علامه حسن زاده آملی رفع الله درجاته
🌾قلب در چند جاى قرآن تعريف شده است. جبرئيل قرآن را به قلب پيغمبر نازل كرد
وحى مربوط به قلب است،الهامات و خوابهاى شيرين،
و وحى هايى كه مى شود مربوط به قلب است. چه وحى تشريعى كه مخصوص پيغمبر است
و چه وحى الهامى كه به غير پيغمبر مىرسد. چه در خواب و چه در بيدارى، همه مربوط به قلب انسان است.
دل مستعد وحى الهامى مى گيرد حقايق را مى بيند، سير مىكند، حقايق آيات و روايات را مى بيند. اينكه پيغمبر بشود و شريعت بياورد نمى شود. كسانى كه يافتند حرفها زدند، كتابها نوشتند. ما بيچارهايم، حقايق را نفهميديم آنها كه يافتند خبرها مى دهند، حرفها مى زنند و درست هم هست. خلاصه بايد همه را از قلب خود بخواهيم
نزول ملك و كشف و رؤيا مربوط به بيرون ما نيست
📚ممدالهمم_درشرح فصوص الحكم
عـــــلامه ذوفنـــون
ســــالک توحیــــدی
عــــــالـــم ربــــّـانی
نــــــــــــادرۀ دوران
حـضــرت آیــتالله
حســـن زاده آمــلی
رفـــع الله درجـاته
#سیروسلوک
🌴گوهر معرفت 🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرایشگاهها چه بلایی به سر سلامتی و دین ودنیای ما میارن ؟؟؟
خدا خودش به فریادمون برسه
‼️هشدار هشدار
بسیاری از مردم خوبمون احکام رو نمی دونن و گول احکام چاپ شده دروغین رو می خورن و دچار بیماری و معصیت میشن
انشالله بتونیم کمکشون کنیم
✅نشرحداکثری این پست بسیار مهم جهاد تبیین و دشمن شناسی است
👺شیطان کجاست ؟
واقعا شيطان را در شهر نمی بينی؟ اينجاست و بیداد میکنه ما نمیبینیم
_لابلای كم فروشی های بقال محل!
_توی فحش های ركيك همسایه به همسایه
_روی روسری بادبرده ی دختركان شهر!
_روی ساپورت های بدن نما
_مردانی که خودشان را مثل زن آرایش میکنند.
⬅️تو واقعا صدای خنده هايش را نمیشنوی؟
_لای موسيقی های تند ماشين ها
_توی دعواهای بی انتهای پدر و پسر
_توی بی احترامی به پدر ومادر
_ بين جيغ های پيرزن مال باخته!
⬅️تو واقعا جولان دادنش را ميان زمين و آسمان نمی بينی؟ نمی بينی دنيا را چقدر قشنگ رنگ آميزی كرده و بی آنكه من و تو بدونیم"جاهليت مدرن" را برايمان سوغات آورده است؟ توی وجود من و تو چقدر شك و شبهه انداخته است؟ توی رختخواب گرم و نرمت موقع نماز صبح؟ زمان قايم كردن اسكناس هايت وقت ديدن صندوق صدقات؟ موقع باز كردن سايت های ناجور اينترنت؟ نفوذش را نمی بینی؟ میان تغییر لب و بینی و چهره انسانها و دست بردن در کار خدا
⬅️او همين جاست. هر جا كه حق نباشد. هر جا كه از یاد خداغافل باشیم چقدر به شيطان نخ می دهيم...!؟
ای مردم از گام های شیطان پیروی نکنید ،همانا او برای شما دشمنی آشکار است. (سوره بقره:آیه168)
⭕️ کمال یاسینی، قاتل مفتح !
🔻پدر معنوی این جماعت ، موسوی خوئینی ها بود که «بهشتی، مطهری و مفتح» رو سه گانه ی انگلیسی میدانست.
❌ البته یادمون نره یاران دیروز طیف چپ (مجاهدین خلق، فرقان، موسوی خوئینیها و...) پشت تریبون دانشگاه ، مفتح رو ترور میکرد...
❌ میبینید دوستان !
🔸از هر طرف که مدیریت فتنه های دهه ی هفتاد به بعد رو نگاه میکنیم به یک جریان واحد میرسیم !
🔹ضربه ی سهمگینی که افکار خطرناک این طیف ، به انقلاب زد ، امریکا و اسراییل و کلّ مخَلّفات و نوچه هاشون نتونستند بزنن !
🔸جریان افراطی دیروز ، رهبران اصلی فتنه های ضد اسلامی امروز شدند...
✍م.فرهنگی مسیحا
#موسوی_خوئینیها_پدر_اصلاحطلبان
#پدر_فتنه
🔺ببینید چه کسی از استعفا حرف میزند؟! کسی که دلار را 9 هزار تومان تحویل گرفت و بالای 25 هزار تومان تحویل داد و استعفا نداد...
با بررسی عملکرد همتی در 34 ماهی که رئیس بانک مرکزی روحانی بود، براحتی میتوان دریافت متغیرهای اقتصادی از بدو ورود او به ساختمان میرداماد رو به افول گذاشتند!!
#صدای_ایران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸سردار قاآنی: آمریکا چون مرد میدان جنگ اصلی نیست با کارهای تاکتیکی پنجه میاندازد در صورت جوانان ناآگاه در فضای مجازی و به آنها ظلم میکند
🔹با صراحت می گویم هرچه آمریکا فشار بیاورد فشار مضاعف میآوریم
🔹امروز حداقل در هفته ۴۰ الی ۵۰ عملیات در کرانه باختری صورت می گیرد
سپاه پاسداران در بیانیهای اعلام کرد؛
⭕️شبکه تروریستی جنایت ایذه تحت حمایت عناصر سلطنتطلب بود/اقدامات شبانهروزی تا انهدام کامل عقبه این جنایت
🔷روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیهای جزئیات عملیات مشترک و تحسینبرانگیز سازمان اطلاعات سپاه، وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات فراجا در ضربه به شبکه تروریستی فعال در جنایت ایذه را اعلام کرد.
🔷 پی وقوع جنایت تروریستی اوباش مسلح در ۲۴ و ۲۵ آبان ماه گذشته در شهر ایذه که منجر به شهادت ۷ تن و مجروحیت ۱۲ تن از شهروندان ایذهای شد؛ با الطاف خداوندی و همت، مشارکت، همکاری و عملیات تحسینبرانگیز سربازان گمنام امام زمان (عج) در سازمانهای اطلاعات سپاه و فراجا و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران شبکه تروریستی فعال در این جنایت صبح امروز (سه شنبه) زیر ضربه قرار گرفت.
🔷در این عملیات مشترک با تلاش شبانه روزی و اقدام فنی ـ اطلاعاتی دقیق، عوامل دخیل در این جنایت شناسایی و پس از درگیری مسلحانه با اوباش مسلح و تروریست ۲ تن از تروریستها به هلاکت رسید و ۲ تن دیگر از آنها نیز دستگیر شدند و مقادیری سلاح و مهمات نیز از تروریستها به دست آمد.
#خبرگزاری_بسیج
:🔴پوتین:شڪست حامیان پرچم همجنسڪَرایان یڪ پیروزی برای زنان و مردان ازاده کل جھان است و کار خدا بود.
✍قراربود که با پیروزی فرانسه در جام جهانی پرچم منحط همجنس گرایان در ورزشگاه در برابر چشمان صدها میلیون تماشگر حقیقی و مجازی به اهتزاز در آورند
✍بی جهت نیست که غرب گرایان داخلی از پوتین و روسیه نفرت دارند و به فرانسه و انگلیس و غربی ها عشق می ورزند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار قاآنی: همه شما حتی اگر یک روز کار رسانه ای علیه انقلاب اسلامی کرده باشید یک روزی نوبت شما خواهد رسید و خواهید خورد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایرانی ها دارن قدم های آخر را بر می دارند (استاد شجاعی )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گناهِ ۳۶ میلیون انسان!
شهید #رجایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹علامه حسن زاده آملی: خودت را آلوده نکن، ابد در پیش داریم
|🟥🟥🟥 مرصاد 🟥🟥🟥|
البته نمک طعام طبیعی نه نمک شیمیایی که یک کود شیمیایی بیش نیست
🇮🇷📣فراخوانی کمپین و پویش ملی
🇮🇷 کمپین و پویش ملی "محرومیت وطن فروشان و اغتشاشگران از خدمات عمومی" در خبرگزاری فارس بارگذاری شده است. برای حمایت از این پویش ملی به لینک زیر مراجعه و گزینه "حمایت می کنم" را انتخاب نمایید.🔻
https://www.farsnews.ir/my/c/172532
🔄برای به نتیجه رسیدن این پویش ملی، این صفحه رو برای دوستان، آشنایان، گروه ها و کانال هایی که عضو هستید بفرستید.
هدایت شده از k
🌺سلام، دوستان عزیز ازامروز کتاب تقسیم راکه درباره پشت پرده جریان
مهساامینی است هرروزیک قسمت آن را
درگروه می گذارم، تاعزیزان بدانندغیراز
مسائلی که هرروزدرموردمسائل مختلف
درگروه هامنتشرمی شود، مسائلی هم هست که هیچگاه گفته نمی شودولی بیشترین اثررادرروندحفظ نظام دارد....
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
در دنیایی تاریک و سوت و کور غرق بود که یکباره با ریختن سطل آب یخ به سر و صورتش، به هوش اومد و خودشو در یه دخمه دید. متوجه شد که وسط سه نفر قلچماق با لباس محلی روی زمین افتاده و سر و صورت و گردنش خونی هست. وحشتش با دیدن اونا بیشتر شد اما نای بلند شدن نداشت. خودشو روی زمین کشید. بدن درد داشت. اما به زور خودشو میکشید تا به طرف دیوار بره و اندکی از اونا بیشتر فاصله بگیره.
با وحشت و لکنت پرسید: شماها ... شماها کی هستین؟ اینجا کجاست؟
نفر اول که قیافه و هیکلش دو برابر بابک بود و بالای ابروش یه نشونه از شکستگی قدیمی داشت، یکی دو قدم جلوتر اومد و با لهجه ترکی غلیظ گفت: ما کی هستیم؟ مرتیکه یه کاره افتاده وسط زمین ما و میگه شماها کی هستین؟ عجب رویی داری!
نفر دوم که دو تا دستش به کمرش بود و سیبیل بزرگی داشت و یه کم غلظت لهجه اش کمتر بود با اخم و صدای بلند پرسید: اسمت چیه؟
بابک جواب داد: بابک!
نفر اول گفت: اهل کجایی؟اینجا چه غلطی میکنی؟
بابک جواب داد: ایرانی هستم.
نفر دوم گفت: این که خودمونم میدونیم. کدوم شهرش؟
بابک: اهل تبریزم. شماها کی هستین؟ اینجا کجاست؟
نفر اول نزدیکتر شد و پوتینش گذاشت روی پای راست بابک و فشار داد و گفت: پرسیدم اونجا چه غلطی میکردی؟ لابد اومده بودی اسپیلت و لب تاپ ببری! آره؟
ازاین طرف بابک داشت بازجویی میشد و از طرف دیگه ...
محمد گوشی را برداشت و شماره ای را دو سه بار گرفت اما اشغال بود. عصبی به نظر میرسید. از سر جاش پاشد و چند قدمی راه رفت که یهو تلفنش زنگ خورد.
محمد: سلام. بفرمایید.
مِهدی که اصالتا کُرد هست و حدودا چهل و پنج سالشه و جدیدا خدا بهش دوقلو داده گفت: سلام. پسره نرسیده به تپه! بلدچی هم بیشتر از این نمیتونسته معطل بشه و رفته.
محمد دستشو گذاشت کنار شقیقه اش و گفت: ای داد! ممکنه چه اتفاقی براش افتاده باشه؟
مهدی: اگه زنده مونده باشه، گرفتار ماموران مرزداری ترکیه شده. اگه هم مرده باشه که دیگه هیچی!
محمد پرسید: گوشیش خط میده؟
مهدی: چک کردم. نه!
از اون طرف، شکنجه گر دو با ته پوتینش جوری خوابوند تو دهن بابک که دهنش پُرِ خون شد. بابک داشت ناله میکرد که گردن بابکو گرفت و صورتشو نزدیک صورت گنده خودش آورد و گفت: این شر و ورها تحویل من نده. اگه میخواستی از مرز رد بشی، مثل بچه آدم رد میشدی. مثل بقیه. از راه خودش. تا دندونات نریختم تو حلقت بگو ببینم چرا اون راهو انتخاب کردی؟
بابک که داشت از درد دهان و دندان رنج میبرد با آه و ناله گفت: میخواستم از مرز رد بشم. میخوام برم ترکیه. آدرس اشتباه بهم دادند. لعنت به پدر و مادر اونی که راهو اشتباه نشونم داد.
شکنجه گر اول که از بقیه عصبی تر به نظر میرسید گفت: نشد. بازم زدی به باقالیا. از اونجایی که تو میخواستی رد بشی، جن و شیطون هم رد نمیشن.
بابک گفت: آقا غلط کردم. گه خوردم. مگه من راه بلدم؟ مگه راه بلد داشتم؟ یه عوضی بهم گفت چون فراری هستی، نمیتونی از مرز رد بشی. فقط باید از اینجا بری که بتونی خلاص بشی. بذارین برم. وقتی آبها از آسیاب افتاد، میرم خودمو معرفی میکنم. به همه چیزم اعتراف میکنم. به ارواح خاک آقام میرم خودمو معرفی میکنم. اما الان نه. بعدا. بذار برم.
شکنجه گر دو پرسید: به چی اعتراف کنی؟ مگه چیکار کردی؟
🔸🔹🔸🔹
ازاون طرف، سعید و مجید اومدن داخل اتاق محمد و با سلام و احترام وارد شدند و نشستن رو صندلی. مجید گفت: مخبری که تو اون منطقه داریم اثری از بابک و یا آدمی با نشونی های اون نداره و به چنین موردی برخورد نکرده.
محمد که حسابی تو فکر بود گفت: میدونم. از اونجاها که مخبر داریم رد نشده ولی فکر کنم زیادی رفته سمت چپ. گفته بودین زاویه 45 درجه برو سمت چپ اما ...
سعید گفت: رفتار مرزداری ترکیه چطوریه؟
محمد جواب داد: موجودات وحشی و زبون نفهم!
🔸🔹🔸🔹
و واقعا هم همینطور بود...
نفری که از دو تا شکنجه گر قبلی جوان تر بود به طرف شکنجه گر2 اومد و آروم درِ گوشش چیزی گفت و بعدش هم کنار ایستاد.
شکنجه گر2 گفت: بابک شهریاری! آره؟ درسته؟ فامیلیت شهریاریه؟ چرا میخواستی رد بشی؟ مگه چیکار کردی؟
بابک گفت: آقا شما که توی سه سوت تونستین اسم خودم و فامیلم و جد و اجدادم دربیارین، لابد اینم میدونین که دو هفته پیش تو تبریز شلوغ شد و ریختن چندتا مرکز دولتی آتیش زدند.
شکنجه گر1 گفت: خب؟
بابک: کار من و دوستام بود. الان هم دنبالمن.
شکنجه گر2 پرسید: دوستات چی شدن؟
بابک با ناراحتی گفت: گرفتنشون. دو هفته است. خبری ازشون نداریم. شایدم سرشون کرده باشن زیر آب. جان عزیزت ما رو تحویل آخوندا نده! اینا رحم ندارن. تو رحم کن.
https://eitaa.com/mohamadrezahadadpour
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
شکنجه گر1در حالی که داشت چاقوی بزرگی را با چاقو تیزکن برقی تیزتر میکرد و صدای بدی در فضا پیچیده شده بود گفت: ولی آدم عادی از اون منطقه رد نمیشه. اگرم رد بشه، ینی دارن ردش میکنن. وقتی هم ردش میکنن ینی داستان بوداره. دهاتی ها و راه بلدها از این مسیر، کسی رو رد نمیکنن.
شکنجه گر سوم که کنار ایستاده بود دهن باز کرد و گفت: حالا اینا به کنار. وقتی که لاشه چیزایی که آتیش زده پیدا کنیم و وسط اون لاشه ها گوشی همراه ساده باشه، ینی داره ما رو بازی میده حرومزاده!
راست میگفت. چون وقتی بابک بی هوش شده بود و انداختنش بالا و داشتن میبردنش، دو تا گروه سه نفره با سگ های خاص و وحشی در حال پرسه زدن بودند که یکی از گروه ها به لاشه چیزهایی برخورد میکنه که سوزونده شده بود. همشو با احتیاط برداشتند و در یک کیسه متوسط جا دادن و با خودشون بردند.
شکنجه گر2 به بابک گفت: یا حرفه ای هستی و داری ادای اُسکلا رو درمیاری و فکر اینجاشو نمیکردی! یا خیلی احمقی و نمیدونی تو چه بلایی افتادی!
شکنجه گر1 که دیگه چاقوش تیز شده بود و داشت روی ناخن خودش امتحانش میکرد گفت: منتظر بودی کی بیاد سراغت؟ که اینقدر خیالت راحت بوده که راهتو درست اومدی و گوشیتم سوزوندی و نشستی روبروی تپه دَکَل؟! هان؟
بابک که دید واقعا تو دردسر افتاده وحشتش بیشتر شد و گفت: من ... من توضیح میدم. به جان مادرم توضیح میدم. به قرآن مجید دروغ نمیگم ... آقا یه لحظه ...
شکنجه گر3 فورا کابل ضخیمی را ازبین چند تا کابلی که اونجا بود انتخاب کرد و قبل از اینکه دستِ شکنجه گر اول به بابک برسه، پوتینشو گذاشت رو سرِ بابک و با خشم و فریاد گفت: خفه شو! همه چی واضحه. چیو میخوای توضیح بدی؟
اینو گفت و شروع کرد با کابل به سینه و شکم و پهلوهای بابک زد. بابک حتی فرصت نمیکرد خودشو بکشه کنار و خودشو جمع کنه تا کمتر درد بکشه. از بس ناکس تند تند و پروانه ای میزد. بیچاره رو سیاه و کبود کرد. وقتی خیلی ضربه تند و تیز به سینه و پهلوها بخوره، دیگه نفس آدم کم کم قطع میشه و چهره و صورتش هم کبود میشه و آدم به هر جوونی و ورزشکاری باشه، به مرز خفگی میرسه...
ادامه دارد...
https://eitaa.com/mohamadrezahadadpour