◾️دو اصل بنیادین عالم
در عالم منحط امروزی «آزادی» این را دارید که هرچه میخواهید بشوید جز دو چیز: مردانه و زنانه. اگر مردی مردانگی کند یا زنی زنانگی کند، عامل انحطاط شما را مجازات میکند و مهر تحجر به پیشانیتان میکوبد.
سالهاست «حق»، «آزادی» و «پیشرفت» را فریاد میزنند. «موفقیت» را تبلیغ میکنند: دیگر نیازی نیست از قواعد دستوپاگیر و طبیعی پدران و مادرانتان بترسید. دیگر لازم نیست از نقشهای ذاتیتان تبعیت کنید. زنانگی و مردانگی همه «برساخت» کسانی بودند که شما را به زنجیر بسته بودند. حالا زنجیرها را باز کنید و قواعد را خودتان بسازید.
پژمردگی زنانه به دلیل سرکوب روحیۀ زایندگی و سرخوردگی مردانه به دلیل سرکوب روحیۀ اقتدار روح انسانیت را خشکانده است. مردانگی و زنانگی در پیوند نقشهای خود بود که زندگی میآفرید. به لطف دو نیروی مردانه و زنانه عالم ما به راه خود ادامه میدهد و حرکت میکند. حذف این دو نیروی طبیعی و جایگزین کردن آن با نیروهای متثکر جعلی به بهانۀ آزادی یعنی سکون و مرگ.
جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران رفته پیش مریم رجوی، از نقض حقوق بشر تو ایران بخاطر اعدامهای سال ۶۷ میگه.
ببینید دوستان اصلاحطلب، حقوق بشر اینه. کلش اینه. لخت و واضح. حقوق بشر در جهان اینطوریه که میتونی بری پیش رجوی و از ظلم جمهوری اسلامی گلایه کنی، هیشکی هم بهت نخنده. اینی که هر از گاهی برای فلسطین ابراز نگرانی میکنن هم پوششه. وگرنه حقوق بشر هرکی بیشتر پول بده و زور داشته باشه خوشگلتره.
حالا تو هی حقوق بشر رو چماقش کن بزن تو سر ما. بزن تو سر نظامی، بزن تو سر هستهای.
سفر بلاتکلیفی تا به حال به گوشتون خورده؟
میدونی منظورم چیه؟ این که رفتنت نامعلومه،نرفتنت هم نامعلومه، بنظرم سفر اربعین یکی از این سفرهای بلاتکلیفی هست ،نه رفتنت معلوم است
نه نرفتنت!
حالا چرا اینطوریه؟!؟!
بله این سفر یه جورایی پریشان حالی است، چون بی بی زینب پریشان حال برادرش و بچه های برادرش هست، اگر در این سفر پریشان حال نباشی باید به اصل سفرت و نیت خودت شک کنی،
بله عزیزم نه تنها ما پریشانیم، بلکه عالم خلقت باید پریشان حال آل الله باشه،آخه خواهر پریشان حاله....
بعضیا فکر میکنن دین و دینداری باعث عقب افتادگی و جا موندن از دنیا و... میشه!!
- شهید مطهری در جواب این عده میگن:
علت عقب ماندگی، دین نیست
فهم غلط از دین است!
مثلا فهم نادرست از انتظار فرج،
باعث تنبلی و سکوت میشود و
انسان و جامعه را از رشد باز میدارد؛
اما وقتی انتظار، سازنده باشد
حرکت و تمدنسازی شکل میگیرد...
یک سری در زیارت اباعبدلله علیه السلام وجود دارد که وقتی میرسی کربلا متوجه نمیشی تو چه بهشتی وارد شده ای اما وقتی از کربلا بیرون میای و برمیگردی به شهر و خونه خودت ،تازه میفهمی کجا بودی و چه چیزی را ازش بهره درستی نبردی...
اصولا اربعین اگر آوارگی و دربهدری و معطلی و خستگی و مریضی و بهم ریختگی برنامه و اتفاق غیرمترقبه و... نداشته باشه که فلسفهش زیر سواله.
ببخشید که اینو میگم، ولی اگه خیلی شیک و تر و تمیز وسر وقت رفتی و برگشتی و همهچی سر جاش بود و خیلی عشق و حال کردی، شما رفتی سیاحت، نه زیارت اربعین.
پلیس های عراقی رو می دیدم یاد فیلم اخراجی های ۲ می افتادم، انگار که این پلیس ها رو از سر فیلم اخراجی های دو برداشتند آوردند سر چهارراهها و. خیابانها گذاشتند!!😜
چرا هرچه ظلمها و جنایتها بیشتر میشود،
زمینه برای ظهور آقا فراهمتر است؟
برای اینکه بشریت، اینگونه حق و باطل را از
هم تمیز میدهد! باطل آنقـدر شور میشود که
میگـویند آنقـدر شور شد که خـان هم فهمیـد!
اینقـدر شـور میشـود که متوسـط مـردم هـم
میتوانند بفهمنـد که چه چیز حـق است و چه
چیـز باطـل. راه حـق و راه باطـل، تفاوت شـان
روزبهروز آشکارتر میشود. هرچه شقی، شقیتر
بشود و سعیـد، سعیـدتر، شنـاختـن این دو برای
یک ناظرِ بیطرف، راحتتر است.
هر چـه فشـار های اسرائیـل بیشتر شود، به نفع
ظهـور است. هرچه قیـام عمومی در عالَم، علیه
اسرائیل زبانـه بکـشـد، به نفـع امـام زمـان است.
آیتاللهحائریشیرازی🤍🪴
یکی از مسائلی که عموماً میآیند و از من
سؤال میکنند، «افسردگی » است.
میگـویـد در خانه، افسـرده هستـم. بـه او
میگویم به خاطر ایناستکه تو میخواهی
خانمت را عوضکنی، خانمت هم میخواهد
تو را عوضکند. نه تو میتوانی او را عوض
کنی، نه او میتواند تو را عوض کند!
وقتی احساس میکنی نتوانستی، احساس
شکست میکنی؛ احساس شکست که کردی،
احساس افسردگی میکنی.
چرا اصلاً چنین اراده ای میکنی؟ به تو چه
که او را عوضکنی؟شما باید وظیفه خودت
را انجام بدهی. شمـا خـودت را خـوب کـن،
او خودش خوب میشود؛ او را خوبش نکن.
این [عاملـی] کـه انسـان را وادار مـیکنـد به
دیگران هی گیر بدهد،گیر بدهد را ریشهیابی
کنید. همین گیر دادن های زیادی موجب این
میشود که بچهات حتی از نماز متنفر بشود.
چرا این کار را میکنی؟
-آیتاللهصفاییحائری🪴🤍
مردم گرمسار
خسته از انسانهای مشهورِ احمق بعضی ها واقعا نفهم اند، بعضی فوتبالی های دوزاری و زبان نفهم اصلا نمی فه
طرفدار مظلوم بودن شرفمیخواد نه شهرت
مردم گرمسار
طرفدار مظلوم بودن شرفمیخواد نه شهرت
این برائتی هایی که مشاهده میکنید به واقع همونایی هستن که هر اتفاقی حول محور « زن» تو مملکت میوفته اولین چیزی که توییت میکنن خطبه۲۷نهج البلاغست که اگر خلخال از زن پای یهودی بکشن ما مسلمان ها باید بمیریم و اینا… بعد هزار هزار زن و دختر و بچه معصوم مسلمان جلو چشماشون دارن سلاخی و قتل عام میشن و حالا آروغ روشنفکری میزنن؛ هم دین وآیین خودشون دشمن و شمره ولی برا زن یهودی رگ غیرتشون باد میکنه
جمع کنید این زرد بازیارو بابا اح…
مردم گرمسار
این برائتی هایی که مشاهده میکنید به واقع همونایی هستن که هر اتفاقی حول محور « زن» تو مملکت میوفته او
دارم به این فکر میکنم گاهی شهرت
باعث میشه انسانها کلا طبقه بالارو اجاره بدن
از سِری جنایاتِ دروایش و اهلِ تصوف
پرونده یِ یک قتل هست.
در انتها و جنوبِ خراسانِ امام رضا، به شهرِ کُنابُد یا کُناباد یا گُناباد میرسید که مرکزِ دروایشِ گنابادی ست. نورعلی تابنده که قطبِ مَن درآوردیِ نعمتُ اللهیِ گنابادی ها بود (و در پاسدارانِ تهران زندگی میکرد و پیروانِ او قائله یِ پاسدارانِ تهران رو رقم زدن که با ماشین مرحوم حدادیان رو زیر گرفتن و به شهادت رسوندن.) متولدِ منطقه یِ بیدُختِ گناباد بود و همونجا هم دفن شد که بعد از محبوبعَلیشاه به وصیتِ محبوبعَلیشاه به رهبریِ سلسله رسید و اصلا نورعلی تابنده تویِ باغِ طریقت و تصوف نبود! حتا قرآن رو نمیتونست درست از رویِ کتاب بخونه و فیلمش هم موجوده. این بابا وکیل بوده و منصبِ دولتی داشته و نمیدونم چه قطبی و درویشی بود که اهلِ مناصبِ حکومتی و سیاست بود و در یکی از لوکس ترین مناطقِ خاورمیانه یعنی پاسداران تهران زندگی میکرد.
به هر حال...
دروایش در کارنامه شون یک قتلِ هولناکِ هم دارن که متاسفانه خیلی کم ازش گفته میشه.
نمیدونم خراسانِ جنوبی مشرف شدید یا نه. واقعا استانِ باحالیه و مردمِ اهلِ تفکری داره. حتا مردمِ عادی و عوامش هم اینطور نشون میدن.
معدنِ عَناب که توی بیرجند و شهرهایِ دیگش الحمدلله از بس درختِ عناب تویِ کوچه پس کوچه ها هست که بعد از هوا، عناب بیشترین چیزیه که اونجا پیدا میشه.
در ۱۰۰ کیلومتریِ شهرِ بیرجند، شهرستانِ قائنات، معدنِ زعفرانِ ایران قرار داره که مرکزِ این شهرستان، شهرِ قائن هست. در شهرِ قائن یک روستایِ مهم وجود داره به نامِ بیهود که مراکزِ دروایشِ گنابادی با فرقه هایِ مختلف هست. همه ی این فرقه ها ارواحِ همشیره یِ اَبَوی شون ادعا دارن از مولاعلی خِرقه دارن. نمیدونم مولاعلی یه دونه خرقه رو به چند نفر داده.😂 کَذاب هایِ لعنتی😂 قطب هم که خرقه رو پوشید کلی اَدابازی هم دارن! مثلا همین نورعلی رویِ صندلی می نشست، مریدان می اومدن جلوش زانو میزدن و پاش رو می بوسیدن. حتا برایِ ظاهرسازی هم دستی به شونه یِ طرف نمیذاشت و نمیگفت آقا ول کن پا رو نبوس! خیلی راحت یکی یکی میومدن پابوس. (به دست هم قانع نبودن.) حالا اینا که میگن ما از مولاعلی خِرقه داریم و صاحبِ اصلیِ خرقه مولاعلی ست، خودِ مولاعلی هیچ جا نیومده که بذاره کسی اینطور باهاش برخورد کنه اما این خالی بندها با نامِ مولاعلی اینجور دکان و دستگاه راه انداختن.
پیروانِ درویش سلطانعلیِ گنابادی در بیهودِ قائن مشغولِ تبلیغ بودن و در حالِ عضوگیری بودن که شاگردِ شیخِ شهید فضل الله نوری، شیخ حسنِ بیهودی عالِم بزرگِ خراسانِ جنوبی (اون موقع کلا یه استانِ خراسان بوده جنوبی و رضوی و شمالی.) در اونجا با نفوذی که بر قلب هایِ مردم داشت، بساط و کاسه کوزه یِ دروایش رو نه تنها جمع کرد بلکه کاری کرد دروایش چاره ای جز سرِ تعظیم در برابرِ فقه امام جعفرِصادق و امامیه نداشته باشن.
مرحوم علامه امینی میگه اون ها برایِ رهایی از این شرایط متحد شدن و شبی مخفیانه به منزلِ شیخ حسن ریختن و شیخ حسن و همسرِ حامله یِ او رو به قتل رسوندن و اموالش رو دزدیدن و فرار کردن.
حاکمِ بیرجند شوکَتُ المُلک به فوریت همه شون رو دستگیر کرد و سه نفر از دروایش رو در بیرجند دار زد و اعدام کرد.
جراحاتِ وارده بر شیخِ شهید طبق اسنادِ ثبت شده یِ بعد از قتل اینجور بوده که گردنش رو شکستن، پوستِ گوشِ چپ رو کَنده بودن، به سرش جوری ضربه زدن که قسمتی از محتویاتِ کاسه یِ سر، به مَجرایِ بینی اومده بود، پَهلویِ چپِ شیخ با تیزی به عرضِ حدودِ ۴ انگشت وارد شد و ضربه یِ دیگه با تیزی، به حوالیِ استخوانِ لگنِ شیخ وارد شد.
همسرِ او و فرزندِ در جنینِ او رو هم برایِ انتقام از شیخ حسن به قتل رسوندن...
بر صوفیه لعنت.
شادیِ روحِ شیخِ شهیدِ شریعتمدار
حسن بیهودی و همسرش صلوات.