🔴چرایی ضرورت نامزد شدن رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری ♦️در دوره قبل که آیت الله رئیسی برای دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری، نامزد شدند عده ای دائما القا میکردند که آمدن ایشان به ریاست جمهوری، اولا بی حرمتی وی به حکم انتسابش از سوی رهبری برای تولیت آستان قدس میباشد در ثانی با این کار خود را از تولیت بهترین کانون ارزشی خلع کرده و در نتیجه از خیر کثیری خود را محروم‌ نموده است. جواب این موضوع را با صحبتی از سردار دلها میدهیم که ترجمانی از مبانی فکری امامین انقلاب در باب نظام اسلامی میباشد. 🌹«امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص).» ♦️لذا از آنجایی که گستره پست ریاست جمهوری نسبت به سایر جایگاه های مسئولیتی بی نظیر است، میتوان گفت که ادای تکلیف در این پست خطیر به مراتب از خدمت ایشان در آستان قدس بالاتر بوده چرا که نظام اسلامی یگانه حرم اهل البیت(ع) در این دنیای ظلمانی است و آستان قدس در حقیقت گستره نظام اسلامی است نه صرفا منطقه خاص جغرافیایی در خطه ای از مشهد مقدس! و با عملکرد صائبانه در این منصب بسیار حساس، در حقیقت بزرگترین آرمان اهل البیت(ع) که همان احیای حاکمیت اهل غدیر است به منصه ظهور رسیده و احقاق حق و ابطال باطل در حد وسیعی میتواند رقم خورده و به اذن الهی جهان را آماده نیل به وادی ظهور و درک ولایت عظمای مهدوی نماید. ♦️باز در دوره جدید این القائات باطل برای کاندیداتوری آیت الله رئیسی در فضای سیاسی کشور شکل گرفته که البته بعضا بخاطر بغض های سیاسی و منفعت های حزبی میباشد. ♦️برای جواب این مغلطه ها نیز بخشی از فرمایشات اخیر مقام_معظم_رهبری را آورده تا به گستره بی نظیر اختیارات ریاست جمهوری بهتر پی ببریم: «عمده نزدیک به همه مدیریتهای کشور که هزاران مدیریت است اینها در اختیار رئیس قوه مجریه است و مستقیم زیر نظر ریاست جمهوری است و همه بودجه مصوب کشور در اختیار رئیس جمهور است. میزان قدرت و مدیریت‌های دستگاه‌ها و #قوای دیگر دربرابر قدرت دولت کمی بیشتر از صفر است و باقی دست دولت است.» ♦️از طرفی خوب است مستحضر باشیم که طبق آمارهای اعلامی، قوه مجریه کانون اصلی شکل‌گیری پرونده‌های قضایی می‌باشد و بخش اعظمی از پرونده ها با فرایندهای غلط دولت و یا مدیریت‌های ضعیف و خائنانه و یا رانت های حزبی و زد و بند های دولتی گره خورده است. لذا آیت الله رئیسی در جایگاه ریاست جمهوری با دستی بازتر از قوه قضائیه می‌تواند ریشه این اژدهای هفت‌سر فساد را که امروز به اصل نظام آسیب میزند نابود کند. لذا حضور ایشان در عرصه ریاست جمهوری، درواقع تداوم مستحکم‌تر خط عدالت‌خواهی ایشان در قوه قضاییه در ابعادی اثرگذارتر و وسیع‌تر خواهد بود. به عبارت دیگر، ایشان در قوه قضائیه بیشتر میتواند با معلول های فساد برخورد داشته باشد ولی در صورت قرار گرفتن در پست خطیر ریاست جمهوری ایشان میتواند رویه مبارزه با مفاسد را بصورت علّی و ساختاری ادامه داده و به نوعی نگذارد آب از سرچشمه آلوده شود.در جواب آن افرادی هم که آمدن ایشان را منوط به اذن رهبری میکنند باید گفت اولا اذن رهبری قرار نیست به صورت علنی داده شود و از طرفی ولایت بارها اعلام کرده است که فرمان جهاد را صادر کرده و از آنجایی که پست ریاست جمهوری میتواند بزرگترین جبهه جهادی برای اهل حق باشد، القای ضرورت اذن گرفتن یک نوع فرافکنی است. پس آمدن آقای رئیسی به صحنه انتخابات با وجود داشتن صلاحیت حداکثری نسبت به سایر رقبای انتخاباتی، برای ایشان یک تکلیف الهی است که چه بسا میشود گفت این تکلیف برای وی متعیّن نیز شده است و برای ادای این تکلیف باید تمام همت خود را مبذول نماید که این مسئولیت را نه میشود به دیگران بخشید و نه میتوان از آن صرف نظر نمود!

# قالیباف در جلسه با رئیسی چه گفت؟ قالیباف تاکید کرد، با آمدن آیت‌الله رئیسی، رقابت با ایشان را خلاف مصالح انقلاب می‌داند و علی‌رغم فشارها وظیفه‌ای برای کاندیداتوری احساس نمی‌کند.خبرگزاری فارس در مطلبی نوشت: در جلساتی که اخیرا آیت الله رئیسی و محمدباقر قالیباف حضور داشته اند، قالیباف گفته است با اینکه کارآمدی هدف اصلی است که جریان انقلاب باید به آن دست پیدا کند اما تا پیروزی در انتخابات به دست نیاید نمی شود به کارآمدی فکر کرد به همین دلیل برای پیروزی جریان انقلاب باید بر سر یک نامزد وحدت کرد.وی تصریح کرده است که با آمدن آیت الله رئیسی، رقابت با ایشان را خلاف مصالح انقلاب می داند و علی رغم فشارها وظیفه‌ای برای کاندیداتوری احساس نمی‌کند.قالیباف اظهار داشته که دیگر نامزدها هم حتی اگر خود را اصلح می دانند، باید از رقابت کناره گیری کنند و همه به آیت‌الله رئیسی کمک کنیم تا جریان انقلاب با یک نامزد واحد وارد رقابت با جریان رقیب شود.گفتنی است اسفندماه سال گذشته، محسن پیرهادی نماینده مجلس و از نزدیکان قالیباف اعلام کرده بود که قالیباف نامزد انتخابات نیست و با آیت الله رئیسی رقابت نخواهد کرد.

# مدتی است که رفتار احمدی نژاد موجب شده است که عده ای او را منحرف بدانند و عده‌ای دیگر از او حمایت کنند. حال سوال این است آیا احمدی نژاد خوب است یا منحرف است؟ برای پاسخ به این سوال خدمات احمدی نژاد را نباید نادیده گرفت، واقعا در مسکن مهر و امثالهم خدمات زیادی کردند و هر کسی منکر آنها شود به نوعی نمی خواهد حقایق را ببیند و سخت در اشتباه است، اما نباید چون آقای احمدی نژاد خدمات زیادی کرده است و قشر زیادی از مردم از آن بهره مند شده اند چشم بر انحرافات او بست. عزیزان تصور کنید اگر یک راننده از اصفهان تا شاهرود خوب رانندگی کرد ولی در شاهرود به دلیلی تصادف کرد نه رانندگی خوب او را باید منکر شد و نه منکر تصادف او شد که هر دو کتمان حقیقت است. آقای احمدی نژاد علاوه بر دوستی با مشايي و دولت خود را خط قرمز دانستن آیا فراموش کرده ايد که مبلغ چند میلیارد تومان برای دانشگاهی که وجود نداشت برداشته بودند و حساب بانکی آنان مسدود شد تا پول را عودت دادند. علاوه بر اینها، رفتار فعلی احمدی نژاد مورد پسند دشمنان مثل آمریکا و اسرائیل و منافقین و ضد انقلاب است یا مورد پسند مومنین و ولایت فقیه؟ آیا رفتار او موجب تقویت نظام است یا تضعیف نظام؟ حضرت امام خمینی ره فرمودند : حفظ نظام از اوجب واجبات است. اگر رفتارش شیطان پسند است نباید از او حمایت شود تا موجبات تضعیف نظام فراهم گردد. فاعتبروا یا اولی الابصار.

✍️ چرا هیچگاه «معیشت مردم» اولویت اصلی «دولت‌های غیرانقلابی» نیست؟ 🔰 امیرالمؤمنین (ع) در نهج‌البلاغه یکی از ویژگی‌های منافقین را حسادت‌ورزی نسبت به رفاه مردم، ایجاد مشکل برای آنان و ناامید کردن آنان می‌دانند: 🔸 «حَسَدَةُ الرَّخَاءِ وَ مُؤَكِّدُو الْبَلَاءِ وَ مُقْنِطُو الرَّجَاءِ؛ بر رفاه و آسايش مردم حسد می‌ورزند و بر بلا و ناراحتى آنان می‌افزایند و پيوسته تخم نااميدى بر دلها می‌پاشند.» (نهج‌البلاغه؛ خطبه ۱۹۴) اما یک سؤال مهم: چرا منافقین نسبت به رفاه مردم حسد می‌ورزند و درنتیجه، بر سر راه آنان مشکل ایجاد می‌کنند؟ و یا اگر مسئولیتی در این زمینه داشته باشند، قدمی برای رفع مشکلات معیشتی مردم بر نمی‌دارند؟ آیه‌ای از سوره‌ی مبارکه‌ی منافقون به این سؤال مهم پاسخ می‌دهد: 🔸 «هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلى‏ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنْفَضُّوا؛ آنها كسانى هستند كه می‌گویند: به افرادى كه نزد رسول خدا هستند انفاق نكنيد تا پراكنده شوند.» (منافقون: ۷) همان‌گونه که ملاحظه می‌شود در این آیه‌ی شریفه، منافقین کسانی معرفی می‌شوند که اولاً به مردمی که حامی نظام اسلامی هستند انفاق نمی‌کنند (لا تُنْفِقُوا عَلى‏ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ) و ثانیاً هدفشان از انفاق‌نکردن به مردم یک چیز است: جدایی مردم از نظام اسلامی (حَتَّى يَنْفَضُّوا). 🔰 منافقینی که هدفشان براندازی نظام اسلامی است، با عدم رسیدگی به معیشت مردم، آنان را از نظام اسلامی دلسرد می‌کنند. به همین دلیل است که اگر آنان مسئولیتی نداشته باشند نیز همواره نسبت به آسایش و رفاه مردم حسادت می‌ورزند و بر سر راه رفع موانع معیشتی مردم، مشکل ایجاد می‌کنند. چراکه رفع موانع معیشتی مردم؛ یعنی افزایش اقبال مردم به نظام اسلامی و این برخلاف هدف منافقین در براندازی نظام اسلامی است.

🔴قحطی هراسی؛ بهانه فرار از مسئولیت 🔹آقای روحانی گفته «نگذاشتیم حوادث (قحطی) سال‌های ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸ تکرار شود. دشمنان، تحریم را علیه ایران اعمال کردند که کشور دچار قحطی شود، اما ما اجازه ندادیم قحطی ایجاد شود». 🔹وقتی می‌خواستند هیجان بیافرینند و رای بی‌زحمت پارو کنند، وعده می‌دادند «چنان رونقی به اقتصاد بدهیم و آن ‌چنان مردم را از درآمد سرشار کنیم که نیازی به پول یارانه نداشته باشند». اما حالا که بعد از هشت سال، باید دولت را با کلی تپه آباد تحویل دهند، می‌گویند نگذاشتیم قحطی دوره احمدشاه قاجار تکرار شود. عجب اعتماد به نفسی! 🔹قرار بود چه بلایی سر مملکت بیاورند که نیاوردند؟ 🔻چوب حراج به بیت‌المال نزدند و صد‌ها کارخانه را به تعطیلی نکشاندند، که زدند و کشاندند. سی میلیارد دلار ذخائر ارزی را به حلقوم رانت‌خواران نریختند، که ریختند. 🔻کشور را گرفتار واردات گندم و گوشت و مرغ و... نکردند، که کردند. رکورد‌های تورم و رکود و ضریب جینی (شکاف طبقاتی) و نقدینگی ویرانگر را نشکستند، که شکستند. 🔻درآمد سرانه ثابت ملی را از بالای 6 میلیون تومان در سال 92، به زیر 5 میلیون کاهش ندادند، که دادند. قیمت مسکن را با سوء مدیریت و ترک فعل، هفت برابر نکردند، که کردند. موجب نارضایتی مردم و فراهم شدن مقدمات فتنه‌هایی مانند ماجرای بنزین و بورس نشدند، که شدند. 🔻با دیپلماسی انفعالی، امنیت و اقتدار کشور را در کام خطر نبردند و دشمن را برای خرابکاری و ترور گستاخ نکردند، که کردند. انصافا کدام دشمن درمانده، می‌توانست یک صدم این آسیب‌ها را به «ایران قدرتمند» بزند؟ 🔹واقعا کدام یک از این اتفاقات -که اندکی از بسیار است- به تحریم و مذاکره ربط دارد: ❗️دپو شدن ۴ میلیون تن کالای اساسی در گمرکات و بنادر. ❗️حذف کارت سوخت و ثابت نگه داشتن قیمت بنزین به مدت چهار سال که موجب قاچاق ۱۴۴ هزار میلیارد تومانی شد، و سپس، ۳۰۰ درصد گران کردن ناگهانی بنزین. ❗️اصرار بر تحمیل رکود به بخش مسکن به مدت حداقل پنج سال؛ در حالی که اهتمام به این بخش می‌‌توانست ضمن مهار نقدینگی، چرخ صنایع و اصناف بسیاری را بچرخاند. ❗️کوتاهی در اصلاح نظام بانکی تورم‌‌‌ساز؛ سوءمدیریت در حوزه نقدینگی و هفت برابر کردن آن. ❗️رشد حبابی بورس بر خلاف واقعیت‌های اقتصادی و سپس سقوط سرسام‌آور آن. ❗️کوتاهی در مقابل اقتصاد زیرزمینی چند صد هزار میلیاردی و فرار مالیاتی ۳۰ هزار میلیارد تومانی. ❗️حذف سامانه‌‌های شفافیت‌‌ساز و ضد قاچاق مثل «ایران ‌کد و شبنم». ❗️فساد ده‌ها هزار میلیارد تومانی در واگذاری برخی شرکت‌‌ها و کارخانه‌‌ها. ❗️ده‌ها هزار میلیارد تومان اختلاس و فساد در برخی بانک‌ها، صندوق ذخیره فرهنگیان، شرکت سرمایه‌‌گذاری پتروشیمی و... ❗️بی‌‌سر و سامانی شرکت‌‌ های دولتی که ۷۵ درصد کل بودجه را به خود اختصاص داده‌‌اند. ❗️انحراف ۶۸ درصدی از احکام بودجه و اجرا نکردن ۱۸ درصد دیگر (گزارش تفریغ بودجه). ❗️احتکار صد‌ها هزار تن میوه و برنج و روغن. ❗️حیف و میل ۶۰ تن طلا (سکه) و ۱۸ میلیارد دلار ارز به قیمت دولتی، بدون تضمین واردات کالاها. ❗️طرح ادعای «از پیک کرونا عبور کرده‌ایم»، خلاف نظر کارشناسان، و تحمیل خسارت ۱۵۰ هزار میلیارد تومانی به اصناف در یک ماه . ✍️محمد ایمانی

▪️‏گزارش نشریه آمریکایی پولتیکو درباره تاريخچه اظهارات ‎بایدن: سال ۲۰۰۲: ۱-فکر می‌کنم ایران و ظرفیت موشکی آن در دراز مدت تهدید بزرگتری درمقایسه با تهدید صدام است. ملاهای ایران باید نگرش خود را تغییر دهند. در دوره خاتمی: ۲-هدف نه چندان پنهان ما باید تقویت اصلاح‌طلبان در ایران باشد.‏ سال ۲۰۰۵: ۳-دوست دارم تغییر رژیم ایران را ببینم. درباره برجام: ۴-معتقدم برجام امنیت ما و اسرائیل را افزایش خواهد داد. ۵-در مذاکرات نباید خیلی مشتاق به نظر رسید چون نشانه‌ ضعف است. ای کاش رئیس جمهور ما به بند ۵ توجه می‌فرمودند.

💠 روحانی و احمدی نژاد چقدر شبیه هم شده اند! ✍ محمد ایمانی : 🔹روحانی، با استفاده از نتایج سوء مدیریت احمدی نژاد در دو سال پایانی، توانست مردم را اغوا کند و در انتخابات پیروز شود؛ ♦️احمدی نژاد هم با وجود همه تلخی های پایان مدیریتش در کام مردم، به واسطه سوء مدیریت روحانی است که توانسته معرکه گیری کند و انحرافات خود را از یادها ببرد. 🔹این دو همواره به عنوان رقیب و نفی هم دیده شده اند؛ اما در واقع به شدت محتاج یکدیگر بوده و از دیگری برای سیاست بازی استفاده کرده اند. ♦️اما عجیب تر، با هم ساختن و توافق ضمنی برای زدن شورای نگهبان قانون اساسی است! هر کدام با تایید همین شورای، دو بار نامزد شده اند؛ بی هیچ اعتراض جدی به نظارت قانونی شورای نگهبان. و حالا ناگهان به یادشان افتاده که باید شورا را زیر سوال ببرند و به عملکرد آن حمله کنند! 🔹مردم از چنین سیاست بازانی، جنجال و تشکیک در نظارت شورای نگهبان را نمی پذیرند و زست شان را صادقانه نمی دانند. بماند که خیلی ها معتقدند شورای نگهبان در تایید این دو، کوتاهی کرده و با اغماض رفتار نموده است. ♦️تحلیل گرانی هم می گویند این ژست طلبکارانه و تخریبی، نتیجه عدم پیگرد قضایی تخلفات شان است. این دو در واقع باید برای ترک فعل ها یا سوء مدیریت هاشان مواخذه می شدند؛ اما جون با اغماض رو به رو شدند، به صرافت افتادند دست پیش هم بگیرند. 🔹بخش مهمی از گرفتاری های اقتصادی مردم از سال 90 تا امروز، به خاطر انحراف روحانی و احمدی نژاد از مسئولیت و تعهدات قانون اساسی است. این دو، درست در میانه شروع فشار های تحریمی دشمن، درگیری و فرصت سوزی را به داخل کشور و نهاد ها و قوا کشاندند و ضد تدبیر عمل کردند. ♦️ماجرا های بنزین و بورس و سبد کالا و صف های توهین آمیز، یادگاری دولت روحانی است؛ تا آنجا که صادق خرازی به عنوان موتلف او، در ماجرای بنزین گفت "گاهی به شوخی می‌ گویم مسئولین صبح به صبح که بیدار می‌شوند برنامه‌ریزی و بخشنامه صادر می‌کنند که انقلاب را از بین ببرند و این مردمند که آن را حفظ می‌کنند". 🔹درباره احمدی نژاد هم، این خاطره تلخ از آقای جعفر فرجی (فرماندار شهرری در دولت دهم و قائم‌مقام ستاد انتخاباتی احمدی نژاد در سال ۸۸) شنیدنی و گریستنی است: 🔻«برای سفر استانی دولت مجبور شدم به جلسه‌ای با آقای بقایی [معاون اجرایی رئیس‌ جمهور] بروم. تنها جلسه‌ای که با ایشان داشتم، تلخ‌ترین جلسه آن دوره عمرم شد. 🔻او که ارتباط بنده را با جریان ستاد‌های مردمی در سراسر کشور و بچه‌های انقلابی می‌دانست، پرسید بچه‌ها نظرشان نسبت به قضیه خانه‌نشینی چیست؟ توضیح دادم که رئیس دولت در پازل دشمنانش حرکت کرد و هر عاقلی، این را می‎فهمد. 🔻او که عصبانی شده بود، گفت پنج شش سال است که شبانه‌روز در کشور مثل... کار می‎کنیم و آقایان [...] و [...] می‌روند پزش را جلوی مردم می‌دهند و پشت‌سر، ما را می‎کوبند. ‌اشکالی ندارد ما هم از فردا کار نمی‌‎کنیم. بله از فردا کار نمی‌‎کنیم که معلوم بشود فقط ما هستیم که می‌‎توانیم کشور را بگردانیم. ببینیم در سخنرانی‎‌هایشان چه دارند به مردم بگویند و آن‎وقت به دست و پایمان می‎افتند. 🔻با دو تن از رفقا رفته بودیم؛ موقع برگشتن بغض گلویمان را گرفته بود. ما فکر می‌‎کردیم حرفی زد و تمام شد. اما حرف او، علی‌رغم باورمان اجرایی شد، دو سال رئیس‌جمهور و معاونین و مسئول‌ دفترش، کشور را رها کردند. آن هم در اوج تحریم‌ها. 🔻این را از جدول جلسات رئیس‌جمهور که جایش معاون اول می‌‎رفت و کاهش حجم تصمیم، اقدام و برنامه‌ها و سفرها و ازهم‌گسیختگی کارها می‎‌شد فهمید... وضعیت اقتصادی و اجتماعی سیاسی کشور محصول همان دو سال تعلل ارادی است که آقای بقایی آن روز وعده‌اش را داد». 🔹آیا این بار با فتنه ای مشترک میان روحانی و احمدی نژاد رو به رو هستیم؟!

🔺کسی که تا دیروز به ریش مردم می خندید و میگفت که پیشرفتها و موفقیتهای ما دردولت تدبیر در کل تاریخ ایران بی سابقه بوده، امروز برای ثبت نام در #انتخابات برای فقر و بدبختی که در این 8 سال برسر مردم آورده اند بُغض کرد!!! ➕بُغض جهانگیری پس از ثبت نام در انتخابات، مرزهای وقاحت را طوری جابه‌جا کرده که بنظرم تا آخر دنیا کسی نتواند رکورد او را بزند! مدیر بی‌مسئولیتی که ۸ سال معاون اول روحانی و یکی از عوامل اصلی رای آوری او در دوم بوده و حالا برای مردم اشک تمساح می‌ریزد!

🔰 *شبهه انتخاباتی* ⁉ آیا اعلام شرایط رجل سیاسی توسط شورای نگهبان قانونگذاری محسوب می شود؟ با توجه به عدم شانیت قانون گذاری توسط شورای نگهبان آیا چنین اقدامی خلاف قانون نیست؟ 💠 اگر انتخابات های دفعات قبل را مرور کنیم یک بی نظمی و ولنگاری در ثبت نام ها وجود داشت، که از کودک شیرخواره تا پیرمرد ۹۰ ساله و در هر سطح سواد و مدیریتی در انتخابات ثبت نام میکردند. رد صلاحیت بیش از ۹۰ درصدی این کاندیداها موجب بی اعتباری در فضای بین الملل و پروپاگاندای رسانه‌ای ضد انقلاب می‌شد. 💠 برای قاعده مند کردن انتخابات، در سال ۹۵ سیاست های کلی انتخابات توسط رهبر معظم انقلاب ابلاغ گردید. در بند ۵ از قسمت ۱۰ سیاستهای کلی تاکید شده که تعریف و اعلام معیارها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی مذهبی و مدیر و مدبر بودن نامزدهای ریاست جمهوری به عهده شورای نگهبان می‌باشد. 🔰 بر اساس وظیفه‌ای که در سیاست‌های کلی بر عهده شورای نگهبان گذاشته شده است شورای نگهبان موظف به مشخص کردن قواعد و معیارهای رجل سیاسی برای کاندیداها می باشد. بر این اساس شورای نگهبان اقدام به قانون گذاری نکرده است بلکه صرفاً برای وظیفه‌ای که بر عهده او گذاشته شده است اصول و ضوابطی را مشخص کرده است. 💠 حرکت شورای نگهبان حرکت کاملاً صحیح بوده است که مانع از لجام گسیختگی و ولنگاری در ثبت نام ها می شود. هر چند بخشی از دلسوزان و منتقدان قابل احترام در این زمینه اظهار نظر کردند ولی به نظر می‌رسد که بخشی از واکنش ها سیاسی و با اهداف انتخاباتی بود. 💠 البته معتقدیم که لازم است که برای رفع مشکلات موجود در انتخابات ها، یک قانون منسجم، منظم و دقیق نوشته شود. قانون انتخابات مصوبه مجلس فعلی و سیاست های کلی انتخابات سال ۹۵ می تواند آغاز این راه باشد.

⛔️ تنبیه مسئولین با عدم مشارکت در انتخابات‼️ میگویند؛ برای اینکه مسئولین تنبیه بشوند و تغییر رویه بدهند، در انتخابات شرکت نکنید ...‼️ ✅ اما پاسخ این است که: 🔻 مدیریت اجرایی و اقتصادی کشور فقط با رای مردم (شرکت کنندگان در انتخابات) مشخص می‌شود. اینکه مشارکت 40% باشد یا 90% تاثیری در آن ندارد. 🔹 مشارکت پائین، تنها دشمنان ملت را امیدوار می‌کند که برای جدا کردن مردم از نظام، بر فشارها بیفزایند. 🔺 تشویق به عدم مشارکت فقط برای قشر ضعیف و متوسط انجام می‌شود که از عملکرد دولت بشدت ناراحتند و قطعا به جریان حاکم بر دولت رای نخواهند داد، والا حامیان دولت را با اظهارات ساختارشکنانه افرادی مانند تاجزاده، ظریف و جهانگیری ترقیب به مشارکت میکنند تا دولت سوم روحانی با حضور چهره ای جدید ادامه یابد. 🇮🇷 تغییر رویه و تنبیه مدیران ناکارآمد، فقط و فقط با حضور حداکثری و رای آگاهانه و بدور از فضاسازی‌های فضای مجازی و رسانه ای امکان‌پذیر است.

✅چرا احمدی نژاد باید ردصلاحیت شود؟! برخی نامزدها مشروعیت لازم را برای حضور در یک رقابت مبتنی بر اسلامیت و جمهوریت ندارند و این فراتر از آنست که با این نامزد موافق باشیم یا مخالف. به این فهم 3 دلیل کلیدی برای رد صلاحیت آقای احمدی نژاد وجود دارد. ✅یکم بی اخلاقی. احمدی نژادبه سادگی و بسیار روان تهمت می زند و دروغ می گوید. همین چند روز اخیر گواه است. تصریح دارد که "مسوولین تراز اول کشور" خودشان واکسن زدند. تاکید هم دارد که تراز اول. یا اینکه اعلام می کند آمار مرگ و میر کرونا دروغ است و غیره. فهرست تهمت های احمدی نژادبسیار است. فراموش نکنیم که احمدی نژاد روزهای واپسین دولت را با تعبیر خیانت کار از سوی رهبر انقلاب ترک کرد. وقتی که رهبری فرمود از امروز هرکس تا انتخابات حاشیه درست کند خیانت کرده است و احمدی نژاد یک شنبه سیاه مجلس را رقم زد و کار بدانجا رسید که رهبری در واکنش به این رفتار فرمودند اقدام وی "غیراخلاقی و غیرشرعی وغیرقانونی وغیرمردمی" بود. اما دلیل اصلی اینجا نیست. ✅دوم قانون شکنی. احمدی نژاد نشان داده است هرجا که ساختار کشور علیه او باشد نمی پذیرد. 8 سال دولت او مملو از تقابل با قانون بود. صریحا اعلام می کرد قانون مجلس را قبول ندارم و اجرا نمی کنم. در برخورد عدلیه با اطرافیانش از جمله معاون اول، خط قرمز گذاشته بود و اجازه برخورد نمی داد. اما راه دور نرویم. احمدی نژاد در همین روز ثبت نام اعلام کرد اگر ردصلاحیت شود، انتخابات را تائید نمی کند و رای نخواهد داد. یعنی مشروعیت. انتخابات بند تایید صلاحیت اوست. یعنی حاضر است خلاف شرع رفتار کندو رای ندهد و انتخابات را تحریم کند، چون به سلیقه اورفتار نشده است. آیا چنین فردی می تواند حامی وحافظ قانون اساسی باشد؟ اما دلیل اصلی اینجاهم نیست. ✅سوم ضد مردمی. اصل ماجرا در تقابل احمدی نژادبا جمهوریت است.  انشالله این بخش را با طمانینه بیشتر مرور فرمائید. به این فهم مهمترین دلیل برای ردصلاحیت احمدی نژاد دیکتاتوری است. همین دیکتاتوری است که او را به رفتار های غیراخلاقی وغیرقانونی می کشد.   مردم را باید با 4 وجه تحلیل کرد. یکم. محور وحدت بخش مردم. آنچه که مردم را بهم پیوند می دهند و موجب وحدت عمیق واصیل مردم است. دوم. خواص مردم. مجاهدینی که تلاش می کنند نیروی محرکه حرکت های اجتماعی باشند و قدرت سازند و حلقه اتصال امام و امت اند. سوم. نهادهای مردم . هرآنچه که از دل مردم بیرون آمده است و چهارم متن وحدانی مردم که متکی بر خردورزی است. احمدی نژاد را باید در تحلیل جمهوریت در نسبت این 4 اصل تحلیل کرد. 🔸یکم. محور پیوند دهنده بین مردم ولایت است. آنچه موجب وحدت مردم می شود ولی فقیه است. احمدی نژاد به روشنی بین خود و رهبری فاصله گذاشت و روز به روز این فاصله را بیشتر کرده است. از خانه نشینی 11 روزه این فاصله گذاری "علنی" شد و تاامروز هر روز بیشتر شده است. 🔸دوم. خواص مردم است. خواص بین مردم جریان مجاهدین و انقلابیون هستند. احمدی نژاد از سال82 تا امروز یک سرمایه مستحکم اجتماعی را از دست داده و اتفاقا با این جریان به تقابل رسیده است. امروز کمتر فرد شاخص انقلابی و مکتبی در اطراف احمدی نژادپیدا می کنید که از او دفاع کند.   🔸سوم. نهادهای برآمده از مردم است. احمدی نژاد با تمام نهادهای نظام که برآمده از رای و خواست مردم هستند درگیر شده است. نهادی باقی نمانده که احمدی نژاد برای آن رخ نکشیده باشد. از مجلس تا قوه قضائیه تا مجمع تشخیص مصلحت نظام  تا شورای نگهبان و نهاد قانون اساسی و غیره. توجه شود که این نهادها با تمام قوت و ضعف شان، ساختارهای مبتنی بر رای و نظر مردم هستند. 🔸چهارم جنبه وحدانی مردم که بر علم و خرد آنها سوارست. احمدی نژاد ازین جهت دو مواجهه خطرناک با مردم دارد 🔹الف. احمدی نژاد تلاش می کند بر هیجان مردم سوار شود و نه اراده و ادراک و علم مردم. او مردم را چون توده هایی جاهل می داند که می تواند با بالا رفتن از دیوار و حرف های شاذ و بگم بگم ها و تهدید کردن ها و منم منم کردن ها و افسانه سرایی هایی مثل اینکه در معرض ترور هستم بفریبد و آنهارا هیجان زده کندو محبوبیت توده ای و نه عالمانه کسب کند. 🔹ب . اینکه احمدی نژاد مردم را مقابل مردم قرار می دهد و با رفتارهای دوقطبی ساز بین مردم جنگ درست می کند. آنطور که 88 ایجاد کرد. رهبرانقلاب نیز در سال 96به همین دلیل به او توصیه کرد تا وارد انتخابات نشود. فرمود حضور شما منجر به دوقطبی سازی می شود.

♦️بیانیه انتخاباتی حدادعادل در حمایت از ابراهیم رئیسی: به دام بدزبانی و دوقطبی‌ها نیفتیم. 🔹رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد: نیروهای انقلاب حداکثر توش و توان خود را برای پشتیبانی از ابراهیم رئیسی در عرصه انتخابات به کار گیرند تا ان‌شاء‌الله میدان گسترده‌تری برای تحقق ارزش‌های انقلاب به‌ویژه گسترش عدالت و مبارزه با فساد و رفع مشکلات مردم گشوده شود 🔹مبادا نیروهای انقلاب با بدزبانی و تندی و ستیزه‌جویی به دام افتند و به ایجاد دوقطبی‌های مورد نظر آنان کمک کنند. سیره و سنت ما دعوت به حق و حفظ روحیه انقلابی بر پایه خردمندی و ادب و اخلاق اسلامی و منطق و برهان است/