اسطوره شد، به هیأت افسانه پرکشید
یحیی شجاع بود و شجاعانه پرکشید
یحیی که تا دقیقهی آخر پرنده، ماند
یحیی که در محاصرهی مرگ، زنده ماند
آنانکه زندهزنده در آتش فدا شدند
افسانهی تولد ققنوسها شدند
ظلمت چگونه راه ببندد سپیده را
امواجِ سهمگینِ به ساحل رسیده را
در پشت خط بمان! کف میدان چهمیکنی؟!
فرمانده! در میان شهیدان چهمیکنی؟
از آن عصا که پرت شد و شد گدازهای
برپا شدهاست هفتم اکتبر تازهای
پیغام انقلاب فرستادن است این
درس مقاومت به جهان دادن است این
چشم جهان چه خیره نظر کرد کوه را
تا دید آن مبارزهی پرشکوه را
موسی! بیا که لشکر فرعونیان همه
از هیبت عصای تو دارند واهمه
فرجام ترس، خانه به تاراج دادن است
تسلیم و سازش عاقبتش باج دادن است
دنیا دو روز بود و چهزیبا شمرده بود
آن جمله از علی که به خاطر سپرده بود
از مرگ تاجرانه نترس و رشید باش!
تا آخرین گلوله بجنگ و شهید باش!
بیصلح و بیمذاکره پیروز میشویم
یا کربلای هرشب و هرروز میشویم
بر زندگان خاک، حقیقت عیان شدهاست
یحیی شدن دومرتبه یک آرمان شدهاست
فرعونِ شب زمان شکستش رسیده است
موسی عصای تازه به دستش رسیده است
کاری بزرگ در شُرف رویدادن است
حجّت تمام؛ چارهی کار ایستادن است
آنکس که دل به یاری مستضعفین گذاشت
کِی پرچم مبارزه را بر زمین گذاشت
رفتهاست لشکر دگری را به خط کند
فرماندهان بیشتری تربیت کند
ای عشق! ای مقاومت! ای جنگ! ای جهاد!
پیروز، آنکه بر سر عهد تو ایستاد
طوفان نوح میچکد از غیرت غیور
اینک سرِ بریدهی یحیاست در تنور
فردا که انتفاضه جهانگیر میشود
یحیی میان معرکه تکثیر میشود
#مهدی_جهاندار
#شهید_یحیی_سنوار
#هنرمندان_مرکزی
#شیر_میدان #یحیی_سنوار
#غزه #فلسطین #حماس
@markaziirib