🇮🇷 📝 قابل توجه سلطنت طلب ها!
🔹حتی جناب #شاه هم فهمیده بود که رژیمصهیونیستی یک خطر بالقوه برای مردم ایران و جهانه به طوری که در مصاحبه با اوریانا فلاچی میگه: نمیتوانیم بپذیریم کشوری مثلا اسرائیل به زور اسلحه خاک دیگران را به خود منضم کند، ما نمیتوانیم این کار را بکنیم، زیرا اگر این اصل در مورد اعراب اجرا شود ممکن است یک روز در مورد ما به کار رود.
📚 منبع: کتاب مصاحبه های اوریانا فلاچی /ترجمه غلامرضا امامی/صفحه ۴۴۰-۴۴۱
⭕️ محسن رضایی، معاون اقتصادی رئیس جمهور:
🔹پیوند ایران و جمهوری آذربایجان یک پیوند هویتی، جغرافیایی و تاریخی است و باکو جدا از تهران نیست! توصیه برادرانه ما این است که حاکمان این کشور، قربانی دام و طرح امنیتی اسرائیل و آمریکا نشوند.
🔹در طول تاریخ هر کشوری به زمین بازی دیگران تبدیل شد، سرنوشت اش بن بست بوده است!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ یک باور غلط ذهنی
ارزانی های #دوران_پهلوی گران تر از امروز بود👇
🔰 علتاینکه بعضیها گمانمیکنند در دوران پهلوی ارزانی بوده اینست که عده ای نرخهای زمان شاه را برای جوانان نقل میکنند ولی از درآمدهای آن زمان صحبتی نمیکنند.
🔷 اما با یک مقایسه ی ساده و درست، متوجه خواهیم شد که چه زمانی قدرت خرید مردم بالاتر بوده 🔰
چند نمونه جهت اطلاع:
🔰 خرید خودرو:
🔷 سال ۱۳۴۹ که پیکان ۱۸ هزارتومان بود
🔷 حقوق یک کارمند رسمی در ماه ۲۰۰ تک تومانی یعنی دو هزار ریال بود.
⬅️ اگر میخواست پیکان بخرد باید حقوق ۹۰ ماه یعنی ۷/۵ سالش را پرداخت میکرد.
🔷 و یا یک مدیر دبیرستان که حقوقش ۵۰۰ تک تومانی و خیلی هم بالا و عالی بود باید حقوق ۳۶ ماهش را بابت خرید پیکانی که نه کولر داشت، نه هیدرولیک بود و نه ترمزش ضد قفل بود، پرداخت میکرد.
🔷 اهالی یک روستا با ۳۰ خانوار، با مشارکت هم توانسته بودند یک نیسان دست دوم! به قیمت ۱۵ هزار تومان آن هم قسطی بخرند،تا بتوانند با هم به شهر نزدیک خود بروند و شیر و لبنیات بفروشند و مایحتاج خود را خرید کنند.!!!
🔷 ولی امروز عمده روستائیان خود صاحب یک نیسان یا ماشین دیگر هستند.!!!!
🔷 در آن زمان سالانه، کلاً ۳ هزار پیکان در کشور تولید میشد که آنهم به سختی فروخته میشد چون مردم توان خرید نداشتند...
🔷 اما الان سالانه حدود ۱ میلیون (حدود ۳۵۰ برابر زمان شاه) انواع خودرو تولید میشود و برای خرید آنها به علت کمبود تولید و درخواست بالای خرید مردم، صف و نوبت است!!
🔰 قیمت دلار:
🔷 سال ۱۳۵۰، هر دلار آمریکا به قیمت آزاد ۱۰۵ ریال فروخته میشد.
🔷 کارمندی که حقوق ماهیانهاش ۲۰۰ تک تومانی بود میتوانست با حقوق ماهانهاش تقریباً ۲۰ دلار بخرد.
🔷 الآن یک کارگری که حداقل دستمزد را میگیرد می تواند با دستمزد یک ماهش حداقل۱۲۰ دلار بخرد.
🔷 ضمن اینکه قیمت دلار، تنها شاخص اقتصادی نیست و در کنار آن شاخص توسعه انسانی، کاهش فقر ، ارتقاء بهداشت و سلامت عمومی و... هم هست که همگی رشدچشمگیری داشته اند.
🔰 اقلام مصرفی:
🔷 زمان شاه یک حلب ۴/۵ کیلویی روغن نباتی ۲۹۰ ریال قیمت داشت
🔷 و کارگری که مزد روزانه اش ۵۰ ریال بود تقریباً مزد ۶ روزش را میبایست بابت ۱ حلب روغن ۴/۵ کیلویی پرداخت میکرد.
🔷 در حالی که امروز یک کارگر ساده با ۶ روز کارش می تواند بیش از ۳ حلب روغن ۴/۵ کیلویی ۳۵۰ هزار تومانی بخرد.
🔷 سال ۵۴ مرغ منجمد کیلویی ۱۰۵ ریال فروخته میشد و مزد کارگر در شهر فردوس ۶۰ تا ۷۰ ریال بود.
🔷 یعنی اگر یک کارگر تمام مزد روزش را میپرداخت نهایتاً ۶۷۰ گرم مرغ خریداری
می کرد.
🔷 در حالی که امروز با دستمزد روزانه ۲۰۰ هزارتومانیاش بیش از ۴ کیلو مرغ منجمد می تواند بخرد. (۶برابر)
🔷 سال ۵۴ قیمت یک موتور سیکلت یاماها ۱۰۰ خارجی ۵۶۰۰ تومان بود.
🔷 کارمندی که حقوقش عالی بود یعنی ماهانه ۵۰۰ تومان میگرفت اگر میخواست موتور بخرد میبایست تقریبا حقوق یکسالش را پرداخت میکرد.
🔷 و اگر یک کارگر با مزد روزانه ۶ تومانیاش میخواست موتور بخرد میبایست مزد ۹۳۴ روز کار یعنی ۲/۵ سالش را پرداخت میکرد.
🔷 در حالی که امروز می تواند با ۵ ماه کار یعنی مزد ۱۵۰ روز کار یک موتورسیکلت ۱۲۵ بخرد.
🔷 در زمان شاه نان سنگک ۵ ریال بود.
🔷 کارگری که در روز ۶۰ ریال مزد میگرفت
میتوانست ۱۲ عدد نان سنگک بخرد. همین بود که مردم حاشیه شهرها و حلبی آبادها نان خوردن نیز نداشتند.!!!!
🔷 ولی امروز کارگر با مزد یک روزش می تواند بیش از ۶۰ عدد نان سنگک ۵ هزارتومانی بخرد.
✅ اینچنین بود و عده ای تصور می کنند آن دوران ارزانی بوده... البته قطعا وقتی فقط به قیمت ها نگاه کنیم آن دوران اجناس ارزانتر بوده اما وقتی مقایسه درآمدها را هم ملاحظه کنیم متوجه میشویم علیرغم چهل و چهار سال تحریم و بیش از دو برابر شدن جمعیت و هشت سال جنگ پر هزینه، توان خرید مردم امروز چندین برابر شده.
* پیرامون پیام های آمریکا
🔺رد و بدل شدن پیام های برجامی بین ایران و طرفهای غربی به ویژه آمریکا، که به گواه وزیر خارجه در ایام اغتشاشات نیز وجود داشت و در چند روز گذشته با سفر وزیر خارجه قطر و تحویل پیام آمریکا، آشکار و رسمی گردید، حاوی معانی می باشد که در ادامه به آن می پردازیم:
1⃣ پیامها و شروع احتمالی مذاکرات رفع تحریمها، بیش از هر چیز نشان دهنده ی ناامید شدن آمریکا از پروژه ی آشوب در ایران می باشد. در ایام اغتشاشات، طرفهای غربی به طور کلی صحبت از عدم مذاکره با جمهوری اسلامی میکردند اما با نمایان شدن نشانه های شکست پروژه آشوب، در حال زمینه سازی برای مذاکرات هستند تا آنجا که در چند روز گذشته، راب مالی میگوید : آماده تداوم مذاکرات غیر مستقیم با ایران هستیم..
2⃣ ارسال پیام به ایران بیش از همه برای اپوزیسیون حاوی معنا است و آن، شکست پروژه ی براندازی حکومت می باشد. اپوزیسیونی که با همه ی امکانات و قوای خود را به میدان آورده بود، امروز با فروکش کردن التهابات خیابانی، برگزاری جشنواره فیلم فجر، استقبال از شروع کنسرت ها و بازگشت و رونق گرفتن کسب و کارهای آنلاین و... متوجه شکست خود شده اما زمینه سازی غربی ها برای شروع مذاکرات میتواند این شکست را تکمیل کند.
3⃣ گزاره ی "ایران قوی" میتواند یکی از پیام های فرامتن این موضوع باشد. بی تردید آنچه غربی ها را وارد فاز ارسال پیام به ایران میکند یقینا قدرت و توان ایران اسلامی می باشد. آنچه مشخص است پیشرفتهای ایران به ویژه در سطح کلان و پافشاری ایران بر مولفه های قدرت خویش، طرفهای غربی را وادار به برگشت به فرآیند مذاکره میکند.
✳️آیا وضعیت تورم در ایران مدیریت میشود؟
در یک سال اخیر درباره بانکهای متخلف تصمیماتی، مانند افزایش نرخ سپرده قانونی از ۱۰ به ۱۵ درصد و محدودیت رشد ترازنامه به یک و نیم درصد اتخاذ شد.
سرعت تورم در دولت سیزدهم کاهش معناداری پیدا کرده است و از حدود ۵۹ درصد در زمان تحویل گرفتن دولت به حدود ۳۹ درصد رسیده است که ۲۰ درصد کاهش را نشان میدهد.
این در حالی است که حداقل ۱۰ درصد از این تورم محصول جراحی اقتصادی دولت سیزدهم است و باید یارانه جبرانی آن را نیز لحاظ کرد. با این حساب، دولت سیزدهم سرعت تورم را به نصف کاهش داده است.
کاهش سرعت تورم در دولت سیزدهم بیعلت نبوده است. دولت از ابتدای شروع به کار خود، عوامل محرک پایه پولی و نقدینگی همچون استقراض دولت از بانک مرکزی را خط قرمز خود اعلام کرد که هم اکنون آثار این تصمیمات در ارقام پولی منعکس شده است. میزان رشد نقدینگی در ۱۲ ماه منتهی به مهرماه امسال ۳۴.۳ درصد بوده که از خرداد ۱۳۹۹ تاکنون کمترین رقم بوده است و موفقیت دولت سیزدهم و بانک مرکزی در کنترل نقدینگی را نشان میدهد.
گفتنی است، از نظر کارشناسی، میزان رشد نقدینگی مهم است، نه مقدار مطلق آن. ادعاهای برخی رسانهها و فعالان اصلاحطلب مبنی بر بیشترین میزان افزایش نقدینگی در دولت سیزدهم هم به همین شیوه صورت گرفته است.
دولت برای کنترل نقدینگی در گام اول رابطه دولت و بانک مرکزی را اصلاح کرد. در این راستا، ضمن عدم استقراض از بانک مرکزی با تشکیل کارگروهی متشکل از بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و سازمان برنامه و بودجه با استفاده از روشهایی، مانند استفاده از منابع دولتی نزد بانک مرکزی، فروش اموال منجمد و... منابع خود را تأمین کرد تا از ناحیه استقراض دولت از بانک مرکزی فشاری به پایه پولی وارد نشود.
این در حالی بود که دولت بازپرداخت بدهیهای دولت قبل را نیز انجام داده است. یکی دیگر از دلایل مهم افزایش پایه پولی و بروز تورم از ناحیه خلق پول، ناترازی و اضافه برداشتهای بیحساب و کتاب بانکها از بانک مرکزی بوده است که در ساختار معیوب بانکداری کشور ریشه داشت. دولت سیزدهم با ارتقای انضباط بانکی گامی مهم در این راستا برداشته است.
برای نمونه، در یک سال اخیر درباره بانکهای متخلف تصمیماتی، مانند افزایش نرخ سپرده قانونی از ۱۰ به ۱۵ درصد و محدودیت رشد ترازنامه به یک و نیم درصد اتخاذ شد. همچنین، اضافه برداشت منوط به تودیع وثیقه نزد بانک مرکزی شد تا از این طریق بار اقدامات مخرب نظام بانکی به دوش بانک مرکزی نیفتد و خلق پول در بانکها نیز کنترل شود.
همه این موارد کمک کرد تا آمار پایه پولی و نقدینگی کنترل شود و میتوان گفت، با ادامه این روند امیدواری زیادی وجود دارد که در آینده آثار مثبت کنترل تورم در سفره مردم نمایان شود.
🔴 #مارپیچ_سکوت به زبان ساده...
🔹در رکعتِ سوم نماز ظهر ، امام جماعت پس از دو سجدهی خود به اشتباه برنخاست و شروع به خواندن تشهد کرد. چند نفری که به اشتباه امام پی برده بودند نیمخیز شدند تا برخیزند اما چون دیدند اکثریت نشسته اند و با امام جماعت همراهی میکنند ، پس از چند لحظه آنها هم نشستند و اسیر مارپیچ سکوت شدند و از نظرِ حقِ خود عقب نشینی کردند! اما دو نفر دیگر با صدای بلند ذکر «بِحُولِ اللّه وَ قُوَتِه» گفتند تا امام جماعت بشنود و به اشتباه خود پی ببرد و برخیزد. امام هم پس از تذکرِ بجایِ آن دو نفر سریع برخاست!
🔹اگر آن دو نبودند و مارپیچ سکوت را نمیشکستند ، نماز تمام افراد خراب شده بود! جالب اینجا بود که وقتی آن دو نفر بر علیه حرکت غلط عکسالعمل نشان دادند و به عبارت دیگر خط شکنی کردند ، افراد دیگری هم از حرکت آنان پشتیبانی کردند و سعی نمودند امام جماعت را متوجه اشتباهش کنند!!!
♦️مارپیچ سکوت اصطلاحی است که معادل سادهی آن همان «همرنگ جماعت شدن» و دست کشیدن از موضع درست خود است ، خواه این همرنگ شدن با جماعت بخاطر عدم استقلال شخصیتی ِ فرد باشد ، خواه بخاطر اختلالِ روانیِ «#تایید_اجتماعی» ، خواه بخاطر ترس از اظهار مخالفت و تبعات بعدش ، و خواه بخاطر سست بودن فرد در موضعِ حقِ خود و پیوستنِ او به جبههی مخالف ، این اتفاق بیوفتد!
🔹نکتهی دیگر آنکه ؛ تنها افرادی میتوانند مارپیچ سکوت رو بشکنند که دارای روحیهی شجاعت و حق مداری باشند!
💢فرمانده کل ارتش: ولایت فقیه خط قرمز ارتش است
🔹رهبر انقلاب و حفظ تمامیت ارضی خط قرمز ماست و در این مسئله هرگز کوتاه نیامده و نخواهیم آمد؛ نیروهای ارتش تا پای جان روی این ۲ موضوع تاکید خواهند داشت.
🔹اجازه نخواهیم داد هیچ دشمنی و سنگاندازی مانع پیشرفت جمهوری اسلامی ایران باشد.
🔹بسیاری سوال میکنند در حوادثی که داخل اتفاق میافتد جایگاه ارتش کجاست. رهبر انقلاب بارها پاسخی ارائه دادهاند؛ یکی از آنها این است که حریف شما آمریکاست و باید خود را برای نبرد با او آماده کنید.
💠 داستان دبیرستان
✍ دکتر احمد قدیری
حضور و سخنرانی دیروزم در دبیرستان دخترانهای را بهانهای قرار میدهم برای تجربهنگاری نحوه تعامل و تبیین برای جمعیت موسوم به دهه هشتادی و نودیها:
۱. ویژگی بارز و عمومی این جماعت، بیاطلاعی محض از مسائل و حصر در پیلهای به نام فضای مجازی و مشخصا اینستاگرام است. آنلاین بودن، خصیصه درلحظه زندگی کردن را نهادینه کرده و جامعنگری، دوراندیشی و حتی جمیع ارزشهای دینی و ملی را در تمام شؤن زندگی از آنان سلب نموده است. همچنین زیست و هویت مجازی، سلبریتیهای اینفلوئنسر را مرجع فکریشان ساخته و نتیجه آنکه شدیدا تحت تأثیر هنرمندان و ورزشکاران هستند.
۲. بچه دبیرستانیهای در ستیز با انقلاب، دو دستهاند؛ کسانی که والدین و معلمان انقلابی یا حداقل خنثییی دارند، و عدهای که والدین و معلمانشان خود ضدانقلاباند.
طبیعتا تبیین برای این دسته که در محاصره فکری مثلث رسانه، خانه و مدرسه قرار دارند، مصداق آب در هاون کوبیدن است و حداقل نگارنده امیدی به نجاتشان ندارد.
اما دسته اول که در محاصره قرار ندارند را میتوان در شرایط خاصی نجات داد که به شرح آن میپردازیم.
۳. گفتیم که دانشآموزان به طور طبیعی متأثر از رسانه، خانه و مدرسه هستند. بنابراین دو مسیر برای اصلاح ذهنیتشان نسبت به مسائل وجود دارد: یکی گفتگوی مستقیم با آنها و دیگری اصلاح منشأ تغذیه فکریشان (رسانه، خانه و مدرسه).
طبیعتا برنامه گذاشتن برای محصلان کافی نیست و امکان ارتباط مستمر و همیشگی با آنان نیز اساسا وجود ندارد. برای مؤثر کردن تبیین، باید در حضور یا غیاب دانشآموزان، همزمان برنامههایی برای والدین و معلمان نیز داشت؛ در غیر این صورت همه رشتهها توسط آنان پنبه خواهد شد!
۴. حذف یا محدودسازی رسانههای مرجع، کار جهادگران تبیین نیست و اقدامی در حیطه حکمرانی و اکنون در هالهای از ابهام است.
کاری که ما میتوانیم در رابطه با ضلع نخست (رسانه) انجام دهیم اتصال آنان به رسانههای سالم و ارسال محتوای غنی است تا از مسیر یکسویه اطلاعات خارج شوند.
برای اینجانب جالب بود که بچههایی که جسته و گریخته گزارشهای افشاگرانه صداوسیما از جعلیات ضدانقلاب را دیده بودند، تفاوت و فاصله آشکاری با دیگر همکلاسیهایشان در نگاه به مسائل داشتند.
همینجا حکمت صداوسیما ستیزی دشمن و دروغگو نامیدن آن مشخص میشود: خارج نشدن مردم از پیله اخبار جعلی رسانههای معاند.
راهکار مواجهه چیست؟ ضدارزش معرفی کردن نگاه بسته و یکسویه، و ارزش نامیدن مراجعه دو طرفه به منابع خبری.
۵. ارزشهای دیگری نیز میان این جماعت وجود دارد که کار را به شدت سخت میکند: عصیانگری، پهلویگرایی، مقابله با تبیینگر و انکار کور هرچه او میگوید.
اینجا باید عصیان را برایشان قیام علیه پیشفرضهای غلط معرفی کرد، شجاعت را جسارت مخالفت با حلقه همکلاسیهای نادان تعریف نمود و انکار واقعیات و مستندات را ستیز با عقل و انسانیت ذکر کرد تا با تغییر نظام ارزشها، راه را برای تعامل و گفتگوی منطقی باز نمود.
۶. درخصوص پهلویگرایی نیز چند راهکار وجود دارد که مختصرا ذکر میگردد:
اول. معرفی خصلت مشترک دیکتاتورهای سرنگون شده منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا و یکسانانگاری حامیان پهلوی و صدام و قذافی.
دوم. نمایش فیلمهایی از آنچه شاه راجع به زنان گفت، دربار درباره شاه گفتهاند، فرح راجع به رفتار آمریکاییها با شاه بیمار بیان کرد، و آنچه اشخاص و رسانههای خارجی راجع به مفاسد و خیانات پهلوی و افتخارات و خدمات جمهوری اسلامی منتشر کردهاند.
۷. مدیران بسیاری از مدارس، مانع برگزاری جلسات تبیینی برای دانشآموزان هستند و احتمال «شلوغ شدن کلاس» و «اعتراض والدین» را دلیل یا بهانه میآورند.
فارغ از آنکه این سیاست، ناشی از خطای مدیران مدارس است یا خیانت، کار اگر به خودشان واگذار شود، کاری از پیش نخواهند برد. این وزارت آموزش و پرورش است که باید با اهرم حکمرانی، مدیران را وادار به تشکیل جلسات رفع شبهه نماید.
۸. در پایان، مجدد خاطر نشان میکنم ارزش و اهمیت مستندمحوری را در برنامههای تبیینی. برنامهای که حتما جذابیتی بیش از سخنرانی و تنشی کمتر از آن دارد.
پینوشت:
اشتباه نکنید! مطلب «داستان دبیرستان» آسیبشناسی کلی وضعیت یک نسل و بیان الگوی مواجهه است و به هیچوجه رنگ و بوی شکست در تبیین را ندارد. از قضا جلسه مذکور نیز مانند جلسات دیگر مثمر و موفق بود، به طوری که پس از اتمام وقت، حدود ۱۰٪ دانشآموزان آن مدرسه دولتی در منطقه گیشا، با وجود تداخل زمان با کلاس درسیشان، ماندند و حرفهایی زدند و مواضعی گرفتند که به قول مربی پرورشی مدرسه تاکنون از آنان دیده و شنیده نشده بود. دیدم برخی مخاطبان از گفتگو با نسل نوجوان قطع امید کردهاند، لازم دانستم این تکمله را اضافه کنم.
طلبه انقلابی
💠 داستان دبیرستان ✍ دکتر احمد قدیری حضور و سخنرانی دیروزم در دبیرستان دخترانهای را بهانهای قرار
بنام خدا
در تایید مطلب فوق عرض کنم از ده ها جلسه مشابه، امروز در یکی از مساجد شهر و در جمع خواهران معتکف حضور یافته و با موضوع جها تبیین و بیان برخی دستاوردهای انقلاب صحبت داشتم.
در بخش پاسخ به سؤالات، چند دختر دانشجو که اتفاقا بسیار محجبه و بظاهر انقلابی بودند، صحبت هایی مطرح و ادعاهای عجیبی با قاطعیت و همراه سوگند داشتند، از جمله
۱_ در دانشگاه ما ۹۹٪ دانشجویان با سهمیه ایثارگری قبول شده اند.
(جالب اینکه وقتی با او بحث کرده و گفتم میشود نام و مشخصات چند نفر را بگوید، حداکثر ۵ نفر را نام برد)
۲_ به گفته استاد ریاضی کلاس، از هر ۴ نفر نخبه فارغ التحصیل دانشگاه ها ۳ نفر از ایران می روند.
۳_ تمام درس ها و کتاب های دینی تکراری و خسته کننده است و هر چه معلم بداخلاق و ضعیف هست دینی درس می دهد و اکثر هم کم سواد هستند.
۴_و....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 ورود رهبر اونا vs ورود رهبر ما
🔹 فقط واکنش بچه ها 😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اردشیر زاهدی، وزیر خارجه و داماد محمدرضا پهلوی: ایران امروز حدود ۸۳ میلیون نفر جمعیت دارد. ۶۰% مردم ایران تحصیلکرده هستند و میتوانند بخوانند و بنویسند.
🔹۳۰ میلیون نفر کسانیاند که دارند کار میکنند، دکتر هستند، فارغالتحصیل هستند، رئیس بیمارستان، وزیر، رئیس دانشگاه یا هر چیز دیگری هستند و دو سوم از این ۳۰ میلیون نفر، زن هستند، زنان تحصیلکرده. من به این مسئله افتخار میکنم
🔹اینها خوشخیالی است. من به آنها (اپوزیسیون) توجهی نمیکنم، چون میتوانم بگویم خیلی از آنها فاسد هستند. کسی که از خارجیها علیه مردم خود پول میگیرد، من او(رضا پهلوی) را خائن میخوانم.»
🔹در جایی دیگر گفته:من به او (قاسم سلیمانی) افتخار میکنم، به او افتخار میکردم و به او افتخار خواهم کرد. اینها خون خود را برای مملکت دادند؛ نه آنها که امروز خود را در خارج به سیآیای و عرب و… فروختند که «میخواهیم برویم ایران را بگیریم».
🔹ما چندین میلیارد پول دادیم که نزد اینهاست تا طیاره بخریم و کوفت و زهر مار بخریم، امروز ماشاالله اینها [ایرانیان] خودشان هواپیما و زیردریایی و… درست میکنند. من به اینها افتخار میکنم.
⭕️💢⭕️
⭕️هر روز یک سوال⁉️
مگر انقلاب نکردید تا این دستبوسی ها نباشد پس چرا دست رهبر را می بوسید⁉️
در روایات آمده که بوسیدن دست کسی جایز نیست مگر پیامبرصلوات الله علیه و وصی پیامبر صلوات الله علیه‼️
پاسخ در تصویر👆👆