نمیدونم هدف دوستان من از نقاشی چیست؟ اما هدف خودم رو میگم... هدفم از نقاشی یک اینکه تنها تفریحی است که از آن لذت میبرم و همراه هر قلمی که میزنم رشد می کنم... در رقابت با کسی نیستم....اگر کار دینی هم خدا لطف کرد و به ما داد شکر خودم را محک میزنم هم در نیت هم در اجرا..هم کسب درآمد برای گذران زندگی. مدتهاست حس می کنم در حال مقایسه شدن هستم و قضاوت میشم.... دوستان عزیز هر کسی برای هدفی وارد عرصه هنر میشود ... یکی برای شهرت.... یکی برای سبقت.... یکی برای پول.... هیچ کدام از اینها بد نیست... اما هنر متعالی هر لحظه اش برای رشد کردن هنرمند است... و دیگر اینکه خودم را هنرمند هم نمیدانم.... هنرمند از نظر من انسان فاضل و کامل است که من نیستم... هنردوستم... به دنبال راهی هستم در هنر که با آن رشد کنم.... اگر زمین بخورم دوباره می ایستم .... چون از سنین کودکی این استعداد را خدا هدیه داد... و بابای خوبم حضرت حجت ابن الحسن العسگری که جانم صدبار فدایش باد... و از همه عالم بیشتر دوستش دارم... همواره حامی من بود... و هست ،دستان پدرانه اش را هنگامی که قلم میزنم بر دستانم حس می کنم....🌹🌹🌹 خیلی دوستت دارم بابا محمد مهدی ... ای پسر فاطمه
ناله های پریدخت جنگلی در غربت عموی پدرش میرزا کوچک خان جنگلی... نمیدانم سر مزار میرزا رفته آید یا نه.... جوری سوز دارد و حال خوب که انگار به زیارت قبر سیدالشهدا رفته اید... آن سر بریده....
برای حفظ باقیمانده زحمات شهدای خدمت به سعید جلیلی رای میدهم چون ایشان در پشت پرده دولت شهید رییسی فعالیت های خیلی سازنده ای داشتند... از جمله آزاد سازی پول های بلوکه شده ایران دست ایشان بوده... و البته چون خالصانه فعالیت میکردند نخواستند نامی از ایشان برده شود... خواهر و برادر من باور کنید این را صادقانه می گویم.... جز ایشان و همفکران ایشان کسی قادر نیست این راه را ادامه دهد... برخی دیگر برای سوار شدن بر اسب قدرت آمده اند.... مبادا با رای خودمان در اشتباهات آن ها شریک باشیم.... هر رای ما آینده ی این کشور را میسازد... مبادا پشت دست بزنیم از افسوس...😔 میبینم به جان هم افتادیم.... خدا بخیر کند.... توسل می کنم به مادرمان فاطمه زهرا و شهدای این خاک از ابتدا تا انتها برای عبور از این تنگه پر خطر
