درد یعنی این ! بیش از ۲۰ هزار نفر انکار کرد
گفتم فراموش کردن
نهفراموش نکردن
خودشون رو زدن به نفهمی
میدونی چرا؟
حضرت زهرا سلام الله علیها
در طول عمرشون از امیر المؤمنین
هیچی نخواستن
مبادا امیر المؤمنین نتونن فراهم کنن و شرمنده بشن
اما الان یه درخواست دارن
علی جانم
یک مرکب آماده کن من شب به درِ خانهی انصار برم...
#من_منتظرم!
حضرت زهرا سلام الله علیها در طول عمرشون از امیر المؤمنین هیچی نخواستن مبادا امیر المؤمنین نتونن فراه
حضرت زهرا چهههل شب
با امیرالمؤمنین و حسنین
رفتن در منزل انصار
کسایی که میگفتن محمد لب تر کند جان را فدایش میکنیم
- گرفتی نکته رو ؟
رفتن تا یادآوری کنن،
تا تبیین کنن ، بگن مگه شما این ۲۳ سال در هر موقعیتی ندیدیپیامبر میگفت علی؟
قرآن بجز از مدح علی آیه ندارد
این گنجینه جز این دُرّ گران مایه ندارد
قرار شد صبح روز چهلم که حضرت چندین بار از همشون انصار کرده بودن
هرکسی آماده ست تا دستور خدا اجرا بشه سر تراشیده بیاد
اما نتیجه چیشد؟
ساده نگذرم از اینجا
اینکه میخواستن شب برن
چند نکته داره
شب برن که کسی قد و قامتشون رو نبینه.
- حالا مابلاگر حجاب میشیم -
شب برن یعنی این که حکومت در روز اجازهی تحرّک نمیده.
شب برن یعنی این که خواصّی که نمیخوان به درِ خونه اونها برن حضرت ، نصف شب باشه که آسوده خاطر باشن بشه باهاشون حرف زد.
اما اون بی لیاقت ها دست رد به سینه حضرت زدن
سُلیم نقل میکنه
فردا شب حضرت گفتن علی جان
یک بار دیگه مرکب آماده کن یک بار دیگه ازشون یاری بخوام؛
یعنی حضرت اقدامات سیاسی انجام دادن
اینه که میگم
دخترسیاسی بهتر از پسرسیاسیه اینه
نمیخوام بگم باید پابهپای آقایون تو جاهایی که
ارزشش پایین میاد پیش بره!
ولی اگر جایی نیاز بود به حضور یک بانو
در یک محیط امن
وظیفشه که ورود کنه
حضرت زهرا برای دفاع از همسرش نرفت
اشنیاهفکر نکنین
برای دفاع از امام زمانش رفت
میتونست بگه من ۴ تا بچه دارم
باردارم
سنم کمه
عزادار پدرم هستم
پس وظیفه از من ساقطه
نه!
همون حیا و نجابتی که رو میگیره از مرد نابینا
به وقتش راهی میدون میشه و در شان یک زن
جهاد تبیین رو انجام میده.
دخترا
از خیر اطلاعات سیاسی
و مسائل به روز جامعه و اطراف نگذرید
قراره یه نسل تربیت کنید؛
یه مادر یه مادربزرگ ....
اگر یه ذره سبک تفکر فرزندتون بالا و پایین شد
بتونین با آرامش و لبخند و رفاقت حلش کنید
توانایی مطالعه و مباحثه رو در خودتون بالا ببرید
قراره نسل تربیت کنید!
قراره فرزندتون همسرتون
از دامن شما به معراج برن!
ولله حرفام شعار نیست.
فکر کنید بهش .مسئولید و مدیون حضرت مادر!
این تلاشها انجام شد.
تقریباً ۲۰ روز بعد از شهادت رسول خدا ،
وقتی فدک غصب شد
حضرت از این فرصت استفاده کردن
یک سخنرانی بیان کرد که تقریباً ۳۰ صفحه بود.
اینجا هنوز صدّیقهی طاهره (سلام الله علیها) مورد هجوم واقع نشده بود.
شیعه یعنی این؛
از مظلومیت امیر المؤمنین
«مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ»
«نَاحِلَةَ الْجِسْمِ»
«بَاكِيَةَ الْعَيْنِ»
«مُحْتَرِقَةَ الْقَلْبِ»
گفتن یغْشَى عَلَيْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ
ما در برابر غربت امام زمانمون چطوریم؟
البته چند نفریبودن برای یاری
عدّهای از اصحاب که قادر به یاری حضرت زهرا (سلام الله علیها) نبودن
سلمان بود، فارسی بود در مسائل اجتماعی اون روز کسی قبول نمیکرد که یک فارس مسئولیت اجتماعی به عهده بگیره
مقداد و عمّار بودن، سیاه پوست بودن.
نمیشد اینها کار سیاسی انجام بدن.
اگر دست به شمشیر میبردن و مثل بُرِیده بی احتیاطی میکردند زمینهی قتل امیر المؤمنین و حسنین فراهم میشد.
از طرفی پیامبر
به امیرالمؤمنین فرموده بودن که حق تو غصب میشه. اگر کمتر از ۴۰ نفر یار داشتی دست به شمشیر نبر!
فقطهمین چند نفر بودن.نهایتا هشت نه نفر. و از لحاظ سیاسی، مخالفت این افراد ضرری به حکومت نمیزد و از لحاظ نظامی مثل مالک توان خیزش عمومی نداشتن پس صبر کردن، وظیفهشون صبر کردن بود.
اون گروهی که میتونست حرف بزنه و کار کنه و اگر ورود پیدا میکرد قطعاً این حادثه به این شکل نمیشد گروه دیگه ای بودن .
چهگروهی؟ عرض میکنم خدمتتون
چرت و پرت میگن که علی اگه غیرت داشت زنشو نمیفرستاد جلو در نعوذ بالله
نمیفهمن چیمیگن
تحلیل نداشتن ، اطلاعات نداشتن نتیجه ش میشه همین!
#من_منتظرم!
چرت و پرت میگن که علی اگه غیرت داشت زنشو نمیفرستاد جلو در نعوذ بالله نمیفهمن چیمیگن تحلیل نداشتن ،
اگر قیام میکردن
اگر امیرالمؤمنین کشته میشدن
میگفتن که خب جنگ مردونه بوده دیگه
زمانی علی بزرگان عرب رو کشت
الان اومدن انتقام بگیرن و جواب کشته شدن پدران و برادرانشون رو بدن.
اما زمانی که یک زن
دختر رسول الله
که فرمود هرکسی فاطمه رو آزار بده منو آزار داده. هرکسی ناراحتش کنه منو ناراحت کرده . و سفارش شده بودن حضرت زهرا برای امت
اینچنین بلایی نامرد ها سر یک زن میارن!
اگر امیرالمؤمنین و حسنین کشته شده بودن
هم بساط ماله کشی فراهم میشد و هم امت از هدایت بی بهره میموندن
فاطمیه
بیشتر از اینکه روضه حضرت زهرا باشه
روضه امیرالمؤمنینه رفقا !
بتونی بزنی
ولی نزنی
خیلی مردونگی میخواد
چرانزنی؟
چون اگه میزدی و پیروز هم میشدی
امت ضعیف میشد چند دستگی میشد
همه دسترنج ۲۳ ساله پیامبر به باد میرفت
خیلی از قبایل تازه ایمان آورده بودن
از طرف روم حکومت مورد تهدید بود.
#من_منتظرم!
فاطمیه بیشتر از اینکه روضه حضرت زهرا باشه روضه امیرالمؤمنینه رفقا ! بتونی بزنی ولی نزنی خیلی مردون
دور نشم از بحث...
اونجابودیم که حضرت زهرا استنصارکردن
رفتن در خونه تک تک صحابه
ولیکسی سودای یاری امیرالمؤمنین نداشت.
حضرت رو آوردن به گریه ...
چرا جرأت کردند در منزل دختر رسول الله رو بسوزونن؟!
حدود ۵۰ روز بررسی کردن.
دیدن در این ۵۰ روز امّت نرفت طرف این خانواده
گروهی انصار بودن که دیدن اگه بخوان حامی امیر المؤمنین باشن براشون هزینه داره، نون توش نیس.
اینجوری نیست که بعداً حضرت بگن چون این یک روز به حقّی عمل کرده ما الآن اینجا به باطلش یه پوئن بدیم. پولاضافه تر بدیم بهش. چهار نفر از وزرا رو را از انصار انتخاب کنیم.
سودیندارهپسخودمونو بهخطرنمیندازیم
امیر المؤمنین (علیه السّلام) رو میشناختن. عمرو عاص میگفت علی (علیه السّلام) برای حکومت مناسب نیست چون کسی مناسب این حکومته که «مَنْ یأکُلُ وَ یُطعِمُ» بخورد و بخوراند، علی نه خودش میخوره و نه اجازه میده کسی بخوره،
معاملهگر نیست، فایده نداره، چیزی به ما نمیرسه.
#من_منتظرم!
چرا جرأت کردند در منزل دختر رسول الله رو بسوزونن؟! حدود ۵۰ روز بررسی کردن. دیدن در این ۵۰ روز امّت
خطر؟
بله خطر داشت.
وقتی شروع کردن به بیعت گیری برای ابوبکر
قبیله وحشی بنی اسلم رو گذاشته بودن سر هر کوچه
هرکس بیعت نمیکرد تا میخورد میزدنش
تو دهنشو از خاک پر میکردن
تا مجبور بشه بیعت کنه
امیرالمؤمنین شجاع ترین فرد بود ،
حرف اول رو در جنگاوری میزد
میترسیدن همون اول بریزن در خونش
۵۰ روز صبر کردن ببینن کاری میکنه یا نه.
۵۰ روز که گذشت، بریدهی اسلمی که ناصبی بود و بعد بنا بر روایاتی که از پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در مورد امیر المؤمنین (علیه السّلام) شنیده بود برگشت، از جنگ اومد. ظاهراً از جنگ یمامه برگشت. وقتی برگشت دید همه چیز عوض شده . درِ منزل امیر المؤمنین (علیه السّلام) بسته،
شمشیر به دست گرفت و به محلّه شون در مدینه رفت و شمشیر رو به زمین زد و حدود ۲۰، ۳۰ نفر نیرو جمع کرد. اگر نیروی نظامی مکفی بود یک چیزی
اما دیدن جمعیت فایده نداره
کمه نسبت به حکومت. متفرّق شدن.
به حکومت خبر رسید که اگه بخواین با اهل این خونه مماشات کنید ممکنه هر روز با این گریههای صدّیقهی طاهره عدّهای تحریک بشن .
بخاطر همین تصمیم به هجوم گرفتن و مطمئن شدن اگر بنی هاشم در این ۵۰ روز میخواستن کاری انجام بدن انجام میدادن. وقتی به غربت امیر المؤمنین (علیه السّلام) مطمئن شدن حمله کردن...
این روزا
زیادبهامیرالمؤمنین سلام بدید
آخه کسی جواب سلام آقا ررو هم نمیداد😔