eitaa logo
مرد کاغذی
145 دنبال‌کننده
353 عکس
188 ویدیو
4 فایل
سرخوشی این جهان، لذت یک آن بوَد آن‌چه تو را خوش‌تر است، راه به آنم بده می‌شنوم: @Jagerani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
: من خودم را از جهت رسيدگی به فرزندانم، بخشی مدیون این مرد و کتاب این مرد می‌دانم! ۱۸ تیر سالروز درگذشت نویسنده مجموعه برای در سال ۱۳۸۸ Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
، پایان دلبستگی‌ها و آغاز رهایی؛ زمان جدایی از ظلمت‌ها و وصل به روشنایی؛ وقت رسیدن به معبود و وقت از خود بریدن! Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
چرا گوسفند قربانی کنیم بعضی‌ها با حرف‌های قشنگ و استدلال‌های در ظاهر درست، به مردم می‌دهند. اساساً تجربه در کشور ما متأسفانه از صدر مشروطه مساوی شده است با مخالفت همیشگی با دین و نمادهای دینی. هر آن چیزی که بوی دین و یا سنت بومی بدهد مورد حمله قرار می‌گیرد! و سنت حسنه قربانی کردن را می‌توان جور دیگر دید، اینکه اسلام در این اعیاد هم به فکر فقراست، آیا نکته مهمی نیست؟! اینکه اگر همه مسلمانان در این رسومات در اندیشه کمک به هم‌نوع خود هستند جای تأمل ندارد؟ دوستان که در پارتی‌های شبانه با برگر و کباب و... شب را به صبح ختم می‌کنند، چگونه است که به‌فکر نیستند؛ اما در عید طرفدار گوسفندها شده و می‌شوند! بوی تناقض‌های فکری و عملی شما، همهٔ فضای مجازی را فرا گرفته است. Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
یک نکته عجیب | همین حالا... ما در اسلام، برای اکثر گناهان کبیره، استثنائاتی داریم اما برای ، هیچ استثنائی وجود ندارد! ۱- که از زنا بدتر است، چند استثناء دارد، مثل غیبت از کسی که آشکارا گناه می‌کند، غیبت از ظالم، از قاضی ناعادل و... ۲- و یا درباره ، اگر در معرض مرگ بودیم و هیچ خوراکی جز شراب نباشد، می‌توان به قدر نیاز، شراب خورد. ۳- حتی که کلید همه پلیدی‌هاست؛ برای اصلاح رابطه دو نفر یا جلوگیری از ریخته شدن خونی، جائز است. اما قهر کردن هیچ استثنائی ندارد! حتی علیه‌السلام حاضر به قهر کردن با پسرعموی گمراه خود که با چاقو به ایشان حمله کردند هم نبودند! پس چطور ما آن‌قدر راحت با نزدیک‌ترین اقوام‌مان قهر می‌کنیم؟ با پدر قهر می‌کنیم چون به ما اخم کرد؟ با مادر قهر می‌کنیم چون فلان حرف را زد؟ با برادر قهر می‌کنیم چون احترام ما را حفظ نکرد؟ با خواهر قهر می‌کنیم چون برای فلان مراسم، ما را دعوت نکرد؟ با دوست قهر می‌کنیم... با همسایه قهر می‌کنیم... با همسر... هیچ چیزی ارزش قهر کردن ندارد. اگر با کسی قهر هستید، با او آشتی کنید که در این صورت به گواهی امام معصوم، زودتر از آن شخص وارد بهشت می‌شوید. Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
...و تا هنوز تو کنار آن برکه منتظر ایستاده‌ای تا آن‌ها که جلوتر رفته‌اند برگردند و آن‌ها که عقب مانده‌اند برسند! Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
28.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آقای خردادماه ۱۳۹۷ در دیدار رمضانی شاعران با رهبر انقلاب شعری با این مطلع دربارهٔ ماجرای خواندند: یکایک سر شکست آن روز اما عهد و پیمان نه غم دین بود در اندیشهٔ مردم غم نان نه حضرت این شعر را تحسین و از پرداخت به این موضوع بعد از ۸۳ سال تشکر کردند. Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
چند کتاب پیشنهادی برای و و حتی مردان و پسران 📙 خاطرات سفیر 📘 من میترا نیستم (راز درخت کاج) 📗 راض بابا 📕 سرکار علیّه 📒 فرشته‌ها هم عاشق می‌شوند 📔 حوض خون 📓 دختران آفتاب 📓 پنج‌شنبه فیروزه‌ای 📔 یادت باشد 📒 قصه دلبری 📕 چشم‌روشنی 📗 تنها گریه کن 📘 دختر تبریز 📙 خانم مربی 📙 دختر شینا 📘 فرنگیس 📗 من زنده‌ام 📕 زن آقا Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
یک گفت‌وگوی ساده | مخالفان گشت ارشاد هم موافقند وقتی اسم گشت ارشاد می‌آید، چه تصویری در ذهنتان تداعی می‌شود؟ احتمالاً چند برخورد خشن . حالا برای یک‌بار هم که شده اختیار ذهنتان را به‌دست بگیرید و اجازه ندهید آنچه رسانه‌ها برایتان ساخته‌اند تداعی شود. این‌بار منطقاً ضرورت را ارزیابی کنید. یقین دارم مخالف‌ترین‌ها نیز موافقند. اجازه دهید با آرامش استدلال کنیم: به عزیزی که بسیار از دست گشت ارشاد عصبانی بود گفتم اگر کسی برهنه به خیابان بیاید مشکلی ندارید؟ گفت حتماً مشکل دارم. گفتم چرا؟ گفت بالاخره یک حدی وجود دارد. همه جای دنیا این حد را پذیرفته‌اند. گفتم ممنون و پایان استدلال؛ پس تو هم با گشت ارشاد موافقی. همین که معتقدی از یک جا به بعد باید قهریه وارد شود پس گشت ارشاد ضروری است. این همانی است که برخی به غلط می‌گویند . حال آنکه است که به قول شما در همه ‌جای دنیا نیز وجود دارد. اما احتمالاً سر اندازه آن اختلاف باشد. به‌نظرت شما باید مرز حجاب را تعیین کنی یا من یا دین؟ گفت هیچ‌کدام؛ عرف. گفتم عرف چیست؟ عرف کی؟ عرف کجا؟ مثلاً عرف گاوپرست‌ها خوبه یا عرف سکولارها یا عرف لاابالی‌ها؟ گفت عرف مردم جامعه. گفتم قبول داری اکثریت مردم ما مسلمانند؟ گفت بله. گفتم قبول داری حجاب جزئی از دین است؟ تأیید کرد. گفتم پس اگر قرار بر رجوع به عرف هم باشد، عرف دین‌دارها ملاک است. ضمن اینکه رجوع به عرف هم درون دین است و امضای فقیه می‌خواهد و این‌طور نیست که هر کس بگوید عرف چنان و چنین است. گفت واقعاً فکر می‌کنی گشت ارشاد در با حجاب کردن مردم مؤثر بوده است؟ گفتم سؤالت غلط است. این اشتباه رایجی درباره گشت ارشاد است. گشت ارشاد برای است نه ایجاد . مثل پلیسی که برای عبور از جریمه تعیین می‌کند. هدف اصلی حفظ نظم شهر است و اگر نه ممکن است یکی بگوید صرفاً با زور جریمه که کسی منظم نمی‌شود. گفت یعنی تو با خشونت گشت ارشاد موافقی؟ گفتم حتماً نیستم. ولی عملکرد گشت ارشاد را از دریچه چند فیلم تقطیع شده رسانه‌های مغرض نمی‌بینم. ضمن اینکه خطا را اصلاح می‌کنند نه اینکه منکر اصل ماجرا شوند. گفت حالا همه‌چیز این مملکت درست شده و فقط حجاب مانده است؟ گفتم من هم مثل تو معتقدم باید همه بخش‌ها تقویت شود. ولی اگر دولت نتوانست تورم را کنترل کند پلیس هم باید از تخلفات راهنمایی و رانندگی بگذرد؟ گفت با همه این حرف‌ها حجاب اولویت نیست. گفتم این یکی را موافقم. اما خواهش می‌کنم دقیق ببین. جریانی که تشویق به آتش زدن بانک‌ها و شکستن شیشه ماشین‌ها و بستن راه مردم می‌کرده است امروز به چوب بستن حجاب را تشویق می‌کند. چرا؟ ماجرا چیست؟ همان‌ها که سال‌ها برای کوچک شدن سفره مردم، راهزن‌های قداره‌کش جهانی را با سوت و کف همراهی می‌کردند و صله مزدوری و نشان بردگی جور می‌گرفتند، حالا برای بیشتر جایزه تعیین کردند. روشن نیست که هدف اصلی حجاب نیست؟ بله حق داری. حجاب اولویت اول ما نیست؛ اما ظاهراً اولویت اول شده است. به همین دلیل معتقد به ارتقای گشت ارشادم. گشت ارشاد تا دیروز غفلت‌ها را تذکر می‌داد اما این‌بار باید جبهه جدیدی را هدف بگیرد. ما فراتر از گشت ارشاد فرهنگی، نیازمند گشت ارشاد امنیتی هستیم که برای به‌هم زدن نظم عمومی و شکستن قانون و اراده حداکثری مردم، آدم اجیر می‌کند تا را بسازد. Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
آدمی‌زاد سرِ ی اشتباه؛ همه‌ی خوبیاتو فراموش میکنه، ولی خدا گاهی با ی خوبی کل اشتباهاتتو می‌بخشه! Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
✔️ یک برای تمامِ عمر: «شکوهِ سکوت را به ارزانیِ کلام مفروش» Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
تحلیلی از واقعه غدیر و خانه‌نشینی علی(ع) در سال‌های آخر که در مکه اقامت داشت، به‌خصوص پس از فتح ؛ (فتح مکه در سال هشتم هجرت بود، از فتح مکه تا رحلت پیامبر نزدیک دو سال طول کشید)، در این دو سال خیلی از اعراب جزیرة‌العرب آمدند مسلمانی را پذیرفتند، هر هفته و هر روز هیأت‌های نمایندگی قبیله‌های مختلف به مدینه می‌آمدند تا با پیامبر درباره‌ی قبول اسلام مذاکره کنند. پس؛ اسلام در طول این دو سال اخیر گسترش سریع داشته، اما مردمی‌ که در طی این دو سال مسلمان شدند چقدر اسلام در آن‌ها نفوذ کرده بود؟ چقدر توانستند عادات ضداسلامی‌ قبل از اسلام را عوض کنند؟ خیلی کم، چه جور کم؟ دقت کنید... دقت کنید تا ببینید چرا علی(علیه السلام) بعد از پیامبر نشست توی خانه، با اینکه پیامبر در روز اعلام فرمود: «من کنت مولاه‌ و هذا علی مولاه». من حدیث را فقط تا این‌جا نقل می‌کنم، چون تا این جای حدیث را اکثر محدثین سنی نقل کرده‌اند، از برادران اهل سنت ما. مگر شرایط اجتماعی چه بود که اولاً پیامبر نگران بود که را به این سمت منصوب کند با این‌که پیامبر است و ثانياً بعد از این‌که منصوب کرد و رحلت فرمود و حوادث به وجود؛ آمد على نرفت دنبال این سمت و رد کرد این سمت را؛ چرا؟ این را از تاریخ عباس‌بن‌عبدالرحیم مروزی نقل می‌کنم؛ می‌گوید: پس از رحلت پیامبر(ص)، اسلام در میان طوایف عرب پایدار نماند مگر در مدینه، مکه و طائف؛ این سه جای کوچک. حالا فکر می‌کنید عده‌ی جمعیت این سه شهر چقدر است، روی هم رفته بیست هزار تا نمی‌شود. خیال نکنید که حالا این سه شهر مثلاً مانند سه تا شهر مثل می‌ماند در برابر جمعیت ایران، نه، جمعیت این سه شهر روی هم در حدود بیست هزار تا و سایر مردم مرتد شده‌اند و شانه از زیر بار اسلام خالی کرده‌اند. این مورخ؛ نام یک‌یک از قبایل عرب را که کجا زندگی می‌کرده‌اند اینجا نام برده است. وی می‌گوید: با اینکه مسئله‌ی قوم و خویشی و به ریاست رسیدن قوم و خویش عملی نشد، با این حال مردم اطراف؛ پس از مرگ پیامبر دست از اسلام کشیدند، حالا حساب کنید اگر پیامبر(ص) سخت پافشاری می‌کرد و حتی قبل از آخرین ساعات زندگی خویش رسماً‌ علی(علیه السلام) را بر جای خودش می‌نشاند و به شکلی که همه حساب کنند که دیگر کار از کار گذشته، ریاست و زمامداری را به او تفویض می‌کرد و نه فقط او را منصوب کند، بلکه عملاً او را تثبیت می‌کرد. اگر پیامبر این کار را می‌کرد و یک راه اختلافات داخل مکه و مدینه و طائف هم ضمیمه می‌شد به این ارتداد مردمِ خارج از این سه قصبه‌ی کوچک، آن وقت دیگر چه می‌شد؛ آن وقت اصل اسلام فدا می‌شد، این مسئله است. 📚 سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های شهید آیت‌الله بهشتی | جلد یک | صفحه ۱۷۲ Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
هر تیغ جسارت به مقامش که کشیدند جز کظم و عطا از قدح او نچشیدند Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
ظهر روز دهم کجا بودی داری از قصد می‌زنی یک ریز با سر انگشت خود به شیشهٔ من قطره قطره نمک بپاش امشب روی زخم دل همیشهٔ من تو که در کوچه راه افتادی همه جا غیر بودی! با توأم آی حضرت باران ظهر روز دهم کجا بودی؟ روز آخر که جنگ راه افتاد سایهٔ تشنگی به ماه افتاد هر طرف یک سراب پیدا شد چشم‌هامان به اشتباه افتاد مهر زهرا مگر نبودی تو؟ تو که با مادر آشنا بودی با توأم آی حضرت باران ظهر روز دهم کجا بودی؟ مادری در کنار گهواره لب گشود و نگفت هیچ از شیر تو نباریدی و به جات آن روز از کمان‌ها گرفت بارش تیر تو که حال رباب را دیدی تو به درد دلش دوا بودی با توأم آی حضرت باران ظهر روز دهم کجا بودی؟ وقتی آن روز رفت سمت فرات در دلش غصه‌های دنیا بود تو اگر در میانمان بودی شاید الآن عمویم اینجا بود رحمت و عشق از تو می‌بارید قبل‌ترها چه باوفا بودی با توأم آی حضرت باران ظهر روز دهم کجا بودی؟ Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
🏴 دَه قسمت ؛ از شب اول تا شب دهم به روایت ▫️محصول خانه‌ی طراحان انقلاب اسلامی ▫️تصویرساز: فاطمه طیوب ▫️سال تولید: ۱۳۹۹ Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
4_6010483684786834336.mp3
12.14M
🎼 کس پدر را سراسیمه اینگونه ندیده... Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی