- سرعاشقشدنملطفطبیبانهتوست
ورنهعشقتوکجاایندلبیمارکجا !
#صاحبنا🌱
آماده شد برای مصاحبه؛
بهش گفتن : هرکس میاد
برای مصاحبه کفش یا
دمپایی رو در میاره و بعد
میشینه، تو چرا پابرهنهای؟
گفت : آخه من نذر کردم
از روستامون با پایبرهنه
برم تا کربلا :)
بابالجوادتمالمن ؛
[بهجفاییوقفایینرودعاشقِصادق مژهبرهمنزندگربزنیتیروسنانش🍃]
| اززخمِزبانبیمندارددلِعاشق
مرهمبهدلِزخمیِعشاق، حسیناست |
أَیُّهَا المُهَذَّبُ الخَائِف !
این چه سِرّی است
که آقای مسیحیان از آسمان چهارم میآید
و نگاه مسیحیان به اقتدای او بر تو میافتد
و دلشان تسلیم تو میشود؛
امابرخیازماوقتیآقایمانازپشتپردهبرونمیآید
او را میبینیم و باز هم به او ایمان نمیآوریم؟
#صاحبنا🌱
پروردگاری که اسلام آوردنِ جوانِ یهودی را در لحظات پایانی عمرش میپذیرد ؛
آیا ممکن است توبهی ما را نپذیرد ؟
الهی؛
مگر مقدار اعمال ما در برابر
نعمتهایی که تو به ما دادهای،
چه اندازه است و چگونه میتوانیم
اعمالی را زیاد بدانیم که در برابر
کَرَم تو قرار دارند ؟
تعریف میکردن :
وارد سنگر فرماندهی شدم،
دیدم چراغ خاموشه و تعجب
کردم؛ پرسیدم چرا چراغ رو
روشن نمیکنید؟ گفتن کارم
شخصیِ و نباید از بیتالمال
هزینه بشه!
_آقـامـهدیِبـاکـری✨
این دو فداکاری؛
نثار کردن جان در ماجرای حسین
و چشمپوشی از حکومت و قدرت
در داستان حسن، آخرین نقطهای
است که رهبران مسلکی در نقشها
و رسالتهای انسانی و مجاهدتبارِ
خود به آن رسیدهاند .
آقایِ کریم ..
پشیمانها میان بندگان خدای تو
رویشانسیاهنیست؛آنهامیدرخشند.
خدای تو چه قدر صبر دارد
که هر چه میروم و بر میگردم
همینکهدلپشیمانمرانشانشمیدهم
در را به رویم باز میکند !
امامرئوف ؛
ای کاش برای منِ خستهی سرگردان
آغوش بگشایید و بگویید :
نبینَمَت که غریبی، بیا در آغوشم
کدام خانه سزاوارِ توست جز وطنت :)
ایحرمتملجأدرماندگان !
تو شاهی و ماسِوا خاک پای توست..
گدایت دلتنگ و دلمُرده باز گشته..