⭕ آرمان و شاهرخ، عملیات مهندسی در تهران و اکباتان
یک.
🔹آرمان و شاهرخ نمادی از مظلومیت تام و تمام حزب الله هستند. حزب الله خون می دهد تا زن و بچه و پیر و جوان خون ندهند، حزب الله برایش فرقی ندارد سربازش مثل آرمان 21 ساله باشد یا همانند شاهرخ 28 ساله، او اهل اطاعت است، فداکار است و از مرگ نمی هراسد، حزب الله شهادتش هم چشم ها را بیدار می کند، بر ملا کننده ذات نفاق و التقاط است. باید آنقدر از مظلومیت امثال آرمان علی وردی، شاهرخ طهماسبی، محسن میرجلیلی و طالب طاهری گفت که نسل جدید یادش نرود این ملت مقتدر مظلوم در طول این چهل و چند سال، با چه وحوش و جانیانی دست به گریبان بوده است و با چنگ و دندان این خاک را حفظ کرده است.
و اما روایت آنچه بر شاهرخ طهماسبی گذشت. بخوانید.
🔹با ابلاغ خط شکنجه و کلید خوردن عملیات مهندسی، واحدهای مختلف بخش ویژه گروهک تروریستی مجاهدین خلق درصدد تهیه مقدمات عملیات و شناسایی سوژههای مشکوک برآمدند. از جمله اولین اقدامات، تهیه خانه تیمی مناسب بود. بخش ویژه نظامی از این خانههای تیمی برای انتقال افراد مشکوک به آنجا و کسب اطلاعات برای یافتن علت ضربهها به بدنه سازمان استفاده میکرد.
در اولین قدم یک زوج سازمانی به اسامی محمد قدیری و فریبا اسلامی، خانهای را در خیابان سهروردی اجاره کردند. استفاده از یک زوج، پوشش مناسبی برای اجاره خانه و بعدا تبدیل آن به شکنجهگاه بود.
🔹دو روز از اقامت محمد قدیری و فریبا اسلامی در خانه تیمی خیابان سهروردی نگذشته بود که یک جوان پاسدار 28 ساله را به آنجا آوردند. او شاهرخ طهماسبی یکی از اعضای کمیته انقلاب اسلامی مرکز بود که مدتها توسط بخش ویژه منافقین تحتنظر قرار داشت. منافقین براین باور بودند که شاهرخ طهماسبی یکی از مسئولین شبکه عبدالله پیام (شبکه بیسیم کمیته انقلاب اسلامی برای تعقیب و مراقبت تیمها و خانههای تیمی منافقین) است. منافقین تصور میکردند که این شبکه و اعضای آن، عوامل اصلی ضربات شش ماه گذشته به کادر مرکزی سازمان بوده و با نابودی آنها، شبکه فوق را از بین برده و سازمان را از زیر ضربات مرگبار بیرون میآورند.
🔹بنا به گفته معاون عملیاتی وقت واحد اطلاعات سپاه پاسداران، تنها فرد ربوده شده در عملیات مهندسی که ارتباط کمی با شبکه عبدالله پیام داشت، شاهرخ طهماسبی بود. وی در واقع اپراتور بیسیمهای شبکه فوق بود و با معاون واحد اطلاعات سپاه در ارتباط بود. عزت شاهی از مبارزان سرسخت دوران طاغوت که در مقطعی مسئول بازپرسی کمیته مرکزی بود، در گفتوگویی درباره شاهرخ طهماسبی گفته است:
«... شهید طهماسبی توی اتاق بیسیم بود و معمولا گزارشها را رد و بدل میکرد و با بچههای بیسیم صحبت میکرد. بچه خوبی هم بود اما خیلی هم توی این مسائل عملیاتی فعال نبود... آن موقع مسائل عملیاتی خیلی رعایت نمیشد. شناسایی طهماسبی از طریق بیسیم بود. از طریق (صحبتهای پشت) بیسیم، طهماسبی (از نظر منافقین) یک غولی شده بود، چون همهاش توی بیسیم میگفت من طهماسبیام... ایشان گزارشدهنده بیسیم بود و روی گزارشش خیلی حساب میکردند، روی این حساب او را شناسایی کردند. بعد از او هم طالب طاهری و میرجلیلی را گرفتند...»
🔹توضیحات یکی از مسئولین وقت بخش التقاط واحد سپاه نیز موید اظهارات عزت شاهی است:
«... آقای شاهرخ طهماسبی را هم به وسیله نفوذیهایشان شناسایی میکنند، چون در کمیته دو نفوذی مهم داشتند که بعدا دستگیر شدند. یکی در اتاق بیسیم بود که او اطلاعات را به سازمان داده بود. اپراتور اصلی شبکه بیسیم عبدالله پیام، صدای شهید شاهرخ طهماسبی بود. موقعی که روی شبکه بیسیم میآمد و واحدها را صدا میزد تنها صدای رسا مال او بود. گفته بودند این در اتاق اطلاعات عملیات است و همه چیز را میداند. بنابراین او را دزدیدند که از او اطلاعات دربیاورند...»
🔹ماموریت شناسایی و ربایش شاهرخ طهماسبی به تیم ویژهای از منافقین واگذار شد که اعضای آن عبارت بودند از رضا میرمحمدی (فرهنگ)، حسین اسلامی (برادر فریبا اسلامی با نام مستعار مجتبی)، جمال محمدی پیشهور (کمال) و علی عباسی دولتآبادی (هادی).
شاهرخ طهماسبی توسط تیم فوق در مرداد 1361 از خانهاش ربوده و به خانه تیمی خیابان سهروردی کوچهباغ منتقل شد.
حدود ساعت 12 به محمد قدیری و فریبا اسلامی گفته شد که به اتاق دیگری بروند چون گویا قرار است مقداری بمب به آن خانه بیاورند و نمیخواهند آنها شاهد باشند.
@marghoomat
⭕ آرمان و شاهرخ، عملیات مهندسی در تهران و اکباتان
دو.
🔹اما وقتی فرهنگ و کمال، شاهرخ طهماسبی را با دست و چشم بسته آوردند، توسط صاحب خانه دیده شد ولی برای توجیه به وی گفتند که برادر همسر قدیری است و تصادف کرده که او را به منظور کمک به آن خانه آوردهاند.
اما صاحب خانه که از انتقال فردی با دست و پا و چشم بسته به شدت وحشت کرده بوده با کمیته منطقه 7 تماس گرفت و موضوع گزارش داد. به همین دلیل قرار شد خانه تیمی خیابان سهروردی را سریعا تخلیه نمایند. بهرام (ناصر فراهانی) و فرهنگ به قصد سرقت و تهیه ماشین از خانه خارج شدند و قدیری و اسلامی و کمال که مسلح به یوزی و کلت بود به انتهای کوچه رفتند، هادی نیز شاهرخ طهماسبی را در حالی که پتو به رویش انداخته بودند، بیرون آورد و به وسیله اتومبیلی سرقتی، به خانه تیمی دیگری در خیابان شیخ صفی بردند.
🔹بعد از انتقال شاهرخ طهماسبی به خانه تیمی واقع در خیابان شیخ صفی حوالی خیابان خواجه نظامالملک، منافقین طرح شکنجه او را به منظور گرفتن اطلاعات کلید زدند. آنها با تصور این که طهماسبی یکی از مسئولان شبکه اطلاعاتی عبدالله پیام است، درصدد بودند تا اولا علت ضربه خوردن خانههای تیمی را دریابند ثانیا میزان نشت اطلاعات از زندانیان منافقین را بسنجند و ثالثا اطلاعاتی که نظام از منافقین دارد را کاملا در موضوعات و پرونده های گوناگون، متوجه شوند.
🔹شاهرخ طهماسبی را داخل حمام برده و شکنجه را شروع کردند. فریبا اسلامی در اعترافاتش گفته است:
«... گاهی او را به حمام میبردند و گاهی به گنجهای که در هال قرار داشت که این گنجه حدودا یک متر در یک متر بود و فضای تاریکی داشت و محفظه هوایش فقط دریچه بالای در بود. البته به جز درب اصلی و در بعضی مواقع من صدای خوردن شلاق یا کتک خوردن این برادر را میشنیدم که صدایش به صورت آه ضعیفی بود و اکثرا دهانش بسته بود، به جز مواقعی که با او کار داشتند. چون یک شب که من از خواب حدود ساعت 2 بیدار شدم، دیدم که او آب میخواهد و صدایش خیلی ضعیف به گوش میرسید ولی من نرفتم به او بدهم و رفتم و خوابیدم و کاری کردم که شمر در حق بچههای امام حسین علیهالسلام کرد ولی این پایان کار نبود...»
🔹اکبر (محمدجواد بیگی) و بهرام و هادی (علی عباسی دولتآبادی) و فرهنگ به جان شاهرخ طهماسبی افتاده بودند و با انواع و اقسام وسایلی که سازمان در اختیارشان گذارده بود، او را شکنجه میکردند. به او گفته بودند که تو را واحد اطلاعات سپاه پاسداران دستگیر کرده و بگو که در زمانهای مختلف مانند 12 اردیبهشت (روزی که به بخش دیگری از مرکزیت منافقین ضربه زده شد) چه کار میکردهای؟ اما طهماسبی در پاسخ آنها، حرفهای بدون ارتباط و آدرسهای جعلی گفته و تیم ویژه را کاملا فریب داد.
🔹10 روز شکنجه مداوم شاهرخ طهماسبی برای اعضای تیم ویژه عملیات مهندسی منافقین، کوچکترین نتیجهای نداشت، بنابراین در مرحله بعد قتل او در دستورکار قرار گرفت. محمدجواد بیگی خود گفته است:
«... بچهها گفتند که نتیجهای نگرفتند و ناصر میگفت این ده روز ما زندانی او بودهایم و فایدهای نداشت...»
🔹شاهرخ طهماسبی را داخل کارتن بزرگی قرار داده و آن را با طناب بستهبندی کرده و با یک اتومبیل سوبارو به مکانی که قرار بود او را دفن کنند، انتقال دادند. بعد از انتقال شهید طهماسبی، وسایلی که از او در حمام و محل شکنجه باقی مانده بود مانند کفشهایش را آتش زدند تا اثری از وی باقی نماند. وسایل شکنجه از جمله دو عدد پابند و دستبند پلیسی و دو عدد شلاق کابلی که به هم بافته شده و در دو سر گره داشت و همچنین یک میله سربی که داخل یک پوشش چرمی قرار گرفته بود (و برای ضربه زدن به سر مورد استفاده قرار میگرفت) به همراه مقداری سلاح و بمب دستی یا معدوم گردید و یا به خانههای تیمی دیگر منتقل شد.
🔹براساس اعترافات محمدجواد بیگی یا همان اکبر، قرار بود شاهرخ طهماسبی را پس از به شهادت رساندن به محلی در اطراف عباسآباد برده و در همانجا دفن کرده و یا رها سازند. به همین دلیل نیروهای تحقیق و تفحص کمیته انقلاب اسلامی برای یافتن پیکر شهید به محل موردنظر رفتند. اما پس از چند روز تلاش و جستوجو در تپههای عباسآباد، سرانجام پیکر شکنجهشدهای کشف شد اما آن پیکر متعلق به شهید طهماسبی نبود.
@marghoomat
⭕ آرمان و شاهرخ، عملیات مهندسی در تهران و اکباتان
سه.
🔹بهدلیل اینکه عناصر اصلی بخش ویژه نظامی گروهک تروریستی مجاهدین خلق که تحت مسئولیت محمد شعبانی، شکنجه شهید طهماسبی را برعهده داشتند، هیچکدام دستگیر نشدند، اطلاعات زیادی از جزئیات ماجرا در دست نیست.
از تبعات غمانگیز چنین شرایطی آن بود که بالاخره پیکر شهید شاهرخ طهماسبی به دست نیامد و در نتیجه در کنار آرامگاه پاسداران شهیدی که در زیر شکنجههای وحشیانه منافقین به شهادت رسیده بودند، در بهشت زهرا، تنها سنگ یادبودی نیز برای شهید طهماسبی قرار داده شد.
🔹شکنجه شاهرخ طهماسبی و به شهادت رساندن او سرآغازی برای خط شکنجهگری سازمان مجاهدین خلق تحت عنوان عملیات مهندسی بود. عملیاتی که هرچه از دوران آغازینش بیشتر سپری شد، ابعاد وحشیانهتری به خود گرفت و از شلاق زدن، به اتو کشیدن، سوزاندن، چشم درآوردن، پوست کندن و بریدن اعضای بدن خصوصا در مورد شهدای مظلومی همچون طالب طاهری و محسن میرجلیلی کشید.
🔹شهید لاجوردی در مراسم خاکسپاری پاسداران شهید در بهشتزهرا در حالی که به شدت متاثر بود و میگریست، گفت:
«یگانه جرم این برادرانمان این بود که پاسدار انقلاب بودند، یگانه جرم این برادرانمان این بود که شبانهروزشان را در این کمیتهها برای حفظ جان من و تو، برای پاسداری از انقلاب تو، برای نگهداری قرآن، برای صیانت اسلام، شبانهروزشان را فدا میکردند، گناه اینها فقط این بود. هیچ گناه دیگری نداشتند، روز قیامت که میشه، همه ما در پیشگاه خدا قرار میگیریم، میگیم ای خدا از اینها بپرس «بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ»، چرا این برادران ما را با این وضع کشتید؟ آخه اینا گناهشون چی بود؟
🔹 مگه شما نمی بینید این برادران ما را چه کردند؟ آخه کجای دنیا شما سراغ دارید؟ آخه کجا تاریخ به یاد داره؟ کجا شما دیدید پوست سر یک انسان را بکنند؟ کجا سراغ دارید پوست صورت را درسته و زنده زنده ور بکنند؟ کجا سراغ دارید آلت تناسلی یک برادر را قطع بکنند؟ چرا اتوی داغ بر پشت و پهلو و کتفهای این برادران عزیز ما گذاشتید؟ آخه چرا زنده زنده چشم برادر ما را درآوردید؟ آخه چرا پوست صورتش را کندید؟ ای بیانصافها... آخه این برادران ما چه کرده بودند که دست و پای این برادران را در آب جوش پختید؟ آخه این برادران ما چه کرده بودند که زنده زنده دندانهای اینها را شکستید؟ آخه این برادران ما چه کرده بودند که توی بی غیرت، بی انصاف و خون آشام اینارو زنده زنده به گورشان کردید؟ آخه ای بی رحم، ای بی انصاف، ای ضد خلق و ای ضد خدا. اینا چه کرده بودند و گناهشون جز پاسداری از انقلاب و جز حمایت از مستضعفان چه بود؟ چرا این جنایت هارو مرتکب می شید؟ آخه بس کنید ای منافقین ضد خدا..
فکر میکنید با این کارها در میان مردم رعب و وحشت ایجاد میکنید؟ این مردم ما میترسند؟ تو اگر تمام خانههای تهران را از آمریکا بمب بگیرید و منفجر کنید، بازهم این مردم روی تلهای خانههایشان، فریاد زنده باد اسلام را سر میدهند...»
#علی_ریاحی_پور
@marghoomat
مرقومات/علی ریاحی پور
⭕ آرمان و شاهرخ، عملیات مهندسی در تهران و اکباتان سه. 🔹بهدلیل اینکه عناصر اصلی بخش ویژه نظامی گ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺بخش هایی از سخنرانی تاریخی و سوزناک شهید سید اسداله لاجوردی در مراسم خاکسپاری شهدای عملیات مهندسی.
بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ...
#آرمان_علی_وردی
#طالب_طاهری
#محسن_میرجلیلی
#شاهرخ_طهماسبی
@marghoomat
🔺بخش هایی از جنایات سازمان ضد خلق مجاهدین خلق، در عملیات مهندسی
@marghoomat
🔺برخی از عناصر دخیل در عملیات مهندسی که اغلب اینان به درک واصل شدند.
@marghoomat
aviny-24.mp3
506.1K
🔺 حزب الله اهل اطاعت و ولایت است و قدر نعمت می شناسد...
#سید_مرتضی
@marghoomat
⭕ جمهوری اسلامی و طرفداران دو آتیشه اش
یک.
🔺هر نظام سیاسی در میان توده های مختلف مردمی ذیل حکومتش، با نسبت ها و درجه های متفاوتی، معاندین، مخالفین خنثی، منتقدین، موافقین بی تفاوت و فدائیان دو آتیشه و حامی دارد. قطعا سرمایه اساسی و مستحکم هر حکومتی در وهله اول همان لایه سخت طرفداران و حامیان فدایی و جان بر کف است. همانها که علاوه بر پیوند ایدئولوژیک، پیوند های عاطفی، احساسی و البته عقلانی حداکثری با حاکمیت دارند. اینها کسانی هستند که علاوه بر جان خویش، حتی حاضرند جان پدر، مادر، برادر و خواهر خود را هم در راه حفظ این نظام سیاسی هزینه کرده و به آن افتخار کنند. در این نگاه اساسا چیزی مهم تر از حفظ کلیت ساخت سیاسی حاکم نیست، چون آن ساخت سیاسی برای تو بستری است که در آن می توانی هنجار های ارزشی خود را ببینی، دنبال کرده و پیاده سازی کنی. فلذا حاضری از جان، مال و زندگی ات دست بکشی تا آن موجودیت حفظ شود.
🔺نظام جمهوری اسلامی هم از این قاعده مستثنی نیست. این نظام سیاسی به علت ماهیت دینی، ارزشی و ایدئولوژیک خود با عمق باورها و اعتقادات حداقل بخش هایی از مردم پیوند مستحکمی برقرار کرده است. پیوندی که خروجی آن را در آن خانواده شهید هُرمزی می بینیم که 9 شهید و دو جانباز را تقدیم اسلام و نظام جمهوری اسلامی کرده است. از این دست مثال ها در تاریخ انقلاب به وفور یافت می شود. پس نکته مهم آن است که جمهوری اسلامی با بخشی از مردم طرف است که اینان حاضرند جان خود را در این راه تقدیم کنند؛ یعنی طرفداران فعال. کسانی که کنشگران فعال عرصه های مختلف نظامی، سیاسی و فرهنگی و... هستند. همان کسانی که در قیام 30 تیر و در حمایت از دکتر مصدق در میدان بودند اما در کودتای 28 مرداد اثری از آنان دیگر نبود. همان کسانی که با بودنشان مشروطه آغاز گشت و با نبودنشان مشروطه تبدیل به حکومت دیکتاتوری پهلوی اول شد.
🔺در این یادداشت کاری به طیف منتقدین، مخالفین خنثی و معاندین نداریم. درباره کسانی سخن می گوییم که چه جنگ بشود، چه تحریم بشوند و چه بستگان نزدیک خود را هم از دست بدهند باز پای کار حاکمیت هستند. کسانی که با وجود گله های فراوان اما در نهایت باز در کشتی حامیان فعال جمهوری اسلامی قرار می گیرند و فحش و تیکه و کنایه هایش را هم به جان می خرند. با دو تیپ از حامیان کار داریم؛ «طرفداران فعال» و «حامیان بی تفاوت». طرفدار فعال در بحرانها کنار نظام سیاسی است. چه با حضورش در راهپیمایی ها و تجمعات حمایتی از نظام و چه با فعالیتش در فضای مجازی و انتشار یادداشت و کلیپ و توئیت و سخنرانی و قس علی هذا. قاعدتا آن حامیان بی تفاوت روزی در جرگه طرفداران فعال بودند. بدترین حالت ممکن برای یک نظام سیاسی و البته بهترین حالت ممکن برای دشمنان آن نظام سیاسی، این است که طرفداران فعالش تبدیل به حاميان بی تفاوت شوند.
🔺تاثیری که در منفعل کردن نیروهای حامی سرسخت نظام هست یقینا در مخالف و معاند کردن منتقدين نظام نیست. امروز پاشنه آشیل نظام همین نقطه است. نظام باید برنامه دقیقی حداقل برای لایه حامیان سخت خود داشته باشد. همانها که همیشه هستند و البته باید ترسید از روزی که همینها هم دلسرد شوند و دیگر نباشند. باید ترسید که انگشت ها به ماشه نرود، مشت های گره کرده به بالا نیاید، زبانها به دفاع نچرخد و قدم ها به دفاع از شخصیت حقوقی و حقیقی نظام به حرکت نیفتند و قعود را بر قیام ترجیح دهند و صلاح کار خویش خسروان دانند را تحویلت دهند.
🔺امروز باید نظام بیش از همه، با طرفداران فعال خود سخن بگوید. با همان فدایی ها. اگر اینها دلسرد شوند از اجرای احکام شریعت، از تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی، از ترجیح عدالت بر مصلحت و... می دانید چه رخ می دهد؟ اگر طرفدار فعال احساس کند که فحش و تهمت و اهانتش را او می خورد و اوست که همیشه پا به روی مین میگذارد اما دیگران به پشت میز می روند و به آلاف و الوفی میرسند چه تاثیری در اندیشه و رفتار او خواهد داشت؟ اگر ببیند تبديل شده است به پله صعود آقایان به مناصب و مراتب عالیه، اگر ببیند که به خاطر چند انتقاد دلسوزانه و از سر عشق و علاقه به این نظام، او را به انواع و اقسام اتهامات متهم می کنند و انگ ضد ولایت و نفوذی و خوارج و... بر پیشانی اش می چسبانند، اگر ببیند شرایط آنقدر زمخت است که حتی او هم تحمل نمی شود چه باید بکند؟
@marghoomat
⭕ جمهوری اسلامی و طرفداران دو آتیشه اش
دو.
🔺نمی خواهم بگویم از این گزاره های ذکر شده کدامین درست یا غلط است، حرف آن است که اولا این خطر را بیخ گوشمان احساس بکنیم و به رسمیت بشناسیم و ببینیم بسیاری از دوستانمان را که به این مهم مبتلا شده اند و ثانیا برایش چاره یابی کنیم. نظام جمهوری اسلامی بیش از هر راهکار دیگری، امروز نیاز مبرم دارد که به صورت مستمر و مداوم با بدنه سخت حامیان خود دیالوگ کند و حرف بزند. هم او گره های ذهنی را باز کند و هم دلسوزان هشدار های خود را بازگو کنند. هم او از برخی سیاست های غلطش کوتاه بیاید و هم طرفداران فعال فهمی دقیق از امر حکمرانی کسب کنند. هم او آرمانها و علت های وجودی اش را فراموش نکند و هم دو آتیشه ای ها واقعیت های صحنه را درک کنند.
🔺️ما در سال 57 برای رویاهایی انقلاب کردیم. سال ۵۷ یک رویای ایرانی و اسلامی ترسیم شد، رویایی که می خواستیم جامعه ای بسازیم که در آن برابری، برادری و استقلال و ازادی و حکومت عدل علی برقرار باشد. پدران و مادران ما و پدران و مادرانشان، برای تحقق چنین رویایی حاضر شدند سختیهای مبارزه و ایستادن مقابل متحجرین، غربزدهها، ابرقدرتها، جنگ، تحریم، تروریسم و... را متحمل شوند. تا تحقق تکتک آرمانهایش مبارزه میکنیم و نمیگذاریم این رویا را نابود کنند.
#علی_ریاحی_پور
@marghoomat
ما و آمریکا.pdf
1.23M
🔺جزوه «ما و آمریکا»
⬅️ مجموعه ای نسبتا جامع از بیانات رهبر انقلاب در ارتباط با آمریکا
#کپسول_مطالعاتی
@marghoomat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺انسان انقلاب اسلامی استکبار ستیز هست، اما استکبار را خلاصه نمی کند در استکبار آمریکایی. مبارزه انسان انقلاب اسلامی با استکبار جهانی از دل درگیری اون با استکبار وطنی شروع می شود.
@marghoomat
🔴 زندگی...
🔻از اسمش پیداست، ما باید #زندگی کنیم، یعنی باید زنده باشیم، حیات و تپش داشته باشیم، حرکت و جوشش داشته باشیم...
🔻چه کنیم در این دنیا حیات داشته باشیم؟
چه کنیم حیاتمان پس از این دنیا امتداد داشته باشد؟
چه کنیم تا بتوانیم تاریخ را تکان دهیم، تاریخ را پیش ببریم، تاریخ را چون پیامبران پشت سرمان حرکت دهیم...
🔻شهید قلب تاریخ است...
شهید همان مرکز تپنده ای است که به زندگی، یا همان مردگی امروز ما، حیات میبخشد...
🔻شهید امروز تذکاری بزرگ است برای ما؛ خبر شهادت شهیدان است که به صورت ما غفلت زدگان آب می پاشد، تلنگری میزند و میگوید: اگر شهید نشویم، بالاخره یک روز میمیریم...
🔻شهادت بی مبارزه در مسیر حق و عدالت تصور شدنی نیست...
🔻اینکه دعای همیشگی مان شهادت است، یعنی باید به گونه ای زندگی کنیم که دائم در حال مبارزه باشیم...
چرا که شهادت نتیجه مبارزه است...
مبارزه با استکبار، مبارزه با ظلم، چه درونی و چه بیرونی...
🔻لا اله الا الله، یعنی نفی تمام وجوه غیر خدایی، یعنی مبارزه با تمام رنگ های غیرالهی، یعنی "نه" به شرک و کفر و ظلم...
🔻و این لا اله الا الله تبدیل میشود به دینامیزم تاریخ، میشود مهم ترین قوه محرکه تاریخ، میشود الهام بخش تمام مجاهدان و مبارزان و شاهدان تاریخ...
🔻از چاله دنیا بی شهادت رفتن، در چاه افتادن است...
✌️خوش به حالت ای شهید؛ این دو بیتم مهمان ابی عبدالله باش..
السلام ای بدن مصلح گرما دیده
السلام ای سر مجروح کلیسا دیده
با چه وضعی ته گودال کشاندند تو را
ما شنیدیم ولی زینب کبری دیده
#روح_الله_عجمی
✍️ #علی_ریاحی_پور
@marghoomat
⭕ برای آرمان و روح الله و...
🔺أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامی بِلا مُعین
سلام بر آن مدافعِ بى یاور
أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ
سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده
أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ
سلام بر آن گونه خاک آلوده
أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ
سلام بر آن بدنِ برهنه
أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ
سلام بر آن دندانِ چوب خورده
أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ
سلام برآن سرِ بالاى نیزه رفته
أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسامِ الْعارِیَةِ فِى الْفَلَواتِ
سلام بر آن بدن هاى برهنه و عریانى که در بیابان ها(ىِ کربلاء)
تَنْـهَِشُهَا الذِّئابُ الْعادِیاتُ وَ تَخْتَلِفُ إِلَیْهَا السِّباعُ الضّـارِیاتُ
گُرگ هاى تجاوزگر به آن دندان مى آلودند و درندگان خونخوار بر گِردِ آن مى گشتند
@marghoomat
هدایت شده از مرقومات/علی ریاحی پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺اهل اشک و آهی آقا، نور چشم مایی آقا
بیا تا همه بدونند، پشت حزب اللهی آقا
#نوستالژی
#حاج_عبدالرضا_هلالی
@marghoomat