فاطمه (ص) خدایی بود
تمام وجودش بندگی خدا بود
بند بند وجودش بندگی خدارا می کرد
فاطمه تدبیر زندگیاش را به دست خدا داده بود
فاطمه بنده بود
او خدا داشت
خدا در زندگی فاطمه حضور داشت
هرکجای زندگی او را که میدیدی
خدا را می دیدی
خدا از سر و روی زندگی فاطمه می بارید
آن زمان که باید چادر به سر می کشید و پشت در می آمد لحظه ای تردید نکرد.
وقتی که باید اسماعیل نیامدهاش را در قربانگاه خانه
در راه دوست ذبح می کرد
سخنی نگفت🍃
وقتی هم که شنید اسماعیل غریبش باید در کربلا به قربانگاه بندگی برود
بازهم رشته تدبیر را از دست خدا نگرفت.
فاطمه فریاد میزد
اگر خدا می خواست
خطبه می خواند
اگر خدا می خواست
نفرین می کرد
اگر امر خدا بود
دعا می کرد
اگر دستور خدا بود
هر کجا فاطمه بود بوی خدا می آمد....
خدا همه زندگی فاطمه بود
چیزی جز خدا در اندیشه فاطمه نبود
فاطمه خدا داشت
"ماهم خدا داشته باشیم"
《خدا هست》
این درس را امشب و هرشب تکرار کنید
درس اول مکتب فاطمه....
درس آخر او هم هست
تکلیف امشبِ همه آن است که بارها و بارها روی برگه دلمان بنویسیم
خدا هست
خدا هست
خدا هست
و سخن آخر...
ولایتتون قضا نشه رفقا.
حرف های امشب رو حتما بخونید.
دو باز، سه بار، انقدر که براتون جا بیفته دستورات فرمانده و خواسته هاشون از ما
شرمنده طولانی شد...
التماس دعا
یاعلی