eitaa logo
#من_منتظرم!
968 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
2.7هزار ویدیو
458 فایل
السَّلامُ‌ عَلَیکَ یٰا‌ أبٰاصالِح‌َ الْمَهْدی برای مهدی «عج» خودت را بساز و مهیا کن، ظهور بسیار نزدیک است.⛅🌻 ادامه فعالیت کانال در مُنیل ان شاءالله برای دریافت لینک منیل به شخصی پیام بدید🌱 @Momtahane110
مشاهده در ایتا
دانلود
متوسل میشه به حرم امیرالمؤمنین. هر روز غسل و وضو با لباس سفید میاد میشینه تو حرم و متوسل میشه که آقا من برای دفاع از شما میخوام بنویسم این ‌کتاب رو نمیده. خودتون نظر کنین. • مناجات و توسل علامه هم مثل من و شما نبوده ها. منااااجات بوده.. البته شما که تاج سرید و محبوب خدا • ده روز بیست روز چهل روز پنجاه روز میگذره هیچی به هیچی • علامه هر روز که میومده حرم میدیده مردم مریض دارن مثلا چند روز میان مشکلشون حل میشه برمیگردن. یه روز میبینه یه خانومی بچه‌ مریضشو میاره و همون لحظه شفا میگیره و برمیگرده
روز بعد با حال ِ ناجور با گریه و تضرع وارد حرم میشه زانو میزنه چهادست و پا‌میره جلو ضریح و میگه آقا حتما شما منو نمیخوای. من لایق نوشتن الغدیر نیستم. این همه‌ ادم تو این چند روز برای حاجت شخصی اومدن و جواب گرفتن ولی به من توفیق دفاع از غدیرخودتون رو نمیدید. یک کتاب میخوام و نگام نمیکنین. دیگه حرم نمیام...
برمیگیره منزل و امیرالمؤمنین رو میبینه :) فدای ثانیه های اون لحظه قلبم اکلیلی شد... آقا امیرالمؤمنین به علامه‌ میفرمایند که ادعای کاری که نمیتونی بکنی رو نکن😅 تو که نمیتونی‌نیای حرم ِ ما :) اونا ایمانشون ضعیفه اگه من ردشون کنم ممکنه‌ برگردن ولی تو جای رشد داری... تو میتونی بیای جالبه که نفرمود من اون آخونده رو راضی میکنم. چرا ؟ چون اون آخونده لیاقت نداشت در مسیر الغدیر قدم برداره. فرمود برو کربلا ... • • علامه جمع‌کرد همون روز راه افتاد سمت کربلا. تا وارد شهر شد یکی از علما دیدش و با اصرار و اشتیاق بردش خونه برای ناهار. اون عالِم ‌کتابخونه بزرگی داشت گوشه سالن. علامه‌ اجازه گرفت بعد از غذا کتاب ها رو ببینه. اون فرد هم گفت چه افتخاری بالاتر از اینکه نگاه شما به کتاب هام بیفته و ازین حرفا علامه کتاب اول رو که برداشت و باز کرد ، دید همون کتابیه که دنبالش بوده و اون آیت الله بهش نمیداده :)))))
❌ گرفتین چیشد ؟! ❌ تفاوت در نوع ِتلاشه ! •• تلاش ِ نجات بخش ❗️ •• تلاش ِ مذبوحانه ❗️
#من_منتظرم!
❌ گرفتین چیشد ؟! ❌ تفاوت در نوع ِتلاشه ! •• تلاش ِ نجات بخش ❗️ •• تلاش ِ مذبوحانه ❗️
علامه ، اگه تا پنجاه سال بعد هم متوسل میشد جواب‌ نمیگرفت! چرا؟ چون فکر میکرد خودش داره برای امیرالمؤمنین کاری میکنه . خودش رو نجات بخش میدید ! اما با آخر که رفت حرم ، تلاشش مذبوحانه بود ! خودش رو ندید ! گفت من لایق ِ نوشتن ِ الغدیر نیستم. لایق دفاع از شما نیستم
امیرالمؤمنین دنبال الغدیر نیست امیرالمؤمنین دنبال علامه امینی هاست!
شما‌میبینی امام حسین شب عاشورا رو یه روز عقب میندازه که چی؟ که یه حر بیاد دوباره روز عاشورا سخنرانی که یه شاه ماهی صید کنه • اینجا رو دقت کنید ! • مسیر هدایت اهل بیت اینطوریه که اگه‌ کسی‌بیفته در این مسیرو دچار‌ابتلائات نشد یعنی راهش غلطه وگرنه باید‌خودشو به یه عالِم ربانی نشون بده که اقا من بدنم سالمه زنم زن خوبیه بچه هم دارم وضع مالی م هم متوسطه زندگیم تقریبا رو به راهه. چون این ادم مشکل داره!
🔺در احد هزار نفر نیرو داشت اسلام 🔺هنوز جنگ شروع نشده بود ۳۰۰ نفر در رفتن 🔻ینی ۳۰ درصد منآفق.. از هر ۳ نفر یه نفر داعشی !🔻 🔺بعدم اون تنگه لو رفت و بقیه ریخت. به‌ نظرتون برای پیامبر کاری داشت مثل جنگ بدر که یه مشت خاک از زمین برداشت فوت کرد تو چشم همه رفت ؟ مثل ابابیل ؟ تو بدر ابابیلیه! فرشته ها اومدن ! خدا یه کاری کرده دشمن عده مسلمین رو کم ببینه. مسلمین هم دشمن رو کم ببینن. پیامبر هم خاک میریزه تو چشم همه. چننند تا معجزه ! بدر که تموم میشه‌ مغرور میشن میگن خب اونروز که سیصد تا بودیم ترکوندیم امروز که هزار تاییم ۷ نفر بیشتر نمیمونن ۶ تاشون یا کشته میشن یا زخمی امیرالمؤمنین میمونه یه تنه ایستاد‌ جلو یه لشکر شصت ضربه کاریِ شمشیر امیرالمؤمنین بهشون اصابت کرد امام حسین در عاشورا نقل هست که ۳۳ ضربه ی کاری خوردن. تصور کن چیشد امیرالمؤمنین یه پیامبره و یه امیرالمؤمنین که میگه یا رسول الله هرچی شما‌میگی لازم نیست مثل زمان ِ نوح صد سال کاشتن و ثمر دادن تکرار بشه تا اون چند تا یا بیاد بگه باشه یا نوح هرچی تو بگی :)
هی خدا تو قران میگه کفی الله المؤمنین القتال ! هی میگفتن ما‌تانک میخوایم شمشبر میخوایم نمیدونم نفر بر و موشک و .. میخوایم دوباره خدا میفرماد کفی الله المؤمنین القتال اینا‌ نمی‌فهمیدن خدا چی میگه ینی چی؟ ینی خدا در جنگ برای شما بسه!!! چون فکر میکردن اگر شمشیر و اسب و تجهیزات داشته باشن کارِشون حله ، وقتی دیدن اینا رو ندارن تو احد در رفتن. امیرالمؤمنین خدا رو داشت در نرفت. اینا فکر میکردن پیامبر شهید شده فردی که نفس رحمانی داشت حالا یا ندائی گفت آقا پیامبر زنده ست! عده ای برگشتن و جنگیدن و جنگ تمام شد . البته به نفع مشرکین.
چی میخوام بگم؟ خدا رو تو محاسبات ِ زندگیمون ببینم! اگه‌ نبینیم ان یشاء یذهبکم و یات بخلق جدید :) فکر نکنیم ما‌چیزی هستیم.‌ خدا به ما نیاز داره. نع ! غرض خدا حاصل شده با وجود علی بن ابی طالب!
روزی که به منزل امیرالمؤمنین حمله کردن همون اتفاق دوباره افتاد. • هزینه بالا بود اونجا. اگه‌ کسی می‌ایستاد تیکه بزرگش گوشش بود ! • سنت خدا در این دنیا سنت محض کردنه! انقدر‌ ریزش میده تا یا طرف اونوری بشه یا اینوری سخت تر از ازمایش ِ احد برای امیرالمؤمنین اینجا بود امیرالمؤمنین شصت ضربه خورد اما تا وقتی پبامبر رو در امنیت تحویل مسلمین نداد بیهوش نشد در خیبر که چهل نفر نمیتونستن جا به جا کنن کند زانو هاش نلرزید اما در‌ کافی ِشریف هست پیامبر چیزی در گوش من گفت من با صورت زمین خوردم... ببین خبر چه سنگینه
[ خدا وقتی از امیرالمؤمنین برای امتحان نگذشت از من و شما دیگه قطعا نمیگذره ]