eitaa logo
منظومهٔ من
48 دنبال‌کننده
16 عکس
2 ویدیو
0 فایل
منظومه یعنی آنچه به نظم در آمده. و این‌جا جایی است که من نثری را که به نظم در آمده، شعر هایم را، گرد هم آوردم. پس این‌جا "منظومه من" است. منظومه‌ای که شمس‌اش من و اقمار و کرّاتش لغات اند. و آن چه به تمام ما وجود می‌بخشد، نور است... #تأویل (ح.جعفری)
مشاهده در ایتا
دانلود
- بی‌ تو ... از تو دورم کرده این دنیا، کجا بی تو خوشم؟ در هیاهوی خیابان ها کجا بی تو خوشم؟ در منی و از تو ام، دورم ولی از تو بگو بین این دنیای آدم ها کجا بی تو خوشم؟ غایت عشقی و در دنیای نصفه نیمه ها، تشنه ی این غایتم، حالا کجا بی تو خوشم؟ خسته‌ام زین "خود" که الطاف تو را دیدست و باز غرق دنیا می‌شود، حالا کجا بی تو خوشم؟ آفریدی کل عالم را برای من ولی بنده‌ی عالم شدم، حالا کجا بی تو خوشم؟ بین این دریای مخلوقات اگر من اشرفم غافل از آن ارزش والا، کجا بی تو خوشم؟ از گِلم، تا تازه ام باید که در کسب کمال باشم و در حُرم آتش ها کجا بی تو خوشم؟ شرزه از شیطان که بر گمراهی ام خورده قسم ناشی ام چون آدم و حو‌ا، کجا بی تو خوشم؟ روح پاکی که دمیدی در تن درمانده‌ام هست دائم در پی‌ات شیدا، کجا بی تو خوشم؟ آه کین محدودیت ها از تو دورم می‌کند خسته از خواب و خورم، حالا کجا بی تو خوشم؟ مانده در فصل شتاء ام، عاشق کوی ربیع ای ربیع جان آدم ها، کجا بی تو خوشم؟ (ح.جعفری) @manzome_man
- دهه هشتادی من یک دهه هشتادی ام از نسل غرورم فرزند گل و آینه و شعر و سرورم باشد وطنم خاک تنم کشور ایران آرمگه پیران و یلان مقصد شیران مردان وطن چشمه ای از غیرت و عزت چون باکری و باقری و کاوه و همت هر بانوی این خاک چونان مرضیه بانو (خانم مرضیه حدیدچی دباغ) چون مریم فرهانی و چون خانم کرجو (شهیده مریم فرهانی و شهیده ناهید کرجو) ای کاش که ما رهرو این راه بمانیم دور از شرر عشق پی جاه نمانیم قطعا رسد آن روز که در لشکر مولا باشیم به فرماندهی حضرت آقا (ح.جعفری) @manzome_man
منظومهٔ من
- بی‌ تو ... از تو دورم کرده این دنیا، کجا بی تو خوشم؟ در هیاهوی خیابان ها کجا بی تو خوشم؟ در منی
این ‌شعر بر می‌گرده به یه روز عادیِ آفتابی، همین حوالی قبل از دی ماه.. که با کاپشن خردلی پخش شده بودم رو صندلی اتوبوس و پشیمون از این که چرا قبل از سوار شدن کاپشن رو در نیاوردم؟ با همون حالت تهوع ناشی از گرما، این کلمه ها کنار هم تو مغزم ردیف شد :) بی‌بهانه اومد و اومد تا پشت در خونه، زنگ رو که زدم بیت آخرم نازل شد و با وارد شدنم به خونه، فوری دست به گوشی شدم برای یادداشت و یه کم چکش کاری... * مغزم از پشت صحنه اشاره کرد که بله، همون روزا بود که تازه با جناب عطار آشنا شده و خوراکم شده بود رباعیای مختارنامه...
منظومهٔ من
- دهه هشتادی من یک دهه هشتادی ام از نسل غرورم فرزند گل و آینه و شعر و سرورم باشد وطنم خاک تنم کشور
این شعر؛ از اون شعرا بود که مصرع اولش اومد و بقیش به خواست و اراده پیش رفت. این‌جور شعرا وقت می‌گیره، لازمه تو فرهنگ لغت سرچ کنی! گوگل ورق بزنی!! و تا حالا که این‌جا خدمت شماست، دو سه سال از عمر شریفش می‌گذره و چند بار نسبت به اولین نسخه‌اش ویرایش و درست و درمون تر شده! و برام خیلی عزیزه :) شعرای پر زحمت وقتی نتیجه‌اش این‌طور قشنگ میشه حال آدم رو حسابی خوب می‌کنه!
' حق توحّش خواهم از دریاے چشمانت از بس نگاهت پارھ پارھ ڪرده قلبم را... (ح.جعفری) @manzome_man
- کودتــا یک سده دولت عقل، یک شبه کودتا شد عشق شبی درخشید، حاکم شهر ما شد مردم بی مروت، مست ز قصه عشق عقل شکسته دل هم، رفت و دگر فنا شد قلب، تمام تن شد، قصه عشق خود را بار دگر بگفت و، دردِ بلا دوا شد قلب و سر و رگ و تن، من وَ من و من و من درد شُدَش به یک‌سر، رنج بدان عطا شد دولت حالِ ما حال، مِی بدهد به مغز و کرده گمان که فکرش، از سر ما رها شد عاقبتش چنین شد‌، این همه شور و مستی واژه‌ی تلخ مجنون، وصله نام ما شد آخ که جان "تأویل"، زنده بدین امید است در بزنند و گویند، حاجت دل روا شد... (ح.جعفری) @manzome_man
منظومهٔ من
- کودتــا یک سده دولت عقل، یک شبه کودتا شد عشق شبی درخشید، حاکم شهر ما شد مردم بی مروت، مست ز قصه
.🖤 داستان کودتا ام بر می‌گرده به اولین بار که تخلصم رو پیدا کردم و از خوبیش مطمئن شدم، بعد از چند روز خواستم ازش تو یه شعر استفاده بکنم، همون اول مصرع یکی مونده به آخر تو ذهنم نقش بست و بعد هم مصرع بعدیش. اون موقع هنوز مطمئن نبودم این بیت قراره بیت چندم بشه؟ گفتم و گفتم. بی توجه به اینکه مفهوم و منظور چیه. بعدم چند بار ترتیب بیت ها رو جا به جا کردم و نتیجه شد این. تا چند هفته فکر می‌کردم شعر درست و حسابی ای نیست! مفهوم و قافیه خاصی نداره! فقط صرف استفاده از تخلصمه.. ولی حالا که چند ماه از تولدش گذشته، چند بار دیگه خوندمش دیدم همچینم دری وری نبوده. کلی حرف واسه گفتن داره :) .🖤
چند روزی می‌شود مهمانی ای داریم عظیم از دیار دور جمع دوستان گشتند عزیم این سکوت و رخوت ما بین جمع گرم‌تان ناشی از این ها بوَد، گفتم شود خاطرنشان /
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو آری به لب آری غم و محنت نخوری منِ از بهر تو سرگشته و فرمان برادر شرط انصاف نباشد که ز من دل بِبُری... /
- حضرت ماه! ما ماه تر از حضرت عباس نداریم! در اوج عطش این همه اخلاص نداریم! ای وای که در روضه او بوده و اما در بحث ادب این همه وسواس نداریم! در حلم و وفا اسوه ی اهل دو جهان است بر امر ولی این همه حساس، نداریم! با یک رجزش سُفت سپاه عمر سعد چون او به سخن این همه سیّاس، نداریم ما لاف زدیم و سخن از عشق بگفتیم وقتی خبر از آن همه احساس نداریم! (ح.جعفری) @manzome_man
از غیر او پروا کنید؛ تا رو به او پر وا کنید...
- رقص قاصدک ها ... آمدی آشوب کردی حالِ قلبِ خسته‌ام را رویِ هر دیوارِ این دل حک شده "جئنا لنبقیٰ" عقلِ من، مردی مجاهد، قلبِ من خاکِ اهورا چشمِ تو یک مینِ مخفی پشتِ آن مژگانِ زیبا آخر ای مجنونِ عاشق‌پیشه‌یِ مبهوت و شیدا اندکی کم‌تر بکن نامهربانی با دل ما عقل گفته پشتِ بی‌سیمِ دلم با ترس و بلوا که تصاحب کرده این چشمت سه وادی را از این‌جا خواب و خور، فکر و خیال وخنده‌هایم را گرفتی مانده از این دل برایم گریه ها و دردسر ها آمدی جانم به قربانت، ولیکن مهربان‌تر بایدت با قلبِ غُدّ و شرزه‌ام مهر و مدارا عاقبت یا سهم تو من می‌شوم یا می‌روی و می‌شوم شهری خرابه، غرق رقص قاصدک ها... (ح.جعفری) @manzome_man
منظومهٔ من
- رقص قاصدک ها ... آمدی آشوب کردی حالِ قلبِ خسته‌ام را رویِ هر دیوارِ این دل حک شده "جئنا لنبقیٰ"
.🤍 رقص قاصدک ها هم یه شعر خیلی دلیه؛ درست نیم ساعت قبل از اون‌که پنجاه و خورده‌ای مهمون هم‌زمان بیان خونه‌مون! بیت اولش اومد و منم از دست مامانم در رفتم، نشستم تو اتاق و تند تند یادداشت کردم تا جایی نره! بقیشم زود اومد.. زود اصلاح شد. به اصـطلاح خودمون سبک افتاد! و از اون شعرایی بود که برای خودم، تو ذهنم، تک تک صحنه‌هاشو نقاشی کرده بودم! چرک نویسشم نگه داشتم👀. بفرستم براتون؟! .🤍
' مثلا قصه ی من با تو به اینجا برسد که شبی دخترکی محضر بابا برسد... :) (ح.جعفری) @manzome_man
- زهر شیرین "تو عروس کسی اگر بشوی" آن شبِ مجلسِ تو می‌‌آیم بر سرت شادبادش می‌ریزم، خنده‌ات را ز دور می‌پایم تو عروس کسی اگر بشوی، از نگاهت نگاه می‌دزدم در دلم باز می‌گویم: آه! قَد اُحِبُکْ، من عاشقت هستم! به خیالم دوباره می‌خندی، به مزاحت دوباره می‌خندم تو عروس شب خیال منی و به این خوابِ خوب، پابندم قسمتم در جهانِ بیداری، نشدی جامِ زهرِ شیرینم پس از این خوبِ خوب می‌خوابم و تو را باز و باز می‌بینم... شاید آری شبیه مجنون من، به بیابان بیابمت جانم تو بگو زیرِ سنگِ سردِ لحد! هر کجا یاد توست، می‌مانم... (ح.جعفری) @manzome_man
منظومهٔ من
- زهر شیرین "تو عروس کسی اگر بشوی" آن شبِ مجلسِ تو می‌‌آیم بر سرت شادبادش می‌ریزم، خنده‌ات را ز دور
.🍷 این هم چالش یه کانالی بود :) حدودا چند ماه قبل. اکثرا باهاش دو بیتی‌های طنز گفتن؛ منم دو تا دو بیتی طنز گفتم، اما در نهایت این اومد به ذهنم و تیکه تیکه کامل شد... .🍷
- پخش و پَل ! تو مو های سیه داری، چه کم پشت و چه کم حالت دو گوی قهوه‌ای داری، چه بی‌ حال و چه بی صولت به رنگ گندم تیر است رنگ چهره‌ات جانا نه چون مه تو درخشانی و یا چون نی قوی قامت! دو سیب گونه‌ات را برده خالق بس که شیرین است نشان از سرخی‌اش هم نیست گویا با همان علت! دو ابروی چو جارو پهن و بور و پخش و پل داری نداری فر مژه گویا، ندارد چشم تو حیلت نشستی بس به جان خسته‌ام با خلق نیکویت بیا ای دختر زشت و عزیز و لوس و کم صحبت بیا بر خانه‌ام پا نه گلستانش کنی شاید! کم‌اند امثال تو در دوره حراجی عفت... بیا، من خوب می‌دانم تو هم زیبایی‌ات خفته امان از این‌همه ناز و شروط و پرسش و منت..! 😝 (ح.جعفری) @manzome_man
سلام و بهار ! فصل قشنگ من هم رسید . کلی شکوفه صورتی گیلاس و گوجه سبز ترد تقدیم به ‌شما از طرف نوه ته تقاری بهار خانم 🌱
.🌸 به بهانه "چالش اولین ‌شعر" تو یه گروه شعر ، فرصت شد یادی کنم از اولین شعر درست و حسابیم ! حالا بعد از کلی دست دست دیدم چی قشنگ تر از اون برای شروع ۱۴۰۲ ؟ قصه خزونه و آخرشم از بهار و سال نو میگه . از زبون یه کوچولوی 🖐 ساله ! .🌸
منظومهٔ من
.🌸 به بهانه "چالش اولین ‌شعر" تو یه گروه شعر ، فرصت شد یادی کنم از اولین شعر درست و حسابیم ! حال
- زمستون زمستونه زمستون برف می‌باره فراوون برفای دونه دونه می‌باره روی خونه پشت بوما سفیده لباس نو پوشیده بهار میشه دوباره سال جدید میاره (ح.جعفری) @manzome_man
'' بلی تلخم ولی من هم دلم فرهاد می‌خواهد همیشه ساکتم اما دلم فریاد می‌خواهد نشان از عشق بر چهره ندارم، منطقِ محضم ولی من آدمم، قلبم گهی بی‌داد می‌خواهد... (ح.جعفری) @manzome_man
ضمن عرض خوشامد به عزیزانی که قدم‌رنجه فرمودن🌿 از اون‌جا که اشعار برای خودمه و تعداد محدودی داره، نمی‌تونم فعالیت مستمر داشته باشم و گاها با فواصل طویل در خدمت‌تونم :) با سپاس از لطف‌تون 🌼
- دل رزمندھ محبوب، حجب خنده‌ات را دوست دارم این عفت بالنده‌ات را دوست دارم از دل بریدی و دلت سهم خدا شد این عزت ارزنده‌ات را دوست دارم با غیرِ اهلش سردی و سخت و لجوجی این منطق یک‌ دنده‌ات را دوست دارم اهل سکوتی، در دلت با خود به جنگی بانو، دل رزمنده‌ات را دوست دارم :) (ح.جعفری) @manzome_man
منظومهٔ من
- دل رزمندھ محبوب، حجب خنده‌ات را دوست دارم این عفت بالنده‌ات را دوست دارم از دل بریدی و دلت سهم خ
.✨ واقعیتش یادم نیست کٍی و کجا؛ یه عصر یا یه نصفه شب.. این شعر اومد. هم سخت و هم آسون بود جوشش و کوشش‌اش :) ولی به دلم خیلی نشست. شاید چون خیلی نزدیک به خودم بود! امیدوارم به دل شما هم بشینه. .✨
- عصیان ! هیس! دریا خشک شد کوه ریخت سبزه له شد مَه هلال... حال این مردم خراب است یک نفر نی می‌زند یک نفر مِی می‌خورد یک‌نفر سیگار در دستش یک‌نفر گیتار دانه دانه سیم‌هایش، پاره پاره جای فریاد! جای آن فریادهای در گلو مانده... یک‌نفر اما فقط غرق سکوت است! این سکوتش غرق وهم و غرق درد و در مِه و در آتش و در چنگ دود است این‌همه آدم چرا این‌جا پریشان است؟ این‌همه آدم خدایش کو؟ قل‌ هو الله احد ورد زبان است و میان دل، رد پایش کو؟ پس کجا رفته یقین مردم وادی ایمان؟ پس چرا ایمان شده معلول یک نان؟ آه که صرف سخن گشته خدا و دین و اسلام... این‌همه تزویر از چیست؟ وَه! چرا این‌همه عصیان؟! چرا این‌همه عصیان؟!... (ح.جعفری) @manzome_man
ما بی شما زنده ایم؛ شما بی ما چگونه‌‌اید؟ 🌝
- جان‌پناھ تکرار دوری‌ات به دل من گواه بود دل دادنم به تو مَثَل اشتباه بود عاشق شدم اگرچه که سخت است عاشقی، اما بدون آن همه عمرم تباه بود گفتی که می‌روی و نگفتم که نه، نرو حرفت برای این دل مستم، مزاح بود وقتی کسی دلش به نفس‌های تو خوش است، وللّٰه رفتنت ز کنارش، گناه بود! یادش بخیر، دوره آرام قبل تو آغاز این خروش، فقط یک نگاه بود با یک نگاه، بردی‌ام از عالم خودم تا عالمی که بعد تو، سرد و سیاه بود.... گفتی که شرط عشق، تلاقی روح‌هاست گاهی ولی فقط بغلت جان‌پناه بود! (ح.جعفری) @manzome_man