eitaa logo
مردان خدا 📿
391 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
951 ویدیو
61 فایل
مردان خدا کسانی که زندگی شان الگویی برای جویندگان حقیقت است. انبیاء ، علما ، شهدا ، صالحین و خوبان‌ عالم با ما همراه باشید 🥀🍀🌻🌹🌼 http://eitaa.com/joinchat/2035810317C9e86d81327
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کاروان انقلاب
🔵 ویژگی ✳️ رهبر انقلاب در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۹۹ خطاب به جوانان دانشجو فرمودند: "مکرر گفته‌ام که به و معتقد و امیدوارم...اما معنای این حرف صرفاً این نیست که یک جوان سی و دو ساله -من باب مثال- باشد ، بلکه معنای دولت جوان و حزب‌اللهی یک دولت پای کار، آماده و با نشاط است که علاج مشکلات است و می‌تواند کشور را از راه‌های دشوار عبور دهد 🔴 برخی در سنین بالا نیز به معنایی جوان و پر تلاش و با نشاط هستند، مانند شهید بزرگوار که بیشتر از ۶۰ سال داشت اما اگر شهید نمی‌شد، او را تا ده سال دیگر نیز در همان مسئولیت حفظ می‌کردم" ⬅️ بعد از انتشار این بیانات، مجددا برخی مباحث در فضای مجازی، منحصرا به سمت سنّ "رئیس جمهور جوان" رفت! در اینجا خطای مهمی وجود دارد که تا برطرف نشود، مشکلات اصلی دولت برطرف نخواهد شد! 🔶 رئیس جمهور به عنوان دومین مقام رسمی کشور، مهم است. اما کار دولت، کار جمعی است. در مقام مقایسه، دولت را با ورزش های جمعی مثل والیبال و فوتبال و بسکتبال مقایسه کرد، نه ورزش های انفرادی مانند وزنه برداری و کُشتی 🔷رهبری نفرمودند باید رئیس جمهور جوان باشد، بلکه تاکید دارند دولت به عنوان ، باید جوان و حزب اللهی باشد؛ بعد هم صرف ویژگی سن و سال را برای تعریف جوانی در مقیاس دولت داری رد می کنند و می فرمایند "معنای دولت جوان و حزب‌اللهی یک دولت پای کار، آماده و با نشاط است ". ◾️ بنابراین، در تکاپو برای تشکیل دولت جوان حزب اللهی، آنهایی موفقند -بلکه مراد رهبری را دریافته اند- که فراتر از معیار تک بعدی و نارسای "سن و سال"، برای دور هم آوردن یک تیم هم افزا و دارای روحیه و نشاط جوانانه و ضمنا واجد پختگی و تجربه تلاش می کنند؛ و نه کسانی که از طیف های گوناگون، دنبال رفتار سطحی و هیجانی "نامزد بازی محض"و برجسته کردن این یا آن نامزد هستند.. 👊 @dolate_enghelabi
دستشان باز شد آلوده به خون، جانی‌ها  بی‌دوام است ولی خنده شیطانی‌ها کم علمدار ندادیم در این کرب و بلا  کم نبودند در این خاک سلیمانی‌ها جای هرقطره خون، صدگل ازاین باغ شکفت  کی جهان دیده از این گونه فراوانی‌ها؟  آرزو داشت به یاران شهیدش برسد رفت پیوست به حاج احمد و طهرانی‌ها شعله شد خشم فروخورده ما از این داغ کم مباد از سرشان سایه نادانی‌ها برسانید به آنها که پشیمان نشوند ثمری نیست در این دست پشیمانی‌ها غیرت است این که همه پیر و جوان می‌بندند گره بر چکمه و سربند به پیشانی‌ها انتقامش به خدا از حججی سخت‌تر است وای از مشت گره‌‌ کرده ی ایرانی‌ها!  راهی قدس شده لشکر آزادی قدس این خبر را برسانید به سفیانی‌ها شاعر: نفیسه سادات موسوی  📿 @mardane_khoda
🏴انا لله و انا الیه راجعون🏴 در شب شهادت سید علی روح ؛ حضرت آیت الله مصباح یزدی به ملکوت اعلی پیوست 📿 @mardane_khoda
✍️ تعبیرات خواندنی رهبر معظم انقلاب درباره کتاب «مصباح عزیز» بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب درباره آیت الله مصباح یزدی است که متن این کتاب تقدیم نگاه شما خواهد شد. 🔅 عاشق و فریفته‌ی امام 🔅 محبوب شهید بهشتی 🔅 مربی شاگردان خوب 🔅 تربیت فضلای آشنا با مقتضیات زمان 🔅 حلقه ی میانه‌ی حوزه و دانشگاه 🔅 سطح بالای علمی و معنوی 🔅 از برکات خدا بر ملت ما 🔅 جانشین علامه طباطبایی و شهید مطهری 🔅 بسیار مشتکریم از خدا به خاطر شما 🔅 دشمن شخصیت های برجسته را تحمل نمی‌کند 🔅 منبع معارف قرآنی 🔅 منبع بی‌غل‌وغش معارف اسلامی 🔅 عقبه‌ی تئوریک نظام 🔅 دارای فضل، تقوا و اخلاص 🔅 همواره بر مدار حق 🔅 تکریم آقای مصباح، تکریم راه حق است 🔅 هم «علم»، هم «بصیرت»، هم «صفا» 🔅 عامل وزانت مجلس خبرگان 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از کاروان انقلاب
🔴 سردار حاجی زاده 🔹برادرانه به برخی کشورهای منطقه توصیه می‌کنیم، اگر اتفاقی رخ دهد و جنگی صورت بگیرد، برای ما پایگاه آمریکا با کشور میزبانش تفاوتی ندارد. 👊 @dolate_enghelabi
خاطره ای شنیدنی از استاد ادب پارسی "شفیعی کدکنی" : چند روزی به آمدن عید مانده بود. بیشتر بچه ها غایب بودند، یا اکثراً به شهرها و شهرستان های خودشان رفته و یا گرفتار کارهای عید بودند؛ اما استاد بدون هیچ تاخیری سر کلاس آمد و شروع به درس دادن کرد ... بالاخره کلاس رو به پایان بود که یکی از شاگردان خیلی آرام گفت: «استاد آخر سال است؛ دیگر بس است!». استاد هم دستی به سر خود کشید! و عینکش را از روی چشمانش برداشت و همین طور که آن را روی میز می گذاشت، خودش هم برای اولین بار روی صندلی جا گرفت. استاد 50 ساله‌ با آن کت قهوه‌ای سوخته‌ که به تن داشت، گفت: «حالا که تونستید من را از درس دادن بیاندازید، بگذارید خاطره ای را برایتان تعریف کنم: من حدوداً 21 یا 22 ساله بودم، مشهد زندگی می کردیم، پدر و مادرم کشاورز بودند، با دست های چروک خورده و آفتاب سوخته، دست هایی که هر وقت آنها را می دیدم دلم می خواست ببوسمشان، بویشان کنم؛ کاری که هیچ وقت اجازه به خود ندادم با پدرم بکنم! اما دستان مادرم را همیشه خیلی آرام، بو می کردم و در آخر بر لبانم می گذاشتم. استاد اکنون قدری با بغض کلماتش را جمله می کند: نمی دانم شما شاگردان هم به این پی برده اید که هر پدر و مادری بوی خاصّ خودشان را دارند یا نه؟ ولی من بوی مادرم را همیشه زمانی که نبود و دلتنگش می شدم از چادر کهنه سفیدی که گل های قرمز ریز روی آن نقش بسته بود حس می کردم، چادر را جلوی دهان و بینی‌ام می گرفتم و چند دقیقه با آن نفس می کشیدم... اما نسبت به پدرم؛ مثل تمام پدرها؛ هیچ وقت اجازه ابراز احساسات پیدا نکردم؛ جز یک بار، آن هم نه به صورت مستقیم. نزدیکی های عید بود، من تازه معلم شده بودم و اولین حقوقم را هم گرفته بودم، صبح بود، رفتم آب انبار تا برای شستن ظروف صبحانه آب بیاورم. از پله ها بالا می آمدم که صدای خفیف هق هق گریه مردانه ای را شنیدم، از هر پله ای که بالا می آمدم صدا را بلندتر می شنیدم... استاد حالا خودش هم گریه می کند... پدرم بود، مادر هم او را آرام می کرد، می گفت: آقا! خدا بزرگ است، خدا نمیگذارد ما پیش بچه ها کوچک شویم! فوقش به بچه ها عیدی نمی دهیم!... اما پدر گفت: خانم! نوه های ما، در تهران بزرگ شده اند و از ما انتظار دارند، نباید فکر کنند که ما... حالا دیگر ماجرا روشن تر از این بود که بخواهم دلیل گریه های پدر را از مادرم بپرسم، دست کردم توی جیبم، 100 تومان بود، کل پولی که از مدرسه (به عنوان حقوق معلمی) گرفته بودم، روی گیوه های پدرم گذاشتم و خم شدم و گیوه های پر از خاکی را که هر روز در زمین زراعی همراه بابا بود بوسیدم. آن سال، همه خواهر و برادرام ازتهران آمدند مشهد، با بچه های قد و نیم قد که هر کدام به راحتی، با لفظ "عمو" و "دایی" خطابم می کردند. پدر به هرکدام از بچه ها و نوه ها 10 تومان عیدی داد؛ 10 تومان ماند که آن را هم به عنوان عیدی به مادر داد. اولین روز بعد از تعطیلات بود، چهاردهم فروردین، که رفتم سر کلاس. بعد از کلاس، آقای مدیر با کروات نویی که به خودش آویزان کرده بود گفت که کارم دارد و باید بروم به اتاقش؛ رفتم، بسته ای از کشوی میز خاکستری رنگ کهنه گوشه اتاقش درآورد و به من داد. گفتم: این چیست؟ گفت: "باز کنید؛ می فهمید". باز کردم، 900 تومان پول نقد بود! گفتم: این برای چیست؟ گفت: "از مرکز آمده است؛ در این چند ماه که شما اینجا بودی بچه ها رشد خوبی داشتند؛ برای همین من از مرکز خواستم تشویقت کنند." راستش نمی دانستم که این چه معنی می تواند داشته باشد؟! فقط در آن موقع ناخودآگاه به آقای مدیر گفتم: این باید 1000 تومان باشد، نه 900 تومان! مدیر گفت: از کجا می دانی؟ کسی به شما چیزی گفته؟ گفتم: نه، فقط حدس می زنم، همین. در هر صورت، مدیر گفت که از مرکز استعلام می‌گیرد و خبرش را به من می دهد. روز بعد، همین که رفتم اتاق معلمان تا آماده بشوم برای رفتن به کلاس، آقای مدیر خودش را به من رساند و گفت: من دیروز به محض رفتن شما استعلام کردم، درست گفتی! هزار تومان بوده نه نهصد تومان! آن کسی که بسته را آورده صد تومان آن را برداشته بود، که خودم رفتم از او گرفتم؛ اما برای دادنش یک شرط دارم... گفتم: "چه شرطی؟" گفت: بگو ببینم، از کجا این را می دانستی؟! گفتم: آخه شنیدم که خدا 10 برابر عمل نیک رو پاداش میده. (مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها – قرآن کریم، سوره انعام، آیه160) رفتار ما با پدر و مادرمان سرمشق رفتار فرزندانمان خواهد بود. شادی پدران و مادرانی که در کنارمان نیستند و با خاطراتشان زندگی میکنیم یک فاتحه نثار کنید. 📿 @mardane_khoda
🌱 سرزده آمد به جلسه‌ی قرآن روستا. مثل بقیه نشست یک گوشه و شروع کرد به خواندن ؛ از حفظ. با تعجب پرسیدم: شما با این همه مشغله چه طور فرصت حفظ قرآن داشتید؟ گفت: در ماموریت‌ها ، فاصله‌ی بین شهرها را عقب ماشین می‌نشینم و قرآن می‌خوانم. 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از کاروان انقلاب
13.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨🎥سفر یکروزه‌ی دکتر جلیلی به کرمان 🔸از زیارت مزار حاج قاسم تا بازدید از شهرک صنعتی سدید و گفتگو با تولیدکنندگان جوان 👊 @dolate_enghelabi
🔹حضرت امام صادق علیه‌السلام به زُراره فرمودند: ‌ ⬅️ اگر زمان غیبت را درک کردی، این دعا را همیشه داشته باش: ‌ «اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى» ‌ ⬅️خدايا! خود را به من بشناسان، زيرا اگر خود را به من نشناسانى، فرستاده‏‌ات را نشناخته‏‌ام. ‌ ⬅️خدايا! فرستاده‏‌ات را به من‏ بشناسان، زيرا اگر فرستاده‌‏ات را به من نشناسانى، حجّتت را نشناخته‌‏ام. ‌ ⬅️ خدايا! حجّتت را به من بشناسان، زيرا اگر حجّتت را به‏ من نشناسانى، از دين خود گمراه می‌شوم. ‌ 📚بحارالانوار، جلد ۵۲، صفحه ۱۴۶. #امام_زمان ‌‌‌‌کانون مهدویت دانشگاه خدیجه کبری دزفول. 👇 https://ble.ir/mahdaviat1399
هدایت شده از کاروان انقلاب
آیت الله مصباح یزدی ِشادی روح بلندش سه صلوات بفرستید 👊 @dolate_enghelabi
سردار شجاع و نجیب شهید حاج قاسم سلیمانی 📿 @mardane_khoda