eitaa logo
منبرک
8.5هزار دنبال‌کننده
511 عکس
89 ویدیو
40 فایل
💠 صحبت های کوتاه دو دقیقه‌ای ارتباط با ما: @Admin_soada1
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 به مناسبت دهم ربیع الاول، سالروز ازدواج پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و حضرت خدیجه سلام الله علیها ❇️ احترام جالب به همسر 🔹 اگر انسان می خواهد فرزندانی مطیع و خوب داشته باشد؛ قدم اولش این است که به مادرِ بچه ها یعنی همسرش احترام بگذارد ( و برای خانمها ؛ به پدر بچه ها) 🔹 نمی شود زن و مرد همیشه در حال بی احترامی به هم باشند و بخواهند فرزندانشان به آنان احترام بگذارند. ◽️ مثال اول: 🔸 پدر، به بچه ها گفته است، داخل اتاق بازی نکنید و بچه ها بازی می کنند، بعد پدر بیاید و به بچه اش بگوید : چرا داخل اتاق بازی کردی. فرزند جواب دهد: مادر اجازه داده و پدر بگوید : مادرت غلط کرده. ⁉️ به نظر شما این بچه وقتی بزرگ شد، با پدر و مادرش چگونه برخورد می کند؟ 📖 داستانک ۱: خانم فریده مصطفوی، دختر حضرت امام خمینی رحمت الله علیه می گوید: 🔹 یادم می آید بچه که بودم و با توپ توی اتاق بازی می کردم توپ را زدم و شیشه شکست, امام با ناراحتی آمدند که ما را تادیب کنند چرا این کار را کرده ایم؟ 🔹 من گفتم: خانم به ما گفتند در اتاق بازی کنید, عیبی ندارد. تا من این را گفتم, ایشان هیچ نگفتند و سرشان را پایین انداختند و از اتاق بیرون رفتند. 📚 منبع: [برداشتهایی از سیره امام خمینی رحمت الله علیه جلد ۱ صفحه ۸۰ ] ____________________ ◽️ مثال دوم: 🔸 هنوز همسر انسان سر سفره نیامده؛ مردِ خانه غذا را تمام می کند. 📖 داستانک ۲: خانم فاطمه طباطبایی, عروس حضرت امام می گویند: 🔹 احترام امام به خانم بسیار زیاد بود و تا آخرین ساعات عمرشان این احترام در اعمال و رفتارشان مشهود بود و به همه حتی پسرشان نیز حفظ این روحیه را توصیه می کردند. ❇️ تا وقتی که خانم سرسفره نمی آمدند، خودشان دست به غذا نمی زدند. 🔹 گاهی که ما زودتر دست به غذا می بردیم نمی‌گفتند: چرا صبر نمی کنید؟ می گفتند: خانم نیامدند؟ 🔹 چند بار ایشان را صدا می زدند. گاهی خانم می آمدند و می‌گفتند: آقا، آخر من مهمان دارم، شمابخورید، من باید غذا را بکشم بعدا می آیم. 🌟 این رفتار امام در همه اثر می گذاشت. 📚 منبع: [کتاب زندگی به سبک روح الله – جلد ۱ – صفحه ۲۰] 💠 🆔 @manbarak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستانی زیبا از توکل در زندگی ✅ با این داستان معنای توکل روشن می‌شود... 🔹 برشی از سخنرانی به مناسبت ۱۰ربیع‌الاول، سالروز ازدواج نبی مکرم اسلام با حضرت خدیجه 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت 17 ربیع الاول، سالروز ولادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام موسس مذهب جعفری (83 ه. ق) ❇️ دلسوزِ دیگران 🔹 امام صادق و یا امام باقر علیهما السّلام در روایتی که سعدی نیز آن را به شعر درآورده و در سازمان ملل نیز نصب است ؛ (بنی آدم اعضای یک پیکرند) می فرمایند: 🔹 الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ‏ کَالْجَسَدِ الْوَاحِدِ إِنِ اشْتَکَى شَیْئاً مِنْهُ وَجَدَ أَلَمَ ذَلِکَ فِی سَائِرِ جَسَدِهِ … 🔹 مؤمن برادر مؤمن است، مانند یک پیکر؛ که هر گاه عضوى از آن دردمند شود، اعضاء دیگر هم احساس درد کنند… 📚 منبع: [الکافی ؛ جلد ‏۲ ؛ صفحه ۱۶۶] 📍باید ما دلسوز دیگران باشیم. مثلا : ⏺ چادر خانمی از موتور آویزان است . بوقی بزنیم و اطلاع دهیم ( نه آنکه سریع موبایلمان را در بیاوریم و از صحنه ی افتادن، فیلم بگیریم) ⏺ ماشینمان جا دارد ،چرا پیرزن و یا پیر مردی را سوار نکنیم ⏺ اگر پوست موزی دیدم . آن را با پا به کناری بزنیم ⏺ اگر سنگ در مقابل راه بود آن را کنار بگذاریم ⏺ از کنار بیمارستان عبور می کنیم ، برای سلامتی همه ی بیماران سوره ی حمدی بخوانیم ⏺ از مقابل قبرستان عبور می کنیم ؛ فاتحه بخوانیم ⏺ اگر کاری از دستمان بر نمی آید؛ لااقل غصه بخوریم مانند غصه ،برای مردم مستضعف و یا مردم مظلوم عراق ، فلسطین ، افغانستان، پاکستان، یمن ، بحرین، نیجریه و … 🔹 پیامبر آنقدر برای کفار دلسوزی می کرد که خداوند می فرماید: لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ ؛ نزدیک است جان خود را برای آنان تباه کنی ! ___________ 📖 داستانک: 💬 حجت الاسلام قرائتی می فرمودند: 🔹 آیت الله العظمى گلپایگانى‏ سر درس بود. من نشسته بودم. 🔹 می ‏گفت: گاهى که متوجه می ‏شوم ،طلبه ‏ها کم درس می ‏خوانند، از غصه تب‏ می ‏کنم. 🔹 گفتم: اگر بچه ‏هاى من مردود بشوند، داد می ‏زنم ولى تب‏ نمی ‏کنم. 🔹 آیت الله گلپایگانى‏ براى پسر مردم تب می ‏کند، ولى من براى بچه ‏هاى خودم تب نمی ‏کنم. از این پیدا است که او چه سوزى دارد. 📚 منبع: [برنامه درسهایى از قرآن ۰۷/ ۰۲/ ۷۴] 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت روز اخلاق و مهرورزی ♨️ کاری که شیطان برایش کف می زند! ❓یک سوال: ⁉️ کدام عمل است که اگر از انسان سر بزند، شیطان آنقدر خوشحال می شود، که شروع به کف زدن می کند؟ 🔹 از پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم نقل شده است: اِذا اخَتَصَمَتْ هِیَ وَ زَوجُها فی‌البَیتِ فَلَهُ فی کُلِّ زاویَهٍ مِن زوایَا البَیتِ شَیطانٌ یُصفِّقُ و یَقولُ: فَرَّحَ اللهُ مَن فَرَّحَنی! 🔹 زمانی که زن با همسرش در منزل مرافعه و مشاجره می‌کند (دقیقاً) در همان زمان در هر یک از زوایای منزل یک شیطان مشغول کف زدن و شادمانی است و می‌گوید: خدایش خوشحال کند کسی که مرا این چنین شاد و خوشحال کرده است 📚 منبع : [لئالی‌الأخبار، ج ۲، ص ۲۱۷] ❇️ زن و شوهر باید در زندگی طوری باشند که به فرموده قرآن ” نور چشم همدیگر” باشند. ___________ 📖 داستانک: 💬 همسر شهید مهدی باکری تعریف می کرد: 🔹 خانه مان کوچک بود؛ گاهی صدایمان می رفت طبقه ی پایین. یک روز همسایه پایینی به م گفت : به خدا این قده دلم می خواد یه روز که آقا مهدی می یاد خونه لای در خونه تون باز باشه ، من ببینم شما دو تا زن و شوهر به هم دیگه چی می گید، این قدر می خندید؟ 📚 منبع: [یادگاران،کتاب مهدی باکری] ♨️ اما متاسفانه بعضی از زن و شوهرها به خاطر غر زدن به هم، زندگی خود را به جهنم تبدیل می کنند. ⏺ لطیفه: 🔸 مردی در هنگام تشییع جنازه همسرش می خندید. 🔸 به او گفتند : مرد حسابی ! کسی که در تشییع جنازه زنش نمی خندد. 🔸 گفت: خنده من به خاطر مرگ همسرم نیست؛ اولین بار است که شانه به شانه زنم راه می روم و غر نمی شنوم. 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت 17ربیع الاول، سالروز میلاد حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و السلم (53 سال قبل از هجرت) ❇️ روزی حلال 🔹 پیامبر صلی الله علیه و آله : «الْعِبادَهُ عَشْرَهُ اَجْزاءٍ تِسْعَهُ اَجْزاءٍ فى طَلَبِ الْحَلالِ»؛ 🔹 عبادت ده جزء دارد، که نُه جزء آن، طلب روزى حلال است 📚 منبع: بحارالانوار ۳۷/۹/۱۰۳ ___________ 📖 داستانک: 🔹 روزی جوانی به حضور امام صادق علیه السلام آمد و عرض کرد: – سرمایه ندارم. ✨ امام علیه السلام فرمود: درستکار باش! خداوند روزی را می رساند. 🔹 جوان بیرون آمد. در راه کیسه ای پیدا کرد. هفتصد دینار در آن بود. با خود گفت: باید سفارش امام علیه السلام را عمل نمایم، لذا من به همه اعلام می کنم که اگر همیانی گم کرده اند نزد من آیند. 📢 با صدای بلند گفت: 🔹 هر کس کیسه ای گم کرده، بیاید نشانه اش را بگوید و آن را ببرد. 🔹 فردی آمد و نشانه های کیسه را گفت، کیسه اش را گرفت و هفتاد دینار به رضایت خود به آن جوان داد. 🔹 جوان برگشت به حضور حضرت، قضیه را گفت. ✨حضرت فرمود: ❇️ – این هفتاد دینار حلال بهتر است از آن هفتصد دینار حرام و آن را خدا به تو رساند. جوان با آن پول تجارت کرد و بسیار غنی شد. 📚 منبع: بحار، ج ۴۷، ص ۱۱۷ 💢 مشکل اساسی در کسب روزی ها همین است که حلال نیست. خیلی ها فکر می کنند روزی شان حلال است اما وقتی روی معاملات، وام و پول هایی که قرض گرفته اند یا داده اند حساب می کنند می بینند جایی مشکلی داشته است. ✅ اگر می خواهید معامله ای کنید حتما به یک اسلام شناس مراجعه کنید تا ببینید معامله ای که انجام می دهید درست هست یا نه. 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت 17ربیع الاول، سالروز میلاد حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و السلم (53 سال قبل از هجرت) ❇️ خیر الناس 🔹 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «خیر الناس من انتفع به الناس»؛ بهترین مردم کسی است که نفع بیشتری به مردم برساند. ✳️ یعنی دلسوز مردم باشد و مردم را خانواده خودش حساب کند؛ همانطور که دوست ندارد سر خانواده اش کلاه بگذارند سر مردم کلاه نگذارد، همانطور که دوست ندارد اجناس نامرغوب به خانواده اش داده شود اجناس نامرغوب به مردم ندهد. 🔸حتما بهترین مردم کسی نیست که رکوع و سجده اش طولانی تر باشد. 🔸 نماز و خمس و … وظیفه ما هست و باید انجام دهیم. 📖 داستانک: 🔹 عالمی سوار بر قطار به مسافرت می رفت. 🔹 نوه اش در حال بازی با کفشهای این عالم بود. به علت بی توجهی یک لنگه کفش پدر بزرگ از پنجره قطار بیرون افتاد. مسافران دیگر برای عالم تاسف می خوردند، ولی عالم بی درنگ … لنگه ی دیگر کفشش را هم بیرون انداخت. همه تعجب کردند. این عالم بزرگوار گفت که یک لنگه کفش نو برایم بی مصرف می شود ولی اگر کسی یک جفت کفش نو بیابد، چه قدر خوشحال خواهد شد؟ ✳️ تمام فکر و ذکر انسان باید این باشد که چطور به دیگران نفع برساند: در رانندگی، در کسب و کار و … در این صورت بهترین مردم می شود. 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت 17ربیع الاول، سالروز میلاد حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و السلم (53 سال قبل از هجرت) ❇️ حضور قلب در نماز 📍 یکی از دغدغه های نماز خوان ها، عدم حضور قلب در نماز است. ⁉️ چکار کنیم که حضور قلب پیدا کنیم؟ 🔹 پیامبر مکرم اسلام (صلی‌الله علیه و آله) می فرمایند: «اگر نبود که قلب شما چراگاه شیطان باشد و پرگویی نمی‌کردید، هر آینه هرچه من می شنیدم شما هم می‌شنیدید». 🔹 «مَن کَثُرَ کَلامُهُ کَثُرَ خَطَؤُهُ وَ مَن کَثُرَ خَطَؤُهُ ماتَ قَلْبُهُ»؛ هرکس کلامش زیاد شد خطایش زیاد می‌شود و هرکس خطایش زیاد شد قلبش می‌میرد. 📖 داستانک: 🔹 از علامه طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان سوال کردند، چکار کنیم حضور قلب در نماز پیدا کنیم؟ ✅ ایشان فرمودند: زیاد حرف نزنید. 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت 17ربیع الاول، سالروز میلاد حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و السلم (53 سال قبل از هجرت) ❇️ داستان ولادت پیامبر 🔹 امام صادق علیه السلام در روایتی که خلاصه آن را می آوریم میفرمایند: ❇️ در صبیحه ولادت آن جناب، هر بتی که بر روی زمین بود، بر رو در افتاده بود و ایوان کسری بلرزید و چهارده کنگره از آن ساقط شد و دریاچه ساوه، آبش فرو رفت و در وادی (سماوه) آب جاری شد و آتشکده فارس ‍ خاموش شد و حال آنکه هزار سال بود که خاموش نشده بود و نوری در آن شب از طرف حجاز ظاهر شد و منتشر گردید تا به مشرق عالم رسید و سریر هر سلطانی از سلاطین دنیا در آن صبح سرنگون شده بود و در آن روز، هیچ سلطانی نتوانست تکلم کند و تمامی گنگ شده بودند و علم کهنه و سحر سحره باطل شد و هر کاهنی که بود میان او و همزادش ‍ – که خبرها به او می گفت – جدائی افتاد و ابلیس در آن وقت صیحه زد و ابالسه خود را جمع کرد. ♨️ ابالسه گفتند: ای سید ما! چه تو را به فزع در آورده؟ گفت: وای بر شما همانا حادثه عجیبی در زمین واقع شده که از زمان رفع عیسی (ع ) تا به حال واقع نشده. بروید و بگردید ببینید چه واقع شده برای من خبر آرید. 🔻 برفتند و برگشتند و گفتند: چیزی نیافتیم. ♨️ ابلیس گفت: استعلام این امر، کار من است، پس فرو رفت در دنیا و جولانی کرد تا بر حرم مکه رسید. دید که اطراف حرم را ملائکه فرا گرفته اند. خواست داخل حرم شود، او را صیحه زدند؛ برگشت و از طرف کوه (حرا) داخل شد. جبرئیل او را صیحه زد که بر گرد، لعنت خدا بر تو باد. 🔻 گفت: ای جبرئیل! از تو سؤالی دارم، بگو که امشب چه حادثه رو کرده؟ 🔹 فرمود: ولادت محمد صلی الله علیه وآله واقع شده. ♨️ گفت از برای من در او نصیبی هست؟ 🔹 فرمود: نه. 🔻 گفت: در امت او، من بهره دارم؟ 🔹 فرمود: بلی. ♨️ گفت: راضی شدم. 📚 منبع: [ بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏۱۵، ص: ۲۵۹] 🔍 نکته: ✅ یکی از بهترین اعمال روز ولادت پیامبر اکرم “روزه” گرفتن است و از برای آن ، فضیلت بسیار است و روایت شده که هر که این روز را روزه بدارد، ثواب روزه یکسال برای او، نوشته شود، و روزه ی این روز، یکی از چهار روز است که در تمام سال به فضیلت روزه، ممتاز است. 💠 🆔 @manbarak
🗓 13 مهر، سالروز هجرت امام خمینی (رحمه الله علیه) از عراق به پاریس (1357 ه. ش) ♨️ اولین گروهی که وارد جهنم می شوند! 🔹 و أَوْحَى اللَّهُ إِلَى مُوسَى علیه السلام: 🔹 منْ مَاتَ تَائِباً عَنِ الْغِیبَهِ فَهُوَ آخِرُ مَنْ یَدْخُلُ إِلَى الْجَنَّهِ وَ مَنْ مَاتَ مُصِرّاً عَلَیْهَا فَهُوَ أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ النَّار 🔹از سوى خدا به موسى وحى شد: 🔹 هر غیب‏ت کننده‏ اى که با توبه از دنیا برود، آخرین کسى است که به بهشت وارد می ‏شود و هر غیبت‏ کننده‏ اى که بر آن اصرار داشته باشد، و با این حال از دنیا برود و توبه نکند، اوّلین کسى است که داخل دوزخ می ‏گردد. 📚 منبع: [إرشاد القلوب إلى الصواب ، جلد‏۱ ؛ صفحه ۱۱۶] ____________ 📖 داستانک ۱: ✅ حضرت امام خمینى قدس سره در کنار درس و بحث به تفریح هم علاقه داشت. در جوانى روزهاى جمعه با طلاب براى تفریح از شهر خارج می ‏شدند، امّا قبل از حرکت می ‏فرمود: به چند شرط با شما بیرون می ‏آیم: 1️⃣ نماز را اوّل وقت بخوانیم. 2️⃣ در تفریح از کسى غیبت نشود. 📚 منبع: [خاطرات حجت الاسلام قرائتى(جلد ۲)، صفحه: ۹۰ ] ______________ 📖 داستانک ۲: 💬 حجه الاسلام سید احمد فاطمی فرمودند: 🔹در اوایل طلبگی ام، روزی مرحوم علامه طباطبایی (ره) به حجره ام تشریف آوردند و فرمودند: ” پیداست که در این جا غیبت شده است!” 🔹 گفتم: بله پیش از آمدن شما، چند نفر که درسشان از من بالاتر بود، این جا بودند و کسی را غیبت کردند. ✅ علامه فرمود:” باید می گفتی از این جا بروند، این حجره دیگر برای درس خواندن مناسب نیست؛ اتاق خود را عوض کن.” 📚 منبع: [مهر افروخته،ص:۹۵] 💠 🆔 @manbarak
🗓 13 مهر، سالروز هجرت امام خمینی (رحمه الله علیه) از عراق به پاریس (1357 ه. ش) ❇️ اگر همه همشهریانت از تو تعریف کردند… 🔹 روی عن الإمام الباقر ع فی وصیته لجابر بن یزید الجعفی أنّه قال: 🔹 «یَا جَابِرُ… اعْلَمْ بِأَنَّکَ لَا تَکُونُ لَنَا وَلِیّاً حَتَّى لَوِ اجْتَمَعَ عَلَیْکَ أَهْلُ مِصْرِکَ وَ قَالُوا إِنَّکَ رَجُلُ سَوْءٍ لَمْ یَحْزُنْکَ ذَلِکَ وَ لَوْ قَالُوا إِنَّکَ رَجُلٌ صَالِحٌ لَمْ یَسُرَّکَ ذَلِکَ». 📚 منبع: تحف العقول، ص۲۸۴ 🔹 از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده‌است که در وصیتشان به جابربن‌یزیدجُعفی فرمودند: 🔹 «ای جابر!… بدان که تو ولیّ(دوستِ) ما نخواهی بود، مگر این‌که اگر اهالی شَهرت علیه تو هم‌داستان شوند و بگویند تو مرد بدی هستی، این (حرفشان) تو را اندوهگین نسازد و اگر گفتند تو مرد خوبی هستی، این (حرفشان) تو را شادمان نگرداند. 🟢 ما مامور به وظیفه ایم و باید کارمان را انجام دهیم، حالا اگر همه مردم بگویند مرگ بر فلانی یا درود بر فلانی. 🟢 ما باید یقین داشته باشیم حرفمان و راهمان درست است. «وَ لا یَخافُونَ لَوْمَهَ لائِمٍ»؛ از ملامت هیچ ملامت گری نمی ترسند. (آیه ۵۴ سوره مائده) 💫 مثلا شما می خواهید در یک اجتماعی صحبت کنید، می دانید اگر فلان حرف را بزنید مردم ناراحت می شوند اما باید بگویید. چه بسا مردم ناراحت بشوند. زمانی مردم از یک حرفی خوشحال می شوند، وظیفه مان بوده که بگوییم. _______ 📖 داستانک: 🔸 به شهید بهشتی خیلی توهین می کردند. ایشان به شهری رفته بودند، جلو ایشان خری را کشته بودند. 🔸 مرگ بر بهشتی هم خیلی می گفتند. 🔸 روزی نزد امام آمدند. امام گفتند از بیرون که آمدید مردم چه شعاری می دادند؟ ایشان عرض کردند: همه می گفتند درود بر خمینی. 🔹 حضرت امام فرمودند: به خدا قسم اگر همه مردم با هم بگویند مرگ برخمینی به اندازه سر سوزنی برایم فرقی نمی کند. ✅ انسان باید به این حد برسد که وظیفه اش را انجام بدهد. 💫مثلا در عروسی برادرتان موسیقی می گذارند، شما بلند می شوید. همه هم ناراحت می شوند، خوب ناراحت بشوند شما باید بلند شوید. ✅ انسان باید به این حد برسد که حرف مردم در او اثر نکند. 💠 🆔 @manbarak
🗓 13 مهر، سالروز هجرت امام خمینی (رحمه الله علیه) از عراق به پاریس (1357 ه. ش) 💢 ماجرایی که امام را به شدت ناراحت کرد. 📖 داستانک: 💬 حجه الاسلام فردوسی پور می گوید : 🔹 در رابطه با اجاره نشینى حضرت امام در جماران به قضیه اى اشاره مى کنم. 📍موضوعى که بیانگر تقید شدید امام به رعایت موازین و احکام شرعى به ویژه در مورد حقوق مردم و الگویى از یک مستاجر خوب و متشرع است. 🔹 با آن که صاحبخانه امام از مقلدان و دلباختگان آن حضرت بود و سکونت امام را در خانه خود، بزرگترین افتخار زندگیش مى دانست ؛ لیکن حضرت امام مثل یک فرد عادى که گویى هیچ گونه علقه اى بین مالک و مستاجر وجود ندارد، به احکام شرعى مربوط ملتزم بودند. 🔹 روزى براى تامین نور کافى و متناسب که براى فیلمبردارى از برخى ملاقات هاى رسمى یا برنامه هایى نظیر پیام نوروزى که در اتاق کار حضرتشان انجام مى شد، مورد نیاز بود، سه نقطه از گچ سقف اتاق را هر یک به مساحت ۵*۵ سانتیمتر زیر تیر آهن تراشیده بودند، مى خواستند نور افکن ها را به آن نقاط جوش دهند 🔹 هنگام صبح که طبق معمول خدمت امام مشرف شدیم، قبل از هر چیز، با لحنى خشن و تند و قیافه اى ناراحت و مضطرب فرمودند: ⁉️ این چیست، چرا این کار را کرده اند؟ 🔹 به عرض رسید براى تامین نور فیلمبردارى است. ⁉️بعد از لحظه اى تامل و سکوت تلخ ادامه دادند: چرا بدون اجازه صاحبخانه این تصرفات را مى کنند؟ 🔸 با این برخورد تند، جرات ادامه کار سلب شد واصل قضیه منتفى و جاى آن تعمیر شد. 🔹 هنگامى که از خدمتشان مرخص شدیم، جناب آقاى صانعى با توجه به اینکه ده ها سال با حضرت امام بودند، به من گفت: من در طول عمرم، کمتر چنین ناراحتى و تکدر خاطرى را در امام دیده ام. 📚 منبع: [سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی؛ جلد ۲؛ صفحه ۲۲] ____________ 📝 امام در وصیتی به فرزندشان می نویسند: 🔹 پسرم! سعی کن که با حق الناس از این جهان رخت نبندی که کار، بسیار مشکل می شود. سر و کار انسان با خدای تعالی که ارحم الراحمین است، بسیار سهل تر است تا سر و کار با انسان ها 💠 🆔 @manbarak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓 به مناسبت سالروز صلح امام حسن مجتبی علیه السلام 🎥 مهم‌ترین آزمون 💢 مهم‌ترین آزمون انسان در طول زندگی ♨️ اعتراض خواص به صلح امام حسن مجتبی علیه السلام 🔹 برشی از سخنرانی به مناسبت سالروز صلح امام حسن مجتبی علیه‌السلام 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت ۲۳ مهر، سالگرد شهید محراب، آیت الله اشرفی اصفهانی 💢 به یاد شهید محراب/ آیت الله اشرفی اصفهانی 📖 داستانک: 💬 حجت الاسلام قرائتی تعریف می کنند: 🔹 آیت الله شهید اشرفى شهید شده بود. من آمدم کرمانشاه، رفتم خانه‏ ایشان و به آقازاده‏ اش گفتم: خوب یک خاطره از ایشان بگویید. 🔹 می گفت: پدر من از آشپزخانه می خواست به اتاق برود. خوب پیرمرد بود حدود ۸۰، ۹۰ سال، عصا دستش بود. یک مرتبه دید که گربه دارد می دود گوشت دهانش است! تا دید گوشت دهانش است، با عصا روى گربه زد. 🔹 بعد از این کار پدرم به اتاق رفت و گفت: چرا زدى؟ گربه غریزه‏ اش این است که هرجا گوشت دید ببرد. چون هم گرسنه اش است هم بچه دارد. تو هنر دارى باید گوشت خودت را حفظ کنى. تو وظیفه ‏ات این است که گوشت را حفظ کنى. گربه هم غریزه‏ اش این است که گوشت را دید ببرد. تو به وظیفه‏ ات عمل نکردى ولى او به غریزه‏ اش عمل کرده است. مقصر تو هستى! 🔹 گفت: حسین! من هم آمدم گفتم: بله آقا! ✅ گفت: برو گربه را بیاور عذرخواهى کنم. گفتم: بابا ول کن. 🔹 سفت گرفت، گفتم: بابا ول کن. آخر گربه که‏ عذرخواهى نمی خواهد. گفت: من به ایشان بیخود چوب زدم. من وظیفه دارم، حیوان غریزه؛ وظیفه‏ ى من حفظ گوشت است. غریزه‏ ى او هم اینکه گوشت را ببرد. من به وظیفه عمل نکردم و مقصر من هستم. نه گربه! 🔹 گفتم: خوب حالا عوضش گوشت را برد. این گوشت براى اینکه … . گفت: نه! این چوبى که من زدم به او، این گناه کردم. هرچه گفتم دیدم ایشان سفت گرفته که آقا تو را به خدا برو او را بیاور. این گربه در سرداب رفته. برو او را بیاور. گفتم: آقا گربه را مگر می شود گرفت؟ مرغ که نیست. گربه چنگ می اندازد صورتمان را زخمى می کند. 🔹 گفت: ببین یک کلاه روى سرت بکش، چشم‏هایت پیدا باشد. دستت را بکن در این کیسه‏ هاى که در حمام کیسه می کشند. صورتت را هم بپوشان، این را بگیر و بیاور. 🔹 گفتم: آقا ولم کن! دیدم پیرمرد التماس می کند. دلم براى پدرم سوخت. صورتم را پوشاندم و خلاصه دستکش دست کردم و رفتم در زیر زمین، یواش این گربه را گرفتم. حالا از او هم می ترسم. آن را به آیت الله اشرفى دادم. ❇️ آیت الله اشرفى بغلش گرفت و مرتب گفت: «خدایا! مرا ببخش! ظلم کردم. این حیوان که گناه نکرده بود. این باید گوشت را ببرد. من باید حفظ کنم. خدایا من را ببخش». براى ما صحنه‏ عجیبی پیش آمده بود و ما بهت زده شدیم. بعد از آن هر وقت آیت الله اشرفى می خواست غذا بخورد یک مقدار غذا در یک ظرف می کرد، پیرمرد ۸۰، ۹۰ ساله زیرزمین می برد و به گربه مى داد و برمی گشت غذا می خورد. مى‏گفت: باید این چوب را جبران کنم. آیت الله اشرفى که شهید شد، مى گفت: این گربه تا صبح زوزه می کشید. هرچه غذا به این گربه دادیم نخورد. پیکر پدر را اصفهان بردیم. گربه‏ اى هم که چند سال در خانه‏ ى ما بود، رفت که رفت. حیوان ها شعور دارند. در دنیا خبرهایى است. حالا چند تا آدم روى کره‏ ى زمین است که … 📚 منبع: [برنامه درسهایى از قرآن ۱۴/ ۰۶/ ۸۷] __________ 🔹 امام در پیامى که براى شهید آیت الله شهید اشرفى دادند فرمودند: ننگ ابدی بر آنان که یک چنین شخص صالحی را که آزارش به موری نرسیده بود از ملت ما گرفتند و خود را درپیشگاه خداوند متعال و در نزد ملت فداکار، منفورتر و جنایتکارتر از قبل معرفی کردند. 🔻 در مظلومیت این نظام و انقلاب همین بس، که این همه سال پس از انقلاب، یک عده همکار و همدست آن جانیان شده و جمهوری اسلامی را متهم می کنند که چرا آنها را اعدام کردند! 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت 24 مهر، روز جهانی غذا ♨️ لقمه حرام 📖 داستانک: 🔸 شخصی به نام شریک بن عبدالله نخعی از علمای بزرگ زمان خود بود. روزی مهدی بن منصور عباسی به او گفت: من می‌خواهم قاضی القضاتی حکومت اسلامی را به شما بدهم. 🔸 شریک بن عبدالله گفت: من قبول نمی‌کنم؛ چون شما حاکم ظالمی هستی، قاضی القضاتی شما هم ظلم است. گفت: خوب حداقل معلمی بچه‌های من را قبول کن. گفت: بچه های تو هم یکی هستند مثل تو؛ درست نمی‌شوند. گفت: این دو تا را که قبول نکردی حداقل یک روز ناهار به منزل ما بیا. در قصر یک روز مهمان ما باش. 🔻گفت: باشد؛ این یکی را قبول می کنم. ♨️ مهدی بن منصور، حرام ترین غذاها را آماده کرد و برای شریک بن عبدالله آورد. 🔻 غذا که تمام شد، شریک بن عبدالله رو کرد به مهدی بن منصور و گفت: شما به من یک پیشنهادی هم داده بودی. گفت: بله قاضی القضاتی. 🔻 شریک گفت: خوب قبولش کردم!!! اما این را که با دست راستم گرفتم؛ دست چپم خالی است. یک پیشنهاد دیگر هم دادی. گفت: تربیت فرزندانم. گفت: آن را هم قبول کردم!!! ♨️ این ماجرا گذشت و بعد از مدتی، خزانه دار، حقوق شریک بن عبدالله را کمی دیر داد. شریک بن عبدالله خیلی اعتراض کرد. خزانه دار گفت: تو مگر به ما گندم فروخته ای که اینقدر از ما طلبکاری؟ شریک گفت: از گندم مهمتر فروختم؛ من دینم را به شما فروختم! 🔸 یکی از برنامه های دشمن برای ما، حرام کردن لقمه هاست. در معاملات، قرض دادن ها و قرض گرفتن ها مراقب لقمه باشیم. 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت 24 مهر، روز جهانی غذا ❇️ راه تندرستی و بی نیازی از پزشک 🔹 و قال علیه السّلام لابنه الحسن علیه السّلام: ألا اعلّمک أربع خصال تستغنی بها عن الطبّ؟ فقال:بلى یا أمیر المؤمنین، فقال: 🔹 لا تجلس على الطّعام إلّا و أنت جائع، 🔹 و لا تقم عن الطّعام إلّا و أنت تشتهیه، 🔹 و جوّد المضغ، 🔹 و إذا نمت فاعرض نفسک على الخلاء، فاذا استعملت هذه استغنیت. ✨ حضرت علی علیه السلام به فرزندش امام حسن- علیه السّلام- فرمود: می ‏خواهى چهار عمل به تو بیاموزم که از پزشک بی ‏نیاز شوى؟ عرض کرد: آرى یا امیر المومنین. ✨ 🔹فرمود: 1️⃣ هنگامی غذا بخور که گرسنه ای، 2️⃣ از سفره بر نخیز جز زمانیکه هنوز میل به غذا داری، 3️⃣ غذایت را خوب بجو، 4️⃣ پیش از خواب، قضاى حاجت کن؛ ✅ با رعایت این چهار دستور احتیاجى به طبیب پیدا نخواهى کرد. 📚 منبع : تحریر المواعظ العددیه آیت الله مشکینی، صفحه ۳۴۰، الفصل الثالث مما روته الخاصه عن أمیر المؤمنین علیه السلام _____________ 📖 داستانک: 🔸 طبیبی از کشوری دیگر به قم آمد و از خادم آیت الله بروجردی درخواست کرد از آیت الله بخواهید تا ساعاتی را در کنار ایشان باشم ، زیرا من در حال تحقیقم که چرا عمر مراجع تقلید اینقدر بالاست 🔸 خادم از آقا وقت گرفت و ایشان از هنگام نهار به بعد را اجازه دادند. 🔸 هنوز غذای آقا تمام نشده بود که طبیب بلند شد و بیرون آمد. ⁉️ خادم گفت: مگر نمی خواستی تحقیق کنی؟ 🔸 طبیب گفت : چرا، تحقیقم تمام شد . ⁉️ خادم گفت: چطور؟ ♻️ طبیب پاسخ داد: راز طول عمر ایشان این است که غذا را زیاد می خوند. من غذایم تمام شد و ایشان هنوز در حال جویدن لقمه ی دوم بودند. 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت 1 آبان، سالروز شهادت مظلومانه آیت‌الله حاج سیدمصطفی خمینی (1356 ه. ش) 🔰 واکنش عجیب امام خمینی به خبر شهادت فرزندشان! 🔸 روایتی از واکنش عجیب امام خمینی رحمت الله علیه به خبر شهادت فرزندشان آیت‌الله حاج سید مصطفی خمینی 👇👇 B2n.ir/x48133 ______________________________ 🔹 برگرفته از سخنرانی حجت الاسلام راجی 📚 منبع: کتاب سیره امام خمینی جلد سوم 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت 1 آبان، سالروز شهادت مظلومانه آیت‌الله حاج سید مصطفی خمینی (1356 ه. ش) ❇️ مصطفی، امید آینده اسلام بود 🔸زمانی که برادرم حاج مصطفی از دنیا رفت گیج شده بودم و نمی دانستم که چطور این خبر را به پدر برسانیم. زمانی که نزد امام رسیدیم و در حین صحبت بودیم که من شروع به گریه کردم. امام موضوع را فهمیدند. 🔸حاج احمد خمینی می فرمودند: زمانی که برادرم حاج مصطفی از دنیا رفت گیج شده بودم و نمی دانستم که چطور این خبر را به پدر برسانم. با عده ای از آشنایان برنامه ریزی کردیم که نزد امام می رویم و طوری در حین صحبت با هم و سوال و جواب در مورد آقا مصطفی، خبر درگذشت ایشان را به امام می رسانیم. زمانی که نزد امام رسیدیم و در حین صحبت بودیم که من شروع به گریه کردم. امام (رحمه الله علیه) پرسیدند: احمد اتفاقی افتاده؟ از مصطفی چه خبر؟ در این حال بود که امام (رحمه الله علیه) متوجه مرگ آقا مصطفی شدند. ▪️امام چند لحظه‌ای به دست خود نگاه کرد و بعد از گفتن «لاحول و لا قوه الا بالله» و «انالله و انا الیه راجعون» فرمودند: «مصطفی امید آینده اسلام بود، امانتی بود و از دست ما رفت» و بعد هم فرمودند که: «همه می میرند، مصطفی هم مرد. من امید داشتم که فرزندم بیشتر به درد اسلام بخورد. یعنی من فرزندم را برای اسلام و دین می خواهم». 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت سالروز ولادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام ✅ میانه روی و پرهیز از اسراف 🔹 امام حسن عسکری علیه السّلام می فرمایند: «عَلَیْکَ بِالإقْتِصادِ وَ إیّاکَ وَ الإسْرافَ»؛ 🔹 بر تو باد به میانه روى و اعتدال و پرهیز از ولخرجى و اسراف. 📚 منبع: [احقاق الحق: ج ۱۲ ص ۴۶۷] 🔍 نکته: اقتصاد، حدّ اعتدال میانه اسراف و بخل است. اسراف، ملت ها را از بین می برد. اسراف مشکلات و عذاب های زیادی را بر سر جامعه می آورد. با اسراف کم کم می بینیم که باران هم دیگر نمی بارد. کم کم درهای رحمت بسته می شود. ________________ 📖 داستانک: 🔹 حسن بصری در کنار رودخانه وضو می گرفت. باقیمانده آب را کنار رودخانه، روی زمین ریخت. حضرت علی علیه السلام فرمودند چرا آب را روی زمین ریختی؟ باید آب را روی آب رودخانه می ریختی. 🔹 اسراف برای همه خطرناک است، خصوصا برای کسانی که از اموال بیت المال استفاده می کنند. ⏺ به عنوان مثال: ↩️ شخصی برای گرم ماندن اتاق محل کار خود، بخاری را در طول شب نیز روشن می گذارد! ↩️ و یا اینکه برق اتاق ها را بی جهت روشن می گذارند. ↩️ و یا اینکه وقتی به سفر کاری می روند، هتل پنج ستاره و غذاهای گران قیمت استفاده می کنند! مگر منزل خودشان هتل پنج ستاره است که وقتی به سفر می روند، هتل پنج ستاره می گیرند!! این موارد از کوچک و بزرگ، همه از مصادیق اسراف است. 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت سالروز ولادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام 💢 شرک خفی 🔹 امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: الإشْاکُ فِی النّاسِ اَخفی مِنْ دَبیبِ النَّملِ عَلیَ المَسْحِ الاَسودِ فی اللّیلَه المُظلِمَهِ؛ 🔹 شرک ورزی (و ریا) در مردم، پنهان تر است از جنبیدن و حرکت مورچه بر روی سنگ سیاه در شب تاریک. 📚 منبع: بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏۷۵، ص: ۳۷۱ 🔻 یکی از مهم ترین مصادیق شرک خفی، ریا است. یعنی انسان کاری را انجام می دهد، تا مردم ببینند. مثلا منبر می رود برای اینکه مردم ببینند یا روضه می رود یا مجلس برگزار می کند و … . 📖 داستانک: 🔸 یکی از شاگردان محدث قمی نقل می کند که: از همان اوقات که به تحصیل مقدمات اشتغال داشتم نام محدث قمی را در محضر مبارک پدر بزرگوارم زیاد و توأم با تجلیل می شنیدم. وقتی که برای تحصیل به مشهد مشرف شدم زیارت ایشان را بسیار مغتنم می شمردم. چند سالی که با این دانشمند با ایمان معاشرت داشتم و از نزدیک به مراتب علم و عمل و پارسایی و پرهیزکاری ایشان آشنا شدم، روز به روز بر ارادتم می افزود. 🔸 در یکی از ماه های رمضان با چند تن از دوستان از ایشان خواهش کردیم که در مسجد گوهرشاد اقامه جماعت را بر معتقدان و علاقمندان منت نهند. با اصرار و پافشاری، این خواهش پذیرفته شد و وی چند روز نماز ظهر و عصر را در یکی از شبستان های آنجا اقامه کرد و بر جمعیت این جماعت روز به روز افزوده می شد. هنوز دو روز نشده بود که اشخاص زیادی اطلاع یافتند و جمعیت فوق العاده شد. روزی پس از اتمام نماز ظهر، به من که نزدیک ایشان بودم گفتند: « من امروز نمی توانم نماز عصر بخوانم». رفتند و دیگر آن سال برای نماز جماعت نیامدند. در موقع ملاقات و سؤال از علت ترک نماز جماعت گفتند: «حقیقت این است که در رکوع رکعت چهارم متوجه شدم که صدای اقتداکنندگان که پشت سر من می گویند: «یا الله، یا الله، ان الله مع الصابرین» از محلی بسیار دور به گوش می رسد و متوجه زیادی جمعیت شدم و در من شادی و فرحی تولید شد و خلاصه خوشم آمد که جمعیت این اندازه زیاد است! بنابراین، من برای امامت اهلیت ندارم.» 📚 منبع: مفاخر اسلام، ج ۱۱، ص ۳۶۰ باید یک ریاسنج برای خودمان داشته باشیم. 🔹 مرحوم فیض کاشانی می گوید: «ببینید در کاری که انجام می دهید، اگر کسی بود که بهتر از شما آن کار را انجام می داد، شما ناراحت می شوید یا نه؟» اگر ناراحت می شوید معلوم است برای خدا کار انجام نمی دهید. 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت 2 آبان، سالروز ارتحال حضرت آیت الله میرزا جواد آقای تهرانی ✅ خاطراتی از اسوه اخلاق 🔹 حضرت آیت الله میرزا جواد آقای تهرانی، ویژگی های منحصر به فردی داشتند که بسیار است. ❇️ یکی از این ویژگی های ایشان زهد و دوری از شهرت بود. 📖 داستانک ۱: 🔸 در یکی از چاپ های کتاب آیین زندگی، کسی که آن را چاپ کرده بود، روی جلد کتاب نام ایشان را آیت الله تهرانی نوشته بود. 🔸 موقعی که یک نسخه از این کتاب به دست ایشان رسید، با دیدن لفظ آیت الله ناراحت شدند؛ به من گفتند: هرجا کتاب مرا دیدی، روی آیت الله خط بکش… 📖 داستانک ۲: 🔹 هنگامی که ایشان جبهه رفته بودند، یک روز برای تهیه فیلم و خبر آمده و شروع کرده بودند به فیلمبرداری از جاهای مختلف تا رسیده بودند به مرحوم میرزا جواد آقا تهرانی. 🔹 شناخته بودند که ایشان چه شخصیتی است و می‌خواستند بهتر و بیشتر فیلمبرداری کنند، ولی تا دوربین فیلمبرداری به ایشان می‌رسد، ایشان عمامه را از سر برمی‌دارند تا شناخته نشوند، که موجب شهرت و آوازه ایشان شود. 🔹 بعد از فوت ایشان، نامه‌ای در یادداشت‌های شخصی شان پیدا شد که از ایشان خواسته بودند تا در برنامه‌ای به معرفی خود تحت عنوان یکی از شخصیت‌های اسلامی این مرز و بوم بپردازند. 📝 ایشان در زیر جملاتی که از ایشان به عنوان شخصیت اسلامی در نامه یاد شده بود، با خودکار قرمز خطی کشیده بودند و در حاشیه آن دو جمله نوشته بودند یکی: 1️⃣ “رب شهره لا اصل لها؛ ای بسا شهرتی که هیچ اصل و اساسی نداشته باشد. “ 2️⃣ و حدیث شریفی بدین مضمون آمده بود: “رحم الله امره عرف قدره و لم یتعد طوره؛ خداوند رحمت کند شخصی را که قدر و اندازه خود را بشناسد و پایش را از گلیمش دراز نکند. ” 📚 منبع: [کتاب خاطراتی از آیینه اخلاق صفحه۳۲ و ۳۵] 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت 2 آبان، سالروز ارتحال حضرت آیت الله میرزا جواد آقای تهرانی ✅ تصادف جوان با یک عالم 📖 داستانک: 💬 حاج آقای امانی تعریف می‌کردند: 🔹 روز رحلت میرزا جوادآقا، ساعت ٢ بعدازظهر توی تاکسی نشسته بودم که یک وقت رادیو خبر فوت را اعلام کرد. تا این خبر اعلام شد یک‌هو راننده تاکسی زد توی سرش. به شدت منقلب شد. ماشین را کشید کنار و مدتی حالت گریه داشت. 🔸 آقای امانی می‌گفت: «حالا من که روحانی بودم، این‌قدر تحت تاثیر قرار نگرفته بودم. برای همین یک مقدار که گذشت، از او سؤال کردم: «شما با ایشان آشنایی داشتی؟ مثلا از ارحام و خویشان ایشان یا از همسایگان مرحوم میرزا هستی؟» 🔹 گفت نه آقاجان. 🔸 گفتم پس چرا این قدر منقلب شدی؟ 🔹 گفت: «من یک خاطره از ایشان دارم. خاطره ‌ام این است که یک روز سوار دوچرخه از کوچه محل زندگی میرزا (کوچه مستشاری) رد می‌شدم. سر پیچ که رسیدم، ظاهرا میرزا جواد آقا هم عصازنان از آن سمت می‌آمدند و من متوجه ایشان نشدم. برای همین تا پیچیدم کنترلم را از دست دادم و خوردم به ایشان. من از روی چرخ افتادم پایین. ایشان هم یک طرف افتادند. حتی عمامه هم از سر ایشان افتاد. ولی هنوز بلند نشده بودم که دیدم ایشان قبل از اینکه بروند سراغ عمامه‌شان از جایشان بلند شدند. آمدند و پرسیدند: 🔸 پسرم طوری‌ ات نشد؟» شروع کردند دست کشیدن روی صورت من. خاک را از روی سر و صورتم تمیز کردند. ✳️ گفتم: آقا من زدم به شما. گفتند: من هیچ طورم نیست. تو کاریت نشد؟ مشکلی برای تو پیش نیامد؟ 🔹آقای امانی می‌گفتند این آقا خاطره دیگری از مرحوم میرزا نداشت. گویا آن‌جا هم ایشان را نشناخته بود. ولی بعدها متوجه شده بود که ایشان میرزا جواد آقای تهرانی است. 📚 منبع: [روزنامه شهرآرا ۲۵ دی ۱۳۹۳] 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت سالروز رحلت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ❇️ خوشا به حال اهل قم 🔹و رُوِیَ عَنْ عِدَّهٍ مِنْ أَهْلِ الرَّیِّ أَنَّهُمْ دَخَلُوا عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ قَالُوا نَحْنُ مِنْ أَهْلِ الرَّیِّ فَقَالَ مَرْحَباً بِإِخْوَانِنَا مِنْ أَهْلِ قُمَّ فَقَالُوا نَحْنُ مِنْ أَهْلِ الرَّیِّ فَأَعَادَ الْکَلَامَ قَالُوا ذَلِکَ مِرَاراً وَ أَجَابَهُمْ بِمِثْلِ مَا أَجَابَ بِهِ أَوَّلًا فَقَالَ إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَّهُ وَ إِنَّ لِلرَّسُولِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِینَهُ وَ إِنَّ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکُوفَهُ وَ إِنَّ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ بَلْدَهُ قُمَّ وَ سَتُدْفَنُ فِیهَا امْرَأَهٌ مِنْ أَوْلَادِی تُسَمَّى فَاطِمَهَ فَمَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّهُ قَالَ الرَّاوِی وَ کَانَ هَذَا الْکَلَامُ مِنْهُ قَبْلَ أَنْ یُولَدَ الْکَاظِمُ عَلَیْهِ السَّلَام.‏ ✅ و از شمارى از مردم رى روایت است که بر امام ششم وارد شدند و گفتند: 🔹ما اهل رى هستیم. ✨امام فرمود: مرحبا به برادران قمى ما. 🔹گفتند: ما اهل رى هستیم و امام سخن خود را باز گفت، چند بار گفتند و همان پاسخ را شنیدند. ✨ پس فرمود: ❇️ “خدا را حرمى است که مکه است، و رسول خدا را حرمی که مدینه است و امیر المؤمنین را حرمى که کوفه است، و ما را هم حرمى که شهر قم است، و البته در آن زنى از فرزندانم به خاک رود بنام فاطمه و هر که ‏او را زیارت کند بهشت بر او واجب شود”. 🔹راوى گفت: این سخن امام پیش از این بود که امام کاظم علیه السّلام زائیده شود. 📚 منبع : بحار الأنوار، جلد ‏۵۷، صفحه ۲۱۶، باب ۳۶ الممدوح من البلدان و المذموم منها و غرائبها 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت سالروز رحلت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🔰 شفاعت تمام شیعیان با کیست؟ 🔹أقُولُ وَ رَوَى الْقَاضِی نُورُ اللَّهِ التُّسْتَرِیُّ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ فِی کِتَابِ مَجَالِسِ الْمُؤْمِنِینَ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ: 🔹إنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَّهُ أَلَا إِنَّ لِرَسُولِ اللَّهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِینَهُ أَلَا وَ إِنَّ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکُوفَهُ أَلَا وَ إِنَّ قُمَّ الْکُوفَهُ الصَّغِیرَهُ أَلَا إِنَّ لِلْجَنَّهِ ثَمَانِیَهَ أَبْوَابٍ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا إِلَى قُمَّ تُقْبَضُ فِیهَا امْرَأَهٌ مِنْ وُلْدِی اسْمُهَا فَاطِمَهُ بِنْتُ مُوسَى وَ تُدْخَلُ‏ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی‏ الْجَنَّهَ بِأَجْمَعِهِمْ. ✨ از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که: 🔹خدا را حرمى است که مکه است، رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم را حرمى است که مدینه است، و راستى براى امیر المؤمنین علیه السّلام حرمى است که کوفه است و قم کوفه صغرى است. 🔹همانا بهشت را ۸ در است که ۳ در از آن ها به سوى قم است، در آن زنى از فرزندانم به نام فاطمه درگذرد و به شفاعت او همه شیعیانم به بهشت می روند. 📚منبع: [بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏۵۷، ص: ۲۲۸] __________ 📖 داستانک: 💬 آقای حاج شیخ عباس قمی (رحمت الله علیه) که به محدث قمی نیز معروف است، می گوید: 💭 درعالم رؤیا مرحوم میرزای قمی اعلی الله مقامه الشریف را دیدم. ⁉️ از ایشان سؤال کردم: آیا اهل قم را حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) شفاعت خواهند کرد؟ 🔸میرزا چون این سخن را شنید ناراحت شد و نگاه تندی به من کرد و فرمود: چه گفتی؟ 🔸من دوباره سؤالم را تکرار کردم، باز با تندی به من فرمود: شیخ، تو چرا چنین سؤالی می کنی!؟ شفاعت اهل قم با من است، حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) تمام شیعیان جهان را شفاعت خواهند کرد. 📚 منبع: [مردان علم در میدان عمل جلد ۳ صفحه ۳۶] 🍃 امروز که اینچنین به کرامت زبان زدى تا رستخیز بهرِ شفاعت، چه ها کنى؟ 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت ۸ آبان، سالگرد شهادت محمد حسین فهمیده ❇️ الگویی بنام شهید “حسین فهمیده” 🔸 در سال ۱۹۷۸ رژیم غاصب صهیونیستی به لبنان حمله کرد و در سال ۱۹۸۲ بیروت را گرفت. همه فهمیدند که لبنان مانند فلسطین شد و کسی نمی تواند با اسرائیل مقابله کند. اما ۱۱ نوامبر اتفاقی افتاد که همه چیز را عوض کرد و موازنه تاریخ را به هم ریخت. جوانی هجده ساله به نام «احمد قصیر» با ماشینش که پر مهمات بود بیش از ۱۵۰ افسر اسرائیل را به درک واصل کرد. این اولین عملیات شهادت طلبانه بود که بعد از آن کار اسرائیل تمام شد. 🖊 احمد در وصیت نامه خودش می نویسد: «عملیات شهادت طلبانه را از نوجوان ۱۳ ساله ایرانی به نام حسین فهمیده یاد گرفتم». ✅ حالا انسان می فهمد که چرا امام(ره) فرمودند: رهبر ما آن طفل سیزده ساله است. 🔸 عملیات شهادت طلبانه به کابوس اسرائیل تبدیل شد. تا اینکه الان رژیم غاصب صهیونیستی می گوید: تنها عملیاتی که اسرئیل هیچ وقت نمی تواند جلویش را بگیرد همین عملیات های شهادت طلبانه شیعیان است. اگر جلو عملیات های شهادت طلبانه گرفته شود اسرائیل خیلی جلو می افتد. ✳️ حالا متوجه می شوید چرا اسرائیل با حسین فهمیده و درس قهرمان کوچک در کتب درسی بچه های ما مشکل دارد؟ او می داند که همه از او درس می گیرند پس باید جلو درس گرفتن آنها را بگیرد. 🔸 امروز سالروز شهادت این شهید بزرگوار، «حسین فهمیده» است. 💠 🆔 @manbarak
🗓 به مناسبت ۱۰ آبان، سالروز شهادت آیت الله قاضی طباطبایی 🔰 غیرت دینی 🔹 یکی از نمونه های بارز غیرت دینی، حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) بود. ایشان یک تنه در مقابل تمام کفار قرار می‌گیرد اما حاضر نیست از عِرق مذهبی‌اش پایین بیاید. 📍ما هم باید الان همینطور باشیم. مثلا در خیایان می بینیم چیزی از مقدسات زیر پا افتاده است، سریع باید آن را برداریم و کناری بگذاریم. یا اینکه روزنامه ای که نام پیامبر مکرم اسلام صلی‌الله علیه و آله یا اهل بیت علیهم‌السلام در آن است. 🔹 احترام امام زاده را متولی آن باید نگه دارد. احترام ائمه شیعه(علیهم السلام) را خود شیعه باید نگه دارد. 📖 داستانک: 🔸 رئیس ساواک به دیدن آیت الله قاضی طباطبایی آمده بود. مسئولین همه نشسته بودند. یکی از آنها می گوید: اعلیحضرت به روحانیت خیلی علاقه مند است فقط یک سید یاغی ای هست که قیام کرده منظورش امام بود). تا آیت الله قاضی این جمله را می شنوند بلند می شوند و می خواهند صندلی را به سمت او پرت کنند. 🔸 این عِرق مذهبی است که اجازه نمی دهد به مرجع تقلیدش، رهبرش، امامش و مقدسات توهین بشود. 🔸 شهید نواب هم همین طور بود. تا فهمید به پیامبر و ائمه (علیهم السلام) توهین شده است، پول قرض گرفت و اسلحه ای خرید تا کسروی را ترور کند. 🔸 ما به عِرق مذهبی نیاز داریم. نفسمان را با این عِرق تربیت کنیم. 💠 🆔 @manbarak