eitaa logo
مردان خدا 📿
390 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
976 ویدیو
62 فایل
مردان خدا کسانی که زندگی شان الگویی برای جویندگان حقیقت است. انبیاء ، علما ، شهدا ، صالحین و خوبان‌ عالم با ما همراه باشید 🥀🍀🌻🌹🌼 http://eitaa.com/joinchat/2035810317C9e86d81327
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌷عصر ظهور🌷
پيراهن يوسف (ع) و ابراهيم (ع) كجاست؟ __________________________ __________________________ 🍃⛺🍃⛺🍃⛺🍃⛺ شيخ صدوق (ره)، راوندی و بعضی ديگر از بزرگان به نقل از مفضّل بن عمرو حكايت می كند: روزی در خدمت حضرت صادق آل محمّد (صلوات اللَّه عليهم اجمعين) نشسته بودم، آن حضرت فرمود: آيا می دانی پيراهن حضرت يوسف (عليه السلام) چه بود و كجاست؟ عرض كردم:خير، نمی دانم؛ شما بفرمائيد تا فرا بگيرم. امام (عليه السلام) فرمود: چون حضرت ابراهيم (عليه السلام) را خواستند داخل آتش بيندازند، جبرئيل امين (عليه السلام) پيراهنی از لباس های بهشتی برايش آورد و بر او پوشانيد و آتش در مقابلش سرد و بی أثر شد. و در آخرين روز حياتش آن را تحويل حضرت اسحاق (عليه السلام) داد و او نيز پيراهن را بر حضرت يعقوب (عليه السلام) پوشانيد كه اندازه قامت او بود. و هنگامی كه حضرت يوسف (عليه السلام) به دنيا آمد، پدرش آن پيراهن را بر يوسف پوشانيد، تا آن جائی كه همان پيراهن را توسّط برادرانش برای پدر خود، كه نابينا گشته بود فرستاد و او بينا گرديد و اين همان پيراهن بهشتی بود. عرض كردم: اكنون آن پيراهن كجاست و چه خواهد شد؟ فرمود: الآن نزد اهلش می باشد و در نهايت، تقديم قائم آل محمّد (صلوات اللَّه عليه) خواهد شد. و هنگامی كه آن حضرت ظهور نمايد، آن پيراهن را بر تن مبارك خود می نمايد و تمام مؤمنين در شرق و غرب دنيا، هركجا كه باشند بوی خوش آن را استشمام خواهند كرد. و او، يعنی؛ امام زمان (عجّل اللّه تعالی فرجه الشّريف)، در تمام امور وارث تمامی پيغمبران الهی می باشد. منبع: 📗إكمال الدّين: ص 327، ح 7 📗الخرايج والجرايح، ج2، ص691، ح 6، با تفاوتی مختصر __________________________ __________________________ ⛺🍃⛺🍃⛺🍃⛺🍃
هدایت شده از 🌹محبین‌وݪایٺ‌وشہدا🌹
برادر بزرگ من به دست رژیم منفور شاهنشاهی شهیدشد😔 و من به خوبی با فسادو سیاست آشنا بودم. منو داداش مهدی،بعد خدمت سربازی فعالیت خودمون رو علیه رژیم شاه شروع کردیم.
شهید سرتیپ جواد فکوری در سال 1317 در تبریز به دنیا آمد و پس از اتمام تحصیلات متوسطه وارد دانشکده خلبانی شد و این دوره را با موفقیت به پایان رساند. دوره‌های تکمیلی خلبانی، مدیریت خلبانی (اف4)، فرماندهی گردان هوایی و فرماندهی ستادرا با موفقیت طی کرد. شهید جواد فکوری فردی واقعا مسلمان و دلسوز به حال انقلاب اسلامی بود. او کار را با حضور در نیروی هوایی شروع کرد و به علت عهد‌ه‌دار بودن دو شغل مهم و حساس به ناچار در هفته سه روز در نیروی هوایی بود و سه روز دیگر در وزارت دفاع. یکی از کارهای گرانقدر ایشان همان فرستادن 140 هواپیمای جنگنده به سوی خاک عراق پس از اولین حمله هوایی ناگهانی مزدوران بعث بود. شهید فکوری به عنوان فرمانده یک نیرو جهت منجسم و هماهنگ کردن نیروها بسیار تلاش می‌کرد. شهید سرهنگ فکوری در تمام دوران خدمتش در ارتش به عنوان فردی مذهبی و قاطع شناخته می‌شد و به همین علت پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسئولیت‌ها و پست‌های زیر را به عهده داشت. فرماندهی پشتیبانی پایگاه دوم شکاری، فرماندهی پایگاه دوم شکاری، فرماندهی پایگاه یکم شکاری،‌ معاون عملیاتی نیروی هوایی و فرماندهی نیروی هوایی. همچنین شهید فکوری پس از تشکیل کابینه شهید رجایی با حفظ سمت به عنوان وزیر دفاع بگزیده شد و پس از اینکه سرهنگ معین‌پور به فرماندهی نیروی هوایی گمارده شد. ایشان (شهید فکوری) مورد تشویق قرار گرفت و به سمت مشاور جانشینی رئیس ستاد مشترک ارتش انتخاب شد و سرانجام موقعی که با سرداران دیگر اسلام از جنوب به تهران بر می‌گشت براثر سانحه هوایی همراه با دیگران عزیزان به خیل شهدا پیوست. فکوری جزء بزرگانی بود که پله به پله،‌ نردبام ترقی را طی کرد و وقتی به جایگاه خلبانی و کسوت هدایت جنگنده‌های ایرانی رسید،‌ کمال واقعی را با تمام وجود حس و لمس کرد. فکوری از وزرای کابینه شهید رجایی بود. به گونه‌ای که این شهید بزرگوار او را با حفظ سمت به وزارت دفاع منصوب کرد. علاوه بر خاطرات ماندگار شهید فکوری از دوران آغازین انقلاب،‌ خانواده گرانقدر وی حرف های جالبی برای گفتن دارند که خواندش را به شما دوستداران فرهنگ شهادت توصیه می‌کنیم.   *خاطره ترخیص کالا و مقایسه با مسئولین امروزی!  سال ۱۳۵۹ برادرم جلیل که در خارج از کشور زندگی می‌کند، برای تولد فرزندم مقداری اسباب‌بازی و لوازم بچه، در چهار کارتن فرستاده بود. برای دریافت آنها به گمرک مراجعه کردم، اما از آنجا که مقدار کالا بیشتر از حد معمول بود، اضافه آن طبق قانون برگشت داده می‌شد.  هرچه اصرار کردم، اجازه ترخیص ندادند. یکی از کارکنان متوجه فامیل من شد و گفت: "شما با سرهنگ فکوری، وزیر دفاع نسبتی دارید؟" گفتم: "برادر ایشان هستم."  همان فرد مسئول گفت: "با جناب سرهنگ فکوری تماس بگیرید و موضوع را به ایشان بگویید، اگر ایشان یک کلمه به مسئولان ترخیص بگوید، کار تمام است."  با قیافه حق به جانبی رفتم و از تلفن عمومی در همان گمرک به دفتر کار برادرم (جواد فکوری) زنگ زدم. بعد از احوال‌پرسی جواد گفت: "کاری داشتی؟"  وقتی برایش توضیح دادم، عصبانی شد و گفت: "من فرمانده نشده‌ام که برای تو کهنه و پودر بچه از گمرک رد کنم. اصلا در چنین شرایطی چرا به من زنگ زدی؟"  حال غریبی به من دست داد. با شرمندگی از مسئولان گمرک خواستم قانون را رعایت کنند و هر طور صلاح می‌دانند عمل کنند.(جاوید فکوری، برادر شهید) یک جمله یادگاری از شهید فکوری : این جنگ پایانش زمانی است که ما به دنیا اثبات کنیم ملتی هستیم که به زانو در نخواهیم آمد و حاضر هستیم بهای این تسلیم نشدن را بپردازیم. شهادت:8/7/60-عملیات ثامن الائمه (ع) مزار شهید: بهشت زهرای تهران مطالب مرتبط : خاطراتی از شهید فکوری ( تیمسار فلاحی ، تیمسار فکوری ، سرتیپ نامجو ،  شهید کلاهدوز ، شهید جهان آرا مردان خدا @mardane_khoda
جمله یادگاری از شهید فکوری: این جنگ پایانش زمانی است که ما به دنیا اثبات کنیم ملتی هستیم که به زانو در نخواهیم آمد و حاضر هستیم بهای این تسلیم نشدن را بپردازیم. شهادت ۶۰/۷/۸ عملیات ثامن الائمه (ع)
هدایت شده از کانال خبری بهشهرنو
💠🔹💠🔹💠 🏵 جوانمرد فاضل شهید هاشمی نژاد: اگر ملت یک گلوله داشته باشد همان را به سینه اسرائیل رها میکند. @heyat_razmanegan_behshar
تیمسار سرلشگر شهید ولی اله فلاحی فرمانده ارتش جمهوری اسلامی سه شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۲۸ ق.ظ شهید ولی الله فلاحی در سال ۱۳۱۰ در طالقان متولد شد.۳ سال اول دبیرستان را در دبیرستان علامه گذراند و سپس وارد دبیرستان نظام شد.از مهر ماه سال ۱۳۳۰در دانشکده افسری تحصیلات خود را ادامه داد پس از فارغ التحصیلی ،خدمت خود را در لشکر ۹۲ زرهی آغاز کرد.در سال ۱۳۳۷ شمسی به تهران منتقل شدو در دانشگاه نظامی،در سمت فرماندهی گروهان دانشجویان و فرماندهی گردان انجام وظیفه می کرد وی در سال های ۱۳۳۹و۱۳۳۴ شمسی،دورۀ پرسنل نظامی و سپس دوره ی عالی آجودانی را در آمریکا گذراند.در سال ۱۳۴۸ جهت گذراندن دوره ی فرماندهی و ستاد به دانشکده فرماندهی و ستاد(دافوس)اعزام شد.از سال ۱۳۵۱ تا اواسط سال۱۳۵۳ شمسی با درجه سرهنگ دومی به همراه گروهی از افسران ایرانی به عنوان ناظر صلح سازمان ملل در آتش بس ویتنام،به آن کشور اعزام شد. شهید فلاحی پس از بازگشت،به کار تدریس در دانشکده فرماندهی و ستاد ادامه داد تا آنکه در۱۲ مهر ماه ۱۳۵۷ شمسی به درجه سرتیپی ارتقا یافت و در همان تاریخ به شیراز منتقل و به عنوان معاون فرماندهی مرکز پیاده شیراز مشغول به کار شد. شهید فلاحی به علت اعتقادات مذهبی از نظر ضد اطلاعات ارتش،مظنون بود و به همین جهت به او فقط مشاغل یا ماموریتهای فرهنگی محول می شد.ارتقای درجه امیری او هم به شرطی پذیرفته می شد که به وی شغل فرماندهی لشکر داده نشود. در هر حال،حضور شهید فلاحی در شیراز مقارن با اوج گرفتن مبارزات انقلابی مردم بر ضد حکومت پهلوی بود.پس از اعلام حکومت نظامی در بسیاری از شهرهای ایران،در اثر کوشش های او حکومت نظامی در شیراز لغو شد و نیروهای نظامی از خیابان ها جمع شدند و مسوولیت این حکم دولتی به شهربانی محول شد.چندی پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی،سرتیپ فلاحی به فرماندهی نیروی زمینی ارتش منصوب شد. امیر فلاحی پس از پشت سر گذاشتن مشکلات فراوان،بخصوص بحران و تشنج در منطقه کردستان که به دست ضد انقلاب وابسته صورت می گرفت و همچنین پس از موفقیت در تحکیم نظم و انضباط و مقررات و سازماندهی نیروی زمینی،در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ شمسی به ریاست ستاد مشترک ارتش برگزیده شد. با شروع جنگ عراق با ایران،شهید فلاحی همواره در مناطق جنوب یا غرب کشور حضور داشت و از نزدیک ناظر طرح های مختلف عملیاتی و لجستیکی بود. وی هفته ای ۴۸ ساعت در ستاد مشترک حضور می یافت،جلسه ای تشکیل می داد و پس از اعلام دستورهایی جهت تسریع در امور و ایجاد هماهنگی با ارگان های ستادی و سایر نیروها پس از ارائه گزارشی مستقیم به حضرت امام خمینی(ره)،بار دیگر به مناطق عملیاتی عزیمت می کرد.آخرین حضور او در منطقه،همزمان با عملیات ثامن الائمه(شکست حصر آبادان)بود.در هفتم مهر ماه سال ۱۳۶۰ پس از اتمام این عملیات و هنگامی که هواپیمای حامل ایشان و شهید فکوری،شهید کلاهدوز،نامجوی،جهان آرا و تعدادی از رزمندگان و مجروحان عملیات به تهران بازمیگشت دچار سانحه شد و همراه با یاران خود به شرف شهادت نایل آمد. خاطرات یکی از محافظین شهید فلاحی « جعفر بریری » یکی از محافظین شهید فلاحی خاطره ای را به این مضمون بیان می کند : در آبان ماه سال ۱۳۵۹ در سوسنگرد , عملیاتی علیه نیروهای عراقی انجام گرفت تا آن شهر از تعرض دشمنان رهایی یابد. شهید فلاحی در نقطه ای میان خط آتش نیروهای خودی و سربازان دشمن برای نظارت بر این عملیات حضور داشت و تنها فرد همراه ایشان من بودم . تبادل آتش بین دو طرف به شدت ادامه داشت . انفجار گلوله های توپ و خمپاره در اطراف ما به طور پراکنده شنیده می شد. دکتر چمران در آن عملیات مجروح گردید و تعدادی از رزمندگان ما هم به شهادت رسیدند. به شهید فلاحی پیشنهاد کردم که برای محافظت از ترکشها و گلوله ها , از کلاه آهنی استفاده کند , اما او اظهار داشت :  اگر نگهدار من آن است که من می دانم شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد با این وجود از ایشان که آن زمان رئیس ستاد مشترک بود خواهش کردم که برای اطمینان خاطر استفاده از کلاه آهنی , هنگام انفجار گلوله ها به روی زمین دراز بکشند. شهید فلاحی با لبخندی گفت : تو از من خاطر جمع باش , چون انسان شهید نمی شود مگر آنکه قبل از شهادت , کامل شده باشد. ضمن آنکه من هنوز به آرزویم نرسیده ام . من که در پی راهی برای بازگشت و یا جان پناه امنی بودم , پرسیدم : تیمسار شما مگر چه آرزویی دارید لحظه ای تامل کرد و سپس گفت : می دانی تنها آرزوی من چیست. گفتم : آرزوی هر فرد نظامی در مرحله اول , سربلندی میهن و اهتزاز پرچم کشور به نشانه عزت و عظمت آن ملت است و این نشان می دهد که مردم آن کشور زنده , پویا و در دنیا قابل احترام هستند. ایشان گفتند : بله , همه اینها درست است , اما می دانی که من وجب به وجب خاک خوزستان را به علت محل خدمت اولیه ام می شناسم با توجه به پیش روی سریع عراق آرزو داشتم که ارتش عراق زمین
گیر شود که چنین شد. تنها یک آرزوی بزرگ دیگر دارم . تنها آرزویم این است که ارتش متجاوز عراق را از اطراف آبادان تا مارد عقب بنشانیم .کمتر از یک سال بعد تیمسار فلاحی به آرزوی خود رسید , اما چند ساعت پس از تحقق این آرزو به والاترین مقام انسانی یعنی شهادت در راه خدا نائل گردید. * آن قدرعاشق و دلباخته ی امام(ره)بود که همه جا ارادت خودش را به ایشان نشان می داد. یکبار که بنی صدر به دانشگاه افسری آمده بود، با شجاعت شعار داد: فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا وقتی بنی صدر این را شنید فقط یک چیز گفت: دانشکده افسری هم از دست رفت * وقتی عراق حمله ی خودش را به مرزهای ما آغاز کرد در دانشکده افسری فرمانده بود؛برای سربازان این چنین گفت که هل من ناصر ینصرنی؟ااشک از دیدگان همه سرازیر شد و اینگونه بیان کرد که : عزیزان! عراق تا پشت دروازه های اهواز رسیده است، ما احتیاج به نیرو داریم تا با این تجاوز مقابله کنیم *می دانست که خداوند جواب آن همه راز و نیاز و ناله های از ته دلش را می دهد و او را به آرزویش می رساند؛برای همین وقتی در پای هواپیما یکی از نمایندگان مجلس از او پرسید: شما کجا می روید؟ او گفت:به کربلا! فرازی از وصیت نامه شهید بزرگوار ولی الله فلاحی می‌خواهم به پروردگار جهانیان معتقد باشید. به رسالت محمد امین و پیغمبران سلف و روز رستاخیز مومن باشید. به پیشوایان دین و مذهب از طوایف مختلف احترام بگذارید. تمام انسان‌هایی را که در گذشته و حال و آینده به نحوی از انحا برای انسان‌های دیگر مفید بوده‌اند محترم بدانید. منبع: 8000 قهرمان گیلان خودش در این زمینه می‌گوید: «‌در روز 22 و 23 بهمن سال 1357، مجموعه‌ای به نام ارتش با  ویژگی‌هایی که از یک ارتش می‌دانیم، وجود نداشت. به سرعت شروع کردیم به سازندگی ارتش و در دو جهت، تلاش‌ها هدایت شد: یکی تبدیل ارتش دیروز به یک ارتش اسلامی و مردمی و دیگری آمادگی رزمی.‌ درگیری‌های داخلی آغاز شده بود و ارتش باید تهدیدات نظامی،‌ روانی و سیاسی درون مرزی و برون‌مرزی را خنثی کند. همزمان می‌بایست نظام ارتش دیروز، به نظامی مردمی تحول پیدا کند و تلاش در دو جهت برای ارتشی که متلاشی شده بود، بسیار مشکل بود. مشکل سوم ما،‌ حضور منافقین داخلی بود که سعی می‌کردند با نفوذ در ارتش،‌ از انسجام آن بکاهند و این نیروی مسلح منسجم و متحد را به کلی متلاشی کنند.»   هنوز مدت زمان زیادی از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل ارتش جمهوری اسلامی ایران نگذشته بود که عناصر ضد انقلاب با حمایت کشورهای خارجی، در غرب و شمال غرب درگیری‌هایی را ایجاد کردند و شهید فلاحی جهت حفظ انقلاب و میهن اسلامی، به آن مناطق شتافت. سپس با سامان دادن به اوضاع آن مناطق و فداکاری‌های متعدد،‌ در تاریخ 29 خرداد 1359 شمسی از سوی رهبر کبیر انقلاب، به عنوان رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد و مدتی نیز پس از عزل بنی‌صدر از مقام جانشینی فرمانده کل قوا، طی حکمی از سوی حضرت امام خمینی(ره)، ‌اختیارات فرماندهی کل قوا را برعهده داشت و سرانجام با حضور در جبهه‌های جنگ با دشمن متجاوز عراقی و فرماندهی عملیات‌های متعدد،‌در هفتم مهرماه 1360،‌ پس از عملیات غرورآفرین ثامن‌الائمه،‌ در حادثه سقوط هواپیمای سی – 130 به همراه چند تن از فرماندهان ارتش و سپاه  به شهادت رسید. شادی روح بلندش سه صلوات ( تیمسار فلاحی ، تیمسار فکوری ، سرتیپ نامجو ،  شهید کلاهدوز ، شهید جهان آرا) مردان خدا @mardane_khoda
هدایت شده از عارفین
🍃يكی از اساتيد رياضی دانشگاه تهران نقل کردند: قرار بود جمع منتخبی از اساتید و نخبگان ریاضی برای شرکت در كنفرانسی بين المللی به یکی از کشور های غربی برن. وقتی سوار هواپیما شدم دیدم یه روحانی تو هواپیماست. به خودم گفتم بفرما ؛ اینا سفر خارجی هم ما رو ول نمی کنن. 🍃رفتم پیشش نشستم بهش گفتم حاج آقا اشتباه سوار شدید مکه نمیره گفت: می دانم ، گفتم حاجی قراره ما بریم کنفرانس علمی شما اشتباهی نیاین، گفت: می دانم دیدم کم نمیاره….. 🍃جدیدترین و پیچیده ترین مساله ریاضیمو که قرار بود تو کنفرانس مطرح کنم داخل برگه نوشتم دادم بهش ، گفتم شما که داری میای کنفرانس بین المللی ریاضی اونم تو یه کشور خارجی حتما باید ریاضی بلد باشید. اگر ریاضی بلدید این سوال رو حل کنید ، برگه رو بهش دادم و خوابیدم. 🍃از خواب که بیدار شدم دیدم داره یه چیزایی تو برگه می نویسه . گفتم حاجی عجله نکن اگه بعدا هم حلش کردی من دکتر فلانی هستم از دانشگاه تهران. جوابشو بیار اونجا بده. دوباره خوابیدم.بیدار که شدم دیگه نمی نوشت گفتم چی شد؟ برگه رو بهم داد و گفت: سوالت چهار راه حل داشت سه راه حل رو نوشتم و اون راهی هم که ننوشتم بلد بودی. 🍃شوکه شده بودم . ادامه داد: این هم مساله منه اگر تونستی حلش کنی من حسن زاده آملی هستم از قم ، بعدها فهمیدم که به ایشون لقب ذوالفنون را داند و ایشان در تمامی علوم صاحب نظر بود . تا جایی که دورانی که پا تو سن نذاشته بود در هفته روزی یکبار عده ای از پروفسور های فرانسه و سایر کشور های اروپایی برای کسب علم و ریاضی و نجوم خدمت ایشان میرسیدند.... 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/537067524C7c1112bb54
هدایت شده از عارفین
#پولدارهای_بهشت❗️ 🍃آیت الله سید علی قاضی : در دنیا به صاحبان خانه دوهزار متری و ریاست و ماشین میگویند اشراف مملکت؛ اما در قیامت اشراف آن کسانی هستند که نماز شب خوان هستند. #کانال_عارفین @Arefin
هدایت شده از تیمورا
⭕️«اجتماع دشمن شکن» 🔹" آزادی"، رزمگاه بسیجیان دیروز و امروز؛ پیروزی نزدیک است سمت راست اعزام سپاهیان در سال 65 و سمت چپ اجتماع امروز بسیجیان میلاد احسانی @sepahsyber