هدایت شده از کاروان انقلاب
✨ستارههای خدمت
مقام معظم رهبری:
بنده ایشان را قبل از شهادت هم از نزدیک مىشناختم. قبل از اینکه وزیر شود، در جلسهاى که با مرحوم آقاى «بهشتى» و بعضى دیگر در منزل یکى از دوستان برگزار شد، از ایشان هم دعوت کردند که بیاید تا ما ایشان را از نزدیک برانداز کنیم؛ چون بنا بود وزیر «شهید رجایى» شود. مرحوم رجایى مشورت مىکرد و اصرار داشت ما نظر بدهیم. به نظرم در بین ما کسى از ایشان خیلى سابقهاى نداشت؛ شاید آقاى بهشتى یکى دو بار با ایشان ملاقات کرده بود. آقاى تندگویان به جلسه آمد و به تعبیرى باید بگویم همه را مرید خودش کرد. خیلى جوان به نظر مىرسید و تیپ دانشجویى هم داشت. از لحاظ روحیه و رفتار و برخورد و خانواده، خیلى با شخصیت بود. ۱۳۷۸/۰۹/۲۸
🔰29 آذرماه؛ روز تجلیل از #شهید_محمدجواد_تندگویان
#سیره_شهدا #شهیدانه
💡 با ما همراه باشید...
#کاروان_انقلاب 🇮🇷
@karvane2
#پروفایل
۲۹آذر سالروز بزرگداشت شهید تندگویان گرامی باد.
شهید محمدجواد تندگویان وزیر نفت در زمان جنگ بودند که هنگام بازدید از پالایشگاههای نفتی جنوب به اسارت دشمن درآمدند و در همان اسارت به شهادت رسیدند.
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
نگذارید وطن به دست نااهلان بیفتد.
پیام شهید مهندس تندگویان از زندان الرشید بغداد
اینجا
▶️ shahidd.blog.ir/post/1860
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
نگذارید وطن به دست نااهلان بیفتد. پیام شهید مهندس تندگویان از زندان الرشید بغداد
به خاطر آنکه قاب عکس صدام را شکسته بودم، مرا به گودالی که هشتاد و یک پله از زمین فاصله داشت، بردند. آنجا شبیه یک مرغدانی بود. وقتی مرا در سلولم حبس کردند، از بس کوچک بود، میبایست به حالت خمیده در آن قرار میگرفتم. آن سلول درست به اندازة ابعاد یک میز تحریر بود. شب فرا رسید و کلیههایم از شدت سرما به درد آمده بود. به هر طریق که بود، شب را به صبح رساندم. تحملم تمام شده بود. با پا محکم به در سلول کوبیدم. نگهبان که فارسی بلد بود، گفت: چیه؟ چرا داد میزنی؟
گفتم: یا مرا بکشید یا از اینجا بیرون بیاورید که کلیهام درد میکند. اگر دوایی هست برایم بیاورید! دارم میمیرم.
او در سلول را باز کرد و چند متر جلوتر در یک محوطه بازتر کشاند و گفت: همین جا بمان تا برگردم.
در آنجا متوجه یک پیرمرد ناتوان شدم. او در حالی که سکوت کرده بود، به چشمانم زل زد. بیمقدمه پرسید: ایرانی هستی؟
جوابش را ندادم. دوباره تکرار کرد. گفتم: آره، چه کار داری؟ پرسید: مرا میشناسی؟ گفتم: نه از کجا بشناسم؟ گفت: اگر ایرانی باشی، حتما مرا میشناسی. گفتم: اتفاقا ایرانیام؛ ولی تو را نمیشناسم. پرسید: وزیر نفت ایران کیست؟ گفتم: نمیدانم. گفت: ... نام محمد جواد تندگویان را نشنیدهای؟ گفتم: آری، شنیدهام. پرسید: کجاست؟ گفتم: احتمالاً شهید شده. سری تکان داد و گفت: تندگویان شهید نشده و کاش شهید میشد. دیگر همه چیز را فهمیدم. بغض گلویم را گرفته بود. فقط نگاهش میکردم. نگاه به بدنی که از بس با اتوی داغ به آن کشیده بودند، مثل دیگ سیاه شده بود...، گفتم: اگر پیامی داری بهم بگو.
گفت: این سیاه چال، طبقة زیرین پادگان هوانیروز الرشید است... گفت: ... پیام من مرزداری از وطن است... صبوری من است. نگذارید وطن به دست نااهلان بیفتد. نگذارید دشمن به خاک ما تعرض کند. استقامت، تنها راه نجات ملت ماست. بگذارید کشته شویم، اسیر شویم؛ ولی سرافرازی ملت به اسارت نیفتد.
گفتم: به خدا قسم... پیامت را به ایرانیان میرسانم. خم شدم دستش را ببوسم که نگذاشت...
شهید مهندس محمد جواد تند گویان - وزیر نفت دولت شهید رجایی
منبع : ساعت به وقت بغداد، ج1، ص89 – 86. - راوی: عیسی عبدی
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
خاطرات همسر شهید تندگویان
در همان روزهای ابتدایی اسارت شهید تندگویان، شهید رجایی به خانه ما آمد و پس از احوالپرسی و جویا شدن حال بچهها گفت عراقیها حاضرند محمد جواد را در قبال آزادی 8 تن از خلبانهای عراقی آزاد کنند. من در پاسخ ایشان گفتم اگر هم بنده این شرط را بپذیرم خود آقای تندگویان نمیپذیرد که در قبال آزادیاش، کسانی آزاد شوند که میخواهند پس از بازگشت به کشورشان دوباره مردم بیگناه ما را بمباران کنند. او در دوران اسارت واژه صبر را تفسیر کرد و با کوچک کردن دشمن، در چشمها «بزرگ» نشست.
رژیم بعث صدام که بویی از انسانیت نبرده بود پس از شکنجههای بسیار برخلاف تمامی مقررات بینالمللی وی را به شهادت رساند و پیکرش پس از 11سال در 25 آذر سال 1370 در حالی که هنوز آثار شکنجه و شکستگی روی آن پیدا بود به ایران منتقل و به خاک سپرده شد. شهادت شهید تندگویان شعلهای را در ضمیر جانها افروخت که هرگز خاموشی نخواهد گرفت. امروز نام روشن شهید «تندگویان» با هویت انقلاب و واژه مقاومت، گره خورده و تصویرش یادآور شخصیتی است که حماسه ایثار و مقاومت نسل خمینی(ره) را روایت میکند. هیچ کس نمیداند که «جواد» در زندانهای مخوف بغداد چه بر سرش آوردند و چه شکنجههایی را تحمل کرد، اما همه میدانند که او انسان والایی بود که مصداق «مهاجرا الی الله» بود و برازنده آنکه در قامت یک قهرمان ملی تقدیر شود.
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
نوجوان شهید محمدعلی نادرزاده🌹
ولادت ۱۳۴۹/۰۵/۰۱ خرم آباد
شهادت ۱۳۶۲/۱۲/۰۳ چزابه
گلزار شهدای بهشت رضا خرم آباد
سلام من را به رهبر عزیزم برسانید و بگویید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد با خداوند پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان جمع درآید.
زندگینامه ، وصیت نامه و خاطرات در اینجا
shahidd.blog.ir/post/1467
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
دانش آموز شهید محمدعلی نادرزاده🌹
نام پدر: قوام
تاریخ تولد: 1-5-1349 شمسی
محل تولد: خرم آباد
تاریخ شهادت : 3-12-1362 شمسی
محل شهادت : تنگه چزابه
سن: ۱۳ سال
گلزار شهدا: بهشت رضا فاز دو -شهر خرم آباد استان لرستان
💠زندگینامه دانش آموز شهید محمد علی نادرزاده
شهید در سال ۱۳۴۹ در خانواده ای مذهبی و مستضعف به دنیا آمد . دوران کودکی را پشت سر نهاد و فعالیت های خود را برای انقلاب از زمان مدرسه آغاز کرد. از همان ابتدا از مدرسه فرار می کرد و به صفوف تظاهر کنندگان می پیوست. چند بار از مدرسه به او تذکر دادند و از او خواستند از مدرسه بیرون نیاید اما او کار خود را انجام می داد . تا جایی که انقلاب به رهبری امام به پیروزی رسید و ایشان هم درس می خواند و هم مقالات و پیام های و نشریات سپاه را به ارگان های و ادارات و مجامع مردم میبرد و می فروخت. امور زندگی خود را با کار در مغازه جگرکی تامین می کرد تا این که جنگ 8 ساله آغاز گردید. ایشان هم در اوایل در مسجد و در پایگاه ها فعالیت خود را آغاز کرد. آن موقع تازه وارد اول راهنمایی شده بود . همیشه در دعاهای کمیل شرکت می کرد و در سرکشی به خانواده شهدا پیشقدم بود . تا این که در تاریخ ۱۳۶۲/۰۴/۰۱ از طریق مسجد و پایگاه به جبهه اعزام شد و چند ماه بعد به فیض عظیم شهادت رسید.
✍وصیت نامه شهید محمد علی نادرزاده
بسمه تعالی
آن قدر به جبهه می روم و می جنگم تا شهید شوم
به نام الله پاسدار حرمت خون شهدا
با سلام و درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی و با سلام به همه شهیدان صدر اسلام تا کنون
ای جوانان نکند در رختخواب بمیرید که حسین در میدان نبرد شهید شد. نکند در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر در راه حسین و با هدف شهید شد. ای مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب زینب را بدهید که تحمل 72 شهید را نمود. همه خاندان و همه جوانان را به جبهه های نبرد بفرستید و حتی جسد آنها را هم تحویل نگیرید زیرا مادر وهب فرمود سری را که در راه خدا داده ام پس نمی گیرم. برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمان ها برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید در راه او قدم بردارید و هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیندازند و شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند که اگر چنین کردند روز بدبختی و روز جشن ابرقدرت هاست . حضورتان را در جبهه های حق علیه باطل ثابت نگه دارید. در امام بیشتر دقیق شوید و سعی کنید عظمت او را بیابید و خود را تسلیم او سازید و صداقت و اخلاص خود را هم چنان حفظ کنید. اگر شهادت نصیب من شد آن که پیرو خط سرخ امام خمینی نیست و به او اعتقاد ندارد بر من نگرید و بر جنازه من حاضر نشود.(امید است) دعای شهدا آنان را متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان سازد .
سلام من را به رهبر عزیزم برسانید و بگویید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد با خداوند پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان جمع درآید.
اگر می خواهید در مقام و عظمت شما خللی وارد نشود هیچ گاه زبان به شکایت نگشایید و آنچه را که از قدر معرفت الهی شما می کاهد بر زبان نیاورید.
خداحافظ
در این آخر یک وصیت دارم دعای امام را فراموش نکنید :
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار
از عمر ما بکاه و به عمر او بیفزای.
خاطرات مربوط به شهید محمد علی نادرزاده به نقل از برادر شهید در یاد شهیدان🌹
shahidd.blog.ir/post/1467
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
خاطرات مربوط به نوجوان شهید محمد علی نادرزاده به نقل از برادر شهید 🌹
شهید کلاس اول راهنمایی بود و به درس خود ادامه می داد تا این که امام از مردم خواست در جبهه ها حضور یابند او هم درس خود را رها کرد و می گفت من می خواهم به جبهه بروم . او آن موقع کوچک بود و به سن تکلیف نرسیده بود و پدر و مادر هم اجازه نمی دادند که این کار را بکند چون دو تا از برادرانم هم آن موقع در جبهه بودند اما او شناسنامه خود را دستکاری کرد و چون قبلا در پایگاه عضو بود خود را برای اعزام ثبت نام کرد .
روز اعزام فرا رسید و ما هیچ کدام از این موضوع خبری نداشتیم و ایشان با گرفتن مقداری پول از رفقا به جبهه رفته بود . یک ماه بعد برای ما نامه ای نوشت که من را ببخشید که بدون اجازه رفته ام زیرا این یک تکلیف الهی بود و من باید آن را انجام می دادم . او برای ما در نامه خود نوشت که در خط مقدم جبهه است او آن جا رفته بود اما به علت سن کم از او خواسته بودند که در پشت جبهه کار کند . برادر دیگرم که در آنجا بود می گفت ما در یک سنگر بودیم که گفتند برای درست کردن پدافند ها آمده اند و سراغ تو را می گیرند . من هم گفتم او کیست . آن ها در جواب به من گفتند من نام او را نمی دانم . من از سنگر بیرون آمدم و علی را دیدم از تعجب خشکم زد . از او پرسیدم که پدر و مادر می دانند که تو این جا هستی . گفت که نه اما برای آن ها نامه نوشته ام . من از این که بدون اجازه آمده بود بسیار ناراحت بودم ولی بعداً از این که او توانست پدافند را درست کند بسیار خوشحال شدم .من او را با خود به سنگر بردم و از او پذیرایی کردم با خود گفتم شاید این قسمت است که هر سه ما با هم در جبهه باشیم . در سنگر به من گفت از این که پدر و مادر بی اطلاع هستند ناراحتم .
آن زمان گذشت و آن ها برای کار کردن به خانه آمدند. آن موقع پدر از کار افتاده بود و علی هم در کنار سایر برادران باید کار می کرد . او در مراسم های مذهبی شرکت فعال داشت . او در مراسم های دعا و ... شرکت می کرد . تا این که امام دوباره پیام داد جوان ها به جبهه ها بروند او هم برای رفتن آماده شد . پدر به او گفت که شما صبر کن تا یکی از برادرانت برگردد و بعد شما برو . زیرا من نمی توانم دوری شما را تحمل کنم . علی گفت : پدر برای چه نماز می خوانید . پدر گفت : نماز به این کارها ربطی ندارد . گفت: خیلی هم ربط دارد زیرا حال که امام دستور داده است بر هر فرد مسلمان اعم از پیر و جوان زن و مرد است که در این امر کوتاهی نکنند .
ایشان حرف حرف خودش بود و برای اعزام آماده شد آن روز همه ما به درب پادگان رفتیم . یاد دارم که آن روز تا ما را نگاه می کرد اشک از چشمانش سرازیر می شد . پدر از او می پرسید چه شده است و او در جواب می گفت چیزی نشده است . پدر می گفت که باز هم دیر نشده می توانی برگردی . او گفت : پدر من برای به جبهه رفتن گریه نمی کنم فقط از این که دیگر شما را نخواهم دید گریه میکنم. پدر گفت : من پیرمردی هستم که به خدا طاقت شهادت تو را ندارم . او در جواب گفت : پدر هیچ به روز عاشورا فکر کرده اید که امام حسین چه کشیده است و مادر شما به حضرت زینب فکر کرده اید که سر برادر را در آغوش گرفته بود و برای این که دشمن شاد نباشد گریه و زاری را کنار گذاشت و توانست در شام یزید و یزیدیان را رسوا کند؟ فقط از شما می خواهم که اگر جسد من را پیدا نکردید ناراحت نباشید و برای من گریه نکنید زیرا ناراحت بودن شما دل دشمنان را شاد می کند و آن روز او اعزام شد و رفت ...
در وصیت نامه خود هم این را نوشته بود گویی که می دانست و به او الهام شده است که جسد ایشان مدت ها در بیابان خواهد ماند . عمویم می گفت من برگه مرخصی را در جیب او دیدم و از او خواستم برای حال پدرش هم که بد احوال بود به خانه بازگردد اما او به من گفت اگر فردا حمله باشد به خانه بر نمی گردد و اگر زنده ماند روز دیگری به خانه می رود . ایشان با شجاعت غیر قابل وصف و با شادی به استقبال عملیات والفجر می رود که دوستان و همرزمان او می گویند گویی که به مراسم عروسی خود می رود جزء اولین خط شکنان بوده و آن شب به فرماندهی شمس الله پاپی در عملیات شرکت می کند . شهید به همراه 40 نفر دیگر مفقود می شود تا این که بعد از هشت سال دفاع مقدس در سال 1369 جسد ایشان را کشف می کنند و به خانواده باز می گردانند. ما قبل از پیدا کردن جسد او برایش مجلس ختم هم گرفتیم چون می دانستیم که او شهید شده است چون در وصیت خود هم این را گفته بود .
🌼 شهید محمدعلی نادرزاده 🌹
🔻ولادت ۱۳۴۹/۰۵/۰۱ خرم آباد
🔻شهادت ۱۳۶۲/۱۲/۰۳ چزابه
🔻گلزار شهدای بهشت رضا خرم آباد
شادی روح شهید صلوات 🍀
shahidd.blog.ir/post/1467
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
هدایت شده از کاروان انقلاب
📣 هشدارهای بیسابقه رهبر انصارالله به آمریکا: ما عاشق جنگ مستقیم با آمریکا و اسرائیل هستیم
رهبر انصارالله یمن:
🔺بیشترین چیزی که ما دوست داریم نبرد مستقیم با آمریکا و اسرائیل است و نه درگیری با مزدوران آمریکا.
🔺امیدواریم کشورهای عربی یک گوشه بایستند و به تماشا بپردازند و اجازه دهند آمریکا و اسرائیل مستقیما با ما بجنگند.
🔺از دولتهای عربی میخواهیم خودشان را همراه با آمریکا دچار درگیری نکنند.
🔺اگر آمریکا قصد درگیری با ملت ما را داشته باشد، سناریویی بدتر از افغانستان و ویتنام را تجربه خواهد کرد.
🔺آمریکا نباید تصور کند که ضربات پراکنده وارد میکند و کار به پایان میرسد بلکه به شکل کامل درگیر خواهد شد.
🔺به آمریکا هشدار میدهیم که مرتکب حماقت نشود.
🔺هرگونه حمله آمریکایی به کشورمان را پاسخ خواهیم داد و ناوشکنها و کشتیرانی آمریکایی را به هدفی برای موشکها و پهپادهایمان تبدیل خواهیم کرد.
#کاروان_انقلاب 🇮🇷
@karvane2
هدایت شده از مردان خدا 📿
شهید علی رایجی 🌹
شهید شب یلدا
یکم شهریور 1347، در روستای لمسک از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش احمد، کشاورز بود و مادرش نرگس نام داشت. دانش آموز سوم راهنمایی بود.از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. سیام آذر 1365، با سمت امدادگر در هفت تپه بر اثر اصابت ترکش راکت به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای امامزاده عبدالله شهرستان زادگاهش قرار دارد.
برادرش برارقلی نیز به شهادت رسید.
قسمتی از وصیت نامه شهید:
سلام مرا به رهبر عزیزم برسانید و بگوئید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد. با خداوند پیمان می بندم که
در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین(ع) همراه باشم. و سنگر او را خالی نکنم. تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان(عج) به اجرا درآید.»
شادی روح شهدا صلوات 🍀
shahidd.blog.ir/post/757
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
هدایت شده از مردان خدا 📿
شهیدی که در شب یلدا به شهادت رسید
شهید داود هدایتی موت آبادی
نام پدر: اسماعیل
تاریخ تولد :01 فروردین 1343
محل تولد: اراک-روستای موت آباد
سن : 17 سال
تاریخ شهادت : 30 آذر 1360
محل شهادت : مریوان
نحوه شهادت : میدان نبرد
نام عملیات: محمد رسول الله(ص)
عضویت : بسیجی
مسئولیت : تک تیرانداز
مزار: گلزار شهدای روستای موتآباد - اراک
#یاد_شهیدان 🌹
shahidd.blog.ir/post/758
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
شهید داریوش (مسلم) رضایی الوار🌹
شهدای خرم آباد
شهید مسلم (داریوش) رضایی در سال۱۳۴۶ در یک خانواده متوسط و پر جمعیت در شهر خرم آباد متولد گردید. دوران کودکی و دبستان را در محله شهدا – مخابرات گذراند او بچه ای بسیار پر انرژی و فعال بود که بخش عمده ای از وقت خود را صرف فعالیت های ورزشی می کرد با وجود اینکه بچه ای باهوش و مقید بود اما شور و حال جبهه با شروع جنگ تحمیلی به او امان نداد و داوطلبانه از طریق مسجد محل وارد بسیج سپاه گردید و در سن ۱۶ سالگی در پاییز ۱۳۶۱ عازم جبهه شد .
شهید به طور مداوم تا هنگام شهادت چهار سال پیوسته در جبهه بود.
وی در اعزام و هدایت دیگر اعضاء خانواده به جبهه فعال بود به طوری که در عملیات های دیگر، برادران شهید رضایی در جبهه های کردستان مجروح شدند.
شهید داریوش (مسلم) رضایی در تیپ امام حسن (ع) اهواز معاون اطلاعات عملیات بود که در عملیات نفوذی به خاک دشمن در جزیره مجنون شرکت کرد و در همان عملیات با ترکش خمپاره دشمن ۱۳۶۵/۰۶/۱۶ به شهادت رسید. پیکر مطهر این شهید والامقام در منطقه برجای ماند و بعد از نه سال در بیست و هفتم دی ۱۳۷۴، پس از تفحص به وطنش بازگشت و در گلزار شهدای بهشت رضای شهرستان خرم آباد به خاک سپرده شد .
شادی روح پرفتوحش صلوات🍀
shahidd.blog.ir/post/1476
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
دانش آموز شهید علیمراد سبزی زاده🌹
نام پدر: احمد
تاریخ تولد: ۱۳۵۱/۰۱/۱۲
محل تولد: پلدختر
تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۰۴
محل شهادت : شلمچه
مزار : گلزار شهدای روستای بدرآباد سفلی - شهر خرم آباد - استان لرستان
وصیت نامه شهید علیمراد سبزی زاده
بسم الله الرحمن الرحیم
با درود فراوان بر امام زمان (عج) و نایب بر حقش امام خمینی رهبر مسلمانان جهان و با سلام بر همه شهدا راه حق از سرور آزادگان جهان حسین مظلوم تا شهیدان مظلوم و گمنام ایران و با آرزوی پیروزی کامل اسلام بر همه کفار و منافقین. این جانب علی مراد سبزی زاده با شناخت کامل از جنگ تحمیلی استکبار جهانی برای یاری رزمندگان اسلام به جبهه میروم تا بتوانم با یاری خداوند خدمتی به اسلام بنمایم و برادران رزمنده ام را یاری نمایم و با کفار و بعثیان این حلقه به گوشان و نوکران استکبار و جهانخواران بجنگم. گر چه کفار هنوز هم با یاری اربابانشان به جنگ با ایران اسلامی ادامه می دهند ولی مشکلی نیست که اسلام بر کفر و حق بر باطل پیروز خواهد شد.
shahidd.blog.ir/post/1475
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
دانش آموز شهید علیمراد سبزی زاده🌹
نام پدر: احمد
تاریخ تولد: 12-1-1351 شمسی
محل تولد: پلدختر
تاریخ شهادت : 4-10-1365
محل شهادت : شلمچه
مزار : گلزار شهدای روستای بدرآباد سفلی - شهر خرم آباد - استان لرستان
وصیت نامه شهید علیمراد سبزی زاده
بسم الله الرحمن الرحیم
با درود فراوان بر امام زمان (عج) و نایب بر حقش امام خمینی رهبر مسلمانان جهان و با سلام بر همه شهدا راه حق از سرور آزادگان جهان حسین مظلوم تا شهیدان مظلوم و گمنام ایران و با آرزوی پیروزی کامل اسلام بر همه کفار و منافقین. این جانب علی مراد سبزی زاده با شناخت کامل از جنگ تحمیلی استکبار جهانی برای یاری رزمندگان اسلام به جبهه میروم تا بتوانم با یاری خداوند خدمتی به اسلام بنمایم و برادران رزمنده ام را یاری نمایم و با کفار و بعثیان این حلقه به دوشان و نوکران استکبار و جهانخواران بجنگم. گر چه کفار هنوز هم با یاری اربابانشان به جنگ با ایران اسلامی ادامه می دهند ولی مشکلی نیست که اسلام بر کفر و حق بر باطل پیروز خواهد شد.
از کلیه اقوام و آشنایان درخواست می کنم که پیرو امام خمینی باشند و در راه تحقق اهداف مقدس اسلام بکوشند از سختی ها و گرفتاری ها هراسی به دل راه ندهند و طاقت داشته باشند که خداوند با صابران است. و به درماندگان کمک کنید و تقوای الهی را پیشه خود نمائید. دنیا محل گذر است و عمر ما چه بخواهیم چه نخواهیم به پایان می رسد اما فرق است میان کسی که عمرش را در راه دین خدا سپری می کند با کسی که در تمام زندگی (اهل) دنیا و مال اندوز و پرداختن به مسائل دنیاست .
خواهران و برادران و پدرم می خواهم که صبر و طاقت داشته باشید و به خانواده شهدا سرکشی کنید و آنها را دلداری دهید. شما باید بدانید که شهید شدن در راه خدا افتخاری است که فقط نصیب دوستان خدا می شود. خداوند خودش فرموده که هر کسی را که دوست داشته باشد او را پیش خود می برد و خون بهایش هم خودش می باشد، پس شهید شدن در راه خدا ناراحتی ندارد و باعث شرمندگی نیست. خداوند به شما صبر عنایت فرماید. خداوندا تو را به مقام شهدا هر چه زودتر با دست توانای رزمندگان اسلام راه کربلا را باز کن .
خداوندا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
خداوند تمامی شهدای انقلاب اسلامی را با شهدای کربلا محشور بگرداند.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
علی مراد سبزی زاده ۶۵/۱۰/۲
✍ نقل از وبلاگ شهدای لرستان🌹
پ.ن: امروز که این مطلب را گذاشتم دوم دی بود ولی من نه این شهید را میشناختم و نه از روز شهادتش اطلاعی داشتم. ولی سعادتی شد که دقیق در ایام شهادتش مطلبش را بازیابی و در وبلاگ درج کنم. شادی روح پاکش صلوات🍀
دوم دی ماه ۱۴۰۲
shahidd.blog.ir/post/1475
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
شهید حمید بهرامی🌹
یکم فروردین ۱۳۵۱ در شهرستان پلدختر به دنیا آمد. پدر او علی کرم (فوت۱۳۵۴) و مادرش شیرین نام داشت. تا سوم ابتدایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دوم خرداد ۱۳۶۵ در حاج عمران عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در بهشت رضای شهرستان خرم آباد واقع است.
✍ وصیت نامه
و کسانی که در راه خدا کشته شدند هیچوقت نپندارید مرده اند بلکه زنده اند و پیش خدا روزی می خورند.
وصیت نامه خود را با سلام و درود فراوان به حضور آقا امام زمان و نایب برحقش امام خمینی آغاز می کنم. وصیتم به مادر عزیزم این است که مادرم بعداز شهادتم گریه نکنید بلکه خوشحال باشید و از این که یکی از فرزندانت را بخاطر خدا و اسلام و قرآن فدا کردی خوشحال باش و از این که تو هم مادر شهید شده ای خوشحال باش و از این که فردا در صحرای محشر خانواده ما هم جزو خانواده شهدا است و اینکه فردای قیامت نزد امام حسین سربلند خواهی بود و پیش ائمه اطهار خجالت زده نباشیم و انشاء الله که از پیروان واقعی قرآن و پیامبران عزیز هستیم و پیش سادات انشاء الله سرمان را بلند کنیم. و مادرم امیدوارم که اگر در مراسم سوگواری من اشک از چشمانت سرازیر شد به یاد صحنه کربلا بیفتی و به یاد تشنه لبان کربلا گریه کنید و اشک بریزید. مادرم مبادا خدای نکرده روزی از امام امت خمینی بت شکن زمان دست بکشی و همیشه پشتیبان امام و اسلام باش و برادران و خواهرانم را وادار کن که انشاء الله دست از نماز و واجبات دیگر نکشند و همیشه از پیروان واقعی امام خمینی باشند.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
📚 یاد شهیدان🌹
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
هدایت شده از کاروان انقلاب
شهید مدافع حرم سید رضی موسوی
شادی روحش فاتحه با صلوات 🌹
#کاروان_انقلاب 🇮🇷
@karvane2
شهید نیازعلی گلی خاتونبانی🌹
سن:22سال
دانشجوی کارشناسی رشته اقتصاد دانشگاه لرستان
تاریخ شهادت : 27-11-1364
محل شهادت :فاو - اروندرود
عملیات والفجر8
گلزار شهدا: بهشت زهرا(س) نورآباد -لرستان
✍ زندگینامه
هجدهم مهر 1342، در شهرستان دلفان به دنیا آمد. پدرش نورعلی و مادرش طلا نام داشت. دانشجوی دوره کارشناسی در رشته اقتصاد بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم بهمن1364، در اروندرود بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در بهشت زهرای نورآباد واقع است.
✍وصیت نامه شهید در اینجا
shahidd.blog.ir/post/1483
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
وصیت نامه شهید نیازعلی گلی خاتونبانی🌹
بسم الله الرحمن الرحیم
یا ایها الذین آمنوا هل ادلّکم علی تجارة تنجیکم من عذاب الیم تؤمنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون . «سوره صف آیه ۱۱ و ۱۰»
پرستش خدایی را که شاید همه هستی از اوست و به سوی اوست که مالک بر کل است باقی است فنا در او راه نیابد و زندگی و مرگ به دست اوست.
خدایا! زندگی و مرگ مرا در راه خود قرار ده و مرا در این راه ثابت قدم کن.
سپاس خدایی را که پیامبران را فرستاد تا ما را هدایت کند و از ضلالت نجاتمان دهد و ما را به کمال برساند.
ای خدای بزرگ شربت وصل خودت را به ما بچشان و شکر نعماتت را نصیب ما گردان.
خدایا! تو اولی و آخری ، همه چیز را بدانی ، داننده نهان و پیدائی ، عالم الغیب و الشهاده تویی. بینا بر بندگان تویی ، و پوشاننده تویی و آمرزنده تویی.
خداوندا تمام اعمالم را بدانی ، گناهانم را به ظهور خود ببخش که تو رحمان و رحیمی و بر بندگان دلسوزی. تو غفور و رحیم می باشی (انا لله و انا الیه راجعون).
حال که بناست همه به سوی خداوند تبارک و تعالی برگردیم و پیش او باید پاسخگو باشم ، اجرمان را او میدهد. چرا در راه او و بخاطر او قدم برنداریم و چرا به دستوراتش عمل نکنیم؟
خداوند خودش می گوید شما را دلالت می کنم به معامله ای که سبب شود از عذاب جهنم نجات یابید و آن معامله ایمان به خداوند بزرگ و پیامبرش و جهاد کردن در راه اوست. قدم برداشتن در راه اوست با اموال و جانها . خداوندا جهاد در راهت را نصیب ما کن و ما را در این معامله دستگیر باش که تو دوست داری بندگانت چنین معامله ای را انجام دهند و به کمال برسند.
خدایا جان و مال ما نیز از خودت می باشد و از کرم خودت . تو را به بنده نوازیت و به همه رحمانیتت سوگند می دهم که مرا در این معامله راه ده و شهادت در راهت را بهره ام کن.
درود و سلام بر ارواح مطهر شهدای انقلاب اسلامی باد که با جان و مال از خط سرخ محمد و آل محمد(ص) پاسداری کردند و نهال اسلام را با خون خود آبیاری کردند و دفاع از اسلام و قرآن را به ما آموختند. سلام بر پاسداران راه این شهیدان ، که جان و مال خود از خون شهیدان دفاع می کنند و هدف و آرمان آنها را ادامه می دهند که همانا این راه و هدف همان راه مستقیم است که از خدای بزرگ درخواست می کنم که :” اهدنا الصراط المستقیم “.
که راه راست همان راه انبیاء و شهدا و صادقین و صالحین است
خداوندا ما را از این هدایت شدگان به راه راست و پاسداران خون شهیدان قرار بده و در این راه یاریمان کن که تو یاری کنندهای.” ایاک نستعین “.
سلام بر پدر و مادر چنین شهیدانی که در تربیت فرزندانشان جهد و کوشش می نمایند و در شهادتشان صبر و پایداری را پیشه خود می کنند.
سلام بر آن پیامبران که این راه را به ما نشان دادند و ما را از خواب غفلت بیدار و هدایتمان به سوی نور کردند و صبر و پایداری را به همگان آموختند.
خداوندا ما را از پیروان واقعی این فرزندان رسولالله قرار بده.
خدایا تو را به عظمت خودت ، به بندگان مخلصت، به شب زنده داران درگاهت ، به ائمه اطهار، به اشک چشم رقیه(س) در خرابه شام سوگندت می دهم دعاهای راهیان کربلا را ، دعاهای مادران شهدا را ، دعاهای معلولین و اسرا را در حق امام روح الله خمینی مستجاب کن و او را برای مسلمانان نگه دار و به این قلب ما و این بت شکن زمان و نایب منجی عالم بشریت و زمینه ساز انقلاب مهدی (عج) طول عمر و سلامتی عطا بفرما .
پدر و مادر برای بزرگ کردن من زحمات زیادی متحمل شده اید و درد و رنجهای بسیاری دیده اید امیدوارم که خداوند تبارک وتعالی از شما راضی و خشنود باشد مرا ببخشید و حلالم کنید. از شهادتم ناراحت نباشید و افتخار کنید که در راه حق قدم نهاده ام و با خدا معامله کرده ام که بهترین معامله است و سعات انسان و کمال و عزت او در این معامله بزرگ است.
پدر و مادرم رنجهای ما هدر نرفته و بیهوده نبوده و شما اسلام عزیز را به من شناسانده اید و خط حسین(ع) را خودتان به من یاد داده اید و مرا عاشق امام حسین کردید. من نیز حرف شما را عمل کردم و پا در خط حسین(ع) گذاشتم که این مهمترین راه وصال به محبوب می باشد و این افضل راهها بود که شما به من آموختید، امیدوارم پیش حسین (ع) روسفید باشید.
پدر بزرگوار و مادر مهربانم ، در راه اسلامی که خودتان گفته اید قدم گذاشتم و مزدم را که شهادت می باشد گرفتم. خدا را سپاسگزارم که شهادت در راهش را نصیبم گردانید. امیدوارم شما را عاقبت به خیر گرداند. نمی گویم در شهادتم گریه نکنید، گریه کنید اما بر پهلوی شکسته فاطمه زهرا(س) و لب تشنه کودکان و اهل بیت حسین(ع) در صحرای کربلا، و به سر جدای امام حسین و بر دست بریده حضرت عباس(ع) و بر دامن آتش گرفته دختر امام حسین در صحرای کربلا و آوارگی زینب(س) و بی کسی اهل بیت رسول الله در آن زمان گریه کنید.
ادامه ...2⃣
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
2⃣ادامه وصیت نامه شهید نیازعلی گلی خاتونبانی 🌹
مادر افتخار کن که پیش فاطمه(س) روسفید خواهی بود و پسری را تربیت کردی که راه فرزند او را ادامه داد و در این راه خون خود را فدای خون حسین نمود . آفرین بر تو مادرم که راه حسین(ع) را به من نشان دادی و مرا راهنمایی کردی که به راه فرزند علی(ع) و فاطمه(س) بروم . آفرین بر تو و چنین مادرانی باد که فرزندانشان را در راه خدا می دهند و هرگز آنها را از خدا پس نمی گیرند و در شهادت فرزندانشان صبر و پایداری را پیشه خود می کنند که همانا خدا با صابرین است و بخاطر رضای خدا می فرماید : “ارجعی الی ربک راضیه مرضیه”
برگرد به سوی پروردگارت در حالیکه خدا از تو راضی و تو از خدایت راضی هستی .
شما مرا در راه حق دادید و چیزی که به خدا داده اید نباید پس بگیرید پس اگر جنازه ام به دستتان نرسید بر مسئولین سخت مگیرید و این کالبد بی ارزش را طلب نکنید که غذایی برای موران بیش نیست و حقیقت انسان روح اوست که به ملکوت و جوار یار پرواز میکند و آن است که باقی می ماند .
پدر و مادر : در شهادتم صبر را پیشه کنید که خداوند با صبر پیشه کنندگان است .
برادرانم امیدوارم همانگونه که تا به حال در صحنه حاضر بوده اید و خود را به صف سربازان امام زمان (عج) رسانده اید همیشه چنین باشید و از خدمت کردن در راه اسلام کوتاهی نکنید و در این راه استقامت و پایداری کنید و با هم مهر و محبت داشته باشید . نمازتان را در اول وقت و در مساجد و با جماعت بخوانید و از دوست شدن با بدان دوری کنید و با نیکان همنشین شوید . به پدر و مادر و برادر و خواهر و زیردستان احسان کنید و قطح صله رحم نکنید .
خواهرانم شما را سفارش می کنم به پرهیزکاری و اینکه نمازتان را در اول وقت بخوانید و بچه هایتان را خوب تربیت نمائید تا خدا از شماها راضی باشد امر به معروف و نهی از منکر کنید و دیگران را به این کار خیر دعوت نمائید .
پدر و مادر ، خواهر و برادرانم کشور ایران کشور خون است و برای پایدار ماندن به خون احتیاج دارد از آن پاسداری کنید و دیگران را نیز به این پاسداری بخوانید . برایم نماز بخوانید و روزه بگیرید و از خدا برایم طلب مغفرت نمائید و از اقوام و خویشان بخواهید که مرا حلال کنند .
اما شما ملت ایران : قدر عزت و شرف خود را بدانید و این عزت و شرف را حفظ کنید که راه پاسداری از این عزت و بزرگی پیرو خط امام بودن و حفظ وحدت که همانا کلمه “لا اله الا الله و محمد رسول الله” و “واعتصموا بحبل الله جمعیاً” می باشد .
قدر این بزرگی را بدانید و این ریسمان محکم را حفظ کنید و در صحنه حاضر باشید که هرچه داریم از این وحدت است . شکر این نعمت بزرگ را به جای آورید و پیرو ولایت فقیه باشید . هرگاه چنین بود از هدایت شدگانید و هرکس راه تفرقه را جوید برایش عذابی عظیم می باشد . چون بین بندگان خدا جدائی می افکند .
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
shahidd.blog.ir/post/1483
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
بسم رب الشهدا و الصدیقین🇮🇷
شهید: محمد علی دوزانی 🌹
فرزند:علی
ولادت:۱۳۴۶/۰۶/۰۳
شهادت:۱۳۶۷/۰۴/۱۳
محل تولد:الیگودرز
محل شهادت:سردشت
یگان خدمتی:سپاه
روحش شاد و یادش گرامی باد🇮🇷
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
هدایت شده از کاروان انقلاب
در خبرها اومده بود دختر جوان نروژی تحت تاثیر مقاومت مردم غزه با رعایت حجاب اسلامی مسلمان شد .👏👏👏
دردش بخوره تو سر هر چی دختر بی حجاب خودمونه که ظاهراً مسلمان هستند ولی تحت تاثیر شیاطین از حجاب فرار می کنند. 🤲
امروز از نمازجمعه میومدم دیدم در یک شعبه بانک یه دختری بدون روسری داشت پول می گرفت. بهش گفتم خانم روسری تو بپوش سرت . برگشت نگاهی کرد. دوباره حرفمو تکرار کردم ولی خیلی پررو گفت به تو چه ، تو چه کاره ای ؟ گفتم من هر کاره ای باشم تو باید تو خیابون حجابتو رعایت کنی . و یک پراید منتطرش بود رفت سوار شد و رفت.
بالاخره من وظیفه مو انجام دادم . اما متاسفانه شرایط جامعه به سمتی رفته که حجاب و نهی از منکر بی اهمیت شدن . اگر قانون پشت قضیه باشه اینها جرات نمی کنند بی حجاب بیان تو خیابون یا جرات کنند به حرف ما بی اعتنایی کنند .
#حجاب_نشانه_مسلمانی
اللهم اصلح کل فاسد من امور المسلمین
#کاروان_انقلاب 🇮🇷
@karvane2
🇮🇷بسم رب شهدا و صدیقین
شهید: چراغعلی شهیدی
فرزند: یارعلی
ولادت: ۱۳۵۳/۰۱/۰۱
شهادت: ۱۳۷۳/۰۴/۰۲
محل تولد: الیگودرز
محل شهادت: نفت شهر
یگان خدمتی: ارتش
روحش شاد و یادش گرامی باد🇮🇷
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda