eitaa logo
معارف و اخلاق
717 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
3هزار ویدیو
428 فایل
در این کانال مطالب اخلاقی و معارف اسلامی روزانه قرار داده میشود همچنین مطالب مفید و کاربردی و اخبار روزانه قرار داده میشود لینک کانال ؛ https://eitaa.com/joinchat/3133276162C344e1a3c3f زیر نظر دفتر و سازمان تبلیغات و... @nordel118
مشاهده در ایتا
دانلود
‼️منافق‼️ ابوهریره، علاقه زیادی به سفره‌های رنگین معاویه داشت. روزی او را دیدند که در نماز جماعت، به امام علی علیه‌السلام اقتدا کرده است. وقتی به ابوهریره به خاطر نفاقش اعتراض کردند پاسخ داد: (( غذای معاویه چرب‌تر، و نماز علی برتر است!)) 📚ربیع الابرار (زمخشری) جلد ۳، صفحه ۲۲۷ 📚شذرات الذهب، جلد ۱، صفحه ۶۴ @majidshakeri118
✅«حُر» تا قبل از «حُر» شدن✅ ⚫️در آخرین روزهای ماه ذی الحجه، سپاه هزار نفری «حُربن‌یزید‌ریاحی» به قافله امام حسین علیه‌السلام رسید. امام حسین از او پرسیدند: «با مایی یا ضد ما؟!» حُر پاسخ شد: «بر ضد شما! آمده‌ام تا شما را به کوفه نزد امیرابن‌زیاد ببرم» امام حسین فرمودند: «به کوفه نمی‌آیم و بر می‌گردم» ولی «حُر» با بازگشت امام حسین مخالفت کرد و گفت: «تا رسیدن دستور جدید، حق بازگشت ندارید» «حُر» ، نامه ای به ابن زیاد نوشت و کسب تکلیف کرد. ذخیره آب سپاه «حر» تمام شده بود و امام حسین دستور دادند به سپاه دشمن، آب بدهند و حتی اسب‌های سپاهیان دشمن را نیز سیراب کنند!! «طرماح بن عدی» به امام حسین گفت: «بهتر است قبل از اینکه سپاه کامل دشمن برسد، همین جا با سپاه هزار نفری حُر بجنگید!» امام حسین قبول نکردند و فرمودند: «ما با حُر قراری گذاشتیم که از آن تخلف نخواهیم کرد.» ابن زیاد ، پاسخ نامه حُر را داد: «حسین بن علی را در جایی که آب و آبادی نباشد نگه دار تا سپاه عمرسعد برسد» حُر ، به دستور عمل کرد و امام حسین، روز دوم محرم، به کربلا رسیدند. امام حسین می‌خواستند که در قریه نینوا توقف کنند، اما «حُر» اجازه نداد و امام حسین مجبور به توقف در کربلا شدند. زهیر بن قین به امام حسین گفت: «تا جمعیت دشمن اندک است، بیایید با آنها بجنگیم.» امام حسین پاسخ دادند: «تا آنها جنگ را آغاز نکنند ، من شروع‌کننده جنگ نخواهم بود.» با رسیدن عمر سعد ، مأموریت حُر به پایان رسید. حُر، توانسته بود از بازگشت امام حسین جلوگیری کند و او را در منطقه‌ای بی آب و علف متوقف نماید. صبح روز عاشورا ، حُر نزد امام حسین آمد و گفت: «من همان کسی هستم که آن کارها را کردم! آیا راه توبه باز است؟!» امام حسین علیه السلام بدون یادآوری گذشته فرمودند: «بله! توبه‌ات قبول است. بشارت می‌دهم تو را به این که هم در این دنیا هم در آخرت، حُر و آزاده هستی» 📚الفتوح ، جلد ۵ ، صفحه ۱۳۶ 📚تاریخ طبری ، جلد ۵ ، صفحه ۴۰۱ 📚انساب الاشراف ، جلد ۳ ، صفحه ۱۶۹ 📚اخبار الطوال ، صفحه ۲۴۹ 📚الامامة و السیاسة ، جلد ۲ ، صفحه ۵ @majidshakeri118
⁉️عواقب ریاست طلبی‼️ ✅امام حسین علیه‌السلام، یکی از یاران خود به نام «بریربن‌حضیر» را نزد «عمربن‌سعد» فرستادند تا او را نصیحت کند. عمر سعد در پاسخ به نصایح بریر گفت: «می‌دانم هر کسی که با حسین بجنگد و او را بکشد در آتش است!!» بریر پرسید: «پس چرا می‌خواهی با او بجنگی؟!» عمر سعد پاسخ داد: «ای بریر! آیا می خواهی حکومت "ری" را رها کنم تا به شخص دیگری برسد؟!» بریر نزد امام حسین برگشت و گفت: «عمر سعد می خواهد برای رسیدن به حکومت ری، شما را بکشد!» 📚الفتوح ، جلد ۵ ، صفحه ۱۷۱ 📚تاریخ الخلفا ، صفحه ۸۲ @majidshakeri118
⚠️حق را شناخت ولی یاری‌اش نکرد⚠️ ((هرثمه بن سلیم)) از یاران امام‌علی علیه‌السلام در جنگ صفین بود. در راه بازگشت، سپاه امیرالمومنین در ((کربلا)) توقف نمود. آنگاه امام علی علیه السلام مُشتی از خاک کربلا را برداشت و آن را بویید و فرمود: ((ای خاک! همانا از تو، مردمی محشور می شوند که بدون حسابرسی وارد بهشت می‌گردند)) چندین سال گذشت و هرثمه، اینبار یکی از نیروهای سپاه ((عبیدالله بن زیاد)) در کربلا بود. هنگامی که هرثمه به سرزمین کربلا رسید، به یاد آن سخن امیرالمومنین افتاد و به سمت امام حسین علیه‌السلام رفت. پس از عرض سلام، حدیثی که از امام علی شنیده بود را برای امام‌حسین بازگو کرد. امام حسین فرمودند: ((با ما هستی یا بر ضد ما؟)) هرثمه گفت: ((نه با شما هستم و نه بر علیه شما! خانواده‌ام در کوفه هستند و از ابن‌زیاد برایشان نگرانم)) امام حسین علیه السلام در پاسخ فرمودند: ((برو! تا آن که قربانگاه ما را نبینی و صدای ما را نشنوی، زیرا اگر کسی امروز صدای ما را بشنود و به یاری‌ما نشتابد، جایگاهش دوزخ است)) هرثمه با سرعتی‌ هر چه‌ تمام‌، پا به‌ گریز نهاد و پنهان‌ شد. 📚شرح نهج‌البلاغه (ابن ابی‌ الحدید) جلد ۳، صفحه ۱۶۹ 📚الامالی شیخ صدوق، صفحه ۱۱۷ 📚تاریخ ابن عساکر، صفحه ۲۳۵ 📚موسوعة کلمات الامام الحسین، صفحه ۳۸۰ @majidshakeri118
‼️من بهترین ِ مردم را کُشته‌ام‼️ ✅"سنان بن انس" سَر مطهر امام حسین علیه‌السلام را نزد "عمر بن سعد" آورد تا جایزه بگیرد. "سنان" وقتی بر در خیمه عمر رسید با صدای بلند شروع به خواندن این اشعار کرد: أوقر رکابی فضّة و ذهبا انا قتلت الملک المحجّبا قتلت خیر الناس أمّاً و أبا و خیرهم إذ ینسبون نسبا «رکاب اسب مرا باید از طلا و نقره پُر کنید که من شاه پرده‌نشین را کشتم. کسی را کشته‌ام که پدر و مادرش بهترین مردم بودند و چون مردم نَسَب خویش را گویند، نَسَب او از همه بهتر و والاتر است!!» عمر بن سعد با شنیدن این اشعار، عصبانی شد و با چوبی که در دست داشت، سنان را زد و گفت: «ای دیوانه!! چرا چنین سخن می‌گویی؟ به خدا قسم اگر این حرف‌ها به گوش ابن‌زیاد برسد، گردنت را می‌زند.» 📚انساب الاشراف ، جلد ۳ ، صفحه ۲۰۵ 📚تاریخ طبری ، جلد ۵ ، صفحه ۴۵۴ 📚تذکرة الخواص ، صفحه ۲۲۸ @majidshakeri118
‼️سوء استفاده از خون حسین‼️ ✅عباسیان، با ادعای خونخواهی امام حسین علیه‌السلام و با شعارهایی مثل "یالثارات الحسین" بر علیه حکومت اُمویان قیام کردند. عباسیان لباس‌های مشکی می‌پوشیدند و می‌گفتند: ((این لباس سیاه، در عزای خاندان رسول‌الله و شهیدان کربلا است)) سرانجام زمانی که سَرِ آخرین خلیفه اموی را مقابل نخستین خلیفه عباسی قرار دادند، "ابوالعباس" سجده‌ای طولانی کرد و گفت: ((دیگر مرا از مرگ باکی نیست چون در برابر خون حسین، دویست نفر از بنی‌امیه را کشتم.)) ❌اما بعد از به دست گرفتن خلافت، عباسیان در قتل عام شیعیان و سخت‌گیری به فرزندان امام حسین علیه‌السلام، گوی سبقت را از اُمویان هم ربودند. کار عباسیان به جایی رسید که یک بار در زمان منصور دوانیقی(سال۱۴۶ه.ق) یک بار در زمان هارون الرشید(سال ۱۹۳ه.ق) و چهار بار در زمان متوکل عباسی(بین سالهای ۲۳۳ تا۲۴۷ه.ق)؛ بارگاه مطهر امام حسین علیه‌السلام را تخریب و با خاک یکسان کردند! آنها بارگاه کسی را خراب کردند که مدعی خون او بودند! 📚مروج الذهب جلد ۳ ، صفحه ۲۵۷ 📚مناقب ابن شهرآشوب ، جلد۳ ، صفحه ۳۰۰ 📚مقاتل الطالبین ، صفحه ۳۹۵ 📚تاریخ الخلفاء سیوطی ، صفحه ۳۴۷ 📚بحار الأنوار (بیروت)، جلد ۴۵ ، صفحه ۳۹۸ @majidshakeri118
‼️نماز و نیایش شمربن ذی الجوشن‼️ ✅ابواسحاق نقل می کند: همراه با شمر بن ذی الجوشن نماز می‌خواندیم. بعد از نماز، "شمر" دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: «خدایا ! تو می دانی که من مردی شریف هستم!! مرا مورد بخشش قرار بده.» به او گفتم : «چگونه خداوند تو را ببخشد ، در حالی که در قتل فرزند رسول‌الله مشارکت کرده‌ای؟!» شمر پاسخ داد: «مگر ما چه کردیم؟! حاکمان ما به ما دستور دادند که چنین کنیم؛ ما نیز نمی‌بایست با حاکمان خود مخالفت می‌کردیم.» من به او گفتم: «این عذر نادرستی است. اطاعت از حاکم، تنها در کارهای خوب است.» 📚لسان المیزان ، جلد ۳ ، صفحه ۱۵۱ 📚ترجمة الامام الحسین ، صفحه ۸۸ @majifdhakeri118
⚠️مسئولیت "عالِم" بودن⚠️ ✅امام حسین علیه‌السلام، دو سال قبل از حماسه عاشورا، در مِنا، خطاب به بزرگان و عُلمای اسلام فرمودند: ((...شما به خاطر خدا در میان مردم صاحب عزت و احترام هستید. با این حال؛ می‌بینید که قوانین خدا را می‌شکنند ولی هیچ ترسی ندارید؟! اگر یکی از پیمان‌های پدرانتان شکسته شود، هراسان خواهید شد ولی اکنون نمی‌ترسید که سنت رسول‌الله شکسته شده است؟! نابینایان و ناشنوایان و بیماران زمین‌گیر در شهرها به حال خود رها شده‌اند و هیچ به حال آنها رحمت نمی‌آورید و به کاری که شایسته شماست بر نمی‌خیزید. کاش می دانستید "منزلت عالم بودن" که به آن دست یافته‌اید، مصیبت شما را بزرگتر می‌کند.)) 📚تحف العقول ،صفحه ۱۷۲ 📚ترجمه موسوعه کلمات الامام‌الحسین، صفحه ۲۲۲ @majidshakeri118
‼️فرزند یزید و اقدامی شگفت‌انگیز‼️ ✅پس از مرگ یزیدبن‌معاویه، فرزند او به نام ((معاویه)) به خلافت رسید. ولی معاویه‌بن‌یزید پس از چند روز، از خلافت کناره‌گیری کرد. 👇خطبه عجیب معاویه بن یزید و اعلام کناره‌گیری از خلافت: «اى مردم، ما به وسيله شما امتحان شديم و شما به وسيله ما. از اینكه از ما خوشتان نمی‌آید و از ما بدگويى می‌كنيد با‌خبریم! پدربزرگ من (معاوية بن ابو سفيان) با کسی در امر خلافت جنگید، که در خویشاوندی با پیامبر خدا کسی از او سزاوارتر؛ و در اسلام، کسی از او شایسته‌تر نبود. علی بن ابیطالب، پيشرو مسلمانان بود و اول‌مؤمنان و پسر عموى رسول‌الله و پدر فرزندان خاتم پيمبران. جَدّ من نسبت به شما گناهانى مرتكب شد كه می‌دانيد. سرانجام مرگش فرارسيد و در گرو عمل خويش گرفتار آمد. سپس پدرم را عهده‏ دار حكومت ساخت با اينكه از او اميد خير نمی‌رفت! پدرم بر مَركب هوس نشست و گناه خود را نيكو شمرد. ليكن آرزو به دستش نيامد و اجل، دست او را كوتاه ساخت. مدت او به پایان رسید و در گورش، اسير بزهكارى خويش گرديد. چقدر ناگوار است که از رسوايى پدرم آگاه هستیم، زیرا او خاندان پيامبر را كُشت و حُرمت‌ها را از ميان برد و كعبه را سوزاند. و من، آن کسی نیستم كه حکومت شما را به عهده گيرم و مسئوليت‌هاى شما را تحمل كنم. اكنون خودتان می‌دانيد و خلافت‌تان. به خدا قسم اگر دنيا غنيمت است، ما از آن بهره برديم، و اگر هم خسارت است، آل‌ابو سفيان هر چه خسارت دیده، دیگر بس است‏» 📚تاریخ الیعقوبی، جلد۲، صفحه۲۵۴ @majidshakeri118
⚠️جایگاه آقازاده ها در حکومت علوی⚠️ امام علی علیه السلام تعداد ۵۱ نماینده و کارگزار در مناطق مختلف مملکت داشتند که در میان آنها چهره‌هایی از مهاجران، انصار، یمنی‌ها، نزاری‌ها،عراقی،حجازی و... به چشم می‌خورد. اما در لیست کارگزاران امام علی، هیچ نامی از حسن،حسین،محمد حنفیه(فرزندان علی) عقیل(برادر علی) عبدالله‌بن‌جعفر(داماد علی) و سایر بستگان به چشم نمی‌خورد. این در حالی است که در جنگ‌ها و موقعیت‌های خطرناک، امام علی و بستگانش، همیشه پیشگام بودند. 📚نقش کارگزاران در تثبیت و تضعیف حکومت امیرالمومنین، صفحه ۲۸ 📚سیره پیشوایان ، صفحه ۱۰۱ @majidshakeri118
‼️چرا او را ترور نکردی‼️ ✅هانی بن عروه (در برخی منابع شریک بن اعور حارثی) مریض شده بود و عبیدالله‌بن‌زیاد قصد داشت به عیادت او بیاید. آنها به مسلم بن عقیل گفتند: 《با شمشیر آخته، پنهان شو و وقتی ابن‌زیاد وارد شد، او را به قتل برسان》 مسلم در اتاق پنهان شد. وقتی ابن زیاد وارد شد، مُسلم بیرون نیامد. هانی، سعی کرد با کنایه به مسلم اشاره کند که زودتر بیرون بیاید و ابن‌زیاد را به قتل برساند ولی خبری از مسلم نشد. وقتی ابن زیاد رفت ، از مسلم پرسیدند : 《چرا دشمن فاسق و خونریزی مثل ابن‌زیاد را به قتل نرساندی؟》 مسلم بن عقیل پاسخ داد : 《زیرا اولا ابن زیاد در این خانه میهمان بود. ثانیا رسول الله فرمودند: ایمان، مانع کشتن پنهانی (ترور) است. مومن، هیچکس را غافلگیرانه نمی‌کشد.》 📚تاریخ طبری ، جلد ۵ ، صفحه ۳۶۳ 📚ترجمه مقتل ابی مخنف ، صفحه ۵۰ 📢ترور، در اسلام منع شده است؛ حتی اگر ترور نکردن جنایتکاری مثل ابن‌زیاد، نتیجه‌ای مثل عاشورا داشته باشد. @majidshakeri118
‼️تفاوت سفارش‌های جنگی در اسلام‼️ ❌یک ؛ سال ۱۳۱ هجری قمری: ⚫️سفارش «ابواسحاق‌ابراهیم‌بن‌ عباس» معروف به ابراهیمِ‌امام، رهبر انقلاب «عباسیان» خطاب به «ابومسلم‌خراسانی» در خصوص جنگ: ❌به هر کسی که شک کردی ، او را به قتل برسان، حتی اگر به بچه‌ای سوءظن نمودی که طول قدش بیشتر از پنج وجب است، او را نیز به قتل برسان. به آنچه سفارش می‌کنم عمل کن. 📚الکامل فی التاریخ ، جلد ۵ ، صفحه ۳۴۸ 📚البدایه و النهایه ، جلد ۱۰ ، صفحه ۲۸ ✅دو ؛ سال ۳۷ هجری قمری: ⚪️سفارش امام علی علیه‌السلام به سپاهیان، پیش از آغاز جنگ صفین: ✅تا دشمن، آغاز به جنگ نکرده، شما جنگ را شروع نکنید. اگر جنگیدید و دشمن را شکست دادید، فراریان دشمن را نکشید، مجروحی را به قتل نرسانید و عورتی را برهنه نسازید. اگر به قرارگاه دشمن رسیدید، چیزی جز اموال ایشان که در لشگرگاه است را به غنیمت نگیرید. اگر به قرارگاه قوم دشمن رسیدید ، وارد خانه‌ای نشوید، به هیچ زنی آزار نرسانید حتی اگر آن زن به من یا ناموس شما دشنام داد به او گزندی نرسانید. 📚وقعه صفین ، صفحه ۲۰۳ 📚نهج البلاغه ، نامه ۱۴ @majidshakeri118