eitaa logo
مَرقومه
139 دنبال‌کننده
118 عکس
16 ویدیو
4 فایل
|روز نامه « باران صبح روی ورق‌های دفتری.. » ‌ مُراودات: https://daigo.ir/secret/655313215
مشاهده در ایتا
دانلود
«چه جمعه ها که یک به یک غروب شد، نیامدی» زبان به ‌کام تشنه تکه چوب شد، نیامدی زمان توبه زیر لب به گریه گفته‌ام که در گناه کردنم ولی چه خوب شد، نیامدی بلای آفت آمده سر درخت سیب‌ ما تمام خوب و خیر ما عیوب شد، نیامدی من از طلوع صبح زندگی تو را ندیده‌ام بیا! نگویم عاقبت غروب شد، نیامدی... - سمآء.
"و هرچه در این مدت به جای آوردی، دائما و دائما مراقب باش که در دام عُجب نیفتی..."
نعوذ باللّه مِن شرور أنفسنا..
📚'سه‌دیداربا‌مردی‌که‌ازفراسوی‌باورمامی‌آمد' 🖋 نادر ابراهیمی گویی خمینی‌شناسی‌است این آقای نادر! -رحمت‌الله‌علیهما.. آن‌چنان چیزهایی را به شرح قلم آورده که کمترجایی می‌توان شنید و دریافت. هرکدام سه بخش دارد.‌ در بخشی ذهن را به فراز و فرود عقاید می‌کشاند و در بخش دیگر خیال را هم‌تراز ققنوس بالا می‌برد. و جایی دیگر جگر را به خونِ سیاه تاریخ می‌نشاند. البته او خود در مقدم توضیحات گفته‌است که: «من داستان می‌نویسم، تاریخ نمی‌نویسم. تاریخ های بسیاری قبل از من نوشته شده‌است و هم زمان با من و بعد از من نیز نوشته می‌شود و خواهدشد؛ اما داستان فقط یک بار نوشته می‌شود؛ فقط یک بار. آن ها که واقعیت را می‌خواهند نه حقیقت را و طالبِ واقعیات تاریخی هستند نه حقایق انسانی، می‌توانند بی دغدغه‌ی خاطر، به بهترین تاریخ‌ها مراجعه کنند.»
گویا شیطان آنقدر‌ها هم از به بند کشیده شدن خویش در این ایام، اضطراب و دلهره نداشته‌باشد؛ که او یک‌سال با هم‌نشینی در اوقات ما -دیده‌ها و شنیده‌ها و گفته‌ها و خیال‌های ما- همکار و همراهی برای خود در درون ما پرورش داده‌است. خودِ ما این امکان را برای او فراهم کردیم. آن زمان که کوچک بودم، هرگاه می‌شنیدم که در این ایام، خبری از شیطانِ ابلیس نیست و این شیطانِ درون ماست که خانه‌خرابمان می‌کند؛ باور نمی‌کردم. چرا که گمان نمی‌بردم ما نسبت به خودمان بی‌رحم‌تر از دشمنی بیرونی باشیم! حال آنکه همه می‌دانیم آن گفته‌ی حق را: "أعدى عَدوِّكَ نَفسُكَ الَّتي بَينَ جَنبَيكَ" علینا بالمراقبه..
انسان اگرچه در بسیاری از امور "ناگهان" را نمی‌پذیرد؛ اما غالبا در همان امور، "تدریج" را می‌پذیرد..
14020204_43422_128k.mp3
2.59M
• «عزیزان من! این رازونیازهاى ماه‌رمضان را قدر بدانید، این دعاها را قدر بدانید؛ این شب‌زنده‌دارى‌هاى مبارک را، این اشکهاى پاکیزه را که در این شبهاى قدر و در این مجالس دعا و مناجات و استغاثه و تضرّع بر چهره‌ها جارى شد، اینها را قدر بدانید، اینها خیلى ارزش دارد. [@MasjedJavadolaaeme]
به قولا شب‌جمعه‌ی آخر سال است. برای دوست عزیز ما که امسال به رحمت خدا رفت، صلواتی مرحمت کنید..
آری می‌گفتم.. ما بودیم و هیچ‌کس نبود. نخواستیم که کس باشد. دل بود و صاحب‌دل.. ما همین نیمه‌شب -۲۴ام به ۲۵ام- به راه می‌افتادیم و فردا صبح.. فردا صبح.. آه! من که خاطره نمی‌گویم. خاطره جای در دفترچه دارد. اینجا چرا؟ این‌ها خاطره نیست؛ اشتراک ملت‌هاست، اشتراک دل‌هاست. دل به هر رنگی باشد، هر رنگی، او را درمی‌یابد. فقط جنس آن نباید از سنگ... آه چه می‌گویم؟ او دل‌های سنگ را هم موم کرده‌است. او خود معجزه‌ای‌ست. معجزه‌ای که دختررسول‌خدا آورده‌ست! فردا صبح ما باید کربلا باشیم. باید زودتر بخوابم تا بتوانم بیدار شوم.. آری بیدار شوم تا هنگام سحر، بغض را لقمه بگیرم... ای وجه اشتراک تمام بشر، حسین[ع]!
آدم هرچه تشنه‌تر، آماده‌تر برای دیدار.. حسین‌‌ْ[ع]خواهان او را خواهند دید‌؛ این یقینِ روزگار است.