قانونِ شيمى ميگه؛ اگه شما در يك حلّال، بيشتر از ظرفيتش حل شونده بريزيد، اون محلول «سیر» ميشه و اصطلاحاً حل شونده رو بالا مياره ...! آدما هم همينن، اگه بيشتر از ظرفيتشون، براشون زمان بذارى ... تورو پس ميزنن و خوبياتو بالا ميارن رو صورتت ... @sokhan_iw

🌺هیچ گلی به فکر رقابت با گلهای دیگر نیست... فقط شکفته می شود... در پیمودن راهتان بردستاوردهای دیگران تمرکز نکنید، فقط به خود بیاندیشید....💞 @sokhan_iw

چه فرقی می‌کند... @sokhan_iw

پِلک وا کردی جهان بیدار شد خورشید من...🌱 صبح را خیری اگر هم هست ، در چشمان توست!☺♥️ سلام صبح بخیر🌸 ‌‌‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎ به طبیعت ۳۶۰ بپیوندید👇 @tabeeat360 ‌‌‎‎‎‎‎

"السلام علی غوث اللهفان و من صارت به ارض خراسان، خراسان" دل مرده ام سمت تو می آیم که احیایم کنی گم گشته ام در ازدحام صحن پیدایم کنی بر آستانت چون کبوتر ها مجاور گشته ام بال و پرم زخمی است, محتاجم مداوایم کنی از شرم دیروز و جهالت های امروز آمدم تا در حریمت چاره از تشویش فردایم کنی با زائرانت مهربانی می کنم تا لحظه ای از برکت لبخند زائرها تماشایم کنی بر وزن نقّاره ،دلم آقا صدایت می کند آنقدر نامت می برم تا باز شیدایم کنی در هر رواقت تا شکستم در دل آیینه ها گفتم چه بهتر شد تو می خواهی که برپایم کنی چون واژه ای هستم که معنایش نمی داند کسی در مُعجَم* خُدّامِتان لطفی است گر جایم کنی این حاجت هرباره را این بار هم آورده ام فردای محشر،گوش بر زنگم....منادایم کنی هرگز نرفت از یاد من...سوغاتِ مشهد کربلاست پای ضریح افتاده ام....ای کاش امضایم کنی *معجم:منظور کتاب لغت و واژه نامه است. #سیده_نرگس_هاشم_ورزی #یا_امام_رووف @azchashmenarges

هر که دارد در سرش یک ذره سودای علی می‌گذارد پای خود را جای پاهای علی لا فتی الّا علی لا سیف الّا ذوالفقار می‌هراسد دشمن از شمشیر بُرّای علی می‌رسد آخر عدو بر کیفرش با دست او بی‌گمان صحرای محشر گشته صحرای علی ذکر او هر آدمی را عرش اعلا می‌بَرَد خوش به حال هر که دارد بر لب آوای علی تاج شاهی بر سر خود می‌گذارد بی‌گمان هر کسی وقتی که باشد مست و شیدای علی از میان مریم و آسیه و تهمینه ها سرور زنهای عالم گشته زهرای علی خوش‌به حال هر که در دریای او ماهی شده خشک‌سالی برنمیدارد که دریای علی ما سپاهی جان فدا پا در رکاب اهل بیت کارمان انجام دستورات و فتوای علی #طلا_کاظمی

آویختم خود را به جای میخ از دیوار دست از سرم حالا برای مدتی بردار میخواستم در فرصتی که مانده چون قابی یک جا معلق رو به روی او شوم تکرار اما همین ترفند های ساده تاثیری در حفظ و استحکام بین ما نشد انگار این زندگی هم سبک و جان تازه میخواهد با بوسه های ملتهب بر گونه ام بسیار دلخوش کنک های زنانه در سرم پیچید از ظهر تابستان آغوشش شدم سرشار این ها تمامأ از خیال باطلم ردشد من مانده ام در زندگی با حال استمرار اصلا چرا دلبستگی من به او کم شد حسی درونم گفته او را حال خود بگذار شاید دلیلش را تو پای من نوشتی باز می شد بگویی قلب خود را دست من بسپار هی منتظر ماندم برای اتفاقی نو اما شدم در لابه لای قاب ها تکرار #نیلوفر نعمتی ۲۵/۵/۱۴۰۱ https://eitaa.com/poemniloofary

روزنگار پناه‍ـ... صبح بخیر 🌱 ‌‌┅┄ ❥❥ @panaaheman

کینه ات باید بماند کنج قلبی که شکست آب و جارو کردن ویرانه ها بیهوده است... ‌‌┅┄ ❥❥ @panaaheman