eitaa logo
من حجاب را دوست دارم 🇮🇷🇵🇸
249 دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
12.6هزار ویدیو
347 فایل
#من_محمد_را_دوست_دارم😊😍 #حجاب_زیباست😍😊 #حجاب_را_دوست_دارم #امر_به_معروف_نهی_از_منکر_واجب_است😊 حجاب امرخداست زنده باداسلام زنده باد قرآن @manhejabradoostdaram2 https://www.instagram.com/invites/contact/?i=154cisoszc69c&utm_content=lvv1sl4‎‏
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام دوستان عزیز امروز جایی مجلس روضه بودم،خانوم مداح بحث امربمعروف و نهی از منکر پیش کشید و شرایطش....که میگفت باید زبان نرم و لین باشه. بعد یه خاطره از امربمعروف خودش گفت که بنظرم خیلی جالب بود گفتم براتون بفرستم. میگفت یبار با قطار میخواسته از تهران برگرده شهرمون،وقتی میخواسته سوار واگن بشه دیده یه خانوم ۷۰ ساله با لباسهای خیلی ناجور (به گفته‌ی خودش سکسی)که تمام سینه و سوتینش و پاهاش پیدا بود لم داده بود روی تخت پایین و یه پسره جوونم روبروش و باهم حرف میزدن. این خانوم اول فکر میکنه شاید این آقا پسر یا نوه‌شه...اما کمی بعد متوجه میشه که این خانوم حجابش جلوی انتظامات قطار هم همینه... خانوم مداح میگفت این پیرزن بسیییار خوش اخلاق و خوش برخورد بوده و معلوم بود هنرمنده و درحال بافتن چیزی بود و کلی ترشی و مرباهای هنرمندانه داشت برای خواهرش میبرد...تلفنهایی هم که بهش میشد همسر و بچه‌هاش از دوری‌ش احساس ناراحتی و دلتنگی داشتن... خلاصه میگفت زمانی که انتظامات قطار اون پسر جوون رو از اون کوپه خارج میکنه من به پیرزن گفتم خانوم میدونی کیا میرن بهشت؟ -نه.کیا؟ _اونایی که خوش اخلاقن،مهربونن،سخاوتمند و دست و دلبازن، و .... کلی از خوبیای اون خانوم تعریف کردم و گفتم شما حتما باهمه‌ی این خصوصیات خوب میرین بهشت... اون پیرزنه گفت راست میگین؟ منم گفتم بله حتما فقط حیف که حجاب و لباس پوشیدنتون در شانتون نیست و جلوی یه پسر جوون میتونه محرک باشه و ... پیرزنه گفت راست میگین و سریع مانتوشو پوشید و به من گفت این چیه دستت کردی؟(ساق رو میگفت) منم گفتم حالا نمیخواد اینقدر بپوشونین...فعلا همون سینه و لختی دستهارو بپوشونین... دوباره گفت این چیه زدی به روسریت گفتم این گیره است ولی حالا شما گیره نمیخوای...این موهات رو بکن تو بیرون نباشن... بعد پیرزنه گفت من نمازم نمیخونم... منم در مورد نماز و روزه و ...براش حرف زدم و حدیث خوندم. زمان نماز که رسید و اطلاع دادن، گفت من دلم میخواد امروز با شما نماز بخونم!!! وقتی هم برای شام رفتیم رستوران،همش آستین مانتوش رو تو دستش میگرفت که دستش پیدا نباشه... خلاصه تا آخر سفر همش مراقب پوشش و حجابش بود...
سلام.منم بالاخره برای اولین بار دیشب تذکر لسانی دادم یه خانمی که روسریش افتاده بود چون دور بودم با اشاره گفتم که سرش کرد و دوتا خانم دیگه هم که شالشون افتاده بود و سر پا راه میرفتن و نگاه همه بهشون بود کمی منتظر شدم چون همسرم گفتن که خودشون سر میکنن ولی نکردن وقتی اومدن نشستن رو صندلی رفتم از پشت دست گزاشتم تو کمر یکیشون بنده خدا ترسید گفتم ببخشید عزیزم شالتون افتاده گفتم شاید متوجه نیستین سرتون کنین که سرش کرد به اون یکی هم که فکر کنم خواهرش بود گفتم عزیزم شما هم همینطور شالتون بپوشین همه نگاه ها سمت شماست که با یه تعجبی گفت همه نگاه ها سمت ماست😳 منم گفتم بله من بخاطر خودتون بهتون گفتم بهتره بپوشین که خدارو شکر سرش کرد و اومدم نشستم ولی واسه اولین بار حس خوبی بود😉
سلام رفته بودم برای دخترم کفش بخرم.به فروشنده که اقای جا افتاده ای بود گفتم فلان مغازه رو میدونید صاحبش کیه،ویترین مغازه اش مساله داره.اگه میشناسید بهش بگید، من که تذکر دادم. گفت قبلا هم همچین مشکلی داشت،اون موقع ها صاحبش کسی دیگه بود که منم بهش تذکر دادم و عذر مستاجرش رو خواست و به کسی دیگه اجاره داد.الان مالکش کسی دیگه است که تو فلان مغازه وایمیسه. گفتم غرض این بود که بی تفاوت نباشیم.که خدا رو شکر خودشون اهل امر و نهی بود و گفت که یه خانمی با سگ میخواست بیاد تو مغازه ام و اجازه ندادم و یه نفر هم تو پاساژ سگ اورده بود که بهش تدکر دادم ولی دیگران خیلی بهم حرف زدن. گفت من فقط باید به وظیفه ام عمل کنم اینکه دیگران بهم توهین و حمله کنن مهم نیست.
🗃 #جزوه | پیش به سوی خوبی‌ها 🌻 چگونه #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر کنیم؟ 🔷 17 توصیه آقا برای بالا رفتن از نردبان امر به معروف و نهی از منکر
رزم❌❌❌❌❌❌❌❌ تماس با *پشتیبانی اسنپ* و اعتراض به تغییر نام مسجد امام خمینی به *مسجد شاه* در نرم افزار مکان یاب: 02141849000 یا 02191039000
افرادی که فکر میکنند میتونند درآزمون شرکت کنند وتاثیر بیشتر درسیستم اداری کشور داشتخ باشند حتما در آزمون شرکت کنند
تو اتوبوس نشسته بودم یه خانمی با دخترشون نشسته بودن دختره کلاه کپ گذاشته بود موهاشو خرگوشیم بسته بود گفتم شاید به سن تکلیف نرسیده داشتم جمله آماده میکردم که بگم دیدم دختره بلند شد و (ببخشید😕) سینه هاش معلوم بود و پیراهن کوتاهم پوشیده بود به مادرش اشاره کردم گفتم دختر شماست؟؟!! گفت بله گفتم ماشاءالله چند سالشع؟ گفت ده!!! گفتم قصد توهین ندارم ولی سینه های دخترتون بیرونه، گناهه این بچست نمی‌فهمه شما باید بهش بگید گفت خیلی بهش میگم ولی گوش نمیکنه بعدش به دخترش اشاره کرد گفت ببین خانم چی میگه!!! صداش کردم و اومد کنارم نشست گفت سلام گفتم سلام عزیزم چند سالته شما؟؟ گفت ده، گفتم میدونی از چند سالگی به سن تکلیف میرسی؟؟ یکم فکر کرد فهمیدم نمیدونه گفتم از ۹ سالگی، یعنی از نه سالگی باید حجابشو رعایت کنه، نمازشو بخونه!!! لباس بلند بپوشه و موهاشو بپوشونه اونم گفت چشم و بلند شد و پیاده شدن😊 خداکنه مفید واقع باشه