🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔥سوال :
عبارت (وسموه بانه خادم العلوم) را توضیح دهید ؟
🍂جواب :
این عبارت را دو نوع ترجمه کردند :
الف ) یک عده این را (سَمُّوهُ) خواندند و گفتند : نامگذاری کردند نامیدند منطق را خادم العلوم
ب) یک عده این را (وَسَمُوهُ) خواندند گفتند: نشانه گذاری کردند منطق را به خادم العلوم
🌸🌸🌸 @manteg110
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔥سوال :
تعریف علوم الی را از متن بنویسد؟
🍂جواب :
العلوم الالیه: العلوم التی تستخدم لحصول غایه ، هی غیر معرفه نفس مسائل العلم
🌸🌸🌸 @manteg110
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔥سوال :
عبارت ( العلوم الالیه التی تستخدم لحصول غایه ، هی غیر معرفه نفس مسائل العلم) را ترجمه کنید؟
🍂جواب :
علومی هستند که به کار گرفته می شوند برای حاصل شدن اهدافی که ان اهداف امری غیر از شناخت مسائل خود این علوم است .
🌸🌸🌸 @manteg110
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔥ترجمه :
گفتيم:خداوند متعال سرشت آدمى را بر تفكر و انديشه نهاده است،و بواسطۀ قوۀ تعقل و تفكرى كه به وى عطا كرده است،استعداد دستيابى به علوم و معارف را در وى قرار داده است.و انسان توسط همين قوه است كه از چارپايان امتياز مىيابد. به عنوان مقدمهاى براى تعريف علم،و براى بيان علاقه و بستگى منطق به آن،مناسب است اشارهاى داشته باشيم به اقسام علم و اينكه در كدام مرحله انسان از ديگر حيوانات جدا مىشود. پس مىگوييم:
🌸🌸🌸 @manteg110
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔥ترجمه :
1-انسان در آغاز ولادت از هرگونه انديشه و علم بالفعلى خالى است،و تنها همان استعداد فطرى[براى تحصيل علوم و معارف]را بهمراه دارد. اما هنگامى كه رشد مىكند و مىبيند،مىشنود،مىچشد،مىبويد و لمس مىكند،[و خلاصه هنگامى كه حواس پنجگانهاش به كار مىافتد،و توسط آنها با جهان بيرون ارتباط برقرار مىكند] اشياء پيرامون خود را احساس مىكند،و به گونهاى مناسب از آنها متأثر گشته،و منفعل مىشود. از اينجا مىفهميم كه نفس آن نوزاد كه ابتدا[همچون لوح سفيدى از هرگونه نقشى]تهى بود،حالت تازهاى به خود مىگيرد،كه آن را «علم» مىناميم. اين علم همان«علم حسى»است،كه در واقع عبارت است از احساس كردن چيزهايى كه حواس پنجگانه(يعنى بينايى،شنوايى،بويايى،چشايى و لامسه)بدان نايل مىگردد.
و اين نخستين درجه و مرحلۀ علم است،و در حقيقت سرمايهاى است براى همۀ علومى كه انسان بدست مىآورد. ديگر حيوانات،كه همه يا برخى از اين حواس را واجدند،با انسان در اين مرحله از علم مشاركت دارند.
🌸🌸🌸 @manteg110
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔥ترجمه :
سپس قواى ادراكى كودك رشد مىكند،و ذهن او در صورت محسوساتى كه نزدش محفوظ مانده تصرف مىكند؛بدين صورت كه برخى را به برخى ديگر نسبت مىدهد-مانند اينكه مىگويد:اين خط طولانىتر از آن خط است،و اين نور روشنتر از آن نور است-و نيز آنها را با هم تركيب مىكند،و از تركيب صورت محسوسات،گاهى به صورتهايى دست مىيابد كه وجود خارجى ندارند؛همانگونه كه گاهى چيزى را كه[وصف آن را]شنيده ولى خود آن را نديده است،نزد خود تصوير مىكند؛مثلا شهرى را كه نديده است،در خيال خودش مجسم مىكند،و از تركيب صورتهاى ذهنيى كه با مشاهدۀ شهرهاى ديگر بدست آورده است،صورتى براى آن در خيال خود مىسازد. اين نوع علم را«علم خيالى» مىنامند،كه انسان بوسيلۀ«قوۀ خيال» بدان دست مىيابد،و برخى از حيوانات نيز با او در اين علم مشاركت دارند.
🌸🌸🌸 @manteg110
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔥ترجمه :
پس از آن،علوم و ادراكات كودك توسعه مىيابد و قلمرو آن،امور غيرمحسوس را نيز شامل مىشود.در اين مرحله كودك معانى جزئيهاى را كه نه ماده دارد و نه مقدار، ادراك مىكند؛مانند دوستى والدينش،دشمنى دشمنانش،ترس انسان هراسناك ،اندوه مادر داغديده،و شادمانى انسان مسرور.اين علم و آگاهى را«علم وهمى» مىنامند،كه انسان مانند ديگر حيوانات،بواسطۀ«قوۀ واهمه»آن را بدست مىآورد.
اين قوه جايگاه جدايى انسان از حيوان است.در اين نقطه انسان،حيوان را رها مىكند،[و خود به تنهايى به مرتبۀ بالاترى صعود مىكند.]حيوان تنها بوسيلۀ قوۀ واهمه ادراكات خويش را انتظام مىبخشد،و به اندازهاى كه اين قوه او را توانا مىسازد،در ادراكات خود تصرف مىكند.
🌸🌸🌸 @manteg110
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔥ترجمه :
آنگاه انسان،به تنهائى و درحالىكه از حيوان متمايز گشته است،به كمك قوۀ عقل و انديشه كه حدّ و مرزى نمىشناسد،به راه خويش ادامه مىدهد؛و توسط آن قوه تمام مدركات خويش را،اعم از علوم حسى،خيالى و وهمى،بررسى مىكند؛ ادراكات درست را از آنچه نادرست است جدا مىسازد؛و معانى كلى را از جزئياتى كه ادراك نموده است،انتزاع كرده و آنها را تعقل مىكند.و نيز ادراكات خود را با يكديگر مىسنجد،و از معلومى به معلوم ديگر منتقل مىشود،استنتاج و حكم مىكند،و هر اندازه قدرت عقل و انديشهاش بخواهد در آنها تصرف مىكند.و اين علمى كه بوسيلۀ قوۀ عقل و انديشه براى آدمى حاصل مىشود،همان كاملترين دانش است كه انسان بودن انسان بسته به آن مىباشد.و در واقع براى رشد و تكامل همين دانش است كه رشتههاى مختلف علوم و فنون وضع و تأسيس شده است.و همين دانش است كه طبقات مردم را گوناگون كرده،و مردم را در سطوح مختلف قرار داده است.و در ميان همۀ علوم،علم منطق تنها علمى است كه براى نظام بخشيدن به تصرفات اين قوه تدوين شده است،تا مبادا قوۀ وهم 1و يا خيال در آن تأثير گذارد،و از راه راست و صراط مستقيم منحرف گردد.
🌸🌸🌸 @manteg110
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔥سوال :
چگونه اين ادراكات براى آدمى حاصل مىشود؟
🔥جواب :
چشم خود را بگشاييد و به كتابى كه در پيش روى داريد نگاه كنيد،آنگاه چشم خود را ببنديد و در همين حال متوجه همان كتاب باشيد ملاحظه مىكنيد كه گويا همچنان چشم گشودهايد و آن كتاب را نگاه مىكنيد.
همچنين هنگامى كه مثلا به صداى تيك تيك ساعت گوش فرا مىدهيد،و آنگاه گوش خود را مىگيريد،ولى در عين حال به همان صدا توجه مىكنيد،باز هم گويا هنوز آن صدا را مىشنويد.در همۀ حواس،وضع به همين شكل است.
پس با توجه به اینها می فهمیم :
كه ادراك و يا علم عبارت است از«نقش بستن صورتهاى اشياء در نفس انسان»، همانگونه كه صورتهاى اشياء در آينه نقش مىبندد.
🌸🌸🌸 @manteg110
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌻علم حضوری یعنی علمی که عین واقعیت معلوم پیش عالم حاضر است و عالم شخصیت معلوم را می یابد .
👈 مانند : علم نفس به ذات خود و حالات وجدانی و ذهنی خود .
🌻علم حصولی یعنی علمی که واقعیت معلوم پیش عالم حاضر نیست ، فقط مفهوم و تصویری از معلوم پیش عالم حاضر است .
👈مثل : علم نفس به موجودات خارجی از قبیل زمین ، آسمان ،
🌸🌸🌸 @manteg110
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌲علم حصولی بر دو قسم تقسیم می شود :
الف)تصور
ب)تصدیق
🌻توجه : علم حضوری به تصور و تصدیق تقسیم نمی شود
🌸🌸🌸 @manteg110