eitaa logo
منبرک
9.9هزار دنبال‌کننده
614 عکس
133 ویدیو
40 فایل
💠 صحبت های کوتاه دو دقیقه‌ای ارتباط با ما: @Admin_soada1
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 به مناسبت ۲۷ شهریور، روز بزرگداشت استاد سید محمد حسین شهریار ⭕️ خواب عجیب آیت الله مرعشی نجفی درباره شهریار 💬 حضرت آیت‏ الله مرعشی نجفی می‌فرمودند: شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیای خدا را در خواب ببینم، آن شب در عالم خواب، دیدم در زاویه‏ ‌ مسجد کوفه نشسته‏‌ام و امیر مومنان علی علیه‏ السلام با جمعی حضور دارند. ✨ حضرت فرمودند: شعرای اهل‏بیت ما را بیاورید. دیدم چند تن از شعرای عرب را آوردند. ✨ حضرت فرمودند: شعرای فارسی‏ زبان را بیاورید. آنگاه محتشم و چند تن از شعرای فارسی‏ زبان آمدند. ✨ فرمودند: شهریار را بیاورید. شهریار آمد. حضرت خطاب به شهریار فرمودند: شعرت را بخوان! شهریار این شعر (علی ای همای رحمت) را خواند. 🔹 حضرت آیت الله مرعشی فرمودند که وقتی این شعر تمام شد، من از خواب بیدار شدم و پرسیدم شهریار کیست؟ گفتند شاعری است که در تبریز زندگی می‏کند. ❇️ شهریار به دستور آیت الله مرعشی به قم دعوت شده و از این شعر سخن به میان می‏‌آید و او تعجب می‏کند، چرا که همان موقعی که ایشان خواب دیده‏ اند او شعرش را سروده و احدی از آن اطلاع نداشته و شهریار وقتی از خواب ایشان مطلع می‏شود، فوق‏ العاده منقلب می‏گردد. و شروع کرد به خواندن: 🍃 على اى هماى رحمت تو چه آیتى خدا را که به ما سوا فکندى همه سایه هما را 🍃 دل اگر خدا شناسى همه در رخ على بین به على شناختم من به خدا قسم، خدا را...... 📚 منبع: (تلخیص از روزنامه‏ ی اطلاعات، یکشنبه ۲۹/ ۱/ ۷۲، مقاله‏ آقای رزم ‏آسا) به نقل از حاج آقا رضا حداد عادل (پدر دکتر غلامعلی حداد عادل) از حجة الاسلام آقا سید قاسم شجاعی- واعظ معروف- _________________________ ❇️ شهریار، شاعر بزرگ اهل بیت است. او شعرهای بسیار زیبایی برای اهل بیت علیهم السلام و همچنین انقلاب دارد. 💢 زمانی که در بمب گذاری، دست مبارک مقام معظم رهبری (حفظه الله) آسیب می بیند، شهریار شعر زیبایی برای ایشان و با مضمون دست چپ ایشان می‌ سراید و تقدیم رهبری می کند. 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت ۱۴ ربیع الاول، سالروز مرگ یزید بن معاویه لعنت الله علیهما ⭕️ چگونگی مرگ یزید 🔸 در بعضی از نقل ها روز ۱۴ ربیع روز به درک واصل شدن آن فاسق و جانی بزرگ، یزید بن معاویه است. این روز را که با فرار داعشی‌های ملعون از حلب –که فرزندان همین یزید هستند– مصادف شده است، تبریک عرض می‌کنم. ✅ نحوه به درک واصل شدن یزید 📙 نحوه به درک واصل شدن یزید نقل‌های مختلفی دارد. در اینجا نقلی از کتاب «لهوف» را عرض می‌کنم: 🔸 یزید روزی با اصحابش به قصد شکار به صحرا رفت. به‌اندازه دو یا سه روز از شهر شام دور شد، ناگاه آهویی ظاهر شد. یزید به اصحابش گفت: خودم به تنهایی در صید این آهو اقدام می‌کنم کسی با من نیاید. آهو او را از این وادی به وادی دیگر می‌برد. نوکرانش هر چه در پی او گشتند اثری نیافتند. 🔸 یزید در صحرا به صحرا‌نشینی برخورد کرد که از چاه آب می‌کشید. مقداری آب به یزید داد ولی بر او تعظیم و سلامی نکرد. 🔸 یزید گفت: اگر بدانی که من کیستم بیشتر مرا احترام می‌کنی! ❓ آن اعرابی گفت: ای برادر تو کیستی؟ ♻️ گفت: من امیرالمومنین یزید پسر معاویه هستم. ✅ اعرابی گفت: سوگند به خدا، تو قاتل حسین بن علی علیه‌ السلام هستی ای دشمن خدا و رسول خدا. 🔹 اعرابی خشمگین شد و شمشیر یزید را گرفت تا بر سر یزید بزند، اما شمشیر به سر اسب خورد، اسب در اثر شدت ضربه فرار کرد و یزید از پشت اسب آویزان شد. اسب سرعت می‌گرفت و یزید را بر زمین می‌کشید، آنقدر او را بر زمین کشید که او قطعه قطعه شد. اصحاب یزید درپی او آمدند، اثری از او نیافتند، تا این که به اسب او رسیدند فقط ساق پای یزید روی رکاب آویزان بود. ♨️ این بخشی از عذاب دنیای او است. در روایت هست که در آخرت، جایگاه یزید در تابوتی از آتش است. یعنی جایی که عذاب تمام جهنمیان از آنجاست. 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت ۳۰ شهریور، روز وقف 🔰 حکم سجده روی ۲ مهر ❓ اگر انسان در هنگام سجده ۲ مهر روی هم بگذارد، اشکال ندارد؟ 🔍 نکته: 🔹 اگر ما در مسجد یا در حرم ائمه، این کار را بکنیم ۳ حالت دارد: 1⃣ می‌دانیم این مهرها برای هر نوع استفاده‌ای وقف شده 2⃣ می‌دانیم این مهرها فقط برای کار عبادی وقف شده 3⃣ نمی‌دانیم که آیا این مهرها برای کار عبادی وقف شده یا برای هر نوع استفاده‌ای ✅ اگر حالت اول است گذاشتن ۲ مهر روی هم اشکال ندارد. ✅ اما برای ۲ مورد بعد، اجازه گذاشتن ۲ مهر روی هم را نداریم و اگر این کار را انجام دهیم نماز بنا بر احتیاط واجب باطل است. 🔹 دلیل آن بسیار روشن است زیرا مهری را که زیر مهرمان قرار می‌دهیم استفاده عبادی ندارد و فقط به عنوان سکّو استفاده می‌شود، در حالی که کسی که آن را وقف کرده نیت استفاده عبادی داشته است. ❓ سوال: 🔹 اگر ما نمی‌دانستیم نیت واقف چه بوده است، چه کنیم؟ ♻️ پاسخ: 🔹 این همان حالت سوم بود. و چون ما شک داریم نمی‌توانیم از ۲ مهر روی هم استفاده کنیم. 🔹 البته دقت فرمایید این نظر، نظر آیت الله سیستانی می‌باشد و نظریه بقیه فقها هنوز روشن نیست. 🔹 (این مسأله را بنده مجددا از آیت الله مروارید نماینده آیت الله سیستانی در مشهد پرسیدم، ایشان این نظر را تایید فرمودند) 💠 🆔 @manbarak
💫 به مناسبت ولادت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله (۵۳ سال قبل از هجرت) 🔰 صبر و استقامت 📍 یکی دیگر از اسرار موفقیت بزرگان استقامت است. 🔹 بعضی‌ها در امور بد به جایگاهی رسیدند باز هم استقامت کردند. مثلا نادرشاه افشار فرصت نمی کرد پوتین و چکمه‌اش را از پایش درآورد چون همیشه در حال کشورگشایی بود و به آن چیزی که می‌خواست رسید. 🔹 ما هم اگر می‌خواهیم به جایگاهی برسیم باید صبر و استقامت داشته باشیم. 🔹 خداوند در قرآن به پیامبر صلی‌الله علیه و آله می‌فرماید: «فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ …»؛ (آیه ۳ سوره احقاف) 🔹 پس صبر کن آن گونه که پیامبران «اولوالعزم» صبر کردند. 📖 داستانک 🔹 نماینده آیت الله بروجردی برای تبلیغ به روستایی رفتند که فساد در آنجا اعم از شراب خواری و بی حجابی و … زیاد بود. پس از ورود ایشان به شهر کم کم مردم این کارها را کنار گذاشتند. برخی افراد که می‌دیدند مردم دیگر به آنها بی توجه‌اند شروع به تهمت زدن به این عالم کردند. گفتند این عالم شراب می‌خورد، اهل عمل منافی عفت است، دروغ می‌گوید و … . ایشان روزی همه مردم را در مسجد جمع کرد و گفت: مردم اگر شنیدید من عمل منافی عفت می‌کنم باور کنید، اگر شنیدید شراب می‌خورم باور کنید، اگر شنیدید دزدی کردم باور کنید اما مردم یک چیز را باور نکنید و آن این که من از این روستا رفته‌ام. 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت روز اخلاق و مهرورزی ♨️ کاری که شیطان برایش کف می‌زند! ❓یک سوال: ⁉️ کدام عمل است که اگر از انسان سر بزند، شیطان آنقدر خوشحال می‌شود، که شروع به کف زدن می‌کند؟ ✨ از پیامبر گرامی اسلام صلی‌ الله علیه و آله و سلم نقل شده است: 🔹 اِذا اخَتَصَمَتْ هِیَ وَ زَوجُها فی‌البَیتِ فَلَهُ فی کُلِّ زاویَهٍ مِن زوایَا البَیتِ شَیطانٌ یُصفِّقُ و یَقولُ: فَرَّحَ اللهُ مَن فَرَّحَنی! 🔹 زمانی که زن با همسرش در منزل مرافعه و مشاجره می‌کند (دقیقا) در همان زمان در هر یک از زوایای منزل یک شیطان مشغول کف زدن و شادمانی است و می‌گوید: خدایش خوشحال کند کسی که مرا این چنین شاد و خوشحال کرده است. 📚 منبع: [لئالی‌الأخبار، ج ۲، ص ۲۱۷] ❇️ زن و شوهر باید در زندگی طوری باشند که به فرموده قرآن ” نور چشم همدیگر” باشند. 📖 داستانک: 💬 همسر شهید مهدی باکری تعریف می‌کرد: 🔹 خانه‌مان کوچک بود؛ گاهی صدایمان می رفت طبقه پایین. یک روز همسایه پایینی به من گفت: به خدا این قده دلم می‌خواد یه روز که آقا مهدی می‌یاد خونه لای در خونه‌تون باز باشه، من ببینم شما دو تا زن و شوهر به هم دیگه چی می‌گید، این قدر می خندید؟ 📚 منبع: [یادگاران،کتاب مهدی باکری] ♨️ اما متاسفانه بعضی از زن و شوهرها به خاطر غر زدن به هم، زندگی خود را به جهنم تبدیل می‌کنند. ⏺ لطیفه: 🔸 مردی در هنگام تشییع جنازه همسرش می خندید. 🔸 به او گفتند: مرد حسابی! کسی که در تشییع جنازه زنش نمی‌خندد. 🔸 گفت: خنده من به خاطر مرگ همسرم نیست؛ اولین بار است که شانه به شانه زنم راه می‌روم و غر نمی‌شنوم. 💠 🆔 @manbarak
💫 به مناسبت ولادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام موسس مذهب جعفری (۸۳ ه. ق) ⭕️ مومن و بی احترامی به او 📖 داستانک: 🔹 محَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَهَ عَنْ أَبِی هَارُونَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ(علیه السلام) قَالَ: قَالَ لِنَفَرٍ عِنْدَهُ وَ أَنَا حَاضِرٌ مَا لَکُمْ تَسْتَخِفُّونَ بِنَا قَالَ فَقَامَ إِلَیْهِ رَجُلٌ مِنْ خُرَاسَانَ فَقَالَ مَعَاذٌ لِوَجْهِ اللهِ أَنْ نَسْتَخِفَّ بِکَ أَوْ بِشَیْ‌ءٍ مِنْ أَمْرِکَ فَقَالَ بَلَى إِنَّکَ أَحَدُ مَنِ اسْتَخَفَّ بِی فَقَالَ مَعَاذٌ لِوَجْهِ اللهِ أَنْ أَسْتَخِفَّ بِکَ فَقَالَ لَهُ وَیْحَکَ أَ وَ لَمْ تَسْمَعْ فُلَاناً وَ نَحْنُ بِقُرْبِ الْجُحْفَهِ وَ هُوَ یَقُولُ لَکَ احْمِلْنِی قَدْرَ مِیلٍ فَقَدْ وَ اللهِ أَعْیَیْتُ وَ اللهِ مَا رَفَعْتَ بِهِ رَأْساً وَ لَقَدِ اسْتَخْفَفْتَ بِهِ وَ مَنِ اسْتَخَفَّ بِمُؤْمِنٍ فِینَا اسْتَخَفَّ وَ ضَیَّعَ حُرْمَهَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ.» 💬 ابو هارون می‌گوید: ❓ در محضر امام صادق علیه السلام بودیم، امام به جمعی رو کرد و فرمود: چرا ما را سبک می‌شمرید؟ و به ما اهانت می‌کنید؟ ♻️ مردی از اهالی خراسان برخاست و عرض کرد: پناه می‌برم به خدا که من تو را سبک بشمرم و احترام تو را حفظ ننمایم. ✨ امام صادق علیه السلام فرمودند: آری تو یکی از آن افرادی هستی که مرا سبک انگاشتی. 🔹 آن مرد عرض کرد: پناه می‌برم به خدا از اینکه شما را سبک بشمرم و به چشم حقارت به شما بنگرم. ✨ امام فرمودند: عزیزم! به یاد داری که فلان شخص در جحفه (میقاتگاه حاجیان در نزدیکی مدینه) به تو گفت مرا نیز سوار مرکب خود کن و به مقدار یک میل (دو کیلومتر) به‌سوی (مکه) ببر، به خدا سوگند از پیاده‌روی خسته شده‌ام؛ 🔹 سوگند به خدا تو حتی سرت را بلند نکردی و به او اعتنا ننمودی و مقام او را کوچک شمردی؛ 🔹 بنابراین «و من استخفّ بمؤمن فینا إستخف و ضیّع حرمةالله» و کسی که مؤمن در راه ما را سبک بشمارد (و تحقیرکند)، حرمت خدا را سبک شمرده و تباه ساخته است. 📚 منبع: [الکافی (ط الإسلامیه)، ج ‌۸، ص: ۱۰۲‌، ح ۷۳٫ روضه الکافی ص ۱۰۲] ⁉️ ببینیم آیا ما نیز شیعیان را خوار کرده‌ایم؟ 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت ۳۱ شهریور، آغاز هفته دفاع مقدس 📙 ۲ داستان از کتاب دا؛ نوشته سیده زهرا حسینی 📖 داستان اول 🔹 یک دفعه انگار برق شدیدی به من وصل کرده باشند، به عقب برگشتم. باز هم یک چهره آشنای دیگر. عفت بود. چند سال پیش با هم در یک کوچه زندگی می کردیم. حالا او را در حالی می دیدم که کف غسالخانه خوابیده بود و پسر یک ساله‌اش هم روی دستانش است. می دانستم بچه دومش هم همین روزها به دنیا می آید. عفت هفت، هشت سالی می شد که ازدواج کرده بود اما بچه‌دار نمی شد. او و خانواده‌اش آن قدر این در و آن در زدند و نذر و نیاز کردند تا خدا عنایتی کرد و تازه یکسال بود صاحب پسری شده بودند. با تولد این بچه زندگی شان متحول شد و شور و شادی به خانه شان آمد. هنوز این بچه نوزاد بود که عفت دوباره حامله شد. بالای سرش نشستم. ترکش به سر عفت خورده ولی بدنش سالم بود. اما ترکش ها پهلو و گلوی بچه‌اش را از هم دریده بودند. این دو را همان طور که سر بچه در بغل مادرش بود به غسالخانه آورده بودند. با بغض به زن‌هایی که توی اتاق بودند، رو کردم و گفتم: اینا چرا باید به این روز بیفتند. 📖 داستان دوم 🔸 پیکر پسر جوانی را دیدم که به شکل دلخراشی به شهادت رسیده بود. نمی توانستم بیشتر ازین به او نگاه کنم. چه برسه بخواهم به او دست بزنم و یا جابه جایش کنم. آخر پایین تنه‌اش از قسمت کمر و لگن بر اثر موج انفجار شکافته و به هم پیچیده شده بود. طوری که پاهایش خلاف جهت تنه رو به بالا افتاده بودند. یک دستش هم از ناحیه کتف کاملا له شده بود. تقریبا تمام بدن جوان تکه تکه شده و لهیده شده بود. 🔸 دردناک‌تر از همه وضع پدر و مادر سالخورده جوان بود که از خانه محقرشان بیرون آمده با گریه و زاری او را صدا می زدند: عبدالرسول، عبدالرسول 🔸 وقتی دیدم پیرزن خودش را روی زمین انداخت و کورمال کورمال روی خاک‌ها دست کشید و جلو آمد تا خودش را به جنازه براسند، تازه فهمیدم چشمانش نمی بیند. به شوهرش نگاه کردم او هم نابینا بود. 🔸 پیرزن که دیگر به پسرش رسیده بود، روی جنازه دست می کشید و می گفت: یوما، یوما. مادر، مادر. پیرمرد هم جلوی درگاه خانه ایستاده بود و با گریه می گفت: عبدالرسول، عبدالرسول جاوبنی. عبدالرسول جوابم رو بده. انگار پیرزن از سکوت پسرش فهمیده بود اتفاقی افتاده است. 📚 منبع: برگرفته از کتاب ”دا” سیده زهرا حسینی 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت ۳۱ شهریور، سالروز آغاز جنگ تحمیلی (۱۳۵۹ ه. ش) 💢 سازمان ملل و عملکرد دوگانه ♨️ مقایسه عملکرد سازمان ملل در مواجهه با دو تجاوز نظامی در دنیا 🔹 در فاصله جنگ هشت‌ساله ایران و عراق، شورای امنیت مجموعا ۱۱ قطع‌نامه صادر کرد که در ۳ قطع‌نامه به مسائل شیمیایی و در ۸ قطع‌نامه به جنگ پرداخته است. اما در فاصله یک‌ساله جنگ عراق و کویت، ۴۰ قطع‌نامه توسط شورای امنیت صادر شد. بر این مبنا اگر به کشوری تعرض شود و نقض صلح انجام شود، شورای امنیت باید فعالیت‌هایی انجام دهد و حتی مختار به فعالیت نظامی است و در این مورد ورود کرد. 🔹 اقدام فوری سازمان ملل درباره حمله به کویت، در اعلام متجاوز بودن عراق و همچنین اعلام ضرب الاجل برای خروج نظامیان عراقی، در مقابل تعلل آن سازمان در قبال ایران، امری است که به وضوح دشمنی و خصومت برخی از اعضا و اقدام ناعادلانه این سازمان را ثابت می کند. 🔹 سازمان ملل نه تنها در دوره جنگ تحمیلی، عراق را مجبور و محکوم به خروج از ایران نکرد، بلکه حتی آن را به عنوان متجاوز نیز معرفی ننمود. تنها تلاش آن سازمان در طی ۸ سال جنایات رژیم بعثی، محدود به اعلام آتش‌بس بود که نه تنها سودی برای ایران نداشت بلکه به ضرر تمامیت ارضی ایران اسلامی نیز تمام می شد. 🔹 با وجود تلاش های بسیاری نیز که مسئولان وقت در اقناع اعضای سازمان ملل در اصلاح قطعنامه ها داشتند، نهایتا در قطع نامه ۵۹۸ نیز عراق به عنوان متجاوز اعلام نشد و تعیین آن به آینده موکول گردید. پس از گذشت حدود ۳ سال از جنگ تحمیلی، و طی فرآیندی، دبیرکل سازمان ملل در گزارشی به شورای امنیت، عراق را به عنوان متجاوز اعلام نمود ولی شورای امنیت آن را نیز تایید ننمود. 🔹 به هر حال شورای امنیت سازمان ملل می‌بایستی گزارش دبیرکل را تصویب کرده و به صورت رسمی عراق را به عنوان متجاوز اعلام می‌کرد که چنین اقدامی صورت نگرفت. در مجموع می‌توان گفت که اظهار نظر و گزارش دبیرکل سازمان ملل به صورت رسمی تجاوز نظامی عراق به ایران را در اسناد رسمی و در افکار عمومی ثبت کرد، ولی باعث نشد که ایران بتواند خسارات خود را از عراق مطالبه و دریافت نماید. 🔹 اگر به رفتاری که شورای امنیت سازمان ملل با تجاوز عراق به کویت با حمله ارتش عراق به سرزمین ایران انجام داد توجه کنیم در می‌یابیم که از همان روز اول اشغال کویت، شورای امنیت سازمان ملل عراق را متجاوز اعلام کرد و لشکرکشی عراق به کویت را محکوم کرد و خسارات مستقیم و غیر مستقیم کویت از این تجاوز را برآورد کرد و تا دلار آخر آن را از عراق دریافت نمود. 💠 🆔 @manbarak
3.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗓 به مناسبت ۲ مهر، روز بزرگداشت شهدای منا 💢 فاجعه منا و پیامی که مذاکرات را بهم ریخت 🔰 روایتی غرورآفرین از اقتدار و قدرت سیاسی جمهوری اسلامی در دوران فاجعه منا 🔹 برشی از سخنرانی 💠 🆔 @manbarak
1.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗓 به مناسبت ۴ مهر، روز سرباز ❇️ سرباز قاسم سلیمانی ⁉️ حاج قاسم دوست داشت با چه نامی در تاریخ بماند...؟! 📚 منبع: کتاب سلیمانی عزیز 💠 🆔 @manbarak
2.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗓 به مناسبت ۴ مهر، روز سرباز 🎥 سید حسن نصرالله: به مولایمان صاحب الزمان می‌گوییم، در دوران حاضر هزاران هزار سرباز آماده هستند که به امر شما و برای شما داخل «تنور» شوند... . 💠 🆔 @manbarak
آیا ما برادران شیطانیم؟ ✨ إِنَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطینِ… [الإسراء: ۲۷] 📍 اسرافکاران، برادران شیاطینند؛… 📖 داستانک ۱: 🔹 روزی خواستم عینک امام را به ایشان بدهم، دیدم مقداری گرد و غبار روی شیشه های آن نشسته است. یک برگ دستمال کاغذی برداشتم و عینک را تمیز کردم و به امام دادم. ایشان عینک را به چشم زدند. 🔹 بی توجه، قصد داشتم آن دستمال را مچاله کرده و دور بیاندازم که امام گفتند: «آقای انصاری! اگر شما برای آن دستمال، مورد مصرف ندارید، به من بدهید. این دستمال هنوز جای مصرف دارد» 📚 منبع: زندگی به سبک روح الله صفحه ۳۰ 📖 داستانک ۲: 🔹 یک بار که خدمت امام بودیم، از من خواستند پاکت دارویشان را به ایشان بدهم.داخل پاکت دارویی بود که باید به پایشان می‌مالیدند. شاید کسی باور نکند، بعد از مصرف دارو، امام یک دستمال کاغذی را به چهار تکه تقسیم کردند و با یک قسمت از آن چربی پایشان را پاک کردند و سه قسمت دیگر را داخل پاکت گذاشتند تا برای دفعات بعد بتوانند از آن استفاده کنند. 💬 راوی: خانم فریده مصطفوی (دختر امام) 📚 منبع: نشریه امتداد، صفحه: ۴۰ 💠 🆔 @manbarak