eitaa logo
منگنه‌چی
4.4هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
86 فایل
درباره‌ی منگنه‌چی @mangenechi_ma تبلیغات و تبادل با منگنه‌چی @mangenechi_tab
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◼️🔹◼️ شهادت پایان نیست؛ آغاز است؛ تولدی دیگر است. عجب صدقِ این جملات، بعد از رفتنت به همه‌مان ثابت شده مردِ رؤیایی! تو که هستی که در خلوت و شلوغیِ روح مناجات‌هایمان، این‌قدر حضور داری؟! تو که هستی که با هر سلام ما خدمت اربابمان در کنارمانی؟! تو که هستی که در ابتدا و انتهای همه‌ی دعاهایمان، تصویر چهره‌ی پاکت از جلوی چشمِ ذهنمان، دور نمی‌شود؟! تو که هستی که روزهای حسرت نداشتنت تمام نمی‌شود؟!... زندگی و حیات، به جسم نیست. کاش ما هم کمی طعم زندگی را بچشیم. تو با شهادتت آغاز شدی زنده تر شدی بیشتر هستی آری مزدِ بندگی چیزی جز این نیست. یک عمر برای خدا زیستن را خدا زیبا جبران می‌کند. و چه نیکو عاقبتی! دستمان را رها نکن که بد جور نیازمندیم و گرفتار. مردِ بزرگِ رویایی! ◼️🔹◼️ ◼️🔹◼️ @mangenechi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄•●❥ اگر ۹ دی داشت، (س) شهید نمی‌شد! ┄•●❥ @mangenechi
هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم دوربین مداربسته بیمارستان از روایت بغض‌آلود رهبر انقلاب از انتظار حاج قاسم سلیمانی پشت درب اتاق عمل جراحی و همراهی با خانواده دوست شهیدش @BisimchiMedia
معرفی کتب سردار.pdf
822.1K
┄•●❥ نوشته‌ی حاضر تلاش کرده فهرست و معرفی مختصری ارائه کند از کتاب‌هایی که در مورد سردار شهید به رشته‌ی تحریر در آمده است. ببینید و بخوانید و به دیگران هم برسانید. کاری از ┄•●❥ @mangenechi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 واکنش‌های عجیب و غیرمنتظره‌ی مردم، وقتی می‌فهمیدن، پشت ماجرا، دست مامان‌شون توی کار بوده ❗️ @mangenechi
◾️🔹◾️ مادرم که رفت، پدر خواند: «بریز آب روان اسما ولی آهسته آهسته». هوا تاریک بود، غریبه بینمان نبود. دور هم نشسته بودیم و گریه می‌کردیم. مادر جوان نبود، نه آن‌قدرها که مثلاً کودکی در شکم داشته باشد. مادر به مرگ طبیعی رفته بود. مادر بچه‌هایش را به ثمر رسانده بود، اما این‌ها هیچ یک چیزی از داغ ما کم نمی‌کرد. مادر نبود و به جان می‌فهمیدیم پاره شدن نخ تسبیح خانه یعنی چه. مادر نبود و انگار ستون فقراتمان را کسی با ناخن بیرون می‌کشید و ما کمرمان شکسته بود. با این وجود مادر بین در و دیوار، له نشده بود. مادر، سینه‌اش سالم بود، به جز رد عمل. پهلویش اما درد می‌کرد. چند وقتی بود. بابا، مادر را نشست، شست. شب نبود، روز بود، هوا روشن بود، جمعی از دوستان بودند. مادر را که در خاک می‌گذاشتیم، دور مادر پر بود از مَحرَم‌ها. مردهای محرم. می‌دانی لحظه‌ی درخاک گذاشتن، سخت است. مردان قوی می‌خواهد. هم همین‌طور. اصلاً تصورش هم سخت است تنها بخواهی عزیزت را در خاک بگذاری. به خصوص اگر دورت پر باشد از فریادهای با آستین خفه‌شده‌ی چند کودک. مادر ما فقط مادر بود، نه دختر پیامبر. اما تاریخ چیزهایی عکس این‌ها را برای دختر پیامبر خدا روایت می‌کند. تاریخ جرم مادر را درک تنهایی امامش نوشته است. تاریخ سن فرزندان دختر پیامبر را، هفت ساله، شش ساله، پنج ساله، چهارساله نوشته است. درک دختر سه ساله و پنج ساله از مرگ مادر چه می‌تواند باشد؟!!! 😭😭 ◾️🔹◾️ @mangenechi
هدایت شده از منگنه‌چی
همراهان عزیز با زدن روی هشتگ مطالب، عکس نوشته‌ها و کلیپ‌های قبلی درباره‌ی این مناسبت را نیز می‌توانید ببینید و استفاده کنید و برای مخاطبان و گروه‌هایتان ارسال و فوروارد کنید. در نشر یاد سهیم باشیم. التماس دعا @mangenechi