#من_منتظرم!
ما اگر قصد داشته باشیم ازدواج کنیم ، به چه مسائلی دقت میکنیم؟! کفویت ! چارچوب ذهنی طرز تفکر و جهان
#دربست_ظهور
- وبھنآمت؛
خدایِسڪوتدرهیاهوےشھر..!
ݕسماللهـالرحݦنالرحیــم •
•
قسمت ِ دوم ؛
ازدواج ِاستثنائی .
🌿جمعه شب،
عرض کردیم که
مردم ِ زمان ِ صدر اسلام برای ازدواج
به " کفویت بر اساس شایستگی"
توجه نمیکردند !
هدف از ازدواج برطرف کردن نیاز جسمی بود و گاها جنبه اجتماعی داشت !
اما امشب گسترش میدیم بحث رو .
چرا ! بزرگان بهکفویت توجه میکردند !
اما !
کفویت رو در مسائل اقتصادی در نظر میگرفتند .
مثلا اینکه همه میدونستن دختران قبیله بنیمخزوم با کسی ازدواج میکنند که طلای بیشتری داره!
و طلای پسر باید با طلای پدرزن برابری میکرد !
یا طلای پدر ِدختر باید یا طلای خاندان پسر هم کفو بود .
•
•
چقدر شبیه الان بوده شرایط :)
🎗
ائمه ما در تلاش بودند که معنای کفویت رو در جامعه اصلاح کنند .
مثال بزنم
🎗
میدونید که احکام ِ کنیز با احکام ِ زن ِ آزاد متفاوت هست.
مثلا اینکه حجاب بر کنیز واجب نیست.
یا ازدواج با کنیز نیازی به خوندن عقد و محرمیت نداره و برای صاحب کنیز آزاده .
🎗
مادر شش امام ِ ما از کنیز ها بودند.
گاهی در بین ِ زن ِ آزاد ،
بانوی شایسته ای که جسمش لایق امام پروری باشه نبود.
امام سجاد علیه السلام تشخیص دادند یکی از کنیز هاشون شایستگی داره مادر فرزندشون ( امام باقر ) باشه.
عرض کردیم نیازی هم به خوندن عقد نبود.
🎗
اما امام سجاد اون کنیز رو آزاد کردند !
ازش خواستگاری کردن
بعد باهاش ازدواج کردند!
#من_منتظرم!
🎗 ائمه ما در تلاش بودند که معنای کفویت رو در جامعه اصلاح کنند . مثال بزنم 🎗 میدونید که احکام ِ کنیز
«إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»
«إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»
«إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»
+ بیاین با خودمون صادق باشیم .
•
اگه امیرالمؤمنین،
بیاد خواستگاری ِ دختر ِ ما ،
بهشون دختر میدیم؟!
•
اون زمان که نمیگفتن معصومه!
نگاه کنه ملکوت رو نگاه میکنه...؛
میگفتند یک جوان شجاعِ مؤمنِ با تقواست که علم داره.
- چقدر پول داره؟!
هیچی! باید سه روز برا بیابون و برای یهودیها کار کنه تا یه لقمه نون بیاره یا نیاره.
•
#من_منتظرم!
🎗 ائمه ما در تلاش بودند که معنای کفویت رو در جامعه اصلاح کنند . مثال بزنم 🎗 میدونید که احکام ِ کنیز
بلاتشبیه ،
تصور کنید حضرت ِ آقا
یک سخنرانی مهم داشته باشن و ۳۰ خبرگذاریمهم داخلی و خارجی بازتاب بده.
این چیزی رو که میخوام بگم حداقل ۲۰ مورخ ثبت کردن!
کههههه
🗞 امام سجاد کنیزشون رو آزادکردن و باهاش ازدواج کردن ! مثل بمب صدا کرد
شاه، دمشقه ! امام مدینه ! حدود ۲ هزار کیلو متر فاصله. از اونجا نامه داد که آبروی ما رو بردی !
وقتی ائمه تابو شکن بودند ،
ما خیلی تابع نباید تابع عرف باشیم.
گرفتید که منظورم رو ؟
خواهی نشوی همرنگ ،
رسوای جماعت شو !
با اون عظمت هایی که پیامبر
نشون داده بودن از حضرتزهرا بهمردم ،
حدود ۳ هزار روایت فضیلت حضرت زهرا داشتیم که آتیش زدن .
ازدواج حضرت زهرا سلام الله علیها با
حیدر کرّار از لحاظ ادبیات اون زمان یک ازدواج ناموفّق بود. چرا؟ چون امیر المؤمنین از قبیلهی پیغمبر بود.
میدونید که اوّلین هاشمی بودن که با هاشمی ازدواج کرده .
چرا میگیم ناموفق بود ؟
چون مثلا یک هاشمی به یک مخزومی میدادن که ارتباط محکمتر بشه،تا تجارت قوی بشه. علیّ بن ابیطالب یک هاشمی بود، ثروت هم نداشت، نیروی قبیلهای هم نداشت، شعورشون نمیرسید که حیدر کرّار در عالم نظیر نداره!
جلوة الله ، ید الله ، أعین الله هست.
امام نباید برده باشه
چرا؟
برای اینکه مولا بهش ولایت داره! باید دست امام باز باشه.
صدیقهی طاهره حجّة الله علی الحجّج ، اگر قرار بود شخص دیگری باهاشون ازدواج کنه
چون شوهر بر زن ولایت داره،
اون موقع که میخواست از حق دفاع کنه شاید همسرشون میگفت بشین تو خونه ک اجازه نمیدم بری.
حق گم میشد.
بعد از خبر ِپاسخ مثبت حضرت زهرا سلام الله علیها،
عُمَر ( که بعدا خلیفه دوم شد ) ،
گفت اگر تمام دنیا متعلق به من بود جاضر بودم بدم اما شوهر فاطمه باشم.
آیه بگم؟!
أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ...
#من_منتظرم!
بعد از خبر ِپاسخ مثبت حضرت زهرا سلام الله علیها، عُمَر ( که بعدا خلیفه دوم شد ) ، گفت اگر تمام دنیا
همینجا یه پرانتز دیگه باز کنم ،
جهت ِ ترغیب ِ شما عزیزان به حفظ کلام ِ وحی :)
اندر شیرینی های حافظ بودن اینه که
وقتی تاریخ میخونی ، آیات انگار به صورت زنده داره پخش میشه😅
و وقتی قرآن میخونی،
پیش از اینکه تفسیر و شان نزول رو بخونی ، خود به خود یاد وقایع تاریخی میفتی...
فکرشو بکن تو زندگی وقتی تصمیم میگیری یا در موقعیت خاصی هستی ، آیه مناسب اون موقعیتش ناخودآگاه میاد تو ذهنت.
آخ که تا لذتش نره زیر زبونتون درک نمیشه.
#صرفاجهتریا
+ عمار تعریف میکنه یک روز امیرالمؤمنین با خشم وارد دارالحکومه شد و به من گفت برو تو خیابون به اون مرد بگو از فریاد زدن بر سر اون زن خودداری کن وگرنه علی با ذوالفقار میاد.