💢وفاداری علمدار کربلا‼️
✳️بعد از واقعه عاشورا، لشکریان عمرسعد، وسایل غارت شده شهدای كربلا را نزد یزید بردند. در میان آن وسایل پرچم بزرگی بود.
✔️یزید و وزیران ومشاوران ،همه نسبت به این پرچم بهت زده بودند چون همه جای چوبه پرچم، سوراخ شده و آسیب دیده و تنها جای یک دست بر روی چوبه آن سالم بود.
✔️یزید از روی حیرت و تعجب پرسید: این پرچم را چه كسی حمل می كرد؟ گفتند: عباس بن علی (علیهما السلام) (ابوالفضل العباس).
✔️یزید از روی تحیر و تعجب برای تجلیل از پرچمدار كربلا سه بار برخاست و نشست. سپس رو به حاضران كرد و گفت:
"به این پرچم بنگرید كه بر اثر صدمات و ضربه ها، هیچ جایش سالم نمانده است؛ جز دستگیره پرچم. این نشان از وفاداری علمداری دارد که تحت هیچ شرایطی علم را رها نكرده است.
✔️درس ولایتمداری قمر بنی هاشم در تمامی ماموریت هایی که بر عهده داشت اعم از علمداری، سقایی ، حافظ خیام و جان اباعبدالله بودن الگوی همگان بویژه در شرایط سخت ودشوار امروز جامعه ماست.
✳️درس ولایتمداری از عاشورائیان دشت کربلا را باید در ماندگاری بیش از چهل سال از انقلاب اسلامی دانست که رمز آن اتصال امت به امام بوده است .
✔️به نقل از یکی از بزرگان : اگر امت بی امام خطر ندارد واگر امام بی امت اقتدار ندارد اما قطعا امت متصل به امام شکست ندارد . این تجربه موفقیت آمیز ، بیش از چهل سال است که انقلاب اسلامی ایران در اوج دشمنی ها وکینه توزی های دشمنانش، با خود به همراه دارد و با افتخار به پیش می رود.
امشب شهادت نامه عشاق امضا میشود
فردا ز خون عاشقان این دشت دریا میشود
امشب کنار یک دگر نشسته آل مصطفی
فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا میشود
امشب .. حتی اگر این خیمه خون خدا
فردا به دست دشمنان برکنده از پا میشود
امشب صدای خواندن قرآن به گوشهایت ولی
فردا صدای الامان زین دشت برپا میشود
امشب کنار مادرش لب تشنه اصغر خفته است
فردا خدایا بسترش آغوش صحرا میشود
امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسوده اند
فردا به زیر خارها گمگشده پیدا میشوند
امشب رقیه حلقه زرین اگر دارد به گوش
فردا در این گوشوار از گوش او وا میشود
امشب به خیل تشنگان عباس باشد پاسبان
فردا کنار الغمه بی دست سقا میشود
امشب که قاسم زینت گلزار آل مصطفی
فردا ز مرکب سرنگون این سرو رعنا میشود
امشب بود جای علی آغوش گرم مادرش
فردا چو گلها پیکرش پامال اعدا میشود
امشب گرفته در میان اصحاب ثارالله را
فردا عزیز فاطمه بی یار و تنها میشود
امشب به دست شاه دین باشد سلیمانی نگین
فردا به دست ساربان این حلقه یغما میشود
امشب شهادت نامه عشاق امضا میشود
فردا ز خون عاشقان این دشت دریا میشود
*عاشوراى حسینى*
شهادت امام حسین ع و اصحاب آن حضرت (61ق)
روز عاشورا و روز شهادت امام حسین (علیه السلام) است و در این روز در کربلا در وقت صباح حضرت امام حسین (ع) دست به دعا برداشت و گفت: اَللهُمَّ انتَ ثِقَتى فى کُلّ کَربِ وَ انتَ رَجائىِ فى کُلّ شِدَّه ...."1"
پس صف آرائى لشکر خود نمود و امر فرمود تا آتش در هیزم هاى خندق زدند که آن خندق آتش حاجب باشد از رفتن لشکر به جانب خیمه هاى زنان.
از آن طرف عمر سعد نیز صفوف لشکر خود را آراست.
در آن زمان، حضرت سوار بر شترى شد و ما بین دو لشکر ایستاد و اهل عراق را ندا کرد و بعد از حمد و صلوات، نسب خود را اظهار نمود و بیان فرمود که آیا شما نیستید که نامه هاى متواتر به من نوشتید و مرا بدین جا دعوت کردید؟ الحال چه شده؟ آیا من کسى را کشته ام یا کسى را آسیبى زده ام یا مالى از کسى برده ام؟ براى چه به کشتن من جمع شده اید؟
عمر سعد تیرى به چله کمان گذاشت و با لشکر گفت که شهادت دهید نزد امیر که من بودم اول کسى که تیر به جانب حسین(ع) افکند. همین که آن تیر را افکند، لشکر او نیز سید الشهدا(ع) را تیر باران کردند.
حضرت فرمود به اصحاب خود که خدا رحمت کند شماها را، مهیّا شوید مرگى را که چاره ندارید و در همان ساعت جماعتى از اصحاب آن جناب شهید شدند و پیوسته یک یک به میدان رفتند و شهید شدند تا وقت ظهر شد. ابو ثمامه عرض کرد وقت زوال است مى خواهم یک نمازى دیگر با شما به جا بیاورم. از لشکر عمر سعد مهلت نماز خواستند. آن کافران بى حیا مهلت ندادند. لاجرم زهیر بن قین و سعید بن عبدالله خود را وقایه آن جناب کردند و هر تیر و نیزه که وارد مى شد، بر بدن خود مى خریدند تا آن جناب نماز خود را تمام کرد.
بالجمله یک یک اصحاب به میدان رفتند و شهید شدند تا نوبت به جوانان هاشمى رسید. ایشان نیز یک یک به جهاد رفتند و به نحوى جهاد کردند و شهید شدند که از قصور حالشان، جگرها آتش مى گیرد.
جناب على اکبر، چون خواست به میدان برود، پدر نگاه مأیوسانه به قامت او کرد. گریه او را فرو گرفت و کلمات معروفه ( اَللّهُمَّ اَشهَدُ عَلى هولاءِ القَومِ )"2" را فرمود. على اکبر چون به میدان رفت و جنگ کرد و تشنگى در او خیلى تأثیر کرد، برگشت نزد پدر و گفت : یا ابا! العطش قد قتلنى و ثقل الحدید اجهدنى.
خدا داند که در این حال چه بر آن پدر مهربان گذشت که آبى نداشت که جگر تفته فرزندش را خنک کند. لاجرم سخت بگریست و على به میدان برگشت و جهاد کرد تا او را شهید کردند. همین که پدر بالاى سر او آمد و آن بدن پاره پاره و صورت شبیه رسول خدا(ص) را به خون و غبار آلوده دید، صورت به آن صورت نهاد و فرمود:
قتل الله قوما قتلوک ما اجرئهم على الرحمن و على انتهاک حرمة الرسول على الدنیا بعدک العفاء."3"
و هکذا ملاحظه نمود شهادت قاسم و واقعه قطع شدن دستهاى جناب ابوالفضل و کیفیت شهادت آن مظلوم و سایر شهدا که مجال ذکر آن نیست.
بالاتر از همه تذکر شهادت آن طفل رضیع است. نمى دانم که سید مظلومان چه حالى داشته، آن وقتى که آن طفل را به آنجناب دادند که آبى براى او بگیرد عوض آن که آن قوم بى حیا آن طفل را آب دهند، تیرى بگلوى نازک او زدند که آن طفل در دست پدر، جان داد و تأمل کن در حال عبدالله بن الحسن آن هنگامى که عموى خود را در قتلگاه میان لشکر تنها دید، از خیمه نزد آن جناب دوید، وقتى رسید که ظالمى شمشیر بلند کرده بود که به آن حضرت زند. عبدالله گفت: واى بر تو اى فرزند خبیثه! مى خواهى عموى مرا بکشى. پس دست خود را سپر کرد. شمشیر دست مقدّس او را قطع کرد و به پوست آویزان شد. پس آن مظلوم ناله اش بلند شد که یا امّاه (عماه).
حضرت او را در دامن گرفت و او را تسلى مى داد که حرمله او را تیرى بزد و شهید کرد.
ملاحظه کن و کیفیت شهادت خود آن مظلوم را ببین که چه گذشته بر آن حضرت و بر اهل بیت او. خصوص آن وقتى که به جهت وداع ایشان به خیام آمد و آن ها را صدا زد و با یک یک وداع کرد و امر به صبر فرمود و آن لباس کهنه را طلبید و در زیر جامه هاى خود پوشید و به میدان رفت و رجز خواند و با آن حال تشنگى و داغ هاى کمرشکن که آن حضرت دیده بود، چه نوع مبارزت و شجاعتى از آن حضرت ظاهر شد تا آن که پیشانى مقدسش را شکستند. جامه بلند کرد که خون از چهره پاک نماید، تیر زهر آلود سه شعبه به قلب مبارکش رسید، همین که آن تیر را از قفا بیرون کشید، مانند ناودان خود از جاى آن جارى شد. حضرت دست ها را از آن پر مى کرد و به جانب آسمان مى ریخت و هم به سر و صورت خویش مى مالید.
در این وقت بواسطه آن زخم و زخم هاى فراوان دیگر که بر بدنش بود، ضعف و ناتوانى عارض آن جناب شد. از کارزار ایستاد. مالک بن یسر به جانب آن جناب روان شد و ناسزا گفت و شمشیرى بر سر مبارکش زد که کلاه زیر عمّامه آن حضرت مملو از خون شد و صالح بن وهب نیزه بر پهلوى مبارکش زد که از اسب بر روى زمین افتاد.
جناب زینب چون این بدید، از خیمه بیرون دوید و فریاد برداشت: وا اخاه! وا سیداه! و
ا اهل بیتاه!"5". اى کاش آسمان خراب مى شد و بر زمین مى افتاد و کاش کوه ها از هم مى پاشید و عمر سعد را فرمود: اى عمر! ابو عبدالله را مى کشند و تو او را نظاره مى کنى؟ آن ملعون جواب نگفت.
زینب با لشکر فرمود: واى بر شما! مگر میان شما یک نفر مسلمان نیست. احدى جواب او را نداد و بالجمله شمر لشکر را ندا کرد که مادر بر شما بگرید، چه انتظار مى برید، چرا کار حسین را تمام نمى کنید. پس همگى بر آن حضرت از هر سو حمله کردند.
حصین بن نمیر، تیرى بر دهان مقدّسش زد و ابو ایّوب غنوى تیرى بر حلقوم شریفش زد و رزعة بن شریک ضربتى بر شانه چپش زد و سنان بن انس نیزه بر گلوى مبارکش فرو برد و تیرى بر نحر شریف آن مظلوم زد.
پس آن جناب را شهید کردند به نحوى که ذکرش را شایسته نمى دانم. پس از آن ، بدن مقدسش را برهنه کردند و لشکر به خیام محترمش ریختند و آنچه در خیمه ها بود، بردند و زن هاى داغدیده را بیازردند، زنها ناله هاشان بلند شد. عمر سعد به جانب خیام آمد. زن ها نزدیک او جمع شدند و چنان صیحه کشیدند و گریستند که ابن سعد به حال آنها رقّت کرد. فریاد زد که کسى متعرض ایشان نشود. زن ها خواهش لباسهاى ربوده خود را نمودند. عمر سعد حکم به ردّ کرد، لکن کسى بر ایشان رد نکرد و این واقعه، مفصّل است و مقام را گنجایش بیش از این نیست والى الله المشتکى و هو المستعان.
شایسته است که شیعیان در این روز مشغول کارى از کارهاى دنیا نشوند و از براى خانه خود چیزى ذخیره نکنند و مشغول گریه و نوحه و مصیبت باشند تعزیت حضرت امام حسین (ع) را اقامه نمایند و به ماتم اشتغال نمایند؛ چنان چه در ماتم عزیزترین اولاد و قلوب خود اشتغال مى نمایند و زیارت کنند حضرت سید الشهدا(ع) را به زیارات عاشورا و سعى کنند بر نفرین و لعن بر قاتلان آن حضرت و تعزیت گویند یکدیگر را در مصیبت آن حضرت و بگویند:
اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسین علیه السلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدى من آل محمد علیهم السلام."6"
و اگر کسى در این روز در نزد قبر امام حسین(ع) باشد و مردم را آب دهد، مثل کسى باشد که لشکر آن حضرت را آب داده باشد و با آن جناب در کربلا حاضر شده باشد.
خواندن هزار مرتبه توحید در این روز فضیلت دارد.
از حضرت صادق (ع) مروى است که هر که در روز عاشورا هزار مرتبه سوره اخلاص بخواند، خداوند رحمان نظر کند به او و کسى را که خداوند رحمان نظر فرماید، عذاب نکند هرگز. ظاهراً مراد، نظر رحمت و شفقت است.
و نیز شایسته است که شیعیان در این روز امساک کنند از خوردن و آشامیدن، بى آنکه قصد روزه کنند و در آخر روز، بعد از عصر افطار کنند به غذاهاى که اهل مصیبت مى خورند مثل ماست"7" یا شیر و امثال آن ها، نه مثل غذاهاى لذیذه و آن که جامه هاى پاکیزه بپوشند و بندها را بگشایند و آستین ها را بالا کنند به هیأت صاحبان مصیبت.
شیخ طوسى در مصباح از عبدالله بن سنان روایت کرده است که گفت: من در روز عاشورا به خدمت حضرت امام جعفر صادق (ع) رفتم. دیدم که رنگ مبارکش متغیر و آثار حزن و اندوه از روى شریفش ظاهر است و مانند مروارید، آب از دیده هاى مبارکش مى ریزد. گفتم : یابن رسول الله! سبب گریه شما چیست ؟ هرگز دیده شما گریان مباد. فرمود: مگر غافلى که امروز چه روزى ست؟ مگر نمى دانى که در مثل این روز، جدّ من، حسین(ع) شهید شده است؟ گفتم: یابن رسول الله! چه مى فرمایید درباره روزه این روز؟ فرمود: روزه بدار، بى نیت روزه، و در روز افطار کن نه از روى شماتت و تمام روز را روزه مدار و بعد از عصر به یک ساعت به شربى از آب افطار کن که درمثل این روز در این وقت، جنگ از آل رسول منقضى شد و سى نفر از ایشان به اموالى ایشان بر زمین افتاده بودند که هر یک از ایشان اگر در حیات حضرت رسول(ص) فوت مى شد، آن حضرت صاحب تعزیه او بود. پس حضرت آن قدر گریست که محاسن شریفش تَر شد...
در اواخر روز عاشورا سزاوار است که یاد آورى از حال حرم امام حسین (ع) و دختران و اطفال آن حضرت که در این وقت در کربلا اسیر اعدا و مشغول به حزن و بکا بودند و مصیبت هایى بر ایشان گذشته که در خاطر هیچ آفریده خطور نکند و قلم را تاب نوشتن نباشد. پس برخیزى و سلام کنى بر رسول خدا و على مرتضى و فاطمه زهرا و حسن مجتبى و سایر امامان از ذرّیه سید الشهدا (ع) و ایشان را تعزیت گویى بر این مصایب عظیمه با قلب محزون و چشم گریان."8"
بدان که در این روز سنه 226ه ، بُشر بن حارث حافى ، عارف معروف وفات کرد. گویند اصلش از مرو است و در ابتداى امر، مردى بوده پیوسته به شرب خمر و استماع ساز و غنا و طرب و سایر ملاهى اشتغال داشته تا آن که روزى حضرت موسى بن جعفر (ع) از در خانه او عبور مى فرمود، یکى از کنیزان بُشر از خانه بیرون آمده بود. حضرت به او فرمود: آقاى تو آزاد است یا بنده؟ گفت: حُر و آزاد است. فرمود: چنین است، اگر بنده بود به شرایط عبودیت و بندگى رفتار مى کرد. چون کنیز وارد خانه شد، این سخن را براى بُشر
نقل کرد. کلام آن جناب در دل او اثر کرد. پا برهنه دوید تا به خدمت آن حضرت رسید و بر دست آن جناب توبه کرد و ترک خانه و زندگى گفت و پیوسته پا برهنه راه مى رفت به جهت آن که به این حال به سعادت و خدمت امام رسیده بود و به این سبب او را حافى لقب دادند و او را سه خواهر بود و هر سه بر طریقه او بودند و صوفیه را اعتقاد تمامى است به او.
در این روز سنه 352ه، معزالدّوله دیلمى مردم بغداد را امر کرد که دکاکین و بازارها را ببندید و طباخین طبخ نکنند و قبه هایى در بازار نصب کنند. پس زن ها با موهاى آشفته بیرون شدند و لطمه بر صورت زدند و اقامه ماتم براى جناب حسین بن على (ع) نمودند و این اول روزى بود که نوحه گرى شد براى آن حضرت در بغداد."9"
در این روز سنه 656ه، هلاکو وارد بغداد شد و واقعه او در بغداد معروف است"10" و در روز بیست و هشتم به آن اشاره خواهد شد.
"1-کافی،ص2،ص578.
2-بحار الانوار،ج45،ص42-43.
3-مثیر الاحزان،ص68.
4-اقبال الاعمال،ص573.
5-بحار الانوار،ج45،ص54؛اللهوف،ص124-125.
6-وسایل الشیعه،ج14،ص509؛مستدرک الوسایل،ج10،ص315.
7-شیخ فرموده که به قدر کمی تربت تناول کنند.
8-مصباح المتحجد،ص783.
9-البدایه و النهایه،ج11،ص276.
10-جمال السبوع بکمال العمل المشروع،ص9"
15.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️ فرازی از معروفترین سخنرانی شهید مطهری درباره حادثه کربلا تحت عنوان «شعارهای عاشورا»
☑️سلام های ویژه بر اعضای امام حسین علیه السلام
☑️یکی از ويژگىهاى امام حسين عليه السلام اين است كه بر تك تك اعضايش سلام داده مىشود، موضوعى كه در مورد ساير معصومان علیهم السلام سابقه ندارد:
1. السَّلَامُ عَلَى النَّحرِ المَنحُورِ؛ سلام بر آن گلوى بريده شده.
2. السَّلَامُ عَلَى النَّحرِ المَقطُوعِ؛ سلام بر آن گلوى قطع شده.
3. السَّلَامُ عَلَى الْخَدِّ التَّرِيبِ؛ سلام بر آن گونه هاى به خاك رسيده.
4. السَّلَامُ عَلَى الشَّيْبِ الْخَضِيبِ؛ سلام بر آن موهاى خضاب شده.
5. السَّلَامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلِيبِ؛ سلام بر آن بدن لخت و عريان.
6. السَّلَامُ عَلَى الثّغَرِ المَقرُوعِ؛ سلام بر آن دندانهاى چوب خرده.
7. السَّلَامُ عَلَى الجَسَدِ المَجرُوحِ؛ سلام بر آن جسد پر از زخم.
8. السَّلَامُ عَلَى الجَسَدِ المَطرُوحِ؛ سلام بر آن جسد رها شده.
9. السَّلَامُ عَلَى الجَسَدِ المُقَطّعِ؛ سلام بر آن جسد قطعه قطعه.
10. السَّلَامُ عَلَى الجَسَدِ المَرضُوضِ؛ سلام بر آن جسد خرد شده.
11. السَّلَامُ عَلَى الجَسَدِ المُتفَرَّقِ؛ سلام بر آن پيكر از همگسيخته.
12. السَّلَامُ عَلَى الْأَعْضَاءِ الْمُقَطَّعَات؛ سلام بر آن اعضاى قطعه قطعه شده.
13. السَّلَامُ عَلَى الرَّأْسِ المَقطُوعِ؛ سلام بر آن سر بريده.
14. السَّلَامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوع؛ سلام بر آن سر بر نيزه شده.
15. السَّلَامُ عَلَى الرَّأْسِ المَنصُوبِ؛ سلام بر آن سر نصب شده.
16. السَّلَامُ عَلَى الرَّأْسِ المَوضُوعِ قُدّامِ يَزِيد؛ سلام بر آن سر قرار داده شده جلوى يزيد پليد.
17. السَّلَامُ عَلَى الرَّأْسِ المَوضُوعِ قُدّامِ ابنِ زِياد؛ سلام بر آن سر نهاده شده مقابل ابن زياد.
18. السَّلَامُ عَلَى الرَّأْسِ المَصلُوبِ عَلَى الشَّجَرَة؛ سلام بر آن سر آويزان بر درخت.
19. السَّلَامُ عَلَى الرَّأْسِ المَصلُوبِ عَلى بابِ دمشق؛ سلام بر آن سر آويزان بر دروازه دمشق.
20. السَّلَامُ عَلَى الرَّأْسِ المَصلُوبِ عَلى بابِ دارِ يَزِيد؛ سلام بر آن سر آويزان بر در يزيد پليد.
📚منابع:
📙 بحارالانوار مجلسی؛
📙 خصائص الحسینیة شوشتری؛
📙 ویژگیهای امام حسین علیه السلام
﷽
در روایتی از امام باقر(ع) پرسیده شد که در روز عاشورا چگونه به همدیگر تسلیت بگوییم؟ حضرت فرمودند: بگوئید:
"أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ، وَ جَعَلَنا و ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَع وَلیّهِ الامامِ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ(ع)"؛
خداوند اجر ما را به سبب مصیبتی که از حسین به ما رسیده بزرگ گرداند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که در کنار ولی دم او، امام مهدی از خاندان محمد(ص)، به خونخواهی او برمی خیزند.
🔴 دیندارانِ دنیاپرست !!!
🔹 در روز عاشورا عده ای از ظاهرالصلاح ها و به ظاهر مومنین که علاقه ای هم به امام حسین (ع) داشتند در بالای تپه ای ایستاده بودند و قتال کربلا را تماشا می کردند!! ؛ دست ها را بالا برده و متضرّعانه از خدا پیروزی مولا و امامِ زمانشان را استدعا می نمودند اما هیچ گاه وارد میدان کارزار نشدند و تا آخر کار هم به یاری امامشان نرفتند که نرفتند!!!
🔺بیاییم با خودمان روراست باشیم.
نکند عزاداری های ما هم در محرم ، عافیت طلبانه باشد!
نکند دعای فرج های ما هم منفعت طلبانه باشد!
آیا برای امام زمانمان به میدان آمده ایم یا فقط برایش دل سوزانده ایم؟!!
🔺وقال الحسین(ع) :
«الناسُ عَبیدُ الدّنیا و الدّین لَعِق علی السِنَتِهم یحوطونه مادرَّت مَعایشُهم فاذا مُحِّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون»
«مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان میچرخد و تا وقتی زندگیهاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک میشوند.»
🏴 أعظَمَ الله اُجُورَنا بِمُصابِنا بِالحُسَينِ وَ جَعَلَنا وَ إياكُم مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَأرِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الإمام المَهدِيِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ عليهم السلام
◾️فرارسیدن عاشورای حسینی و سالروز شهادت مظلومانه سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران با وفایش را تسلیت عرض می کنیم.
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ