📛فحّاش📛
إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلَى كُلِّ فَحَّاشٍ بَذِيءٍ قَلِيلِ الْحَيَاءِ- لَا يُبَالِي مَا قَالَ وَ لَا مَا قِيلَ لَه
پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:
«خداوند بهشت را حرام کرده بر هر دشنام دهنده بی آبروی بی حیایی که از آن چه می گوید و از آن چه به او گفته می شود باکی ندارد و متاثر و ناراحت نمی شود.
📕كافي(ط-الاسلامیه) ج2، ص323، ح3
#دشنام
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
وداع با پدر در روز عاشورا
چون کار در روز عاشورا بر حضرت حسین علیه السلام سخت شد و تنهای تنها ماند نگاهی به خیمه های خالی برادرانش انداخت . سپس به سراغ خیمه های بنی عقیل رفت، آن را هم خالی یافت، و بعد به سوی خیمه های اصحابش رفت و احدی از آنان را در آن نیافت و در حالی که می فرمودند: «لا حول وَ لا قُوه الا بالله العلی العظیم » به سراغ خیمه فرزندش زین العابدین علیه السلام آمد و او را دید که بر روی قطعه ای از پوست به پشت خوابیده است، زینب علیها سلام به پرستاری او مشغول است. ادامه 👇👇👇
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
◼️▪️وداع با پدر در روز عاشورا▪️◾️
چون کار در روز عاشورا بر حضرت حسین علیه السلام سخت شد و تنهای تنها ماند نگاهی به خیمه های خالی برادرانش انداخت .
سپس به سراغ خیمه های بنی عقیل رفت، آن را هم خالی یافت، و بعد به سوی خیمه های اصحابش رفت و احدی از آنان را در آن نیافت و در حالی که می فرمودند: «لا حول وَ لا قُوه الا بالله العلی العظیم » به سراغ خیمه فرزندش #زین_العابدین علیه السلام آمد و او را دید که بر روی قطعه ای از پوست به پشت خوابیده است، زینب علیها سلام به پرستاری او مشغول است.
چونکه حضرت علی بن الحسین علیه السلام به پدر نگریست خواست به پا خیزد، ولی به خاطر شدت مرض نتوانست و لذا به عمه اش فرمودند: «من را به سینه خود تکیه بده چرا که این پسر رسول خداست که می آید، از این رو حضرت زینب پشت سر ایشان نشست و او را به سینه گرفت و حضرت حسین علیه السلام شروع کرد به پرسیدن احوال او و ایشان مرتب حمد خداوند را به جای می آورد،
پس عرض کرد: پدرجان امروز با این منافقین چه کردی؟ » حضرت حسین علیه السلام فرمودند: ای پسرم، شیطان بر آنان مسلط شد، آنان خدا فراموش نمودند و آتش جنگ بین ما و ایشان که خدا لعنتشان کند شعله ور شد، تا اینکه زمین از خون ما و ایشان لبریز گردید.
حضرت علی بن الحسین - علیه السلام- عرض کرد: عمویم عباس کجاست؟ پس چونکه از عمویش پرسید گریه راه گلوی حضرت زینب را بند آورد و شروع کرد به نگاه کردن به برادرش که چگونه پاسخ ایشان را می دهد چرا که او را به شهادت عمویش عباس خبر نداده بود، زیرا می ترسید مرضش شدیدتر شود. پس حضرت حسین علیه السلام فرمودند: ای پسرم، عمویت کشته شد و در کنار فرات دستانش را قطع کردند. » پس علی بن الحسین گریه شدیدی نمود تا از حال رفت و چونکه بحال آمد باز از یک یک عموها می پرسید و امام حسین علیه السلام پاسخ می دادند: «که کشته شد » حضرت پرسید: برادرم علی کجاست و حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه و زهیر بن قین؟ امام حسین علیه السلام فرمودند:ای پسرم، بدان که در خیمه ها جز من و تو مرد زنده ای وجود ندارد و اینها که از آنان سئوال می کنی همگی کشته شده و پیکر آنان روی زمین افتاده است. » در این هنگام علی بن الحسین علیه السلام در حالی که به شدت می گریست به عمه اش فرمودند: ای عمه جان شمشیر و عصا برایم بیاورید. پدرش به او فرمودند: «با آنها چه می کنی؟ » جواب داد:می خواهم با تکیه بر عصا به میدان جنگ بروم و از فرزند رسول خدا دفاع کنم ،چرا که بعد از او خیری در زندگی نیست.
حضرت امام حسین علیه السلام او را از این کار منع نمود و او را به سینه خود چسبانید و به او فرمودند: ای پسرم، تو پاک ترین فرزندان و با فضیلت ترین عترت من تو هستی ، تو جانشین من می باشی برای سرپرستی اطفال و زنان چرا که آنان غریبانی هستند که آنان را ذلّت و یتیمی و بد گوئی دشمنان و ناگواری روزگار احاطه کرده. هر گاه صدای آنها به گریه بلندشد آنان را ساکت کن، و اگر وحشت کردند آنان رادلداری ده، و پریشانی آنها را با کلام نرم آرامش بخش خود آرام نما،. چرا که از مردانشان جز تو کسی نمانده است که به او انس بگیرند و ناراحتی و غم و غصه خود را به او بگویند.
سپس حضرت امام حسین -علیه السلام- حضرت سجاد -علیه السلام- را به دست خود محکم گرفتند و به بالاترین صدایشان فریاد بر آوردند که «ای زینب، و ای ام کلثوم و ای سکینه و ای رقیّه و ای فاطمه، سخن مرا بشنوید و بدانید این فرزند من جانشین و خلیفه من بر شماست و او «مفترض الطاعه » و اطاعتش واجب است .
سپس به فرزندش فرمودند: ای فرزندم، سلام مرا به #شیعیانم برسان و به آنان بگو: پدرم غریبانه از دنیا رفت، پس برای او گریه کنید و او شهید گشت.
البته در سند دیگر که در بحار الانوار نقل شده است چنین آمده که: هنگامی که حضرت حسین علیه السلام به چپ و راست نگاه کرد و کسی از اصحابش ندید، علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام خارج شد و از شدت بیماری قدرت نداشت شمشیر خود را حمل کند و ام کلثوم از پشت سر او را صدا زد: فرزندم برگرد. حضرت هم می فرمودند: «عمه جان، مرا بگذار تا در جلوی فرزند رسول خدا جنگ کنم. » بدان حال امام حسین علیه السلام فرمودند: ای ام کلثوم، او را بگیر تا زمین از نسل آل محمد صلی الله علیه و آله خالی نماند. »
#اربعین #امام_سجاد #حضرت_زینب
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
💠امام زین العابدین (ع) فرمود:
🔹ما دوازده نفر بودیم و تمام ما دوازده نفر را به یک #زنجیر بسته بودند که یک سر زنجیر به بازوی من و سر دیگر آن به بازوی عمّه ام زینب(س) بسته شده بود.
#امام_سجاد
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
گزیده ای از فرمایشات مقام معظم رهبری در اجتماع پرشور مردم تفرش:
برای من روز بسیار خوبی است که توفیق پیدا کردم پس از سالهای طولانی این شهر را که زادگاه و پروشگاه سلسله پدران ماست را از نزدیک زیارت کنم .
ایشان در راس سلسله ی #سادات_حسینی هستند حضرت سلطان محمد پدر سلطان سید احمد است که در هزاوه مدفونند و این بزرگوار فرزند با چهار واسطه ، می رسد به امام سجاد (ع)که این مزار این بزرگوار مشهد حضرت سید محمد است ، ایشان به شهادت رسیده اند . اینجا کما اینکه مشهد میقان که الان در راه اراک زیارت کردیم مشهد حضرت سلطان محمد عابد است ،اینها همه شهادتگاه هستند .
سلسله ی سادات حسینی تا جناب سید قطب الدین یک سلسه ی مستمری است ، بعد از قطب الدین ، دو رشته می شوند . یک رشته ، رشته سید ظهیر الدین و سید فخر الدین است معروف به میر فخرا که سلسله ی ماست . حضرت سید فخر الدین جز اجداد ماست که از اولاد قطب الدیناند.
ادامه مطلب در 👇👇👇👇👇
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
🕌گزیده ای از فرمایشات مقام معظم رهبری در اجتماع پرشور مردم #تفرش
برای من روز بسیار خوبی است که توفیق پیدا کردم پس از سالهای طولانی این شهر را که زادگاه و پروشگاه سلسله پدران ماست را از نزدیک زیارت کنم . هر چه انسان در طول تاریخ نظر بیافکند ، این سرزمین (تفرش) را سرشار از استعداد های بزرگ و انسانهای با ارزش مشاهده می کند ، در همه رشته هایی که برای مردم این دوران ها مطرح بوده است . در علوم مختلف ، در ادبیات ، در سیاست ، پدران ماهم در همین منطقه قرنها زندگی می کردند.
من حالا به زیارت #امامزاده بزرگوار حضرت سلطان سید محمد مشرف شده ام . ایشان در راس سلسله ی #سادات_حسینی هستند حضرت سلطان محمد پدر سلطان سید احمد است که در #هزاوه مدفونند و این بزرگوار فرزند با چهار واسطه ، می رسد به #امام_سجاد (ع) که این مزار این بزرگوار مشهد حضرت سید محمد است ، ایشان به شهادت رسیده اند . اینجا کما اینکه مشهد میقان که الان در راه اراک زیارت کردیم مشهد حضرت سلطان محمد عابد است ،اینها همه شهادتگاه هستند .
سلسله ی سادات حسینی تا جناب سید قطب الدین یک سلسه ی مستمری است ، بعد از قطب الدین ، دو رشته می شوند . یک رشته ، رشته سید ظهیر الدین و سید فخر الدین است معروف به میر فخرا که سلسله ی ماست . حضرت سید فخرالدین جز اجداد ماست که از اولاد قطبالدین اند.
یک سلسله دیگر یک شعبه دیگر از اولاد سید قطب الدین ، خانواده قائم مقام فراهانی هستند که از آنها هم بزرگانی بودند تا می رسند به میرزا عیسی و بعد میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی که آنها هم جز همین سلسله ی سادات حسینی هستند که از قطب الدین ، سلسله ی ما سادات تفرشی منطقه تفرش و آشتیان و اینها ، از سلسله آنها جدا می شوند ، اینها بیشتر مردم علم و دیانت بودند ، آنها بیشتر مرد سیاست بودند .
سید فخرالدین که معروف به میر فخرا است شخصیت بزرگی بوده است ومورد ارادت مردم بوده است .
نوه ی سید فخر الدین ، مرحوم سید محمد تقی است که پسر سید محمد تقی، جوانی است بنام #سید_محمد از تفرش بلند می شود می رود به طرف آذربایجان ، آنجا این سلسله می شود خامنه ای . سید محمد که از تفرش به خامنه رفته بود و در آنجا ساکن شده بود ، آن سید تفرشی را شهر خامنه نگه می دارند و پدر من ، نوه آن سید محمد است که از تبریز می روند مشهد .
ما حالا از مشهد برگشتیم تفرش 😊
در همه دوران جنگ تحمیلی و از آغاز نظام جمهوری اسلامی تا امروز از تفرش جز نیکی و نیکنامی و حسن عمل و حسن نظر مشاهده نکردیم .
سال ۱۳۹۳
#امام_سجاد علیه السلام
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
سخنرانی مقام معظم رهبری در تفرش وبلاگ تفرش عصرمدرن.mp3
4.08M
📀سخنرانی مقام معظم رهبری در تفرش
💠شرح سلسله سادات حسینی
و امامزاده محمد افطسی در تفرش
از نسل #امام_سجاد علیه السلام
🌴شجره مقام معظم رهبری از زبانخود ایشان
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda